eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○• 💞 💞 💠قسمت (قسمت آخر) سر از مهر برداشتند،✨✨ وقتی نگاهشان به حرم امام حسین(ع) 💚 افتاد، لبخندی بر لبان هر دو نشست، نور گنبد،چشمان سمانه را تر کرد، با احساس گرمای دستی، که قطره اشکش را پاک کرد،سرش را چرخاند،که نگاهش در چشمان کمیل گره خورد. کربلا... بین الحرمین... و این زیارت عاشورای دو نفره... بعد از آن همه مشکلاتی که در این چند سال کشیدند،لازم بود.😍💚😍 سمانه به کمیل خیره شد، این ، که میان موهایش خودنمایی میکردند،نشانه ی و این مرد را می رساند، در این ۳سال، که زیر یک سقف رفته بودند،مشکلات زیادی برایش اتفاق افتاد، و کمیل چه پای همه ی و ایستاد. مریضی سمانه، که او را از پا انداخته بود، و دکترها امیدی به خوب شدنش نداشته اند، و درخواست طلاقی،📃 که خودش برای او اقدام کرده بود،حالش را روز به زود بدتر کرده بود، اما کمیل مردانه پای همسرش ایستاد، زندگی اش را به و بعد (ع) سپرد، و به هیچ کدام از حرف های پزشکان اعتنایی نکرد، وقتی درخواست طلاق را دید ، سمانه را به آشپزخانه کشاند، و جلوی چشمانش آن را آتش زد، و در گوشش غرید.. که "هیچوقت به جدایی از من حتی برای یه لحظه فکر نکن"، با درد سمانه درد میکشید، شبهایی که سمانه از درد، در خود مچاله می شد، و گریه می کرد، او را در آغوش می گرفت، و پا به پای او اشک می ریخت، اما هیچوقت نا امید نمی شد. در برابر فریادهای سمانه، و بی محلی هایش که سعی در نا امید کردن کمیل از او بود،صبر کرد، آنقدر در کنار این زن، خرج کرد، که خود سمانه دیگر دست از مبارزه کشید. خوب شدن سمانه، و به دنیا آمدن حسین،👶🏻زندگی را دوباره به آن ها بخشید. ــ چیه مرد به جذابیه من ندیدی اینجوری خیره شدی به من!😉 سمانه خندید، و پرویی گفت!😁 حسین که مشغول شیطونی بود، را در آغوش گرفت، و او را تکان داد، و غر زد: ــ یکم آروم بگیر خب،مردم میان بین الحرمین آرامش بگیرن، من باید با تو اینجا کشتی بگیرم😑 کمیل، حسین را از او گرفت، و به شانه اش اشاره کرد: ــ شما چشماتونو ببندید، به آرامشتون برسید،من با پسر بابا کنار میام😁 سمانه لبخندی زد، و سرش را روی شانه ی کمیل گذاشت، و چشمانش را بست،آرامش خاصی داشت این مکان. کم کم خواب بر او غلبه کرد، و تنها چیزی که می شنید، صدای بازی کمیل و حسین بود.... 🌹 💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده 💠 ❂◆◈○•---------------------------❂◆◈○•
اتمام رمان زیبای پلاک پنهان 🌹 امیدوارم از این رمان خوشتان آمده باشد 🌺 ان شاءالله از دو روز دیگر رمان بسیار جذاب و هیجانی در کانال قرار میگیرد 🌸 ناشناس 👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16241141825702 لطفا نظرات خودتون رو در رابطه با رمان پلاک پنهان به گوش ما برسانید 🍂
روحانی میگه مردم به حرف معاندین گوش ندادن و در انتخابات شرڪت کردن... بزرگوار😒 مهمترین عامل برای ناامیدی مردم از انتخابات خودت بودی و عملڪردت.. بی بی سی غلط بکنهـ به اندازھ تو تاثیر داشته باشه🚶🏻‍♂🚶🏻‍♂
~🕊 🌷 ⚘دستش‌خالےبود!!❗️ پرسیدم: «ساعتت‌کو؟»🤨 خیلےبے‌تفاوت‌گفت: «یکےازبچہ‌ها‌ازش‌خوشش‌اومد،😄 گرفت‌نگاهش‌کنہ‌گفتم‌مالہ‌خودت..» ⚘حرصم‌گرفت..!.😤 گفتم: «علےاون‌کادوی‌سرعقدمون‌بود!🙁 تبرک‌مکہ‌بود! بنده‌خدابابا.. باچہ‌ذوق وشوقےبرای‌دامادش‌گرفته‌بود..،🎁 رادوی‌اصل‌بود...»⏰ سَری‌تکان‌دادوگفت: «اینقدازاین‌ساعت‌ها‌باشه ومانباشیم..😉 تاتوانےدلےبہ‌دست‌آور...»🌸🌿 ✍🏻بہ‌ روایٺ‌ همسر ♥️🕊
