هدایت شده از
•|امروز گل سـرخ باغ دین می آید
•|فرزندامیرالمـومنیـن می آید
•|تبریـک که ماه برج حـکمت باقر
•|درخانه زین العابـدین می آید
#السلامعلیڪیاامـامبـاقـر🌿!
@dokhtaranbasij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 تفاوت بلا و عبادت در رشد انسان
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
💚اللهمعجـللولیڪالفـرج💚
🆔 @dokhtaranbasij
‹🖇📓›
خـدایا...
ازتومیخواهمچادرمراآنچنانبا
چادرخاڪےجدهےسادات
پیوندزنےڪهاگرجانازتنمرود
چادرازسرمنرود...🖇
🖇⃟📓¦⇢ #چادرانھ
💚اللهمعجـللولیڪالفـرج💚
🆔 @dokhtaranbasij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🔗🦋•
مولاجانم✨
نبودنترا چه بیرحمانه
یادآور میشود این روزهایانتظار ...🚶♀
نمیدانم
جمعههای ناتمامتان را بشمارم🥺
یا عهدهای ناتمامم را...؟:)💔
#امام_زمان🦋 #جمکران😍
💚اللهمعجـللولیڪالفـرج💚
🆔 @dokhtaranbasij
♡دختران بسیجی♡
#یادت_باشد #داستانی_عاشقانه #عشقی_آسمانی #رمانی_عاطفی #قسمت_دوازدهم خودم هم نمی دانستم چه می گ
=):
#یادت_باشد
#داستانی_عاشقانه
#عشقی_آسمانی
#رمانی_عاطفی
#قسمت_سیزدهم
"فرزانه! اون روزی که تو جواب رد دادی، من حمید رو دیدم. وقتی شنید تو بهش جواب رد دادی، رنگش عوض شد! خیلی دوستت داره. "به شوخی گفتم:« ننه باور نکن، جوونای امروزی صبح عاشق میشن شب یادشون میره!» گفت:« دختر! من این موها رو توی آسیاب سفید نکردم. می دونم حمید خاطرخواهته. توی خونه اسمت رو می بریم لبش قرمز میشه. الان که سعید نامزد کرده، حمید تنها مونده. از خر شیطون پیاده شو . جواب بله رو بده. حمید پسر خوبیه.» از قدیم در خانهٔ عمه همین حرف بود. بحث ازدواج دوقلوهای عمه که پیش می آمد. همه می گفتند:« باید برای سعید دنبال دختر خوب باشیم، وگرنه تکلیف حمید که مشخصه؛ دختر سرهنگ رو می خواد.»
می خواستم بحث را عوض کنم. گفتم :« باشه ننه قبول! حالا بیا حرف خودمون رو بزنیم. یه قصهٔ عزیز و نگار تعریف کن. دلم برای قدیما که دورهم می نشستیم و قصه می گفتی تنگ شده»، ولی ننه بد پیله کرده بود. بعد از جواب منفی به خواستگاری، تنها کسی که در این مورد حرف می زد ننه بود. بالاخره دوست داشت نوه هایش به هم برسند و این وصلت پا بگیرد. روزی نبود که از حمید پیش من حرف نزند.
داخل حیاط خودم را مشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد، بعد هم از بالکن عکس حمید را نشانم داد و گفت:" فرازنه! می بینی چه پسر خوش قد و بالایی شده؟ رنگ چشاشو ببین چقدر خوشگله! به نظرم شما خیلی بهم میاین. آرزومه عروسی شما دو تا رو ببینم." عکس نوه هایش را در کیف پولش گذاشته بود. از حمید همان عکس را داشت که قبل رفتن به کربلا برای پاسپورت انداخته بود.
از خجالت سرخ و سفید شدم، انداختم به فاز شوخی و گفتم:" آره ننه، خیلی خوشگله. اصلاً اسمش رو بجای حمید باید یوزارسیف میذاشتن!
ادامه دارد..
