eitaa logo
مجموعه دختران‌آینه
519 دنبال‌کننده
901 عکس
570 ویدیو
34 فایل
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی🪞👀 هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست...🙃 •اولین مجموعه فرهنگی مذهبی دختران در شهرضا• ارتباط با ادمین @Ayeneh313 ادمین رسانه👇👇 @resaneh_ayeneh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بسم الله الرحمن الرحیم🔴 *قسمت سوم*از وقایع کوفه و شرح حال اسرای کربلا: تو سرت سلامت باشد و سرِ‌معشوقت حسین، شکافته و خون آغشته؟! این در قاموس عشق نمی‌گنجد. این را دل دریایی تو بر‌نمی‌تابد. این‌با دعوی دوست داشتن منافات دارد، این با اصول محبت، سر سازگاری ندارد. آری ... اما ... آرامتر زینب! تو را به خدا آرامتر. اینسان که تو بی‌خویش، سر بر کجاوه می‌کوبی، ستونهای عرش به لرزه می‌افتد. تو را به خدا کنی آرامتر. رسالت کاروانی به سنگینی پیام حسین بر‌دوش توست. نگاه کن! خون را نگاه کن که چگونه از لابه‌لای موهایت می‌گذرد، چگونه از زیر مقنعه‌ات عبور می‌کند و چگونه از ستون کجاوه فرومی‌چکد! مرثیه‌ای که به همراه اشک، بی اختیار از درونت می‌جوشد و بر زبانت جاری می‌شود، آتشی تازه در خرمن نیم سوخته‌ی کاروان می‌اندازد. ای هلال! ای ماه نو! که درست به هنگامه بدر و کمال، چهره‌اش را خسوف گرفت و دچار غروب شد. هرگز گمان نمی‌بردم‌ای پاره‌ی دلم که این باشد سرنوشت مقّدرِ مکتوب... چه می‌کنی تو با این کاروان دلشکسته، زینب؟! دختران و زنان کاروان که تا کنون همه‌ی بغضهایشان را فروخورده بودند، کنون رها می‌کنند و بر بال ضجه‌هایشان به آسمان می‌فرستند. و همه زخمهای روحشان را اکنون به نشتر مرثیه‌ی سوزناک تو می‌گشایندو خون دلشان را به آسمان می‌پاشند. مردم، وحشت می‌کنند از این هول و ولا و ولوله‌ی ناگهانی، و ماموران در می‌مانند که چه باید بکنند با این چهره های پنهان و گریان، با این کجاوه‌های لرزان و با این صیحه‌های ناگهان. سجاد، مرکبش را به تو نزدیکتر می‌سازد و آرام در گوشت زمزمه می‌کند:(بس است عمه جان! شما بحمدالله عالمه‌ی غیر مُتِعَلِّمه‌اید و استاد کلاس ندیده. خدا شما را به علم لدّنی و تفهیم الهی پرورده است.) و تو با جان و دل به فرمان امام زمانت، سر می‌سپری، سکوت می‌کنی و آرام می‌گیری. اما ن، این صحنه را دیگر نمی‌توانی تحمل کنی. زنی از بام خانه‌ی مجلل خود، سر برآورده است، به سرِ بر نیزه‌ی حسین، اهانت می‌کند، زباله می‌پاشدو ناسزا می‌گوید. زن را میشناسی، اُم هِجام، از بازماندگان خبیث خوارج است. دلت میشکند، دلت به سختی از این اهانت می‌شکند، آنچنانکه سر به آسمان بلند می‌کنی و از اعماق جگر فریاد می‌کشی:( خدایا! خانه را بر سر این زن خراب کن!) هنوز کلام تو به پایان نرسیده، ناگهان انگار زلزله‌ای فقط در همان خانه واقع می‌شود، ارکان ساختمان فرومی‌ریزد و زن را به درون خویش می‌بلعد. زن حتی فرصت فریادی پیدا نمی‌کند.خاک و غبار به هوا بلند می‌شود. حیرت و وحشت بر جان همگان مسلط می‌شود. پس آن زن اسیر زجر‌کشیده‌ی مظلوم، صاحب چنین قُرب و قدرتی است؟ بی‌جهت نیست که در خطابه‌ی خود، از موضع خدا، با خلق سخن می‌گفت؟ این زن میتواند به نفرینی، کوفه را کن‌فیکون کند. پس چرا سکوت و تحمل می‌کند؟ چه حکمتی در کار این خاندان هست؟ کاروان، همه را در بهت و حیرت فرومی‌گذارد و به سمت دارالاماره پیش می‌رود. خبر به سرعت باد در کوچه‌پس‌کوچه‌های کوفه می‌پیچد. ماموران تا خود دارالاماره جرات نفس کشیدن پیدا نمی‌کنند. کاروان به آستانه دارالاماره می‌رسد. وقتی که دارالاماره در منظر چشمهایت قرار می‌گیرد، باز یاد پدر می‌افتی. مگر چند سال از شهادت پدر گذشته است؟ پدر از آن خانه محقر و کوچک، بر تمام عالم اسلام حکم می‌راند و اینان فقط برای حکومت بر کوفه چه دارالاماره‌ای بنا کرده‌اند؟! از این پس هر چه ظلم و ستم بر سر مردم جهان می‌رود، باعث و بانی‌اش همان غاصب اولی است. 