eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
°•.💜😍.•° { } . . سردارشهیدمصیب‌مرادی‌ڪشمرزی‌مےگفت: خدایا!فقط‌تورادارم.. +الحق‌ڪه‌راست‌گفتھ(: .
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
اللهم‌ارزقنا............😂😍 #عاشقانه #مذهبی
رفقا‌هیچکس‌مجرد‌نمیمونہ‌هااا😄🚶🏿‍♂ ان‌شاءالله‌کہ‌همہ‌ی‌جوونا‌ازدواج‌میکنن‌:) ولی‌چقدر‌خوبہ‌قبلش‌پاک‌باشیم اون‌عشق‌فقط‌مخصوص‌یِ‌نفر‌باشہ اونم‌همسر‌:)🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم .دوستان سر مزار شهید حسن رجائی فر .. به یادتونم 🌿 ان شاءالله قسمت شما بشه ✨
🌸🌱 به رفیقش پشت تلفن گفت: ذکر "الهی به رقیه" بگو مشکلت حل میشه رفیقش یک تسبیح برداشت به ده تا نرسیده دوستاش زنگ زدن و گفتن سفر کربلاش جور شده...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما الان توی یک زمانی زندگی میکنیم که زمین و زمان بر ما قهر کردند ... 💔😭
😇 بر اساس رقم آخر شارژ گوشیت، 5 صلوات بفرست💕 1• شهید احمد محمد مشلب✨ 2• شهید قاسم سلیمانی🌱 3• شهید جهاد مغنیه🌙 4• شهید حمید سیاهکالی🍁 5• شهید محسن فخری زاده🍃 6• شهید محمدحسین محمدخانی🌊 7• شهید محسن حججی👑 8• شهید ابراهیم هادی💫 9• شهید ابومهدی‌ المهندس☘ 0• شهید عباس دانشگر🦋 برای من عدد 2 اومده ☺️ برای شما چنده ؟ 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🤍🍃•• •° بعد‌از‌شهادتش،‌🕊 از‌سرڪارش‌چند‌بستہ‌ڪالا🥡 آوردند‌و‌گفتند: اینها‌براے‌مهدے‌است. او‌همیشہ‌بستہ‌ےڪالایش‌را‌ مےبرد‌براے‌خانواده‌هاے‌نیازمند.😇 وقتے‌موتورش‌را‌جلوےبیمارستان‌طرفہ بہ‌سرقت‌بردند،🙁 ناراحتے‌اش‌براے‌این‌بودڪہ‌💁🏻‍♂ وسیلہ‌ےڪمڪ‌رسانے‌ و‌هیئت‌رفتنش‌را‌برده‌اند☹️
🕊 نمازسیدهادۍ‌قسم‌راست‌فاطمیون‌بود. همرزمـان‌شهیدنقل‌مـےکنندقبل‌ازهر عملیـات‌سیدمقید‌بودکه‌حتماًدورکعت نمازبخواند؛بعدعملیات‌را‌شروع‌مـےکرد نمازهاۍسیدبه‌اندازه‌اۍمعروف‌بودکه همرزمان‌ونیروهایش‌هنگام‌قسم‌مـےگفتند: به‌نمـازسیدقسم💛✨ 🌹
بلا فاصله نگاهم به سر آقاابراهیم افتاد.. قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود.. مسیر یک گلوله را می شد بر روی موهای او دید. با تعجب گفتم: داش ابرام سرت چی شده؟ دستی به سرش کشید ، با دهانی که به سختی باز میشد گفت: می دانی چرا گلوله جُرأت نکرد وارد سرم بشود؟ گفتم چرا؟ ابراهیم لبخندی زد و گفت: گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود ،چون پیشانی بند "یامهدی" به سرم بسته بودم...
لطافتــ دختــرانہ ام را زیر چادر مشڪے پنهان میڪنم😌 تا مبادا به دنیاے صورتــے ام خدشہ وارد شود...😰 آخر میدانے دنیاے صورتے دخترانہ حساس استـ .😍🎀 😌
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» ....❤️ خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی کرده بود. اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـــــدا بود. 🌹 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. 😊 دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم.