•| #شهیدانه{🌹}
میگفت: باید برایِ خودمون ترمز بذاریم
اگه فلان کار که به گناه نزدیکه
ولی حروم نیست رو انجام بدیم
تا گناه فاصلهای نداریم..:)
#شهیدمسعودعسگری
❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است.
●•🦋 @dokhtaran_chadory
حاج حسین یکتا:🌱
حسن باقری [به عنوان] خبرنگار رفت جبهه، [در مقام] فرمانده عالی رتبه شهید شد؛😍
منو تو که اصلا از شکم مادرمون افسر جوان جنگ نرم به دنیا اومدیم😎[!]
کارِ سرباز صفر هم نمیکنیم برا آقا؛😕
بعد هم همش میگیم: "با یکی دیگهس، یکی دیگه ما رو جمع کنه". مگه حسن باقری رو یکی دیگه جمع کرد؟🤔
حسن باقری همه رو جمع کرد.
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚محب المهدی💚:
•√ ڪولهپشتیاشڪهپرازگلولهبود
آتیشگرفت...🔥"
نتونستندڪولهروازشجداڪنند..
ازبچههاخواستبهراهخودشون
ادامهدهندوباچفیهدهانخودش
روبستتاعملیاتلـونرود...😷🤞🏼"
تنھاڪـفپوتینهاشڪهنسوز
بودباقیماند...😔💔"
بسیجی۱۶سالهلشکر۴۱ثارالله🖐🏻"
#شهید_علیعرب
🕊| #شهید_باشیم
.
.
🌷سربازِ آقا
نمےمـــونھ تــــــــا
ظهور رو ببینھ!
بلڪھ|شهید| مےشھ
تـ⇜ـا ظهور نزدیڪ شھ
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری🍀
پناهگاه هایتان را آماده کنید...⛓
#دورانبزندرروتمومشده✌️🏼
@dokhtaran_chadory
✍#خاطره هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
🔹تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