فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحنه #آخرالزمانی از انفجار تروریستی کابل
🔹آمارهای منتشر شده از طرف بیمارستانهای کابل پایتخت افغانستان نشان میدهد که در حمله به مدرسه سیدالشهدای غرب کابل ۵۵ نفر شهید و ۱۵۱ تن زخمی شدهاند که بیشتر آنان از دانش آموزان هستند.
#آخرالزمان
#افغانستان_تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاهده و پخش كردن اين ويدئو تو اين شرايط جامعه از هرچيزي واجب تره
🚫🎥
هم ببينين هم براى كسايى كه نميخوان راى بدن بفرستين
اگه فقط رو يك نفر تاثير بذاره ما به هدفمون رسيديم💯💪🏻
.
#به_عشق_وطن
#من_راى_ميدهم
#آينده_ايران_روشن_است
چرا تو افغانستان یکی پیدا نمیشه با " زبون دیپلماسی " به داعشی ها بفهمونه نباید جلوی مدرسه دخترونه عملیات تروریستی انجام بدن ؟!!!
#ظریف_دیپلماسی_بدون_میدان_را_تحویل_بگیر
#سرطان_اصلاحات_امریکایی
#افغانستان_تسلیت
.
•
اگـرهمهیعلماۍجھانیڪطرفباشند
ومقاممعظـمرهبرۍیڪطرف
مطمئنامنطرفِآیتاللهخامنهای
میروم !
- #شهیدحاجقاسمسلیمانـے🌿' | #شهیدانه
.
در ضمن اعلام می ڪنم سن شھادت به دهہ ۹۰ هم رسید و ما همچنان اندر خم ڪوچہ ی گناه . . !
#افغانستان_تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهادت💚
#بدونتعارف ‼️
چہل سال اومدن و رفتن..
گه گاهی هم عده ای از بیت المال به قول امروزےها ڪِش رفتن ..!
حساب و مجازات دزد ها هم به پاے انقلاب و انقلابی هامون نوشتہ شد ...
ولے بہ راستی🙄
از کوفـه چه خبر هم وطن ؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼نماهنگ | جانِ پدر کجاستی ...؟
🎞 تهیه شده توسط هیئت محبان الرقیه (س) شهرستان امیدیه به مناسبت حادثه تروریستی افغانستان
#افغانستان_تسلیت
#ماه_مبارک_رمضان
ba-zeker-halet-ro-khoob-kon-medium.mp3
3.48M
باذکرحالتروخوبکن...💫♥️»
#استادپناهیان
#سخنرانی
شهید مطهری:
این ماه، ماه استغفار و ماه عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما، در حال فراموشی است. بچههای ما کم کم حتی نام ماههای قمری را هم از یاد میبرند و نمیتوانند آنها را ذکر کنند، ولی به هر حال تکلیف (بیان سنتهای اسلامی) از ما ساقط نمیشود...‼️
#پاے_درس_دل 💓
حاج آقا پناهیاݩ میگن اگہ 🍃
میخواے عاشق چیزی بشے؛
با عمل و رفتار عاشق شو!
مثلا اگر میخواهی
عاشقِ #حسین بشی ، ❤️
هر روز صبح تو یہ
ساعتِ مخصوص بگو :
" صلے اللّٰہ علیڪ یا اباعبدالله... "
بگو حسیـنجانم ،
میخوام بهت عادت کنم...
تا عاشقت بشم
تا به تو عاࢪف بشم...! :)💔
#استادپناهیان🌙🌼
#تباه🔥
بههمهمقدساتتونقسم
هرچادریبهشتینیست؛
هرریشوییحزباللهینیست؛
هرآخوندیانقلابینیست؛
هرسپاهیسلیمانینیست:)
#زودباورنکنیم!
#نفوذی:/
~🕊
#روایت_عشق^'💜'
ما،درمواجھبامـرگ،
رسیدنبہشـھادت
وبزرگےراانتخـابکردهایم !💣🖐🏿
#شهیدجهادمغنیھ'🌸'
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
+♥️↓
ظهراستودلم
درتپشلحظھیدیدار...
بازایندلمن(:
گشتھبھامیدتوبیدار.↳
#امامحسینجونم✋🏼
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
#شهیدانه✋🏼
مامُـدَعیـانِعـــشق💔،
مَـن،مَـنبَلَدیمــ...
ازراھشما ،
شِعـرنِوِشتَـنبَلَدیمـ...
هَرچَندڪِه
بَــرعَڪسِشما،تاڪردیمــ...
اما زشما ،
عَڪسگِرِفتَنبَلَدیمـ...(:
#شرمندهکھمدامشرمندهایم😔🍃
•
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
میگنتاوقتییہچیزیداریمقدرشو
نمیدونیمولیبہمحضاینڪہازدستش بدیمارزششومیفمیم ((:
بدونتعــارفبگماگرهنــوزمردمیدانرا داشتیم . .
امروزدرانمدرسہ ⁵⁰دخترغیبتنمیـخوردند💔"
#افغانستانتسلیت!-
همین کھ بتونے خودتو از وسوسہ های شیطان
دور ڪنی مقامت ڪمتر از شهادت نیست((:
#دمتگرمشهیدزنده🌱-!
❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○•
💞 #ݐلاڪ_ݐنـــــہان💞
💠قسمت #بیست_ویک
سمانه پتو را روی زینب کشید و کلافه گفت:
ــ زینب عمه بخواب دیر وقته😬🤦♀
گوشیش را نشان زینب داد و گفت:
ــ نگا عمه ساعت۳ شبه من باید سه ساعت دیگه بیدار بشم😑
نگاهی به زینب انداخت متفکر به گوشی خیره شده بود:
ــزینب ،عمه به چی خیره شدی؟؟
ــ عمه این آقا مرد بدیه؟؟☹️👧🏻
سمانه به عکس زمینه گوشی اش که عکس #مقام_معظم_رهبری بود، نگاهی انداخت
ــ نه عمه اتفاقا مرد خیلی خوب و مهربونیه،چرا پرسیدی؟😊
ــ آخه،اون روز که رفته بودم پیش خاله صغری،یواشکی رفتم تو اتاق عمو کمیل
ــ خب
ــ بعد دیدم عمو داره تو لپ تاب💻 یه فیلم از این آقا میبینه که داره حرف میزنه، بعد منو دید زود خاموشش کرد
ابروان سمانه از تعجب بالا رفتند!!😧😳
ــ عمه چیزی به عمو نگو،من قول دادم که چیزی نگم.☹️
ــ باشه عمه،بخواب دیگه😊😑
سمانه دیگر کلافه شده بود،
باور نمی کرد کمیل #درجمع ضد رهبری صحبت می کرد و #مخفیانه سخنرانی های رهبر را گوش می داد.🤨🤔
نفس عمیقی کشید
و به زینب که آرام خوابیده بود نگاهی انداخت و لبخندی زد و زیر لب گفت:
ــ فضول خانم، چقدم سر قولش مونده
لبخندی زد،
و چشمانش را بست و سعی کرد تا اذان صبح کمی استراحت کند.
🏢✊✊✊📚📚📚🏢
فرحنازخانم ــ حواست باشه،دعوایی چیزی شد دخالت نکن…!!
سمانه ــ چشم مامان،الان اجازه میدید برم😊
ــ برو به سلامت مادر
ــ راستی مامان، من شب میرم خونه خاله سمیه، کار داریم به خاطر وضعیت پای صغری، میرم پیشش کارارو باهم انجام بدیم، بی زحمت به بابایی بگو رفتید #رای بدید، لب تاپ و وسایلمو برسونید خونه خاله
ــ باشه عزیزم،جواب تلفنمو بده اگه زنگ زدم😁
ــ چشم عزیزم😅
سمانه بوسه ای بر گونه ی مادرش گذاشت، و با برداشتن کیف و دوربینش از خانه خارج شد.
با صدای گوشی، دوربینش را کناری گذاشت؛
ــ جانم رویا
ــ کجایی سمانه
ــ بیرون
ــ میگم آقایون نیستن،سیستم خراب شده، جان من بیا درستش کن کارامون موندن
ــ باشه عزیزم الان میام
ادامه دارد..
💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده
💠 #کپی_باذکرنام_نویسنده
❂◆◈○•---------------------------❂◆◈○•