eitaa logo
هیئت بانوان و دختران صاحب الزمانی(عج) قم
243 دنبال‌کننده
2هزار عکس
740 ویدیو
30 فایل
پیشنهادات و نظرات و اعلام همکاری خود را با آی دی مسئول هیئت در میان بگذارید. @Teymoori_a
مشاهده در ایتا
دانلود
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی ‼️ ازدواج به شرط چک سفید امضاء! ♨️ با این داستان معنای روشن می‌شود 🔰 برشی از سخنرانی‌ ، به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
19.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ به همین سادگی!🤩😍🥰 🎥 قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب 🌸 ۱۴۰۲/۳/۳۰ 🌱 @Khamenei_Reyhaneh 🗓 یکم ذی‌الحجه، سالروز ازدواج امام علی(علیه‌السلام) و حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
25.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای مسئولیت پذیرتر شدن همسر و فرزندان چه باید کرد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
🦋 سلطان محمود غزنوی و نجار، حکایتی بر خواست و اراده خداوند 🌱 روزی سلطان محمود بر لب ایوان بارگاه خویش قدم میزد که چشمش به زن نجّاری افتاد. سخت عاشق زن شد و بیقرار. از وزیرش راه چاره خواست. وزیر که خیلی زیرک و موذی بود، گفت:« اگر شاه این راز را فاش کند یا بخواهد علناً نجّار را بکشد، خیلی بد می شود. چه خوب است که به نجّار ایرادی بگیریم و بگوییم که باید در مدت یک شبانه روز برای ما، یک بار جو از چوب بتراشد که ریزه های چوب دقیقا شبیه و هم وزن دانه جو باشد. اگر از یک بار حتی یک سیر هم کم باشد، او را بدون چون و چرا به دار می کشیم.» سلطان محمود به هوش وزیر آفرین گفت و او را مأمور این کار کرد. وزیر رفت به خانه نجّار و قضیه را به او حالی کرد. نجّار بیچاره که نمیدانست سلطان محمود میخواهد او را دنبال نخود سیاه بفرستد، نزدیک بود از ترس قالب تهی کند. با ترس و وحشت آمد و قضیه را به زنش گفت و راه و چاره خواست. زن نجّار که خیلی دانا و هوشیار و عفیفه و پاکدامن بود، به اصل مطلب پی برد و به شوهرش گفت: «چرا خودت را باخته ای؟ ترس نداشته باش. خدا از سلطان محمود بزرگتر است.» ولی هر چه زن او را دلداری میداد، بی نتیجه بود. شب که شد، مرد نجّار مشغول کار و تراشیدن چوب شد، در حالیکه زنش مرتب میگفت: «بلند شو و با فکر راحت بخواب، تا صبح خدا بزرگ است.» ولی نجّار هوش و حواسی نداشت و از ترس آرام نمی گرفت. تا اینکه صبح شد و نجّار فقط یک مشت جو تراشیده بود. با زنش وداع کرد و گفت: « الآن غلامان شاه می آیند و مرا می برند و به چوبهً دار می کشند.» زن باز هم گفت:«نترس. خدا از سلطان محمود بزرگتر است.» در این گفتگو بودند که در خانه زده شد. رنگ از صورت نجًار پرید و نزدیک بود، روح از تنش پرواز کند. به زنش گفت: «من که قادر نیستم. تو برو و جواب آنها را بده.» زن رفت در را باز کرد و دید نوکران سلطان محمود آمده اند. پرسید: «چه کار دارید؟» گفتند:« شوهرت را می خواهیم ببریم. سلطان محمود مرده. باید برای او تابوت درست کند.» زن باخوشحالی برگشت و موضوع را به شوهرش رساند و گفت: « نگفتم نترس؟ خدا از سلطان محمود بزرگتر است.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
18.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو همه ببینین هم مخالفین رهبری هم موافقین رهبری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن ازدواج دانشجویی 💞 همزمان با میلاد با‌سعادت حضرت معصومه سلام‌الله، مراسم عقد و جشن ازدواج دانشجویی در علیه السلام دانشگاه فردوسی، برگزار شد. 🗓 ۱۴۰۲/۲/۳۱، همزمان با نماز مغرب و عشاء ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
12.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 شورای نگهبان! به بداخلاق‌ها کارت قرمز بدهید! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
خرابکاری شد!.mp3
11.45M
× وقتی رابطه‌ات با خدا خراب شد: این مدلی باهاش حرف بزن ! | ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
🔸نَه خانی آمده و نَه خانی رفت است! مرد خسیسی، خربزه‌ای خرید تا به خانه برای زنِ خود بِبَرد. در راه به وسوسه افتاد که قدری از آن بخورد، ولی شرم داشت که دست خالی به خانه رود ... عاقبت هوای نَفس، بر وی چیره شد و با خود گفت، قاچی از خربزه را به رسم خانزاده‌ها می‌خورم و باقی را در راه می‌گذارم، تا عابران گمان کنند که خانی از اینجا گذشته است و چنین کرد ... البته به این اندک، آتش آزِ او فرو ننشست و گفت گوشت خربزه را نیز می‌خورم تا گویند خان را چاکرانی نیز در مُلازِمت بوده است و باقی خربزه را چاکران خورده‌اند ... سپس آهنگ خوردن پوست آن را کرد و گفت : این نیز می‌خورم تا گویند خان اسبی نیز داشته است ... و در آخر تُخم خربزه و هر آن چیز که مانده بود را یکجا بلعید و گفت : اکنون نَه خانی آمده و نَه خانی رفت است! استاد علی اکبر دهخدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نگاهی به نامزدهای ریاست‌جمهوری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
📌 انتقاد یا انتقام 🗳 🎙 🔻تبیین و تخریب مرز بسیار ظریفی دارد. اگر انسان به دنبال این باشد که نامزد انتخاباتی مطلوب خودش را به کرسی بنشاند، حتی به قیمت اینکه نسبت به نامزد انتخاباتی دیگر در قلوب مومنین نفرت ایجاد کند؛ امام رضا علیه السلام قسم خوردند که عذاب او از دنیا شروع می‌شود و به آخرت محول نمی‌شود، لذا مواظب باشیم که وقتی داریم تبیینی انجام می‌دهیم سخن ما، انتقاد است یا انتقام؟ تفاوتشان یک دال و میم است در لفظ ولی در عمل مرزشان خیلی نزدیک است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a
🇵🇸عکسی که جهانی شد 🔹️سربازان صهیونیست به یک خانه در رفح حمله کردند. خانه ای که دیگر نه مادر و پدر داشت و نه مادر بزرگ و پدر بزرگ و حتی یک بزرگترِ ۱۵ و ۱۷ ساله! فقط بچه ها مانده بودند با یک پرچم مقدس از سرزمینی که ۷۵ سال برایش جان میدهند اما ذلت نمیدهند. 🔹️بزرگترینشان که فقط ۴ سالش بود قبل از ورود سربازان، پرچم را با بچه های دیگر گرفتند با علامت پیروزی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dokhtaran8 با ما در ارتباط باشید👈 @Teymoori_a