🔴اَللهُمَّ العَن اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ آخِرِ تابِع لَهُ عَلی ذلِکَ🔴 سر حسین را پیش از کاروان به دارالاماره رسانده‌اند و در طشتی زرین پیش روی ابن زیاد نهاده‌اند. ابن زیاد با تفاخر و تبختر بر تخت تکیه زده است و با چوبی که در دست دارد، بر لب و دندان حسین میزند، و وقیحانه می‌خندد و می‌گوید:(چه زود پیر شدی حسین! امروز تلافی روز بدر!) و تو با خود فکر می‌کنی که آیا روزی سخت تر از امروز در عالم هست؟ می‌فهمی که این صحنه را تدارک دیده‌اند تا به هنگام ورود شما، تتمه‌ی عزت و جلالتان را هم - به خیال خود - فروبریزند. در میان حضار، چشمت به زید بن ارقم صحابی خاص پیامبر می‌افتد با ریش و مو و ابرویی سپید و اندامی نحیف و تکیده. در دلت به او می‌گویی:( تو چرا این صحنه را تاب می‌آوری زیدبن‌ارقم؟) زید ناگهان از جا بلند می‌شود و با لرزشی در صدا فریاد می‌زند:(نکن ابن‌زیاد! چوب را از این لب و دندان بردار. به خدا که من بارها و بارها شاهد بوسه‌ی پیامبر بر این لب و دندان بوده‌ام.) و گریه امانش را می‌برد. ابن‌زیاد می‌گوید:( خداگریه‌ات را زیاد کند. برای این فتح الهی گریه می‌کنی؟ اگر پیز و خرفت نبودی، حتم گردنت را می‌زدم.) زید در میان گریه پاسخ می‌دهد:( پس بگذار با بیان حدیث دیگری خشمت را افزون کنم: 👇👇👇 @dokhtaranayeneh
من به چشم خود دیدم که پیامبر نشسته بود، حسن را بر پای راست و حسین را بر پای چپ نشانده بود، دو دست بر سر آن دو نهاده بود و به خدا عرضه می‌داشت: خدایا! این دو مومنان صالح را به دست تو می‌سپارم. ببین ابن‌زیاد! که با امانت رسول خدا چه می‌کنی؟!) و منتظر پاسخ نمی‌ماند. به ابن‌زیاد مشت می‌کند و راه خروج پیش می‌گیرد و درحالیکه از ضعف و پیری آرام آرام قدم برمی‌دارد، زیر لب به حضار مجلس می‌گوید: از امروز دیگر برده‌ی دیگرانید. فرزند فاطمه را کشتید و زاده‌ی مرجانه را امیر خود کردید. او کسی است که خوبانتان را می‌کشد و بدانتان را به خدمت می‌گیرد. بدبخت کسی که به این ننگ و ذلت تن می‌دهد ...) برگرفته از کتاب * آفتاب در حجاب * اثر * سید مهدی شجاعی * 🌹🌹🌹🌹 @dokhtaranayeneh
📖 تقویم ☀️ امروز: یکشنبه - ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، 15 محرم 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام  🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 💠 اذکار روز: - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹ارسال سرهای شهدای کربلا به شام، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️10 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️20 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️35 روز تا اربعین حسینی ▪️43 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️44 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
#سلام‌اربابم✋ از ڪُنج این دلِ تاریڪ خود #حسین، گفتم: سلام و این دل من رو براه شد :) #صبحتون‌حسینے♥️ @dokhtaranayeneh
. • نگاه بہ چهره‌هایشان عبادت است ، عبادتے از جنسِ مقبول بہ درگاه #الهے :) #شهدایےام @dokhtaranayeneh
بازی مریم به چه صورتی است؟ بازی مریم برخلاف بازی نهنگ آبی، سیر داستانی جالبی دارد. در تمام طول بازی کاربر متحمل شنیدن صداهای ترسناکی است که تاثیر مستقیمی بر روی روان وی دارد. این بازی مراحل زیادی ندارد بطوری که می‌توان با بازی مداوم آن را در طول چند روز به پایان رساند اما سازنده‌ی بازی راهکار هوشمندانه‌ای برای آن در نظر گرفته است؛ اگر کاربر ۲۴ ساعت به سراغ بازی نرود باید تمامی مراحل طی شده را دوباره بگذراند. در ابتدا برای وارد شدن به محیط بازی، کاربر باید اطلاعاتی نظیر شماره گوشی، دسترسی به شبکه‌های مجازی مانند فیسبوک و واتس‌اپ و دیگر دسترسی ها در گوشی خود را به سرور بدهد. با وارد کردن اطلاعات اشتباه شاید بتوان وارد محیط بازی شد اما به هرحال شما ناخواسته اجازه دسترسی به محیط گوشی خود را به بازی می‌دهید که سرانجام گریبانگیر شما خواهد شد. شروع بازی مریم و آغاز حوادث شبانه داستان بازی مریم در واقع روایت کننده داستان دختر ۹ ساله‌ی جنگ‌زده‌ای است که راهش را در جنگلی تاریک گم کرده است و از کاربر می‌خواهد او را به خانه‌اش برساند. در تمام قسمت‌های بازی شاهد حضور ارواح سرگردان و موجودات ترسناکی هستیم که بنابر تصورات کاربران جن‌ها و