فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁برخیز دوباره صبح زیبا آمد ...
☀️خورشید ز شرق با شور وشعف آمد
🍁در کوله ی خود نور به سوغات آورد
☀️بر بام نشست و در تماشا آمد
ســــــــلاااامــــ✋
صبـــــح آدینه تون مملو از 🍁
شــادی و امـیــد دوستــــان♥️
🍁🍂@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی
🥱 ترس از آمریکا؟
📲 نسخه مناسب اشتراک در شبکههای اجتماعی
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @dokhtaranetahoora
عشق اینجاست_13996264011.mp3
4.24M
❤️ #شنیدنی | عشق اینجاست...
🌷 عشق اینجاست
🌷 زندگی اینجاست
🌷 روحیه اینجاست
🌷 امام زمان عج اینجاست
🌷 اسلام اینجاست
🌷 خدا اینجاست
➕ مبادا که از یاد شهیدان غفلت کنیم
💥 #59_67
📻 #رادیونو
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | از جان گذر کن
❣️ اگر لازم شد هم مال و هم جانت را بدی، بده...
🌹 وصیت عالی پیامبر به امیرالمومنین علیهماالسلام که شهدا اون رو عملی کردن...
🍃 #درس_اخلاق_آقا
💥 #59_67
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @dokhtaranetahoora
📌 آیت الله مصباح یزدی رحمت الله علیه:
💠از بهترین کارهای ما این است که قرآنی، دعایی بخوانیم، ثوابش را به #امام_زمان عجلاللهفرجه هدیه دهیم.
💠 شما #هدیه کوچکی برای آدم عادی بفرستید، بالاخره چیزی در مقابل به شما میدهد!
💠مگر میشود ایشان هدیه ما را ندیده بگیرد؟ میشود او برای ما دعا نکند !؟
.@dokhtaranetahoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️درد دل با امام زمان
⛔️اقا نمیدونیم الان شما بیاین ما آماده ای و رو سفید یا😔
نگرانیم مارو دریاب امام زمانمون💓
#مهدیار
#امام_زمان
@dokhtaranetahoora
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_یکم
برایم جالب بود ، حتی حواسش به کفش های دم در هم بود😐
چندین مرتبه ذکر خیر پدرم را کشید وسط برای اینکه صادقانه سیر تا پیاز زندگی اش را برای او گفته بود .
یادم نیست از کجا شروع شد که بحث کشید به مهریه ..
پرسید :«نظرتون چیه ؟» گفتم :«همون که حضرت آقا میگن !»
بال در آورد قهقهه زد :« یعنی چهارده تا سکه !»
از زیر چادر سرم را تکان دادم که یعنی بله !☺️
می خواست دلیلم را بداند .
گفتم :« مهریه خوشبختی نمیاره!» حدیث هم برایش خواندم :«بهترین زنان امت زنی است که مهریه او از دیگران کمتر باشد !» این دفعه من منبر رفته بودم 😉
دلش نمی آمد صحبتمان تموم شود
حس می کردم زور می زند سر بحث جدیدی را باز کند
سه تا نامه جدید نوشته بود برایم 😅
گرفت جلویم و گفت :«راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه !»
از ته دلم ذوق کردم 😍
نمی دانم اوهم از چهره ام فهمید یا نه ، چون دنبال این طور آدمی می گشتم
حس می کردم حرف دیگری هم دارد ، انگار مزه مزه می کرد ...
گفت :«دنبال پایه می گشتم ، باید پایه م باشید نه ترمز!
زن اگر حسینی باشه ، شوهرش زهیر می شه !»☺️
بعد هم نقلی قولی از شهید سید مجتبی علمدار به میان آورد :
«هرکس رو که دوست داری ، باید براش ارزوی شهادت کنی!
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_دوم
مسئول اعتکاف دانش آموزی یزد بود .
از وسط برنامه ها می رفت و می آمد .
قرار شد بعد از ایام البیض برویم کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه عقد کنیم 🙃
رفته بود پیش حاج آقای آیت اللهی که بیایند برای خواندن خطبه عقد .
ایشان گفتند بودند :«بهتره برید امامزاده جعفر (ع)یزد»
خانواده ها به این تصمیم رسیده بودند که دوتا مراسم مفصل در سالن بگیرند : یکی یزد، یکی هم تهران .
مخالفت کرد ، گفت :« باید یکی و ساده بگیریم!»😑
اصلا راضی نشد ، من را انداخت جلو که بزرگ تر ها را راضی کنم .
چون من هم با او موافق بودم .
زور خودم را زدم تا آخر به خواسته اش رسید 😁
شب تا صبح خوابم نبرد .
دور حیاط راه می رفتم.
تمام صحنه ها مثل فیلم در ذهنم رد می شد ...
همه آن منت کشی هایش 😅
از آقای قرائتی شنیده بودم :«۵۰ درصد ازدواج تحقیقه و ۵۰ درصدش توسل❤️
نمیشه به تحقیق امید داشت ، ولی می توان به توسل دل بست! »
بین خوف و رجا گیر افتاده بودم .
با اینکه به دلم نشسته بود ، باز دلهره داشتم ...
متوسل شدم .
زنگ زدم به حرم امام رضا (ع) . همان که خیرم کرده بود برایش 😢
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_سوم
چشمانم را بستم .
با نوای صلوات خاصه امام رضا خودم را پای ضریح می دیدم .
در بین همهمه زائران ، حرفم را دخیل بستم به ضریح :
«ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا / حلوا به کسی ده که محبت نچشیده!»
همه را سپردم به امام (ع) ❤
هندزفری را گذاشتم داخل گوشم .
راه می رفتم و روضه گوش می دادم .
رفتم به اتاقم با هدیه هایش ور رفتم : کفن شهید گمنام ، پلاک شهید ...
صدای. اذان بلند شد ، مادرم سر کشید داخل اتاق و گفت :« نخوابیدی؟!
برو یه سوره قرآن بخون!»
ساعت شش_شش و نیم صبح ، خاله ام با مادرم وسایل سفره عقد را جمع
می کردند.
نشسته بودم و بر و بر نگاهشان میکردم!
به خودم می گفتم :« یعنی همه اینا داره جدی می شه؟» 😕
خاله ام غرولندی کرد که :«کمک نمی کنی حداقل پاشو لباست رو بپوش!»
همه عجله داشتند که باید عقد زودتر خوانده شود تا به شلوغی امامزاده نخوریم .
وقتی با کت و شلوار دیدمش ، پقی زدم زیر خنده 😂
هیچ کس باور نمی کرد این آدم ، تن به کت و شلوار بدهد ..
از بس ذوق مرگ بود ، خنده ام گرفت 🤩
به شوخی بهش گفتم :« شما کت و شلوار پوشیدی یا کت و شلوار شما رو پوشیده ؟»😉😁
در همه عمرش فقط دوبار با کت و شلوار دیدمش : یک بار برای مراسم عقد ، یک بار هم برای عروسی
درو همسایه و دوست و آشنا باتعجب می پرسیدند :« حالا چرا امامزاده؟!» نداشتیم بین فک و فامیل کسی این قدر ساده دخترش را بفرستند خانه بخت☺️
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_چهارم
حالا در این هیر و ویر پیله کرده بود که برای شهادتش دعا کنم 😑
می گفت :«اینجا جاییه که دعا مستجاب می شه!»
هرچه می خواستم بهش بفهمانم که ول کن این قدر روی این مطلب پافشاری نکن ، راه نمی داد .
هی می گفت :« تو سبب شهادت منی ، من این رو با ارباب عهد بستم ،
مطمئنم که شهید می شم !» 🙃
فامیل که در ابتدای امر ، کلا گیج شده بودند .
آن را ریخت و قیافه داماد این هم از مکان خطبه عقد 😕😅
آن هم آدمی با این همه ریش ، جزء در لباس روحانیت ندیده بودند .
بعضی ها که فکر می کردند طلبه است .
با تو جه به اوضاع مالی پدرم ، خواستگار های پولداری داشتم که همه را دست به سر کرده بودم .
حالا برای همه سؤال شده بود که مرجان به چه چیزاین آدم دل خوش کرده که بله گفته است 😐
عدهای هم با مکان ازدواجمان کنار می آمدند ، ولی می گفتند :«مهریه ش رو کجای دلمون بزاریم ، چهارده تا سکه شد مهریه!!!!!!!!!»
همیشه در فضای مراسم عقد ، کف زدن و کل کشیدن و این ها دیده بودم .
رفقای محمد حسین زیارت عاشورا خواندند ، و مراسم وصل به هیئت و روضه شد ...
البته خدا دروتخته را جور می کند☺️
آن ها هم بعد از روضه ، مسخره بازی شان سرجایش بود
شروع کردند به خواندن شعر «رفتند یاران ، چابک سواران .....»🤣
چشمش برق زد . گفت :«تو همونی که دلم می خواست. کاش منم همونی شم که تو دلت می خواد!»
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_پنجم
مدام زیر لب می گفت :« شکر که جور شد ، شکر که همونی که میخواستم شد ، شکر که همه چیز طبق میلم جلو می ره ، شکر ..»❤️
موقع امضای سند ازدواج دستم می لرزید، مگر تمامی داشت
شنیده بودم باید خیلی امضا بزنی ، ولی باورم نمی شد تا این حد
امضاها مثل هم در نمی آمد . زیر زیرکی می خندید :« چرا دستت می لرزه؟!
نگاه کن! همه امضاها کج و کوله شده !»😂
بعد از مراسم عقد رفتیم آرایشگاه ، قرار شد خودش بیاید دنبالم .
دهان خانواده اش باز مانده بود که چطور زیر بار رفته بیاید آتلیه اصلأ خوشش نمی آمد ، وقتی دید من دوست دارم ، کوتاه آمد 😁
ولی وقتی آمد آنجا ، قصه عوض شد .
سه چهار ساعت بیشتر نبود باهم محرم شده بودیم .
یخم باز نشده بود ، راحت نبودم ...
خانم عکاس برایش جالب بود که یک آدم مذهبی با آن ظاهر ، این قدر مسخره بازی در می آورد که در عکس ها بخندم 😂
همان شب رفتیم زیارت شهدای گمنام دانشگاه آزاد ..
پشت فرمان بلند بلند می خواند :« دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم / خیلی حسین زحمت مارا کشیده است!» 😍
کنار قبور شهدا شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل .
یاد روز هایی افتادم که با بچه ها می آمدیم اینجا و او همیشه خدا اینجا پلاس بود .
بودنش بساط شوخی را فراهم می کرد که« این بار اومده سراغ ارث پدرش!»😂
سفره خاطراتش را باز کرد که به این شهدا متوسل شده یکی را پیدا کنند که پای کارش باشد ..
حتی آمده و از آنها خواسته بود که بتوانند مرا راضی کنند به ازدواج 😕
می گفت قبل از اینکه قضیه ازدواج مطرح شود ، خیلی از دوستانش می آمدند و درباره من از او مشورت می خواستند
حتی به او گفته بود برایشان از من خواستگاری کند،
و غش غش میخندید که :«اگر میگفتم دختر مناسبی نیست بعدا به خودم میگفتند پس چرا خودت گرفتیش؟!😂
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تدبیر ما اصفهانی ها
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
حتی تو جبهه جنگ
اینم بمناسبت هفته دفاع مقدس
#خوشآمدیبانو...🌼⃟🕊؎•°
"من زارها عارفا بحقها فله الجنة"
🌱بهشت در تصرف قدمهایی است ؛ که برای یاری امــــامشان ، لحظهای درنگ نمیکنند و پا جای پای شما میگذارند.
سلام بر بانوی آب و آیینه حضرت معصومه سلام الله علیها🌸
※ ۲۳ ربیعالاول، سالروز ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به قم
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
32.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «اسمع یا صهیون» با نوای ابوذر روحی منتشر شد
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
دعای امروز 🌷❤️🌷
💖معبودا
🌸در شروع هفته
⚪️با سبدی پر از تمنا به سویت می آیم
🌸تا با سبدی پر از رحمتت بازگردم
⚪️و از تو می خواهم
🌸دلی آگاه و قلبی شاکر
⚪️و ذهن و افکاری پر از آرامش
🌸به من و عزیزان و دوستانم
⚪️عطا فرمایی
آمین یا رَبَّ الْعالَمین 🙏
ای پروردگار جهانیان 🙏
🌸🍃@dokhtaranetahoora
💫🧡مهربانان...
🍁🧡امروز و هر روزتون گلباران
💫🧡صبحتان پراز محبت
🍁🧡الهی...
💫🧡سهم امروزتان شادی
🍁🧡سهم زندگیتون عشق
💫🧡سهم قلبتون مهربانی
🍁🧡سهم چشمتون زیبایی و
💫🧡سهم عمرتون عزت باشه
🍁🧡سلام اول هفته تون زیبا و در پناه خدا
🌸🍃@dokhtaranetahoora
#کلام_نور
🌱چه دلگرمی قشنگی میگه خدا:
"پروردگارم به بنده هاش نزدیکه،و خواسته هاشونو برآورده میکنه"
|هود/۶۱
کجا خدا به این مهربونی پیدا میکنیم،که بهمون میگه وقتی کسی اذیتت کرد اینو بهش بگو😍😍
#قرآن
#آیه
#کتاب_راهنما
@dokhtaranetahoora
طهورا
#کنترل_ذهن برای #تقرب 12 ✔️ گفتیم که انسان باید تلاش کنه تا به #قدرت برسه. اونم نه قدرت کم... بلکه
#کنترل_ذهن برای #تقرب ۱۳
⭕️ واقعا سخته که انسان بتونه به کنترل ذهنی بالایی برسه. تجربه تمرکز کامل روی یه موضوع خیلی مشکله.
✅ فقط یه جا هست که انسان میتونه این حس مهم رو تجربه کنه
فقط یه جا هست که میتونه تمام فکرش رو روی یه چیز بذاره...
اگه گفتید کجا؟
✔️ همتون هم تجربش کردید!
باورتون میشه؟!
🌹 بیا بریم یه تجربهی عرفانی بهت بدم...
در یک لحظههایی بتونی همهی عالم رو فراموش کنی و به یک نقطه متمرکز بشی...
💕 کسی در عالم هست به نام حسین... علیه السلام....
مصیبتهای این آقا رو که برات میخونم به یه لحظه از همهی عالم فارغ میشی...🌷
حتی خودت رو هم فراموش میکنی و مانند مادرش مینشینی و براش گریه میکنی....
این تجربهی عرفانی حلالتون، نوش جونتون...
ساده ست؟
⭕️ یه ذره خودخواهی داشته باشی،یه ذره توی گرفتاری و اعصاب خوردیهات باشی،یه ذره اینور اونور باشه ذهنت، میتونی برای حسین گریه کنی؟؟
😒
🌷 این لحظههای عرفانی چیه که اینجوری برات پدید میاد عزیز دلم؟
یااباعبدالله فدات بشم که این لحظههارو برای ما خلق کردی...😓
🌷 فقط من الهی بمیرم که بچههات از بس تازیانه خوردن که این هزینهها رو انجام دادی و من رو به اینجا رسوندی...😭
🔵 ببین این جلسات روضه رو، اربعین رو ببین، حال خودت رو ببین...
این نهایت قدرت کنترل ذهن هست... این اتفاق که داره میفته...
🌷 حسین آسان کرده برای تو...
الهی هزار بار فدای حسین تو، چه کرده است...
❤️ اِنَّ الحُسَین مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاة
میخوای تجربه کنی؟ بیا مجلس روضه حسین، یدفعه از همه میبُری و متوجه میشی.
🌺 ای حسین که معجزه میکنی
هنوز هم بعد از 1400 سال داری معجزه میکنی با دل ها
🔶 به همین دلیل فرمودیک قطره اشک، به اندازه یک لحظه متوجه حسین میشوی
«وَجَبَت لَهُ الجَنَّه»،
عارفانه نیست؟ 💞
🌺 آیت الله بهجت میفرمودند: اشک بر اباعبدالله الحسین از اشکی که نیمه شب اون عابد و عارف میریزه قیمتش بالاتره...
نصف شب هر کاری کنی نمیتونی تمرکز کنی ولی توی روضه فرق میکنه...
تمرین امروز این باشه که هر کدومتون یه #روضه گوش بدید.
خصوصا اونایی که هر چی تلاش میکردن تمرکز کنن و نتونستن
👈 ببین آیا توی روضه دیگه به چیزی فکر میکنی یا نه...
اون وقت هست که معجزه ی حسین علیه السلام رو همین امشب تجربه میکنی....💕
#کنترل_ذهن برای موفقیت
🌱نو+جوان
💫@dokhtaranetahoora
💔 دعا برای حبیب قلوب المجاهدین...
🤲 نِجاتاً مِنكَ يا سَيِّدَ الكَريمَ نِجِّنا وَ خَلِصّنا بِحَقِّ بَسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
نجات از تو ست ای پروردگار کریم من ،
ما را نجات و رهایی ده بحق بسم الله الرحمن الرحیم.
🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْه فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ
خدایا #او را در زره محکم خود قرار ده همان زرهی که هر کس را بخواهی در آن قرار میدهی....
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