eitaa logo
طهورا
74 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
کانال فرهنگی دختران طهورا ویژه جوانان پایگاه مهدیه
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم و رحمت الله خیلی از مراجعین در رابطه با حد و حدود آشنایی قبل از ازدواج سوال دارند. و اینکه رفتار مناسب با خواستگار در جلسه اول چطور باشد و چه سوال‌هایی بپرسند؟ و چطوری باید به شناخت نسبی برسند؟ اولا، باید دقت داشته باشید، ما چیزی را به عنوان بین دختر و پسر، در دین‌مان اصلا نداریم❌ اگر رابطه‌ای قراراست شکل بگیرد، حتما باید به قصد ازدواج و زیر نظر خانواده‌ها باشد✅ متاسفانه بیشترین آسیب را در رابطه‌های دوستانه دختر خانم‌ها می‌خورند. آسیب‌های عاطفی، جسمی و روحی. ⛔️پس به شدت از رابطه‌هایی به نام دوستی با جنس مخالف بپرهیزید⛔️ تا سلامتی روح و روانتان حفظ شود. اما در مورد . دقت داشته باشید، وقتی فردی به شما معرفی می‌شود، ابتدا درباره خودش و خانواده‌اش تحقیق کافی کنید. اگر از نظر اعتقادی و فرهنگی، با هم همسطح بودید و ملاک‌های اولیه را دارا بودند، اجازه دهید که دیدار اولیه زیر نظر خانواده‌ها صورت بگیرد. 🔸سعی کنید از قبل را مشخص و اولویت بندی کنید. در اولین دیدار، در رابطه با ملاک‌هایی که اولویت دارد صحبت کنید. البته توجه به ظاهر و رفتار، حتی لحن گفتار خواستگار هم مهم است. ✅ اگر ظاهر و رفتارش به دلتان نشست و اولویت های اولیه را دارا بود، جلسات بعد را هماهنگ کنید. در ضمنِ این رفت و آمدها چند نکته را دقت داشته باشید. رفتار خواستگار با پدر و مادرش. رفتار پدر و مادرش با همدیگر. آیا گفتار و رفتارشان توام با احترام است؟ آیا اقتدار پدر حفظ می‌شود؟ آیا محبت و احترام به مادر دارند؟ همه این‌ها مهم است و باید دقت داشته باشید. اصلا برای جواب دادن عجله نکنید.👌 حتما چند جلسه رفت و آمد خانوادگی داشته باشید. به اتفاق خانواده‌ها بیرون بروید. تا نحوه کنترل نگاهش از نامحرم را بسنجید. دست و دلباز بودن یا خسیس بودن‌شان را متوجه شوید. به هر حال باید در شرایط مختلف، رفتار ایشان را ببینید و ارزیابی کنید. در نهایت اگر بیشترین ملاک‌های شما را دارا بود، می‌توانید با کمک پاسخ درستی بدهید. البته بحث و مزاج هم بینهایت حائز اهمیت است ✅عزیزان، ازدواج، بحث یک عمر زندگی‌ست و شما الان فرصت انتخاب دارید. لطفا دقت کنید هر چه بین زن و مرد کمتر باشد قاعدتا در زندگی مشکلات کمتری خواهند داشت✅ حتما در مورد تفاوت های زن و مرد تحقیق و مطالعه داشته باشید. تا با شناخت و امادگی بهتری وارد زندگی متاهلی شوید. ان شاءالله همه مجردها به زودی همسری مناسب روزیشان شود @dokhtaranetahoora
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 : اربعین جهانی شد و جهانی‌تر هم خواهد شد! 🌱نو+جوان 💫 @dokhtaranetahoora
💌 🌹شهـــید حاج قاسم سلیمانی : 🌷┤♥️ ! ' 🔹کشوری که در قلب، اسم حسین علیه‌السلام را دارد، فرهنگ عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود. https://eitaa.com/joinchat/3036479552C806dafabd4 اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت اربعین با نوای استاد مهدی سماواتی
طهورا
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 30 " طلسم عشق" 🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم
🌠 شب 31 " مهمانی بزرگ" 🔷 بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... ☺️ 💢 اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ... 🔷بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... 🔸همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ... 💢 پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... 😢 🔸مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ... یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم... 🔺نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ... 🔺 توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... 🔸بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ...😢 🌱 نو+جوان 💫 @dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای امروز 🌷❤️🌷 خدایا🙏 درآخرین یکشنبه تابستان 🌷 عطا فرما 🙏 به من و عزیزانم 🌷 ثبات در ایمان 🌷 برکت در کار🌷 پاکی در عشق 🌷 رزق و روزی حلال 🌷 وسلامتی وخوشبختی 🌷 آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏 ای صاحب جلال و بزرگواری 🙏 🌷🍃@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـ😊ــلام✋ صبحتون بخـیرو سلامتی ☕🌺🍃 حال دلتون خوب خوب❤️ رزق وروزیتون زیاد👌 از چشم بد دور🧿 تن وجانتون سلامت 😇 وزندگیتون غرق درخوشبختی باشه🌺🍃 آمین 🙏 🌷🍃@dokhtaranetahoora
⭕️ آیت اللّہ بهجت (ره) : 💚 هر ڪس باید بہ فڪر خود باشد و راهے براے ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصے پیدا ڪند، خواہ ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیڪ! 📚 [در محضر بهجت:2/133] 🌱نو+جوان 💫 @dokhtaranetahoora
🌀تست آلرژی 🌀تست آلرژی برای غربالگری آلرژی و شناسایی آلرژن های خاص استفاده می شود. در این آزمایش، ایمونوگلوبولین ای (IgE) اندازه گیری می شود. ایمونوگلوبولین E، پروتئینی است که به عنوان بخشی از سیستم ایمنی بدن عمل می کند. 🌀این پروتئین در حالت طبیعی، در خون بسیار کم است اما در واکنش های آلرژیک بالا می رود. برای این آزمایش از نمونه ی خون وریدی استفاده می شود و نیازی نیست ناشتا باشید. 🌀در نوع دیگری از تست آلرژی، از مواد حساسیت زا با غلظت کم یا دارویی که وجود حساسیت به آن باید بررسی شود، استفاده می شود. در این آزمایش، مقدار اندکی از ماده ی حساسیت زا یا داروی خاصی به زیر پوست تزریق می شود. پس از تزریق، پوست به اندازه ی یک عدس متورم می شود. 🌀با استفاده از خودکار،‌اطراف ناحیه ی تزریق مشخص می شود تا در صورت تغییر اندازه ی تورم یا قرمز شدن محل یا بروز هرگونه علامت حساسیت، بتوان محل اصلی تزریق را شناسایی کرد. در این روش پس از گذشت ۱۵ دقیقه می توان نتیجه ی تست را مشاهده کرد. 🌀در صورت استفاده از پچ آلرژی، پچ باید ۲۰ تا ۳۰ دقیقه روی پوست قرار گیرد. @dokhtaranetahoora
طهورا
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 31 " مهمانی بزرگ" 🔷 بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ...
شب ۳۲ "تنبیه عمومی" 🔹 علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... ✅ اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... 💢به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ... 🔹تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم😒 🔸علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ... - جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... 😒 💢 بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ... و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...😌 🔸داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ... - خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...😒 و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ... 💢 علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...😊 - خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ... ❤️ و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... 💢 بچه ها هم دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... 💞 منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... ✅ اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...☺️ 🌱نو+جوان 💫 @dokhtaranetahoora