امام صادق علیه السلام می فرمایند حضرت یعقوب علیه السلام به آنها وعده داد که در سحر شب جمعه که زمان استجابت دعا است برای آنان آمرزش می طلبد حضرت یعقوب علیه السلام به مدت ۲۰ سال به درگاه خدا دعا می کرد و از خدا برای فرزندانش طلب آمرزش می کرد و پسران او نیز پشت سر او می آمدند و آمین می گفتند بعد از این مدت جبرئیل به حضرت یعقوب علیه السلام دعا ای را یاد داد پس از خواندن آن دعا خداوند پسران حضرت یعقوب را مورد لطف و رحمت خود قرار داد و آن دعا این بود ای امید مومنان امیدم را به ناامیدی بدل مکن و ای فریادرس مومنان به فریادم برس و ای کمک دهنده به مومنان کمکم کن و ای دوست دار توبه کنندگان توبه ام را بپذیر و دعای اینان را مستجاب فرما این قسمت از داستان حضرت یوسف علیه السلام یعنی آمرزش خواستن حضرت یعقوب علیه السلام برای پسرانش پاسخ دندان شکنی است برای آن دسته از مغرضان که شیعیان را به خاطر طلب شفاعت از امامان خود، گمراه می شمارند ، آنان به شیعیان می گویند چرا شما به طور مستقیم حاجات خود را از خدا نمی خواهید ؟ برای پاسخ به آنها ما می‌توانیم به این قسمت از زندگی حضرت یعقوب اشاره کنیم که حضرت یعقوب علیه السلام واسطه شد در پیشگاه خداوند برای آمرزش فرزندانش ،پس شفیع و واسطه شدن بزرگان به درگاه خدا عملی کاملاً مشروع و پسندیده است و قبل از اسلام نیز سابقه داشته است و خداوند این عمل را می پسندد

حضرت یعقوب علیه السلام پس از آن که خبر زنده بودن حضرت یوسف علیه السلام به او رسید به فرزندان خود دستور داد همین امروز بار سفر ببندید تا با همه خاندان به سوی مصر حرکت کنیم پس از این امر ،فرزندان به سرعت وسایل سفر را آماده کردند و با اشتیاق بسیار راهی مصر شدند کاروان حضرت یعقوب علیه السلام فاصله طولانی کنعان تا مصر را نه روز پیمود و وارد مصر شد حضرت یوسف علیه السلام برای استقبال از پدر و خانواده اش از مصر خارج شد و مردم بسیاری به خاطر علاقه ای که به حضرت یوسف علیه السلام داشتند برای استقبال از کاروان کنعانیان او را همراهی کردند پس از مدتی انتظار کاروان از راه رسید حضرت یوسف علیه السلام با دیدن پدر و خاله خود که حکم مادری برای او داشت و او را در کودکی پرورش داده بود و همینطور برادران و خاندان خود، با اشتیاق برای استقبال از آنها شتافت و حضرت یعقوب علیه السلام نیز با دیدن فرزند برومندش به سوی او شتافت و پدر و پسر بعد از چهل سال دوری همدیگر را در آغوش کشیدند و بسیار گریستند بعد از پایان مراسم استقبال حضرت یوسف علیه السلام به آنها گفت اکنون به خواست خدا با کمال آسایش خاطر به شهر مصر وارد شوید پس از انجام مراسم استقبال کاروان کنعانیان به همراه حضرت یوسف علیه السلام وارد شهر شدند، حضرت یوسف علیه السلام آنان را به کاخ با عظمت خود برد و آنها را در بهترین مکان جای داد پدر و مادر خود را بر تخت خود نشاند خاندان حضرت یعقوب علیه السلام پس از مشاهده آن کاخ بزرگ و آن همه شکوه و عظمت حضرت یوسف علیه السلام شگفت زده شده بودند در این هنگام حضرت یوسف علیه السلام در لباس سلطنتی خود وارد کاخ شد و خانواده‌اش با مشاهده این همه شکوه و عظمت او به سجده افتادند این سجده جنبه پرستیدن نداشت فقط منظورشان احترام به مقام حضرت یوسف بود حضرت یوسف علیه السلام با مشاهده این صحنه رو به حضرت یعقوب علیه السلام کرد و گفت که پدر جان این بود تعبیر خوابی که من در کودکی دیدم و خدای متعال آن را تحقق بخشید حضرت یوسف علیه السلام تمام این عظمت و شوکت خود را لطف خداوند میدید و میگفت خدای من به من احسان کرد که مرا از زندان بیرون آورد حضرت یوسف علیه السلام از رنج و عذابی که در چاه و بردگی کشیده هیچ سخنی به پدرش نگفت چون می‌دانست که برادرانش خجل خواهند شد و این نشانه جوانمردی و بزرگواری او بود حضرت یوسف علیه السلام گفت شیطان برادران را بر آن داشت که به من حسد ورزند و مرا در چاه بیندازند و پدر را به فراق من مبتلا سازند اما خداوند مهربان که هر عزت و ذلت ای به دست توانای او است آن سختی و خواری را مقدمه بزرگی و عزت خاندان ما قرار داد و شما هم در کنار من طعم این شکوه و آسایش را چشیدید یعنی حضرت یوسف علیه السلام از خداوند تشکر کرد که خانواده اش را از بیابان نشینی نجات داد و آنها را تا آخر عمر نزد حضرت یوسف در آن قصر با شکوه و عظمت زندگی کردند و همچنین از بزرگواری حضرت یوسف بود که رفتار برادرانش را به واسطه وسوسه شیطان دانست نه رذالت خود آنها سپس چنین گفت: به راستی که پروردگار من نسبت به هر چه بخواهد لطف دارد و به درستی که او دانای حکیم است حضرت یوسف علیه السلام در تمام مراحل زندگی اش یاد و نام خداوند را در دل زنده می داشت و به خاطر تمام اتفاقاتی که در طول عمرش افتاده بود چه بزرگ و چه کوچک از خداوند تشکر می کرد و همیشه آسایش خود را نعمتی از جانب خداوند می دانست و می گفت پروردگارا تو علم تعبیر خواب را به من آموختی و مرا فرمانروای مصر گرداندی تویی آفریدگار آسمان و زمین پروردگارا مرا مسلمان و فرمانبردار بمیران و به نیکان ملحق فرما حضرت یوسف علیه السلام همیشه از خداوند این دعا را می خواست که او را فرمانبردار خویش قرار دهد و این بزرگترین نعمت است