♥️🎙 هیچ وقت زیر بار حرف زور نمی رفت... در فامیل معروف بود و شوخ طبعی و بذله گویی✨😃 همیشه پر انرژی و در عین حال مهربان بود!🌸
.[پست آخر🌙.• .[شبتون فاطمے🌱.• .[عشقتون حیـــ♥️ـــدرۍ .[مھرتون حسنے🌱•° .[آرزوتون هم حرم ارباب ان شاءالله💫°` .[یا زینب مدد...✨ . ☔️.•
فعالیت امروز درمورد شهدا و خاطراتشون🌹🌿✨
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 "بسم الرب الشهداء والصدیقین" 📝دلنوشته‌ای به رسم وصیت نامه: ⚘خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تاپایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مانده‌ایم. خدایا هیاهوی بهشت را می‌بینم، چه غوغایی!!! حسین به پیشواز یارانش آمده. چه صحنه‌ای!! فرشتگان ندا می‌دهند که همرزمان ابراهیم! همراهان موسی! همدستان عیسی! همکیشان محمد! همسنگران علی! همفکران حسین علیه السلام! همگامان خمینی و خامنه‌ای از سنگر کربلا آمده‌اند. ⚘چه شکوهی!!! چرا ما باید همیشه شاهد شهادت عروج برادری باشیم و حسرت بخوریم که چرا ما از این قافله عقب مانده‌ایم! چرا فقط ما باید زیر تابوت آنها را بگیریم ودیگران زیر تابوت ما را نگیرند، آخر صبر و تحمل تا کی؟؟ ما هم دوست داریم شهید بشویم و مشمول آیه کریمه { ولاتحسبن الذین قتلوا... } باشیم. ماهم دوست داریم سرمان در دامان سرورمان حسین بن علی(ع) قرار بگیرد و دوست داریم از دست حضرتش آب بنوشیم. ⚘پس حال که این سعادت در خانه ما را کوبیده است، سراسیمه به طرفش می‌شتابیم و خود را از جام شهادت سیراب می‌کنیم و جهان و این دنیا را باتمام مظاهر فریبنده‌اش ترک می‌کنیم و به حقیقت و ذات دنیا که همان آخرت هست می‌رسیم. درحالی می‌نویسم که هیچ امیدی به شهادت ندارم مگر به فضل خداوند متعال؛ زیرا ما بنده نافرمان‌بردار درگاه خداوند بوده‌ایم که اگر بخواهیم خود را از شهدا وشاهدان حقانیت خداوند تبارک وتعالی بدانیم دچار جرم دیگری شده‌ایم.... ♥️🕊 . . ♡ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت...
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 دوست دارم اگرجنازه‌ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید و غریبانه تشییع کنید و غریبانه دربهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپرید و روی سنگم چیزی ننویسید و اگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید: «تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی» حتما چنین کاری کنید چون من از روی پرنور و باجمال شهدای گمنام خجالت می‌کشم که قبر من مشخص و جنازه‌ام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشت‌ها وکوه‌ها بی‌غسل و کفن بمانند یا زیر تانک ها له گردنند... ♥️🕊 . . ♡ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت...
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 🍁ای امت دلاور حزب الله! ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه هستی‌تان را تقدیم کنید، من که چیزی نداشتم؛ هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب‌ا... فدا کردم ولی افسوس که یک جان بود. کاش چندین جان داشتم وآنها را پای رهبرم و کوی و عشق می‌ریختم و به اندازه یک لبخند او را شاد می‌کردم. 🍁به اول وقت پایبند باشید و برخواندن مخصوصا معنایش تداوم و پشتیبان ولایت فقیه باشید. ♥️🕊 . . ♡ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت...