فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزونمۍٖکنــمکـہبیایۍٖ🖇️
،آرزومیکنــم🤲🏻
وقتۍٖآمدۍٖ🍃
چشمانم👁️👁️
شرمسار😞
نگاهتنشود🥀
چونهمہمیدانندمۍٖآیۍٖ.•🌿○`
🌿| #امام_زمان
[ ☎️ 🍒 ]
استاد پناهیان🎙
مبارزه با هوای نفس
سخت تر از اینه که انسان
یک شهر را به تنهایی فتح کنه...🤯💪
اره رفیق داداش محسن از خیلی چیز ها که نفسش میخواست گذشت تا نوکری حضرت زینب رو به دست بیاره🌙🌤
#شهیدانه••
﷽﷽﷽﷽﷽🍃
﷽﷽﷽﷽
﷽﷽
﷽
🍃
♥️•|بِسْــمِ.رَب.ِّاݪْحُسِیْن(؏)|•♥️
🍂 #ذڪرروز.چھارشنبھ 🍂
🍂✨🍂100🍂✨🍂
❥{🌸} #ٻــاحےّٻــا.قــٻوم {🌸}❥
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
『اللّٰھُمَ.عجلاْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
…|🎀|•ٵڶـــــتݦٵݭ.כ؏ٵ•|🎀|…
♡ #ڪپےباصلواتبراےفرجمولا♡
🍃
﷽
﷽﷽
﷽﷽﷽﷽
﷽﷽﷽﷽﷽🍃
[﷽💙]
-
-
#تلنگرانه
|💞|•° ڪاش
|🍀|•° ازصبحکهبیدارمیشیم
|🦋|•° دائماً
|🌙|•° درنظرداشتهباشیمڪه
|🌸|•° تحتنظریم
-علامهطباطبایی🌱
#امـروزگناهنڪنیمباشـه؟
-
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
『 #ڪپۍباذڪرصلوات』
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✿❤️❥━━(◍•ᴗ•◍)━━❥❤️✿
#بیوگرافی
#امام_زمان
♥️هر وقت تونستۍ🙃
جلو نَفْسِ خودتو بگیرۍ🙂
که گناه نکنۍ ؛😉
اونوقت میشۍ🌼⃟🌹
منتظر صاحب الزمانعلیهالسلام..✨🌸
#یہمنتظرواقعے !🌿🌼
#اسلامعلیکیاصاحبالزمانعج 🌿⃟🌷
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
『 #ڪپۍباذڪرصلوات』
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
•••❀•••
•💚🌿•
رفیق..
فقطباخدادرددلکن!
نهصداتوضبطمیکنہ
نهبهبقیهمیگہ
نهاسکرینشاتشروپخشمیکنہ'!
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
#حرف_دل♥️͜᷍💭
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
『 #ڪپۍباذڪرصلوات』
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
میدونیدتباهیعنۍچی؟!
یعنۍوقتۍتوموقعیتگناهقرارمیگیری
هیآقاجانمهدیمیگه...💕
نهاینشیعهمگناهنمیکنه . . .🙂
نهاینفرقدارهوسوسهنمیشه💔
نهاین . . .🙃
اماتهشماپامونُبہگناهمیدیم
😑حواست باشه
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
『 #ڪپۍباذڪرصلوات』
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
⚠️|#تلنگرانھ
🚫| #مهم
خیلیجاهامیبینیمکهنوشتهکپی
باذکر ۱۰۰ صلواتمجازاست⛔️😳
کپیبیوحرام😐
انفالوحقالناس😳🤯. . بابادستبردارینتوروقرآن‼️
مگهشماهامرجعتقلیدینکهحکممیدین چیحرومهچیحلال❓ مذهبیهامونمدارنبهفنامیرن😐 میدونیدما دوازدهملیون سایت🔞داریم🔪😕
کهکپیازشونکاملاازاده😐💣 بعداونوقتجوونمامثلا اومدهبرایامام زمانشکارکنه
اسمشمگذاشتهسرباز گمنامامامزمان🙄
بعدنوشتهکپیحرام
(حالاخودشم پستو از یه کانال دیگه کپیکرده)😐
درمقابلاوندوازدهسایتمستهجن
یه کانالخوبوآموزندههمکهداریم
کپیازشحرومه😔 دیدمکمیگما🔍 دوستعزیزپخشکردنیهمطلب،
خودشصدقهجاریست...🙃
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
『 #ڪپۍباذڪرصلوات』
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✧┅┅═❁💞❁═┅┅
✅تلنگر
✍ مرد جوانی از مشکلات خود به
حکیمی گلایه می کرد و از او خواست
که راهنمایی اش کند.
حکیم آدرسی به او داد و گفت به این
مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند،
می توانی از آنها کمک بطلبی.
مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت،
با تعجب دید آنجا قبرستان است.
به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند!
"همانا انسان را در سختی ها آفریدیم
📚سوره بلد/۴
•🦋🚙•
مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام
مبلغ غدیر باشیم
به ذلت بر زمینش سر نهادیم و ثنا گفتیم
به روز حشر با عزَّت برون آرد زمین ما را
《محمد سهرابی》
عشقتازجایۍدراعماققلبمگسترش
مییابدبہوسعتتمامِوجودم
مانندزمینکہاز
زیرِکعبہگشودهشدوَوسعتیافت
#دحوالارض 🌍•'
••|💔🔗|••
یهجایهچیخوندمنوشتهبود ...
-
- مثلاآخرششھیدشیمشانسَکی !!
#شھادتشانسکینیسمشتی🚶🏻♂
شھادتتلاشمیخاد ..
شھادتعشقمیخاد ..
شھادتکنترلِنفسمیخاد ..
#شھادتلیاقتمیخاد💔|••
❬😍🌱❭
#تلنگرانه
کسی که نگران زندگیش و عاقبت به خیریش باشه حتما نمازشو میخونه…👌
نماز نخوندن خط قرمزت باشه…‼️
جدی میگم…
ببین ؟
همین نماز یه روز نجاتت میده…
یه جاهابی بهت کمک میکنه که خودتم نمیدونی از کجا بود خودتم تعجب می کنی..✋
✅نماز بخون قبل اینکه برات نماز بخونن…
⸀📽 . .
•
.
_یَااَیُّهَاالَّذِینَآمَنُوا
+بله....!
_مراقبِلایکهایتان
فورواردهایتان،پستهایتان،استوریهایتان،بیوگرافیهایتان،کانالهایتانو...
باشید...
#تلنـگرانـه
⚠️|#تلنگرانھ
🚫| #مهم
خیلیجاهامیبینیمکهنوشتهکپی
باذکر ۱۰۰ صلواتمجازاست⛔️😳
کپیبیوحرام😐
انفالوحقالناس😳🤯. . بابادستبردارینتوروقرآن‼️ مذهبیهامونمدارنبهفنامیرن😐 میدونیدما دوازدهملیون سایت🔞داریم🔪😕
کهکپیازشونکاملاازاده😐💣 بعداونوقتجوونمامثلا اومدهبرایامام زمانشکارکنه
اسمشمگذاشتهسرباز گمنامامامزمان🙄
بعدنوشتهکپیحرام
(حالاخودشم پستو از یه کانال دیگه کپیکرده)😐
درمقابلاوندوازدهسایتمستهجن
یه کانالخوبوآموزندههمکهداریم
کپیازشحرومه😔 دیدمکمیگما🔍 دوستعزیزپخشکردنیهمطلب،
خودشصدقهجاریست..... 🙃
•❤️🌱•
•|میگم:بهنظرتکیآشهیدمیشن؟!
°|میگه:اوناییکهاسرافمیکنن:)
•|میگم:اسراف!!توچی؟!
°|میگه:تو"دوستداشتنِخدا"
#تلنگرانهـ
#پارت_بیست_یکم
#تنها_میان_داعش⛓📖
#رمان
آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو
آرد بیاورد، از چنگ داعش گریخته و به چشم خود دیده
بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان
را کنار جاده بریدهاند. همین کیسه های آرد و جعبه های
روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر
بود تا با بستهشدن جادهها آذوقه مردم تمام نشود. از
لحظهای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای
دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسن ترها وضعیت
مردم را سر و سامان میدادند. حالاچشم من به لباس
عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می-
گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو
شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه
احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند؛ احتمالا او هم رؤیای وصالمان را لحظه لحظه تصور می-
کرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم
حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در
سلامت است و عشق او در محاصره داعش بود و شاید
همین احساس آتشش زده بود که بالخره تماس گرفت.
به گمانم حنجره اش را با تیغ غیرت بریده بودند که نفسش
هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :»کجایی
نرجس؟« با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و
زیرلب پاسخ دادم :»خونه.« و طعم گرم اشکم را از صدای
سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می-
کرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد
:»عباس میگه مردم میخوان مقاومت کنن.« به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب-
هایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار
نغمه گریه هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را
شنیدم. شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و
شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با
صدایی که به سختی شنیده میشد، پرسید :»نمیترسی
که؟« مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و
او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم
باز کرد :»داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو
برسه!« و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند
وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای
کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه لَه میزد. فهمید از
حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره گذشته مردانه به میدان آمد :»نرجس! بهخدا قسم
میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست
داعش به تو برسه! با دست قمر بنی هاشم داعش رو
نابود میکنیم!« احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش
از آنکه بپرسم، خبر داد :»آیت الله سیستانی حکم جهاد
داده؛ امروز امام جمعه کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن
میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و
بچه هاشو رسوندم بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا
زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!«
📍🖇نویسنده: فاطمه ولی نژاد🔖