پس از اینکه وارد مصر شدند همانطور که قبلاً نیز براتون انیمیشن ش را فرستادم ،پادشاهان آنجا، هاجر را به عنوان کنیز به حضرت ابراهیم بخشید هر چهار نفر به سمت فلسطین حرکت کردند و در بیابانی که راه مردم به سمت یمن و شام بود خانه ای برای خود مهیا کردند و زندگی کردند هر کس از آن جا می‌گذشت حضرت ابراهیم علیه السلام او را به یکتاپرستی دعوت می کرد و ماجرای به آتش افتادند و نسوختنش را برای همه بازگو می‌کرد بعضی از مردم به او می‌گفتند با نمرود مخالفت نکن که کشته می شوی و بعضی از مردم به او ایمان می آوردند حضرت ابراهیم علیه السلام مردم را به خانه خود مهمان می کرد چندی بیش نگذشت که آن بیابان تبدیل به باغی بسیار پر نعمت شد و درختان میوه و گیاهان و گلهای بسیار زیاد و زیبایی در آنجا روییدند برخی از مردم که از آن جا می‌گذشت هستند وقتی نعمت های فراوان آن بیابان را دیدند تصمیم گرفتند آنها نیز در آنجا ساکن بشوند حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار سخاوتمند بود و به همه اجازه می داد که از درختان میوه او استفاده کنند کم کم در آنجا روستاها و شهرهای زیادی تشکیل شد و ماجراهای بعد از آن شامل ازدواج حضرت ابراهیم با هاجر و به دنیا آمدن اسماعیل و رفتن آنها به مکه و سکنی گزیدن در آنجا را در جلسات گذشته برای شما تعریف کرده‌ام

زمانی که جبرئیل پیغام مژده به دنیا آمدن اسحاق را به حضرت ابراهیم و ساره داد همان زمان بود که به حضرت ابراهیم گفت لوط به پیامبری مبعوث شده است

حضرت لوط علیه السلام مردی سخاوتمند با کمالات اخلاقی بسیار عالی بود ایشان تحمل و صبر فوق‌العاده‌ای داشت و همچنین مقدم مهمان را بسیار گرامی می داشت و از مهمانان به خوبی و شایستگی پذیرایی می‌کرد ایشان در تمام مدتی که کنار حضرت ابراهیم علیه السلام بود به حضرت ابراهیم در تبلیغ دین یکتاپرستی و توحیدی کمک و یاری می رساند تا جایی که به مقام رسالت و نبوت مبعوث شد ابلیس پلید وقتی که دید مردم شهر سدوم در قسمت پایین دست فلسطین بسیار ثروتمند و در ناز و نعمت هستند از این فرصت استفاده کرد و آنها را به سمت گناه هدایت کرد گناه و فساد مردم شهر سدوم به قدری زیاد شد که از حد گذشت و مردم شهرهای دیگر از دست گناه و فساد و آلوده شدن مردم سدوم به انواع فحشا به حضرت ابراهیم شکایت کردند جبرئیل به حضرت ابراهیم گفت نگران نباش خداوند لوط را به پیامبری برگزیده است او را به سمت مردم شهر سدوم بفرست تا آنها را هدایت کند حضرت لوط علیه السلام به فرمان خداوند پیامبر مردم شهر سدوم و شهرهای اطراف آن شد که غرق در فساد گناه و فحشا بودند

وقتی حضرت لوط علیه السلام به شهر سدوم رسید مردمان شهر از او پرسیدند تو کی هستی؟ حضرت لوط علیه السلام فرمود من پسرخاله حضرت ابراهیم علیه السلام هستم همان پیامبر خدا که نمرود او را به آتش انداخت اما آتش برای او سرد و گوارا شد و او نسوخت ای مردم نام من لوط است دست از گناه بردارید و پاکدامن باشید و راه حق را بپیمایید به آیین یکتاپرستی حضرت ابراهیم علیه السلام ایمان بیاورید که آن برای شما بهتر است

