#ڪلامشهدا
میفرمایدکه؛
فقطیکبارکافیاست..
ازتهدل #خدا روصداکنید
دیگرمالخودتـاننیستید
#مـالاومیشوید![❤]
••|شهیدامیرحاجامینی
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
کسےکه تنهابه عقلش
اعتمادکند
گمراه میشود
کسےکه تنهابه مالش
اعتمادکندکم میآورد
کسےکه تنهابه مردم
اعتمادکند
خسته میشود
امّاکسےکه برخدااعتمادکند
نه گمراه میشود
نه کم میآورد
ونه خسته میشود
#خدا ♡
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🧚♀🌸🧚♀🌸🧚♀🌸🧚♀🌸🧚♀
✅اگر دلت متن عاشقانه میخواد ...💞
❣اگر دوست داری به سمت عاشقی #برگردی...
❤️اگر عشق رو فقط #خدا میدونی...
❕اگر دلت سر گردون یار هست...💔
✍میخوای #متن معرفتی بخونی؟!😊
💡میخوای دلت رو #جلا بدی؟
🎙میخوای #وویس های دلی بشنوی؟👂
🎵از #موسیقی بی کلام چقدر آرامش میگیری ...؟😇
♨️#شعر های ناب چطور؟!👌😍
یک کانالی پُر از آرامش ...☺️
هرچیزی که #مرهم دل بی #قرار باشه...💓
آره آره این همون چیزی هست که گم کرده ات یود و باهاش آرامش میگیری😍😍
𖣔 ⓙⓞⓘⓝ⇣↓⇣↓⇣
https://eitaa.com/joinchat/2108031031C32e14a048c
✅ عضویت به جمع عاشقـانه ما✌️🏻 ⇧
خلقت خداوند سبحان🙂🌺
(یا من اظهرا الجمیل.... )
#سبحان_الله🌿
#خـــــدا
ــــــــ🌱ــــــــ
#عطر_خدا🌈
🎋| @atree_khoda |🎋
🌸🍃
یه جوری زندگی کن که
#خدا عاشقت بشه ، نه مردم ...😊
.
.
🆔 @dokhtarahmahdave
چرا عاشـ^^ـق #خدا نباشم؟!وقتے که به من گفت تو ریحانه ی خلقت منے❤️
#خدا☝️🏻✨
روزی حضرت سلیمان(ع)
در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد
که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
سلیمان(ع) همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت
و شگفتزده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد
و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت:
«ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز میگردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میآورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان(ع) به مورچه گفت:
وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت:
آری او میگوید
ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی،
رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
🍃به خدا خوش بین باش🍃
#نشرواجب🖐🏻