-متنفرمـ از اون قسمت بزرگ شدن ڪہ دیگہ نمیتونمـ وقتے پدرمـ ازسرِڪار اومد بپرمـ بغلش, بوسش ڪنمـ بگمـ 'بابایے خستہ نباشے'😍
#دلخوشیدخترونه :)
میگفت
آدم تو خوشی ها هم نباید مردن رو فراموش کنه...!!
#شهیدبابکنوریهریس
[🖤🕊]
-
پرکارۍوکمخوابـے
ویژگےاصلیشبود؛
آنچنانکهکاردرروز
جمعهراهمدریکےاز
جلساتادارۍبهتصویب
رساندهبود؛بهاینترتیب
عملاًکارشتعطیلےنداشت.
معتقدبود:شهادتمزدکسانےاست
کهدرراهخداپرکارند...((:
-
☁️⃟🖤¦⇢ #شهید_محمودرضا_بیضایـے
آن شب آمدم ماجرا را برای رضا تعریف کردم و گفتم: دختری پیدا کردم با همان مشخصاتی که تو میخواهی. پرسید: اسمش چیست؟ گفتم: مریم. گفت: خوب است. کم کم با مادرش رابطه برقرار کردم تا راضی شود.
همسر ِ #شهید_رضا_حاجی_زاده میگفت:
رضـا..؛
آخرین لباسی که تنت بود و نَشُستم..
نَشُستم.. هی بوش میکنم
میگم بوی رضا رو میده:)
#عاشقانه_شهدایی
#شهید_رضا_حاجی_زاده
°•●|❤️|●•°
روز عروسیش خیلی خسته شده بود😩
مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد. #شوخی میکرد و به هرکسی که میرسید میگفت: زن نگیری😄
ببین به چه روزی افتادم ، زن نگیری.
حتی به ما #خواهرها هم میرسید میگفت:
آبجی زن نگیری...😐😂😂
#شهید_محمدتقی_سالخورده
•••❀•••
بیمقدمه گفت:
«زینبخانوم،
من و شما تو این دنیا
خیلی باهم زندگی نمیکنیم،
اما به امید خدا اون دنیا همیشه باهمیم.»
زینب متعجب برگشت به سمت او
و نگاهش کرد.
فکر کرد شاید شوخی میکند،
اما اثری از شوخی در صورتش ندید.
اصلاً نتوانست حرفش را هضم کند.
با تعجب پرسید:
«منظورتون چیه؟»
روحالله نگاهش نمیکرد.
همانطور که با سبزهها بازی میکرد،
با لبخند گفت:
«حالا بعداً میفهمید.»
📚دلتنگ نباش ، ص۶۴
-شهیدآقاروحاللّهقربانی🌱
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
#عآشقانہ_شھدا❤️͜᷍🌿
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌دختران در آخرالزمان و شکستن دل مهدی زهراعجل الله😭💔
#سخنرانی "استاد #دانشمند🎤
❌بسیارتاثیرگزاروآموزنده👌👌
#بهار_مهدوی
✨
ذکرروز دوشنبه:•°🌸⛈☀️
🌸یاقَاضِیَ الحَاجَاتَ🌸
ای بروانده حاجت ها
-١٠٠مَرتَبِه...🍃🍃🌹🌙⚡️
#ثوابیهویے
میتونینبراےآقاسهڪارانجامبدین؟✋
¹-براشوندوبارصلواتبفرستین🕊
²-سهباربراشوناللهمعجللولیڪالفرجبگین🙂
³-اینپیاموحداقلبه1کانال،گروه بفرستید
Γ📲🍃••
#پروفایل | #استوری
تنھایـےباگمنـٰامهارا
بیشترازشلوغـےمشھورها
دوستدارم :)🍃
#رفیقروزایتنھـایــے🙂♥️