eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
شھدا‌از‌تبـار‌زینب‌ند🌸💕 روزبزرگداشت‌شھدامباࢪڪ‌باد🦋✨ 🌱 @dokhtaranzeinabi00
رفقای عزیز امشب رمان داریم دارم تایپ میکنم ان شاءالله کمی بعد از تبادلات ارسال میشود
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° ✍️بھ قلمِ |میـم . علےجانپور قلبم تیر کشید ؛ یعنے چے که برنگردم ؟ مگه کجا میخواست بره ؟ ترس عجیبے داشتم اما سعے کردم نشون ندم با دلهره با تعجب گفتم :+بر نگردین ؟ مگه کجا می.. داشتم حرف میزدم که نزاشت ادامه بدمو .. گفت :_لطفا نپرسید .. شاید اصلا نشه برم ... اما .. شما برام دعا کنید دیگه برنگردم ! آب دهنمو به سختے قورت دادم .. هضم کردن کلماتے رو که به زبون میاورد سخت بود یعنے کلا میخواد بره ! یعنے من دیگه .. نمیتونستم باور کنم دعایے که ازم خواست رو هم نمیتونستم از خدا بخوام .. من چطورۍ میتونستم این دعا رو کنم در صورتے که خودم دارم بخاطرش نابود میشم ¡ چطورۍ میتونستم براش دعا کنم دیگه برنگرده ! حالا هر کجایے میخواد بره .. اما باید برگرده .. آروم گفت :_دعا میکنید ؟ سعے کردم جواب ندم اما نمیشد ، منتظر جوابم بود که سربلند کردمو گفتم :+خیر .. سرشو بلند کرد که چشم تو چشم شدیم نگاه ازم گرفت و به پشت سرم خیره شد و دلخور ؛ آروم گفت :_میتونم دلیلش رو بپرسم ؟ +چون نمیتونم .. اشک تو چشاش جمع شد :_چیو نمیتونید ؟ نمیدونستم چے بگم که همه چے خراب نشه که ناچار لب باز کردم :+الان تو این موقعیت ! مائده به شما احتیاج داره .. اون الان به یه پشتیبان احتیاج داره کسے که مثل کوه پشتش باشه کسے که نزاره آب تو دلش تکون بخوره !.. بعد شما میگید دعا کنم برین ؟ مائده تازه مادرش رو از دست داده ، شما هم همینطور ؛ شما باید سعے کنید به مائده دلدارۍ بدین تا بشینه درس کنکورش رو بخونه .. حدود ۴ ماه دیگه امتحان کنکورشِ و الان اصلا روحیه درستے نداره .. شما باید بهش کمک کنید .. نه اینکه پا پس بکشین و بخواید برید و .. سرش پایین بود و به حرفام گوش میداد خداروشکر کردم که ناچار به دروغ گفتن نشدم و همه این چیزایے که نمیدونم چطورۍ اومد تو ذهنم گفتم عین واقعیت بود .. و مائده واقعا به کسے احتیاج داشت تا کمکش کنه .. سر بلند کرد و بدون اینکه بهم نگاه کنه گفت :_حرفاتون درسته ! .. اما مائده دور درس خوندن رو خط کشیده اصلا حال و روزش خوش نیست .. امروز هم خیلے اصرار کرد تا بیاد اما میدونستم نابود میشه .. براۍ همین اجازه ندادم .. فکر نمیکنم تو این موقعیت بخواد درس بخونه .. و .. اینکه حاج آقا هستن دیگه هواشون رو دارن .. دیگه نیازۍ به من نیست !.. حاج آقا ! فکر کنم منظورش به پدرش بود .. ولے چقدر دلنشینه که کسی پدرش رو حاج آقا صدا کنه .. انگار یه حس خوبے داره .. اومدم حرف بزنم که دیدم حیدر داره میاد سمتمون .. چیزۍ نگفتم که حیدر رسید و دست گذاشت رو شونه مجتبے .. مجتبے برگشتو بغلش کرد .. چند ثانیه اۍ سرش رو شونه هاۍ حیدر بود که حیدر آروم زیر گوشش گفت :_داداش من ، قوۍ باش .. این چه قیافه ایه ! فکر نمیکنے خواهرت تو رو با این وضع حال ببینه چه حالے میشه ؟ ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •
یه کانال که .. که فقط و فقط از آقاش میگه !💔 کانالی که مختص عاشقان اباعبدالله‌الحسینِ :) میگفت : عاشق تو بیقراره :) راهی به حرم نداره 💔.. .. هعی آقا نمیخواۍ بطلبے !💔 اگه عاشقے وارد شو ¡.. https://eitaa.com/joinchat/3298295975C7c3d40d2b5
بسم تعالی 😊🌸.. خدایا شکرت 🤲🏼🍂
شاهد خداست ! و تنهــــا او میداند ڪہ جــوانی ِشان را ، وقف ِ  نجابت کشورشان ڪـــردند ... 🍁 🍃🌸@dokhtaranzeinabi00🌸🍃
اگر واقعا عاشق کسی باشی وفادار بودن بهش خیلی آسون میشہ.. :)🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا