eitaa logo
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
9.1هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3هزار ویدیو
319 فایل
💌 کانال رسمی «دخترونه حرم امام رضا علیه السلام» 💌https://www.haram8.ir/dokhtar_razavi معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی 💚👈 راه ارتباطی با دخترونه رضوی: @dokhtar_razavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 دستم را گرفت گفت بسه دیگه... بلند شو دختر... چشمم رو باز کردم 🔆 آفتاب سرزده بود و من برای چند دقیقه گوشه‌ی صحن خوابم برده بود... نگاهم کرد و گفت: چندبار اون خانم خادم سمتت اومد اما دلش نیومد 🌿 بیدارت کنه... بلند شدم و 💕 موقع رفتن از صحن سمت همون خادم رفتم و گفتم: خانم ممنون... به ما هم دعا کنین شما خادم امام رضایین... لبخند زد و گفت: 😌 ما که دعاگوییم، اما اینهمه خستگی یعنی از راه دور اومدی مهمون ویژه امام رضایی... دخترم، شما هم به ما دعا کن... 🌸 لبخندش پر از آرامش بود پر از لطف، پر از مهربونی... با خودم فکر کردم یه بخش از نور این حرم نه از خورشید، که 💚 از دل پاکِ خادمها و زائرهاییه که قلبشون روشنه از عشق... عشق به امام رضا(ع)... اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 ج. بهنام ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 کفش‌هایش را به کفشداری داد هرچقدر هم که اصرار کردم قبول نکرد که کفشها را 👡 همراه خودش بیاورد اصلا توی حرم از خیرِ خیلی چیزها نمی‌گذرد! مثلا همین کفشداری یا اینکه هر بار از صحنِ انقلاب می‌گذریم، 🌧 باید آب سقاخانه را بنوشد 🌿 یا نماز خواندن توی مسجد گوهرشاد خودش می‌گوید بعضی چیزها برایش، خاطره است... خاطره روزهای جوانی‌اش یا روزهایی که با مادرجان به زیارت می‌آمدند حرم هرچقدر هم جدید شود، 🌸 برای مادر، هنوز رنگ و بوی قبل را دارد.... رنگ و بویی که حس زیارت را برایش هر سال که بگذرد، زیباتر می‌کند . . . ✋💚💜 📷 سارا یوسفی ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن
💌 حرف حساب، جواب نداشت... می‌گفت حالا این لباس را برایش میخری، بعد هم او با آن سلیقه مشکل‌پسندش 🍁 معلوم نیست دوستش بدارد یا نه راست می‌گفت... سوغات زیارت که فقط لباس و کیف و کفش نیست 🌿 آدم به آدم فرق دارد... گاهی همین نمک متبرک یا عطر حرم یا حتی یک نماز نیابتی حال یک نفر را بهتر می‌کند.... آن روز 🌸 با سجاده‌ای که برایش گرفتم دورکعت نماز توی رواق خواندم تا عطر حرم را به خودش بگیرد... حالا با این سوغات قلب خودم هم راضی‌تر بود... مطمئن بودم ستاره هم با این هدیه به اندازه من ذوق می‌کند . . . 😍💚💜 ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 فاطمه ملک‌زاده ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن
💌 _ مینا قطع نکن! گوشی رو میدم خانوم‌جان... قند توی دلم آب شد... 🌿 ما چند سالی هست که از خانم‌جان دوریم... آنها مازندرانند و ما حوالی بوشهر... حالا خاله کوچیکه تماس گرفته بود که هم التماس دعا بگوید و هم احوال‌پرسی کند... خانم‌جان پشت گوشی بعد از کلی احوالپرسی و قربان‌صدقه فقط یک درخواست ساده داشت؛ اینکه روبروی 💛 پنجره فولاد برای درد پایش دعا کنم... آن روز روبروی پنجره فولاد 🍁 برای درد پای خانم‌جان دعا می‌کردم و با خودم فکر می‌کردم خوش به حال من که خانواده و بستگانم، همگی امام رضایی هستند . . . 💚💜 ✋ 📷 فاطمه تحققی ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن
💌 روبروی ضریح کمی جمع‌تر نشستم تا کنارم بنشیند 🌸 از چادر سفید گلدارش پیدا بود که تازه به تکلیف رسیده مشغول زیارتنامه خواندن بودم 🌿 اما حالات و حرکاتش، حواسم را به خودش مشغول کرد... قطره‌‌های اشکی که آرام آرام، روی گونه‌هایش می‌نشست... سبک درددل کردنش با امام(ع)... دستهای کوچکش که روی قلبش گذاشته بود... با اینکه سن کمی داشت، مدل زیارت کردنش 💕 خیلی قشنگ و عاشقانه بود... از آنجا که بلند شدم، آرام توی گوشش گفتم: التماس دعا😌 مطمئن بودم دعای او زودتر به اجابت می‌رسد . . . ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 فاطمه سادات علوی ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن
💌 با همدیگر با پس‌اندازهایمان 🎉 یک جشن دوستانه گرفتیم... دلتنگ زیارت بودیم و حالا دور از مشهد دلمان می‌خواست برای ولادت امام(ع) کاری کنیم آن روز، با یه جعبه شیرینی 🍭 دو تا بسته شکلات و چندتا هدیه کوچک که زهره درست کرده بود، به امامزاده رفتیم... داشتیم توی حیاط آنجا 🍰 شیرینی تعارف می‌کردیم که حاج بابا با پرچمی سبز و چند نفر با لباس خادمی وارد امامزاده شدند... خادمان آقا بودند و پرچم متبرک حرم...🌱 باورمان نمی‌شد... 🌧 همه‌مان چشمانمان بارانی شد... چقدر دل به دل راه دارد... دلتنگ امام رضا(ع) شوی، خودشان هوای دلت را دارند . . . ✋ ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛ 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونه‌مون دعوت کن
💌 بعد از کلی بدو بدو و 🌱 از این صحن به آن صحن رفتن، داشتم زیارتنامه می‌خواندم که صدایش را شنیدم... انگار حالش خوب نبود... خانم زائری که کنارم نماز می‌خواند... حالش خوب نبود اما می‌توانست راه برود... 🍁 آرام دستش را گرفتم و با هم به دفتر خادمان رفتیم تا با قرص و دارویی که نیاز داشت حالش بهتر شود... آن زائر را نمی‌شناختم... اینکه اسمش چیست و از کجا آمده... اما آن روز همراه خادم‌ها، یکی دو ساعتی 💕 کنارش ماندم و کمکش کردم آن روز، بعد از خداحافظی با او به صحن برگشتم... ادامه زیارتنامه را آرام می‌خواندم و اینبار نگاه مهربان امام رضا(ع) را بیشتــر از همیشه، احساس می‌کردم . . . ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 فاطمه سادات علوی ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 قدمهایم را تندتر کردم دلم می‌خواست به حرم که رسیدم ⛅️ یک گوشه بنشینیم و حسابی با امام رضا(ع) درددل کنم از صحن پیامبر(ص) سمت صحن گوهرشاد آمدم 🔆 هنوز اول صبح بود و صحن، خلوت و آرام داشتم همان گوشه به گنبد نگاه می‌کردم که حواسم را دو تا کبوتر کوچک به خودشان مشغول کردند...🕊 انگار آنها هم دلشان از چیزی گرفته بود... 🌿 نه... دوتا دوست قدیمی بودند و از طعم شیرین زیارت می‌گفتند... شاید هم حرفشان از مهربانی امام(ع) بود... آن روز آنقدر سرگرم دیدن کبوترها شدم، که همه ناراحتی‌ها یادم رفت... از صحن برمی‌گشتم درحالیکه یک حس خوب و تازه تمـــام قلبم را پر کرده بود . . . 💚🌸 ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 م.انتظاری ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 نزدیک ظهر 🔆 آنقــدر آفتاب، شدید بود که از این طرف حرم به آن طرف رفتن هم صورتت را حسابی می‌سوزاند از باب الجواد 💚 خودم را باید می‌رساندم به چندتا صحن آن طرف‌تر تا امانتی سمیه را به دستش برسانم داشتم 🍃 زیر لب به خودم غر می‌زدم که چرا کتاب سمیه را گرفتم و به صحن بعدی می‌رفتم که خنکای نسیم حرم را حس کردم... هنوز به وسط صحن نرسیده بودم ⛅️ که کم‌کم چندتا ابر سفید میان آسمان رسیدند... هوا آرام آرام ابری شد و خنک... توی صحن زیر آسمان ابری قدم می‌زدم و با خودم فکر می‌کردم امروز ابرها به زیارت آمده‌اند... ...زیارت قبول ابرهای مهربان... 😇🌸 ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 لیلا وحیدی نیا ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 با هما و منیژه، سه تایی، آن شب بیدار بودیم... قرار بود برای بچه‌های اردو که با هم به مشهد آمده‌ بودیم یادگاری‌های کوچک درست کنیم🎁 آن شب آنقدر شوق داشتیم 🌱 برای زائرهای امام رضا(ع) هدیه درست کنیم که خستگی را نمی‌فهمیدیم بعد از نماز صبح فقط به اندازه دو ساعت ⛅️ فرصت بود تا استراحت کنیم و بعد، همراه گروه، به حرم برویم چه استراحت شیرینی بود... استراحتی که عطرِ محبت امام رضا(ع) را داشت... و صبح به حرم که رسیدیم، انگار عشق، در قلبمان چندبرابر شده بود... 😌❤️ ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 ج.بهنام ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 هنوز سمت حرم راه نیفتاده بودیم که توجهم را به خودش جلب کرد... انگار دوباره صوت جدیدی پیدا کرده بود... 🎤 عاشق نوحه‌های امام رضایی بود... اولش به خودم گفتم دلش می‌خواهد تنهایی بشنود! اما شور و حالش، 🌱 مرا سمت خودش کشاند... آن روز تا خود حرم، مثل خواهرهای دوقلو که از هم جدا نمی‌شوند، با همان یک گوشی، نوحه‌ی جدید را می‌شنیدیم و 🔆 با شوق، سمت ضریح می‌آمدیم... چه حس و حال خوب بود... ما، دو نفر بودیم اما با آن صدا انگار با یک کاروان بزرگ به زیارت امام مهربان آمده بودیم . . . 💚💜 ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 ج.بهنام ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛
💌 این نذر مادربزرگ بود 💙 همین که تسبیح‌های فیروزه‌ای را به چندتا زائر هدیه دهد... اصلا کل سفر حرف‌هایش انگار توی گوشم زمزمه می‌شد... توی صف نماز که نشسته بودم تسبیح‌ها را از کیفم بیرون آوردم بعد، همینطور که زائرها 🌱 مشغول دعای بعد از نماز بودند آنها را یکی یکی توی جانمازشان گذاشتم... برق نگاه زائر‌ها دیدنی بود... آن روز با لبخند هر زائر، 🌸 عطر چادرنماز مادربزرگ را که آرزوی آمدن به زیارت داشت و حالا دیگر، کنارمان نبود حس می‌کردم و... از طرف او رو به ضریح می‌گفتم: ✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 ج.بهنام ♥️ دخترونه حرم رضوی ┏━ 🕊 ━┓ @dokhtar_razavi ┗━ 💛 ━┛