eitaa logo
دخترانه🌸
59 دنبال‌کننده
2هزار عکس
579 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹#امام_خامنه_ای : کسانی که قرآن و اسلام را به مسائل شخصی و عبادی و مانند اینها منحصر میکنند و انسانها را به گوشه‌نشینی [دعوت میکنند] قرآن را نشناخته‌اند... قرآن خودش را از چالشهای سیاسی و اجتماعی به هیچ وجه کنار نمیکشد و از مقابله‌ی با طاغوتها، با مستکبرها، با مُسرِفها، با ستمگران اجتناب نمیکند؛ همیشه در مقابل اینها ایستاده است. ۱۴۰۰/۱/۲۵ @serratt
🌹🌹 قسمت ۱۶۸ به یاد حوریه، انگشتانم را روی بدنم میکشیدم و دیگر پرواز پروانه وارش را زیر سرانگشتم احساس نمیکردم که همه وجودم از حسرت حضورش آتش میگرفت و تا مغز استخوانم از داغ دوری اش میسوخت. حالا حسابی سبک شده و دلم برای روزهایی که سنگینی امانت الهی را روی کمرم حس میکردم، پر میزد که آن درد و رنج، به دنیایی می ارزید. هنوز یک روز از رفتن حوریه ام نمیگذشت و هنوز نمیتوانستم باور کنم که دخترم از دستم رفته که من در یک قدمی مادر شدن، مرگ کودکم را در بدنم احساس کردم و نتوانستم برایش کاری کنم که عزیز دلم پیش چشمانم تلف شد. مادرم کنارم نبود تا در این لحظات سخت به سرانگشت کلمات مادرانه اش نوازشم کند، پدر و برادرانم مرا به جرم حمایت از شوهر و فرزندم، از خانه و خانواده طرد کرده و امروز کسی نبود که کنار تختم بنشیند تا الاقل این همه تنهایی را برایش زار بزنم. حالا جز خدا کسی برایم نمانده بود که حتی غمخوار غمها و مرد مهربان زندگی ام هم روی تخت بیمارستان افتاده و هنوز از غنچه زندگیمان بیخبر بود که چه بی سر و صدا پر پر شد، دیشب تا سحر انقدر در گوش عبدالله خواندم تا پیش از نماز صبح بالاخره متقاعدش کردم که به سراغ مجید برود. حالا از صبح در این اتاق تنگ و دلگیر، تنها روی این تخت زمخت افتاده و از حال مجیدم بیخبر بودم. اگر بگویم از لحظه ای که پاره تنم از وجودم جدا شد، آسمان بیقرار چشمانم لحظه ای دست از باریدن نکشید، دروغ نگفته ام که با هر دو چشمم گریه میکردم و باز آتش مصیبت هایم خاموش نمیشد. من به خاطر خدا به تخلیه زود هنگام خانه رضایت دادم و مجید به حرمت امام جواد راضی شد که بدون گرفتن هیچ جریمه ای قرار داد را فسخ کند که هر دو ایمان داشتیم پاسخ خیرخواهیمان را میگیریم و نمیدانستیم به چنین گرداب مصیبتی مبتلا میشویم. دلم نمیخواست نا سپاسی کنم، ولی نمیتوانستم باور کنم پاداش این خیرخواهی و فداکاری، از دست رفتن دخترم، زخم خوردن مجید، بر باد رفتن همه سرمایه زندگی و این حال زار خودم باشد که ما با خدا معامله کرده و همه دار و ندارمان را در این معامله باخته بودیم. هر چه بود، کابوس هولناک آن شبم تعبیر شد که مجیدم غرق به خون روی زمین افتاد و کودکم از بین رفت، هر چند شمشیر برادر نوریه به خون من و مجید رنگین نشد و پدر به ظاهر دستی در این ماجرا نداشت، اما در حقیقت فتنه نوریه وهابی بود که من و مجید را از خانه خودمان آواره کرد و به این خا ک مصیبت نشاند. نگاهم زیر پرده ای از اشک به چله نشسته و کسی را برای درد دل نداشتم که در این کنج تنهایی با خدای خودم زیر لب نجوا میکردم: خدایا! من که به خاطر تو همه این کارها رو کردم، پس چرا دخترم رو ازم گرفتی؟ تو که میدونستی من و مجید چقدر حوریه رو دوست داریم، پس چرا حوریه رو از ما گرفتی؟ مگه ما چه گناهی کرده بودیم؟ خدایا! دلم برای بچه ام تنگ شده... خدایا! من چجوری به مجید بگم؟ بهش چی بگم؟ بگم حوریه چی شد؟... و دیگر نتوانستم ادامه دهم که باز شیشه بغضم شکست و سیلاب اشکم جاری شد. میترسیدم پرستاران و بیماران اتاقهای کناری از گریه های بی وقفه ام خسته شوند که با گوشه ملحفه دهانم را میگرفتم تا صدای ناله هایم از اتاق بیرون نرود و باز به یاد این همه زخمی که یکی پس از دیگری به قلبم خورده بود، مظلومانه گریه میکردم. ساعت از یک بعدازظهر گذشته بود که در اتاقم باز شد و عبدالله آمد. حالا عبدالله از پیش مجید آمده و پیک احوال یارم بود که پیش از آنکه جواب سلامش را بدهم، با بیتابی سؤال کردم: مجید چطوره؟ پا کت کمپوت و میوهای را که برایم آورده بود، روی میز کنار تختم گذاشت و با صدایی خسته پاسخ دلشوره ام را داد: خوبه... و دل بیقرار من به این یک کلمه قرار نمیگرفت که باز سؤال کردم : خب الان حالش چطوره؟ میتونست حرف بزنه؟ باهاش حرف زدی؟ و میترسیدم کسی درباره مصیبت دیروز خبری به گوشش رسانده باشد که با دلواپسی پرسیدم: خبر داشت من اینجوری شدم؟ که عبدالله خودش را روی صندلی فلزی کنار تختم رها کرد و گفت: نه، خبر نداشت. منم بهش چیزی نگفتم. ولی از صبح که به هوش اومد، فقط سراغ تو رو میگرفت. میخواست اگه تا الان چیزی نفهمیدی، بهت چیزی نگم. ولی من بهش گفتم همون دیشب خبردار شدی. وقتی فهمید از حالش خبر داری، خیلی نگرانت شد. همش میگفت نباید به الهه استرس وارد شه! همش به خودش بد و بیراه میگفت که باعث شده تن تو رو بلرزونه! منم برای اینکه آروم شه، بهش گفتم الهه حالش خوبه! سپس مستقیم نگاهم کرد و با لحنی لبریز حسرت ادامه داد: ولی نمیدونست چه بلایی سرت اومده! و پیش از آنکه از غصه کودک من، گلویش از بغض پر شود ، صدای خودم به گریه بلند شد. ادامه دارد .... دخترانه🌸 @dokhtaraane
⚫️⚫️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ⚫️⚫️ الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ** أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (بقره:۱۵۷_۱۵۶) سرکار خانم فیض فرمانده پایگاه حضرت سکینه (س) با نهایت تاثر و تاسف درگذشت #همسر گرامیتان را تسلیت و تعزیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت واسعه و برای شما و خانواده محترم صبوری و شکیبایی مسئلت می‌نماییم. خداوند او را مورد لطف و رحمت خویش قرار دهد... 🖤🖤 معاونت تعلیم وتربیت ناحیه سمنان ☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤 صالحین ناحیه سمنان 🆔🆔🆔 @salehinsemnan 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
بھ‌نامِ‌خدایی‌کہ‌در‌این‌نزدیکیست🌱`
🍃مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ..... 🍃که خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است (چهل روز بر رسول وحی نیامد، دشمنان به طعنه گفتند: خدا از محمد قهر کرده. این آیه رد بر آنهاست)....🖇 📚سوره ضحی/آیه۳ دخترانه🌸 @dokhtaraane
🍃پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: ‌ 🍃ای گروه جوانان! ازدواج کنید! اگر نمی‌توانید، روزه بگیرید که روزه مهارِ شهوت است....🖇 🍃یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیْکُمْ بِالْبَاهِ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهُ فَعَلَیْکُمْ بِالصِّیَامِ فَإِنَّهُ وِجَاؤُهُ🍃 ‌ 📚کافی، جلد۴، صفحه۱۸۰ دخترانه🌸 @dokhtaraane
🍃وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا..... 🍃و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می‌دهند!...🖇 📚سوره مبارکه انسان، آیه۸ دخترانه🌸 @dokhtaraane
لطف‌خدابیشترازجُرم‌ماست نکتهـ‌ۍسربستھ‌چهـ‌دانی؟خموش دخترانه🌸 @dokhtaraane
‍ 🌾🌿🌾 💞روزه قلب مهمتراز روزه شکمه! یعنی فکر وخیالتو کنترل کنی،تا دنبال حرام نَرِه. فکر،از حواس پنجگانه،تغذیه میکنه! اگه بتونی حواس پنجگانه روحفظ کنی؛ در روزه قلب موفقی! به فرموده امام على‏(علیه السّلام) که فرمودند: 💠روزه دل ، اندیشیدن به گناهان برتر است از روزه شکم یعنی غذا خوردن. میزان الحکمه
اے برطــرف کننده غـم هــا... 🍃🕊salva دخترانه🌸 @dokhtaraane
رسولی-شب8رمضان-مناجات9801.mp3
8.81M
الٺماس چشمــهایٺ را بکن تا ٺَر شود... بیشتر از هرچہ ایـنجا چشــم گــریان میــخرنـد!