برخی مدت عمر حضرت یوسف را ۱۲۰ و یا ۱۱۰ سال دانسته‌اند وقتی حضرت یوسف علیه السلام از دنیا رفت هر دسته از مردم مصر می خواستند او را در محله خود دفن کنند تا آنجا مبارک شود از این رو بین آنها دعوا شد سرانجام مصلحت دیدند که حضرت یوسف علیه السلام را در رود نیل دفع میکند تا آب نیل از روی او بگذرد و برکت به طور مساوی به همه مردم برسد تا زمان حضرت موسی علیه السلام حضرت یوسف علیه السلام در رودخانه نیل دفن بود حضرت موسی علیه السلام می خواست جنازه حضرت یوسف علیه السلام را به فلسطین ببرد تا به برکت آن جنازه باران بر بنی اسرائیل ببارد اما نمی توانست محل دفن حضرت یوسف را پیدا کند تنها پیرزنی از محل دفن او اطلاع داشت وقتی حضرت موسی علیه السلام از او خواست که محل دفن حضرت یوسف علیه السلام را به او نشان بدهد آن پیرزن گفت من سه حاجت دارم که شرط من برای نشان دادن محل دفن حضرت یوسف به شما برآورده شدن این سه حاجت است اول اینکه از خدا بخواه تا من را از بیماری نجات دهد و بتوانم راه بروم دوم اینکه بینا شوم و جوانیم بازگردد و سوم اینکه جایگاهم در بهشت کنار تو باشد خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که موسی به او بگو حاجت های او را پذیرفتیم پس از این صحبت ، پیرزن محل دفن حضرت یوسف علیه السلام را نشان داد و حضرت موسی علیه السلام جنازه را به فلسطین منتقل کرد

خب عزیزانم ماجرای زندگی حضرت یوسف علیه السلام در همین جا به پایان رسید ان‌شاءالله از سرگذشت حضرت یوسف علیه السلام درس های خوبی آموخته باشید موفق و سلامت و عاقبت بخیر باشید التماس دعا 🤲 @dokhtaranebeheshtiy

#حدیث امام صادق علیه السلام می فرمایند: نزدیکترین حالت بنده به خدا هنگام سجده گذاری اوست @dokhtaranebeheshtiy

دلانہ✨ شهیداحمد‌علی‌نیّری: "بچه‌ها! حداقل سعی‌کنید که سه‌روز از گناه پاک باشید! اگر سه‌روز مراقبه و محاسبه‌اعمال انجام دهید، حتما به شما عنایاتی می‌شود|🌱°•" #دلانه #شهیدانه

‏خانم #مریم_اسلامی برترین زن مخترع جهانـــ🌍ــ✨ چرا در رسانه ها نامی از ایشان نیست⁉️ چرا یک دانشمند بی حجاب انقدر رسانه‌ای می شود و در برابر دانشمندی #محجبه سکوت و بایکوت رسانه ای صورت می‌گیره؟! #زنان_موفق #تمدن_ساز

🌷🕊 #داستان_کربلا👆👆 📜 نامه‌های #ماریه (قسمت 5) ⬛️ماریه هم بازی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در کاروان عاشوراست. ◼️ ‌🔹ماریه تو نامه نوشته تعداد آدم بدهایی که جلوی آقای امام حسین رو گرفتن روز به روز داره بیشتر میشه، اون امشب یه خواب بد درباره عبدالله کوچولو دیده که آدم بدها اونو به خاطر کمک کردن به عموش؛ یعنی آقای امام حسین کشتند.🏴 ✍️ حامد عسکری 🏴

💐#آشنایی_باامامان_و_بزرگان 🌷 حضرت ابالفضل العباس (ع) 🎥 انیمیشن علمدار کربلا 🌹 #انیمیشن