از خدا بترسید، راه پاکی را بپیمایید ،این کارهای زشت را انجام ندهید ،خدا شما را به واسطه فساد و گناه و فحشایی که انجام می دهید عاقبت هلاک خواهد کرد، گستاخی به خدا نکنید، از او پروا داشته باشید ،خوددار باشید، خدا را از یاد نبرید، دست از پیروی از شیطان بر دارید ،تقوا پیشه کنید، اما دریغ از اینکه مردم به حرف های او گوش بدهند و نصیحت های او را جامه عمل بپوشانند مردم سدوم مردمی بسیار بخیل و خسیس بودند، با آن که ثروت بسیار زیادی داشتند اما اگر کسی از آن جا می‌گذشت و از درختانی که در سر راه بود میوه ای می چید به او حمله ور می شدند و می گفتند نباید میوه های ما را برداری حتی اگر از گرسنگی در حال مردن باشی ، و سپس به او حمله ور شده و او را آزار و اذیت می کردند تا جایی که حضرت لوط علیه السلام به فریاد آن رهگذر می رسید وقتی حضرت لوط علیه سلام میدید غریبه ای وارد شهر سدوم شده شتابان به سمت او می رفت و او را به خانه خود دعوت می کرد به او غذا می داد و به او می گفت به هیچ عنوان از میوه های آن شهر حتی میوه هایی که در درختان داخل خیابان هاست دست نزنند که مورد آزار و اذیت قرار خواهند گرفت و سپس آنها را مخفیانه از شهر خارج می‌کرد کار به جایی رسید که دیگر هیچ رهگذری از آن شهرها نمی گذشت هرچقدر حضرت لوط علیه سلام آن مردم را نصیحت می کرد نصیحت های او به دل سنگ و گناهکار آنها نفوذ نمی کرد

حضرت لوط علیه السلام در همان شهر ازدواج کرد و مردم را نیز به ازدواج کردن تشویق می نمود و به آنها می‌گفت این سنت پسندیده الهی و مورد رضایت خداوند تبارک و تعالی است اما مردم به او توجهی نمی کردند حضرت لوط علیه السلام صاحب چند دختر شد امام باقر علیه السلام می فرماید حضرت لوط علیه السلام ۳۰ سال در میان قوم خود زندگی کرد و آنها را به آیین ابراهیمی دعوت می کرد و از کارهای زشت باز می داشت حضرت لوط علیه السلام بسیار مهربان بود و دلسوز قوم خود بود و با صبر و شکیبایی فراوان هر روز آنها را به سمت یکتاپرستی دعوت پس از این مدت روزی از روزها مردم قوم لوط به او گفتند اگر دست از نصیحتهای خود بر نداری تو را خواهیم کشت روزی دو نفر جوان وارد شهر شدند و به در خانه حضرت لوط علیه السلام رفتند ، همسر حضرت لوط علیه سلام که خود نیز با مردم شهر همدست بود به مردم خبر داد که دو نفر جوان مهمان حضرت لوط هستند مردم به سمت خانه حضرت لوط حمله ور شدند حضرت لوط علیه سلام به آنها گفت چرا به اینجا آمدید؟ مگر نمی‌دانید روش مردم شهر سدوم آزار و اذیت مهمانان است؟ حضرت لوط بسیار ناراحت شده بود چون می دانست تا دقایقی دیگر مردم به آن مهمانان تعرض خواهند کرد و آنان را مورد آزار و اذیت قرار خواهند داد آن دو جوان گفتند ای لوط نگران نباش ما فرشتگان الهی هستیم که به سمت تو آمده ایم تا تو را خبر کنیم که عذاب خدا برای مردم لوط به زودی نازل خواهد شد