شیاطین هستند. محیط بازی بسیار تاریک و مملوء از سایه‌های متحرکی است که با صداهای ترسناک همراه هستند. طی این بازی اتفاقات بسیار وحشتناکی رخ می‌دهد و کاراکتر بازی که بیشتر در ارتباط با ارواح سرگردان و اجنه است، سبب ایجاد ترس و دلهره در کاربر می‌شود. همانطور که گفتیم محیط بازی بسیار ترسناک و تاریک است و زمانی که چشم کاربر به محیط بازی عادت می‌کند، در تاریکی شب دچار توهم می‌شود که کاراکتر بازی یا سایه‌ها و اجنه برای او کمین کرده‌اند و به او خیره شده‌اند. اما ماجرای این بازی به همین توهمات ختم نمی‌شود. این بازی با اطلاعاتی که از کاربر گرفته است و دسترسی‌هایی که به محیط گوشی دارد، پس از نیمه شب با او تماس میگیرد و وی را تهدید می‌کند. گاهی این تماس‌ها شامل صداهای ترسناکی است که در طول بازی برای کاربر پخش می‌شدند. صداهای ترسناکی که تکرار می‌کنند: ما هنوز با تو کار داریم… از مزاحمت‌ها و تهدیدهای این شماره‌های ناشناس حتی با بلاک کردن هم نمی‌توان در امان ماند زیرا تعداد این شماره‌ها زیاد است و هر شب دقیقا ساعت ۳ با کاربر تماس می‌گیرند. صداهای جیغ و فریاد یا گاهی پچ‌پچ‌های مرموز و در نهایت جله‌ی «ما هنوز با تو کار داریم…» هر شب و هر شب ادامه دارند و کاربر را مجاب می‌کنند که ناخواسته با ارواح و شیاطین ارتباط پیدا کرده است یا به اصطلاح جن زده شده است. این صدا در اصل صدای یک ربات است که می‌تواند به زبان‌های مختلف صحبت کند اما تاثیر بسیار بدی را بر ذهن کاربران مخصوصا بازیکن‌های نوجوان و کم سن و سال می‌گذارد. شیوه‌ی این بازی در ایجاد ترس و دلهره مانند بازی مومو است و کاربر را با تهدیدهای روانی آزار می‌دهد.  نوجوان ۱۲ ساله در کشور ترکیه که خود را به دار آویخته است، خود گویای تاثیر وحشتناک این بازی بر روح و روان بازیکنان است. توصیه موبایلستان به خواننده‌های عزیز اینست که از انجام بازی‌های این چنینی دوری کنند و زمانی که می‌خواهند یک بازی جدید نصب و بازی کنند اطلاعات کاربری و اجازه‌ی دسترسی‌ به محیط گوشی را برای این این گونه بازی‌ها صادر نکنند. توصیه ما به والدین: به دلیل دسترسی راحت به این برنامه قطعا افراد بیشتری تحت تاثیر این برنامه قرار خواهند گرفت. بنابراین نیاز است تا برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی این برنامه آنرا بشناسید، والدین عزیز نیز  نظارت بیشتری بر فعالیت‌های فرزندان خود در فضای مجازی داشته باشند تا با اتفاقات ناگواری از این دست مواجه نشوند. این نکته را نباید فراموش کنیم که گیم پلی بازی مریم بیشتر در رابطه با ارواح سرگردان و اجنه بوده و همین موضوع سبب می شود تا کاربرانی که دارای سن کمتر هستند، بیشتر وحشت نمایند. در طی تماس های مختلف و گاه و بی گاه بازی نیز، شاهد همین موضوع هستیم و کاربر هر چه بیشتر مجاب می شود که با اجنه در ارتباط می باشد. این موارد در نهایت منجر می شود تا کاربر دچار وحشت شده و دست به خودکشی بزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راوی میگه ، دیدم یه دخترے داره رو این خاراے صحرا میدَوِه ؛ با اسب سمتش رفتم بگم بیا نترس...؛ دیدم این دختره تا صداے پاےِ اسب رو شنید تندتر دوید... رسیدم بهش ، دیدم این دوتا دستاے کوچولوشو گذاشت رو گوشاش گفت مسلمونے؟! تا حالا قرآن خوندے؟ فَأَمَّا الیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ... نزنیــــآ... نزنے آقا... من بابا ندارم...💔🏴 الله اڪـبر الله اڪبـر ...😭😭 💔
🌹شبتون کربلایی🌹
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: : دوشنبه - ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، 16 محرم 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام  🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام  💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️9 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️19 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️34 روز تا اربعین حسینی ▪️42 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️43 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام