eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨هُــــــوَالْمَـــــــحبــــــوب✨ 🌷 🌷 قسمت یه قرار دیگه گذاشتن تا درمورد عقد و عروسی صحبت کنیم... قرار شد اسفند ماه تو محضر عقد کنیم،🙈پنج فروردین جشنی خونه بابا بگیریم.یکسال بعد عروسی کنیم.☺️💞امین از ارثیه پدریش خونه و ماشین داشت که قرار شد تو همون خونه زندگی کنیم.💝👌 اون شب خاله امین یه جعبه کوچیک 🎁بهم داد و گفت: _اینو امین داده برای شما.😊 وقتی رفتن،بازش کردم.یه انگشتر عقیق😍💍 زنانه بود.خیلی زیبا بود.☺️😍زیرش یه یادداشت بود که نوشته شده بود: ✍با ارزش ترین یادگاری مادرم.✍ انگشتر به دستم کردم.خیلی به دستم میومد.☺️ برای عقد بزرگترها همه بودن.... عمه ها،عمو و خاله ی امین.پدربزرگ و مادربزرگ ها؛عمه و دایی و خاله ی من.مامان و بابا و علی و محمد و خانواده هاشون. محضر خیلی شلوغ شده بود... قبل از اینکه عاقد برای بار سوم بپرسه آیا وکیلم، 👈تو دلم گفتم ✨ خودت خوب میدونی من کی ام.😞فقط تو میدونی من چقدر گناهکارم.😞اینا فکر میکنن من خیلی خوبم،😞کمکم کن باشم.🙏✨ -عروس خانم آیا وکیلم؟ 👈تو دلم گفتم✨ با اجازه ی ،با اجازه ی (ص)،با اجازه ی رسولت(ع)،با اجازه ی زمانم(عج)، گفتم: _با اجازه ی خانم زینب(س)، پدرومادرم، بزرگترها،شهید رضاپور👣و همسرشون.. بله...💓☺️ صدای صلوات بلند شد. امین هم بله گفت☺️ و عاقد خطبه رو شروع کرد.... بعد امضاها و مراسم حلقه ها و پذیرایی،خیلی از مهمان ها رفته بودن. 💓امین💓 و محمد یه گوشه ای ایستاده بودن و باهم صحبت میکردن..اطرافم رو خوب نگاه کردم.هیچکس حواسش به من نبود...🙈 منم از فرصت استفاده کردم و خوب به امین نگاه کردم.❤️👀 جوانی بیست و چهار ساله،لاغر اندام که موها و ریش مشکی و نسبتا کوتاه و مجعدی داشت.☺️کت و شلواری که به سلیقه ی من بود خیلی به تنش قشنگ بود.😍 اقرار کردم خیلی دوستش دارم.😍 مریم اومد نزدیکم.آروم و بالبخند گفت: _بسه دیگه.خجالت بکش.پسر مردم آب شد.😉 امین متوجه نگاه من شده بود و از خجالت سرشو انداخته بود پایین.☺️😅به بقیه نگاه کردم.همه چشمشون به من بود و لبخند میزدن... از شدت خجالت سرخ شده بودم.سرمو انداختم پایین و دلم میخواست بخار بشم تو ابرها.😬🙈 سوار ماشین امین شدم... فقط من و امین بودیم.با آرامش واحترام گفت: _کجا برم؟😊 -بریم خونه ما.☺️☝️ دوست داشتم با امین بریم بهشت زهرا (س)پیش پدرومادرش... گرچه بهتر بود با لباس عقدم میرفتم ولی دوست همه کنن. ترجیح دادم چادر مشکی و لباس بیرونی بپوشم.لباس عقدم پوشیده بود ولی سفید بود و میکرد. گل خریدیم و رفتیم سمت بهشت زهرا(س). تو مسیر همش به امین نگاه میکردم👀❤️ ولی امین فقط به جلو نگاه میکرد. بهتر،منم از فرصت استفاده میکردم و چشم ازش برنمیداشتم.😇 یک ساعت که گذشت بالبخند گفت: _خب صحبت هم بفرمایید دیگه.همه ش فقط نگاه میکنید.😍😉 دوست داشتم زودتر باهام خودمونی حرف بزنه.از کلمات شما و افعال سوم شخص استفاده نکنه.🙈میدونستم امین خیلی با حجب و حیائه و اگه خودم بخوام مثل دخترهای دیگه رفتار کنم،این روند طولانی تر میشه.😬پس خودم باید کاری میکردم. گرچه ولی امین بود و معلوم نبود چقدر کنار هم میموندیم.نمیخواستم حتی یک روز از زندگیمو از دست بدم.دل و زدم به دریا و گفتم: _امین.☺️ بدون اینکه نگاهم کنه،سرد گفت: _بله.😐 این جوابی که من میخواستم نبود.🙁شاید زیاده روی بود ولی من وقت نداشتم.دوباره گفتم: _امین.☺️ بدون اینکه نگاهم کنه،بالبخند گفت: _بله.😊 نه.این هم نبود.🙈برای سومین بار گفتم: _امین.☺️ نگاهم کرد.چشم تو چشم.با لبخندگفت: _بله☺️ خوشم اومد ولی اینم راضیم نمیکرد.🙈برای بار چهارم گفتم: _امین.☺️ چشم تو چشم،بالبخند،با اخم ساختگی، گفت: _بله😠☺️ نشد.پنجمین بار با ناز گفتم:😌 _امییییین.☺️ به چشمهام نگاه کرد و بالبخند و خیلی مهربون گفت: _جانم😍 این شد.از ته دل لبخند زدم...😌😍 و همونجوری که چشم تو چشم بودیم، گفتم:... ادامه دارد... 💓💓💓🌷🌷💓💓💓 اولین اثــر از؛ ✍
امیدوارم لذت ببرید 🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروردگارا روز شنبه شروع هر هفته به فکرمان ....... منطق به دستهایمان ......... قدرت به زندگیمان ........ عشق به دوستی هایمان ........ تعهد عطا فرما 🤲🏻🤲🏻
﷽❣ ❣﷽ آخر ای جان جهان خسرو خوبان بازآ ای یکی گوهر حق حجت یزدان بازآ صبح رخشنده من جلوه کن و رخ بنما مهر تابنده من زین شب هجران بازآ
💌 انگیزشی 😍 نه اینکه بخوام‌ آخرِ داستان‌ رو لو بدم و بے مزه بشه هاااااا 🙃 نه ... ولے تهش‌ همہ‌ چے ↯ درسٺ میشہ‌ 😉 در واقع خدا خودش‌ درسٺِش‌ میکنه واسَٺ ... آخه خدا اسپانسر تمام آرزوهامونه ♥️ •••🌨☃☃☃🌨•••
🍃🌸 🌿فࢪازۍ از وصیټ نامھ💌 باهاش حࢪف بزن! هیچ وقت فڪࢪ نڪن ڪھ امام زمان(؏ـج) ڪناࢪت نیسـټ همھ حࢪف‌ها و شڪایټ ها ࢪو بھ『امام زمان』بگـۅ..! و این‌ࢪو بدون تا حࢪڪټ نڪنے، بࢪڪتے نمیاد سـمتټ.. ツ ♥️🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛 💌 قصه این است " تا سینه‌یِ ما هست.. سِپَر نمے خواهد ..! وسلام... 😌 ❤... ‌‌@dokhtaranzeinabi00
﷽ دختران با آراستن خود به زیور ؛ تقوا ... عفافـ ... دانش ... ایستادگے... تربیتــ صحیح فرزند ... اهمیتــ دادن به خانواده ... در راه حضرتــ زهرا حرکتــ کنند . ♡ ‌‌@dokhtaranzeinabi00
•🖤✨• عـشق ‌یعنے: ‌به ‌سرت‌ هواۍ دلبر بزند درد ‌از عمق ‌وجودت ‌به ‌دلت‌ سر بزند...:)💔 ‌‌@dokhtaranzeinabi00 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
  🕊•° سردار‌جان❤ وقتی‌چشمم‌به‌چهره‌‌ات‌میوفتد☁️ با‌اون‌لبخند‌زیبایت‌‌😊 باری‌از‌غم‌هایم‌کم‌میشود💔 ‌‌@dokhtaranzeinabi00 •••
📸 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی ‌‌@dokhtaranzeinabi00 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎
شهید ابراهیم هادے:🍃 همیشه میگفت: زیباترین شهادت را میخواهم! یڪ بار پرسیدم: شهادت خودش زیباست، زیباترین شهادت چگونه است؟!🥀 در جواب گفت: زیباترین شهادت این است ڪه؛ اے هم از انسان نماند...
⟮°🌸🧕🏻°⟯ . گاھ‌جلوۍآیینهـ‌بایدروسرۍات‌رامرتب‌کنـےوبعدچآدرت‌را وزمزمهـ‌کنـے : [ذلک‌ادني‌ان‌عرفن‌فلایوذین] . 😌♥️ ‌‌@dokhtaranzeinabi00
برادرم،خواهرم حواست باشه ....‼️ 🚶اول راه بودیم ... 👈گفتن فضای مجازی ! 👈گفتن شده ابزار تبلیغاتی دشمن! 🏃بچه مذهبی ها عقب نمونید! 👈" آنقدر صفحه بسازید و مطلب نشر دهید و دینتان را به عالم نشان دهید که آنها عقب بکشند " اما چه شد؟! 👆کم کم صفحه های عقیدتی خصوصی شد .. کم کم عکس های شخصی کم کم " اشتراک زندگی خصوصی " با همه ... کم کم "خواهر" 😳"برادر" 😳"خواهر عزیزم" 😳"برادر گلم" ... 😒کم کم بچه مذهبی ها "کم حیا" شدند ... 😨کم کم شوخی با نامحرم ... 👈کم کم دایرکت 👈کم کم چت .. 👈مگه جایی که فقط تو باشی و نامحرم ، نفر سوم شیطون نیست؟... 😴فکر کن ! 👈کم کم دشمن ها به اهدافشون رسیدن 👈کم کم... ✅علیکم بانفسکم ! 👆آقا پسر مذهبی ! 👆برادر من! 👋حداقل روی اهداف نفسانی خودت پوشش دین و جذب حداکثری نذار! 👆خانم چادری! 👆آقایی که با دیدن عکست که اتفاقا توشم باحجابی،میگه خدا حفظت کنه 👆میگه چادر بهت میاد! 👈اون زیر پست بدحجابم می نویسه که چی بهش میاد ... آی پسر و دختر مذهبی !📢 🏃نکنه منتظری شیطون با نیرنگ پارتی و شماره دادن بیاد سراغت؟! 👆تو هم با افتخار احساس کنی چقدر مومنی!😔 😡نخیر ... 👈 برای امثال ما ، از این جاها شروع میشه 👆که کمتر احساس گناه کنیم 👆که کم کم از راه بدر بشیم... 👆به یه جایی می رسی ، می بینی 👈دیگه "اشک" نداری 👈حال نماز و دعا نداری 😥دیگه اصلا نماز شب کیلویی چند؟؟ 😨دعای کمیل؟ مال قدیما بود ...😱 👈کم کم آلارم "نفس لوامه" خاموش میشه بترس...😰 ‌ 👈همین که نماز اول وقتت از بین بره ، باعث خوشحالی دشمنه ••• آره 👈اینطوریاست ... 🚶اول راه بودیم ولی مواظب باشین‼️ نزنیم تو جاده خاکی😥 ️‌‌@dokhtaranzeinabi00
دخترونه♡
رهبرونه💌
✾✨عطر خدا✨✾ و تـآریڪۍ وجـودِ آسمـان را در آغـوش ڪشیـد وماهـ🌙 معنـا پیـدا کــرد … وتــو سیــاهۍ شـبـ🌒را بـہ سـر انداختـۍ شـدۍ مــآهِ چــآڋرت! و دُشمـنـ⚔،مــآه وجودے ِ تـو را نشـانہ رفـت . . . ! آرۍ مشڪۍ رنگِ عشقہ....  همان رنگ چـاڋرت... بـانوۍ محجبہ سرزمینم باید بوسہ زد برنجابت قدم هایۍ👣 ڪه برمیدارۍ…  چهرهٔ معصومانہ ات زیر نقاب چــاڋر ، گنج وجودۍپنهان ڪرده پشت چاڋرت… نجابت صدایت... صلابت گام هایت...  دل رحیمت … رفتار زهرا💚 گونہ ات...   تماماً،بوۍ ❃✨عطــر”خدا “✨❃ مۍ دهد …🙂♥️ ‌‌@dokhtaranzeinabi00
😅✅ اخوۍ ها؎ محترم/:🧔🏻 ایݩ روزا🌿 وقتیےمیخوایم‌واردفضاۍ مجاز؁ بشیم باید یالله‌ بگیمـ:/🙃🖐🏻 عکس‌مادران‌ وهمسران‌ ملت‌ ریخته‌ تو پست‌واستوریا😌❌ لااله‌الا‌الله . . .🤦🏻‍♂ مواظب خودت هستى رفيق🙃؟ ‌‌@dokhtaranzeinabi00