مردم به خانه حضرت لوط وارد شدند و گفتند ای لوط آن دو نفر را به ما تحویل بده وگرنه تو را خواهیم کشت حضرت لوط علیه السلام دوباره شروع به نصیحت کردن آنها کرد، آنقدر دلسوز بود که به آنها گفت اگر مایل هستید دخترانم را به ازدواج شما در خواهم آورد ،اما آنها گفتند ما نمی خواهیم با دختران تو ازدواج کنیم فقط مهمانان ات را به ما تحویل بده حضرت لوط علیه سلام از دست آنها به ستوه آمد و آنها را نفرین کرد آنها تا خواستند به حضرت لوط و فرشتگان الهی حمله ور شوند ناگهان یکی از فرشتگان انگشت دست خود را به سمت آنها گرفت و همه آنها بلافاصله کور شدند فرشتگان به حضرت لوط علیه السلام گفت خانواده خود را بردارید و با ما از شهر خارج شوید امشب عذاب الهی بر قوم تو نازل خواهد شد همینطور که از شهر خارج می شوید به هیچ عنوان به پشت سر خود نگاه نکنید حضرت لوط علیه السلام به همراه همسر و دخترانش از شهر خارج شدند و ناگهان طوفان شدیدی در گرفت و شهر را در بر گرفت همسر حضرت لوط برگشت و به آنها نگاه کرد و در همان لحظه او نیز مانند قوم لوط تبدیل به سنگ شد و به زمین افتاد زیرا همسر حضرت لوط نیز با گناهکاران هم دست بود

بله عزیزانم تمام مردم شهر سدوم و شهرهای وابسته به آن که در گناه و فساد و فحشا غرق شده بودند تبدیل به سنگ شدند خداوند هیچ قومی را عذاب نمی کند مگر اینکه قبل از آن برای آنها پیامبرانی فرستاده باشد تا آنها را به راه راست هدایت کند زمانی که مردم پیامبر خود را تکذیب کنند و دست از گناه و فساد و فحشا برندارند آنگاه عذاب بر آنها نازل خواهد شد

حضرت لوط علیه السلام سالیان عمر خود را به هدایت مردم پرداخت و هرگز از این کار خسته و یا ناامید نگشت حضرت لوط علیه السلام مردی بسیار سخاوتمند ،عادل ،خوش اخلاق مهربان و دلسوز و صبور بود ما باید از زندگی پیامبران الهی درس عبرت بگیریم خداوند متعال در ۲۷ آیه از قرآن نام حضرت لوط را به نیکی برده است این که خداوند متعال در قرآن به سرنوشت پیامبران پرداخته است به این دلیل است که ما درس عبرت بگیریم و کارهای اشتباه مردم ستمگر و گناهکار را تکرار نکنیم آخرین پیامبر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم کتاب گرانقدر قرآن را برای ما به یادگار گذاشت و فرمود تا زمانی که به این دو یعنی کتاب خدا و اهل بیت پیامبر تمسک بجویید گمراه نمی شوید ان‌شاءالله همه ما با انجام دستورات خداوند که در قرآن برای ما بیان شده و همین طور پیروی از سیره اهل بیت علیهم السلام راه درست را پیدا کنیم و سعادتمند و عاقبت بخیر باشیم الهی آمین

عزیزانم کلاس امروزمون در همین جا به پایان رسید امیدوارم که استفاده لازم رو برده باشید جلسه بعدی قصه قرآنی ما بعد از ایام تعطیلات عید نوروز خواهد بود همه شما عزیزان رو به خداوند بزرگ و رحمان می سپارم فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین دست علی یارتون خدا نگهدارتون @dokhtaranebeheshtiy

داستان حضرت لوط علیه السلام 👆👆👆 @dokhtaranebeheshtiy

👈آدرس و برنامه استغاثه روز نیمه شعبان جهت استان تهران، البرز و حومه 👈دوستان توجه داشته باشن آدرس از تهران به سمت قم حدودا 40 کیلومتر مانده به قم سمت راست ✅پرچم زدن مشخصه ✅قبل از رسیدن به محل استغاثه از استراحت گاه ها استفاده و تجدید وضو نمایید. ✅زیر انداز مهر مفاتیح همراهتون باشه ✅ساعت اول برنامه، خلوت با ارحم الراحمین در بیابان