الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا
#کهف / آیه ۴۶
مال و فرزندان، آرایش و زیور زندگی دنیا هستند، ولی اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ امید داشتن به آنها نیکوتر است.🌱
چند وقت پیش تو یه مراسمی سخنران گفتن به نظرتون امام علی نمیتونست حرفاشو مستقیم به امام حسن بگه؟ چرا #نامه نوشتن ؟ نامه ۳۱ نهجالبلاغه
و از این صحبت نتیجه گرفتن که ما هم برای جوونامون، نوجوون هامون #نامه بنویسیم...
من ۳ هفته پیش یه نامه نوشته بودم، حتی فراموشش هم کرده بودم...اما امروز...
شما هم اگه نوجوونی اطرافتون هست و میخواید یه سری حرف ها رو بهش بزنید حتما از نامه استفاده کنید... به تاسی از امیرالمومنین💚
هدایت شده از دختر آسـمانـی
رباب می رسد از راه
با نگاه
با یک جمله کوتاه
آقا...!
خودتان که سالمید ان شاالله...
هدایت شده از KHAMENEI.IR
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | ماجرای شهادت حضرت علی اصغر به روایت رهبر انقلاب
📥 سایر کیفیتها👇
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=28062
هدایت شده از شراب و ابریشم...
من اگر روضهخوان بودم برای روضهی شب هفتم، اولش دو تا کلمه را شرح میدادم.
دو تا کلمهی ساده که نه فقط معنیَش را خیلیها بلدند که خیلی راحت توی حرف زدنها هم به کار میبرند!
یکیش غافلگیری و یکی هم استیصال.
اتفاقا بحث را خوب باز میکردم، کار نداشتم که مستمع با خودش غرولند برود که اینها را بلدیم.
بلد بودن با توجه داشتن فرق میکند.
من توجهِ مستمع را روی این دو کلمه میخواستم، تمرکزش روی معنیها.
یک حالتی مثل وقتی که معلمها نکتهی مهمی را میگویند به خودم میگرفتم و میگفتم: غافلگیر شدن یعنی یکهو بی هوا با یک اتفاقی مواجه شدن، یک چیزی که اصلا فکرش را هم نمیکردی و انتظارش را نداشتی.
استیصال توی دل خودش یک جور بیچارگی دارد، یکجور ناچاری، نَه راه پس داشتن و نَه راه پیش داشتن.
یک مقداری که با کلمهها ذهن مستمع را بازی دادم آن وقت وارد روضه میشدم.
برای شب هفتم باید روضهی غافلگیری خواند، روضهی استیصال!
روضهی غافلگیر شدنِ پدری که یکهو بی هوا پسرِ روی دستش را به تیر زدهاند!
روضهی استیصالِ مردی که بچه را از مادرش تحویل گرفته و حالا با این اتفاقی که افتاده نمیدانسته چطور برگردد سمت مادرِ بچه؟ یک قدم جلو میرفته، دو قدم برمیگشته عقب!
اینجای واقعه از آن جاهاییست که ابیعبدالله به معنی واقعی کلمه هم غافلگیر شده و هم مستأصل!
همینکه نوشتهاند سراسیمه بچه را کشیده زیر عبا یعنی لباس رزم تنش نبوده، یعنی اصلا انتظار تیر را نداشته، یعنی واقعه خیلی بیهوا رخ داده یعنی حسین بدجوری غافلگیر شده.
بعد از بالبال زدنِ بچه و از دست رفتنش نوبت به استیصالِ حسین رسیده، یک نگاهی به بچه انداخته، یک نگاهی سمتِ خیمهها، چند لحظه متحیر همانجا ایستاده.
"حالا باید چه کار کنم" اگر آدم بود، میشد آن لحظهی حسین! واقعا باید چه کار میکرد؟ باید کجا میرفت؟ باید بچهی پرپر شدهی روی دستش را کجا میبرد؟ همانطور که هی یک قدم جلو رفته و دو قدم برگشته عقب، دیده جایی بهتر از پشت خیمهگاه نیست.
جوری که عبایش روی زمین کشیده میشده و چاره نداشتن از سر و رویش میریخته خودش را به هر ضرب و زوری بوده رسانده پشت خیمه و بچه را همانجاها خاک کرده...
چند بابای اینجوری داغدیده سراغ دارید که خودشان برای بچه قبر کنده باشند؟ چند مردِ غیرتی میشناسید که اینجوری خجالتزدهی زن و خانواده شده باشند؟
غیر از ابیعبدالله هیچ کسی اینجور یکهویی، اینطور بیهوا داغ ندیده، هیچ کس اینطوری غافلگیر نشده، هیچ کس اینقدر به استیصال نرسیده...