کتاب یادت باشد
کپی هم آزاده،من بنده خدا کی باشم که بگم چی حلاله چی حروم🙂✨
@dokhtaranbasij
=):
#یادت_باشد
#داستانی_عاشقانه
#عشقی_آسمانی
#رمانی_عاطفی
#قسمت_چهاردهم
عکسشو بذار توی جیبت.شش دونگ حواستم جمع باشه که کسی عکس رو ندزده !"همین طوری شوخی می کردیم و می خندیدیم، ولی مطمئن بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند،آرام نمی گیرد. هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوانچای تازه دم به حیاط آمد .ننه گفت:" من که زورم به دخترت نمیرسه،خودت باهاش حرف بزن ببین می تونی راضیش کنی؟" پدر و مادرم با اینکه دوست داشتند حمید دامادشان شود،اما تصمیم گیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند.پدرم لیوان چای را کنار گذاشت و گفت :"فرزانه!من تورو بزرگ کردم.روحیاتت رو می شناسم.می دونم با هر پسری نمی تونی زندگی کنی.حمید رو هم مثل کف دست می شناسم!هم خواهر زادمه.هم همکارم.چند ساله توی باشگاه باهم مربی گری میکنیم.به نظرم شما دوتا برای هم ساخته شدین،چرا ردش کردی؟"سعی کردم پدرم را قانع کنم.گفتم:" بحث من اصلا حمید آقا نیست.کلا برای ازدواج آمادگی ندارم؛چه با حمید آقا چه با هر کس دیگه.من هنوز نتونستم با مسئلهی زندگی مشترک کنار بیام.برای یه دختر دههٔ هفتادی هنوز خیلی زوده.اجازه بدین نتیجه کنکور مشخص بشه،بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چکار میشه کرد." چند ماه بعد این ماجراها عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود.دعوتی داشتیم و به همهی فامیل ولیمه داد.وقتی داشتم از پله های تالار بالا می رفتم.انگار در دلم رخت می شستند.اضطراب شدیدی داشتم.منتظر بودم به خاطر جواب منفی ای که داده بودم عمه یا دختر عمه هایم با من سرسنگین باشند ولی اصلا این طور نبود .
ادامه دارد...
کتاب یادت باشد
کپی هم آزاده،من بنده خدا کی باشم که بگم چی حلاله چی حروم🙂✨
@dokhtaranbasij
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم قلبی
@dokhtaranbasij
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم پاییزی
@dokhtaranbasij
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم شهید فخری زاده
@dokhtaranbasij
می گويند
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستی بمانی ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتی حال خوبی داری
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيری بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود.
#تلنگر
- - - - - - - - - - - -
•🖇•@dokhtaranbasij
♡دختران بسیجی♡
#استورے میلاد با سعادت امام محمد باقر《ع》 تبریک و تهنیت عرض میکنم 🎉🎉✨ #این_الرجبیون @dokhtaranbas
{🌸!^^}
اےمھردلفࢪوزدࢪآسمانعلم
وےیاࢪمہجبینیاباقࢪالعلوم🌱
اےحجتخداماࢪاشفیعشو
دࢪࢪوزواپسینیاباقرالعلومˇˇ!
@dokhtaranbasij
♡دختران بسیجی♡
«🕶✌️🏾» @dokhtaranbasij
••📻🕊"
⸤ مُقاومَـتتُـو ،
مِثـلنِھضَـتخُمینـۍریِشـهدآرِھ..👊🏾シ! ⸣
@dokhtaranbasij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶راهی ساده برای تقرب به امام زمان (عجل الله)....⁉️
#امام_زمان
#کلیپ_مهدوی
∞| ♡ʝσiŋ🌱↷
『 @dokhtaranbasij 』∞♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اۍفخرایــ🇭🇺ــراݩ🌿سربآزجانـ♥️ـان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مرگ_بر_منافق
#مرگ_بر_ضد_ولایت_فقیه
@dokhtaranbasij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یک حس گمشده در فرهنگ ما
👈🏻 شما احساس «پدری» و «مادری» نسبت به جامعه دارید؟
#استادپناهیان
#شهیدمحمدهادیامینی
@dokhtaranbasij
••🌿🌹••
#پیامروز
ٺوبدونِشڪرگزارۍ
نمیٺوانےازقدرتبھرهےزیادۍببرۍ؛
چونچیزۍڪهٺورابهقدرٺ
مٺصلمیڪندهمانشڪرگزارۍاسٺ!🌼
.
@dokhtaranbasij
••✨🌿••
رفقاامشبشبآرزوهابیاییند؏ـاڪنیم
اولد؏ـاےظهورآقاجانمون
د؏ـاڪنیمبراےڪربلانرفتہها...💔
براےاربعینپیشروڪہانشاءاللہهمگےڪربلاباشیم...
.
@dokhtaranbasij