عجيب ثروتمندند،عاشقاني كه معشوقِ معشوقشان هستند... پ.ن: مثلا معشوق خدا باشی😉😍 @dokhtarane_behesht1

°•|🦋 حاج قاسم سلیمانی ، با دوربین دید در شب ، بچه ها را نگاه می کرد می گفت : دلهره ی عجیبی پیدا کردم ، چون آسمان مهتابی بود و من از شروع کار تا نزدیک دشمن ، شما را می دیدم و مرتب متوسل به حضرت زهرا(س) می شدم که عملیات لو نرود. ما وسط های آب بودیم که دشمن دو تا خمپاره ی ایذایی شلیک کرد. بچه ها مشغول ذکر و پیشروی بودند. به پشت موانع که رسیدیم با ۱۰۰ متر سیم خاردار فرشی مواجه شدیم. به تخریب چی گفتم سیم ها را بچین ، با اولین چیدن ، منور هشدار دهنده را شلیک کردند. وقت بسیار تنگ بود در این میان #شهیدحسین_عالی نوجوان شجاع زابلی ، بر روی سیم خاردار ها خوابید و بچه ها از روی او عبور کردند و خط دشمن را شکستند . 🍁 حاج قاســم سلیمانــی : وقتی برای آیت الله بهــاء الدینی تعریف کردم که شھید حسین عالی شب عملیات روی سیم‌ های خاردار خوابید تا بچه‌ها از معـبر عبــور کنند ایـشان بیـش از ده دقیقه گـــریه کردند. @dokhtarane_behesht1

ماجرای سیلی خوردن محافظ ایت الله خامنه ای ✍در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشرده‌ای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش می‌دادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم. به گزارش افکارنیوز، اون روز، بین سخن‌رانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش. تا سخن‌رانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا. پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد. اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد. توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد. بعد سال‌ها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.» 📚برگرفته از کتاب «حافظ هفت» @dokhtarane_behesht1

قبل خواب #تسبیحات_حضرت_زهرا رو بگین ... پیامبر گفتن هر شب قبل خواب این تسبیح رو بگین برای فردا نیرو دارین که کارهاتون رو انجام بدین ♥️ یه جورایی بهتون #قوت میده ... ثوابشم که بماند 🍃 با #وضو بخوابید🌿 آرامش سهم دلای مهربونتون🌸 شبتون مهدوی یا مهدی مدد❤️🌸

تولدتون مبارک آقا❤️ #سر_میدهیم_سنگر_نمی‌‌دهیم #تا_یار_که_را_خواهد_و_میلش_به_که_باشد #شهید_محمد_کیهانی❤️💖 #۹/۲۰ @dokhtarane_behesht1

دفتر خودسازی دختر ۱۴ ساله شهیده زینب ڪَمایے 🌸🍃 #چقدر‌قشنگه‌نه؟ :) #محاسبةالنفس.. @dokhtarane_behesht1

قربون صداقتت😂 @dokhtarane_behesht1

📸 *گزارش تصویری*👇 🔰 *به بهانه سی و هشتمین سالگرد شهادت شهید برزو عیدی دیدار با خانواده معزز این شهید والامقام، توسط گروه دختران بهشت شبکه فرهنگی مردمی نغمه های عشق در قالب طرح دیدارهای آسمانی صورت گرفت* تاریخ شهادت شهید برزو عیدی ۹/ ۹ / ۶۰ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🎙 *امام خمینی ره: خانواده شهدا چشم و چراغ این ملتند* 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 #دیدار_هفتگی #دیدار_های_آسمانی #هر_هفته_یک_خانواده_شهید 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✅ *واحد فرهنگ پایداری و سیره شهدا_ مجمع فاطمیون_ گروه دختران بهشت،وابسته به شبکه فرهنگی مردمی نغمه های عشق اندیمشک*🇮🇷

«سید مهدی حسینی» کاری کردی دیگه هیچکس به چشم خسته‌ی من نمیاد #باهم_گوش_کنیم #مداحی @dokhtarane_behesht1

‍ ‍°امشب شب جمعھ است.. نمیدانم #کمیل را کجا میخوانے؟! نجف°° کربلا°° شاید هم در تاریڪے بقیع..!°° آقای‌من؛ امشب کمیل را هر کجا خواندی بھ این فراز از دعا کھ رسیدی یاد من هم کن: #اللھم‌اغفرلےالذنوب‌التےتحبس‌الدعاء... آری‌آقای‌خوبم.. ڪاش #گناهانم مے گذاشت دعاهایم از سقف دهانم بالاتر روند تا #آسمانھا و بھ #اجابت برسند کھ زیاد دعاکردھ ام... آری‌بابای‌خوبم.. زندانے شده ام. زندانے نفس، زندانے گناهانم ،زندانے #دنیا.. و من را بگو که مےخواهم یارت باشم... #بابای‌خوبم... ڪمیل خواندی یادمان ڪن امشب.. #اللھم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌸 #شبتون‌مهدوی #یامهدی‌مدد🌸