روضهی اصغر، روضهی غافلگیر شدهترین پدر دنیاست، قصهی مستأصل شدهترین مرد عالم...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این روضه و اشکهایش تقدیم به بانوی با ادبِ کربلا، هموکه وقتی اباعبدالله شیرخوارهاش را پشت خیمهها میبرد نه تنها نگفت پسرم چی شد؟ بلکه پرسید: خودتان که سالمید انشاالله؟
باور نکنید رباب گفته باشد صبر کن یک نظر طفلم را ببینم، خانوم ادبش بیشتر از این حرفها بوده که قرار باشد اباعبدالله را خجالت بدهد و در آن لحظهی سخت نمک روی زخمش بپاشد.
@sharaboabrisham
چه خوب گفت آقای مهدی رسولی
چرا روضه میریم؟ چرا محرما این همه هیاهو به پا میکنیم؟
گفتن محرما شلوغش میکنیم تا دیگه این اتفاق تکرار نشه... دیگه هرگز امامی به قتلگاه نره
اللهم عجل لولیک الفرج💔
میدونید عمر سعد هم بازی امام حسین بوده در سنین کودکی.
خیلی هم دوست داشته امام حسین رو...
رفتارهای پیامبر با امام حسین رو هم قطعا دیده ، دیده پیامبر چجوری حسینشو در آغوش میگیره و محبت میکنه بهش...
حتی روز عاشورا برای امام حسین گریه هم میکنه...
_ دارم فکر میکنم نکنه بدی هام انقدر زیاد بشه که حتی دیده ها و باورهای خودم رو هم فراموش کنم، یا نه یادم باشه ولی انقدی گرایش های خودم رو دست کاری کرده باشم که گرایشم به بدی ها و دنیا بیشتر از گرایشم به آخرت باشه، نکنه چشمم برای امامم گریه کنه ولی...
هدایت شده از دختر آسـمانـی
هوالمحبوب
+چجوری مطمئن شیم وقتی آقامون ظهور کرد ما کنارشیم نه رو به روش؟
ــ تنها کاری که باید بکنی اینه که از #منفعت_طلبی های ریز و درشتت بگذری....
فقط همین!
گناه کردن از دستِ آدم درمیره....
هیچکس نمیتونه بگه من معصومم....
واسه گناهایی که کردی و قراره بکنی #توبه کن
ولی راز اصلیش همونیه که گفتم...
از #منفعت_طلبی های ریز و درشتت بگذر...
تصور کن رفتی سلف دانشگاه جزو نفرات اول صف هم هستی. یه سری نوشیدنی هم اونجا چیدن از انواع مختلف و شما در انتخاب نوشیدنی مورد علاقتون آزادی...ممکنه شما یکیو برداری بری ولی اونی که آخر صفِ ممکنه اصلا بهش نرسه یا اونی که دوس داره تموم شده باشه...
میخوای تمرین کنی دیگه؟ :)
بدون اینکه نوشیدنی برداری میری غذاتو میگیری و میری!!
وقتی همه غذا گرفتن میری ببینی اگه نوشیدنی هست برداری اگه نبود بر میگردی میای غذاتو میخوری:)
این کوچکترین مثال ممکن بود،میتونی؟
یه مثال دیگه میزنم
تصور کن یه روز بارونی
ساعت هشتو نه شب...
بارون شدیدم میاد...
اصلنم ماشین گیر نمیاد...
یه صف طولانی مثلا منتظر اتوبوسی چیزی ان
شمام اوایل یا اواسط صفی..
طوری ک اگه ماشین بیاد نوبت ب شما میرسه که سوار شی..
فرض کن یه ماشین میاد
شمام میخای سوارشی میبینی انتهای صف ی خانوم با ی بچه کوچیک تو بغلش ایستاده...
حاضری بازم زیر بارون وایستی تا ماشین بعدی ولی جاتو بدی ب اون خانوم بچه داره؟
تو دلت جواب بده...
حالا این مثالا میتونه #سخت_تر و #بزرگتر بشه....
حالا به #شهدا فکر کن...
#شهدا اصحاب آخرالزمانی #مهدی ...
از منفعت طلبی های ریز و درشتشون گذشتن...
اگه ماهم الان بتونیم از منفعت طلبی های ریزمون بگذریم اگه از الان تمرین داشته باشیم تو مواقع حساس هم ان شاالله میتونیم... میتونیم مثل حبیب اماممون رو به خودمون ترجیح بدیم...میتونیم بشیم عاشورایی...اگه بگذریم...
✍عمر سعد هم #حسین را می خواست، اما اولویتش حسین نبود،شب عاشورا حرف دلش این بود سر دوراهی مانده ام. حسین را نمی توانست بکشد ولی خب حکومت ری را چه کند؟
✍مهم این نیست کجا هستی،مهم این است جایی که هستی،کارت را درست انجام دهی و در #موقع_لازم بتوانی انتخاب درست را انجام دهی.
#دعوا_سر_اولویت_است
#سید_علی_اصغر_علوی
#کتاب_خوب #کتاب_بخوانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج