صعود مقققتدرانه تیم ملی فوتبال مملکت به جام‌جهانی رو خدمت یَک‌یَک شما تبریک عرض‌ مینمایم خدا شاهده #پاینده‌ایران 🇮🇷♥️

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 صعود مقتدرانه شیران ایران به جام جهانی فوتبال بر همه هموطنان عزیزمان مبارک باد.زنده باد ایران،سرفراز ایران...

#به‌وقـت‌رمـانمون 🌹

• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° #آیٰـھِ #قسمت56 ✍️بھ قلمِ #خـادم‌الــمهدۍ|میـم . علےجانپور با لکنت گفت :_یعـ..ـنے منو بخشیده ! امکان نداره من خیلے گناه کردم نه نماز میخوندم نه از کارهاۍ تادرست دورۍ میکردم اصلا نبودم تو این دنیا .. +بخشیده .. قطعا بخشیده .. اگر آقا نمیومدن تو خوابتون هم بخشیده بودن .. اما میخواست مطمئنت کنه .. میخواۍ توبه کنے ! سبحان از ته دلت واقعا میخواۍ توبه کنے ؟ با چشم اشک بهم نگاه کرد و آب دهنشو قورت داد :_آره میخوام .. نفسے راحت کشیدم ، دستمو آوردم بالا و :+خدایا شکرت .. زدم رو شونه سبحانو :+پاشو برادر من پاشو .. _کجا بریم ! +عه کلاسمون دیر میشه .. مگه کلاس ندارۍ ؟.. _اما من میخوام برگردم .. میخوام بشم مثل آدمایے مثل تو .. +برادر من چشم ، اینجا که نمیشه باهات قرار میزارم بیا خونمون باید مفصل با هم صحبت کنیم تازه نشو شبیه کسانے مثل من ، بشو شبیه کسانے که وقتے آقا میبینتشون لبخند بزنه و بگه این با همه فرق داره !! _من .. من توبه کردن بلد نیستم .. نماز خوندن هم بلد نیستم .. +خودم نوکرتم .. لبخندۍ زدو بلند شد .. …… ﴿آیـھ﴾ _صبر کن مامان جان ، برات لقمه درست کردم ببر همراه خودت ضعف میکنے ها ! همونطور که بند کفشم رو میبستم با دهن پر شده از لقمه های مامان که به زور کردم دهنم بلند گفتم :+نه مامانے .. سیرم تازه لقمه دادۍ بهم دیگه ! از پشت سر گفت :_چرا داد میزنے مامان جان من که میشنوم .. +عه اینجایین فکر کردم داخل اتاقین 😅 خندید و :_بیا عزیزم این لقمه رو بزار تو کیفت هر وقت گشنت شد بخورش .. نبینم بیاۍ خونه همرات باشه ها .. +چشم مامان خانم .. یه ماچ بده ببینم .. صورتشو بوسیدم و کیفم رو از روۍ پله ها برداشتم .. میخواستم از مامان که جدیدا ها دیگه اومده بودم خونه خداحافظے کنم که اومد طرفم مقنعه‌امو یکم کشید جلوتر :_خب مامان جان انقدر هم بپوشون دیگه .. +مامانننن چشم اما بخدا گرمم میشه .. _گرمت میشه چون خودت نمیخواۍ عزیزم ، گرمت میشه چون به زور اینکارو میکنے اگه عاشق حجاب بشے دیگه نگاه به گرماش نمیکنے دستمو گذاشتم رو چشممو :+چشم هر چے شما بگے .. _از دست تو .. البته باید دلت هم پاک باشه کارات هم درست باشه تا چادر خانم فاطمه زهرا رو زیر سوال نبرۍ .. +مامان جان من که چادر سر نمیکنم !! سرۍ تکون دادو :_منظورم به آینده در نزدیک بود ان شاءالله .. +هعی .. باش مامان خداحافظ +خدانگهدارت .. مراقب خودت باش .. از خونه اومدم بیرون و به طرف دانشگاه حرکت کردم ... ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •

بہ‌نام‌خداۍِ‌گمنام‌هــا . .🌱

#بدون‌تعارف . . بہ‌علامه‌طباطبایۍ‌گفتن‌فلان‌کس‌از‌شما‌انتقا‌دکرده ایشون‌گفتن‌من‌ڪہ‌رسواۍ‌جھانم‌عیب‌من‌یکۍ‌ دو‌تا‌نیست‌خب‌اینم‌روش‌! انتقاد‌پذیر‌باشیم! ˹@dokhtaranzeinabi00˼

#ٺلنگࢪانہ🔗 داشتم‌جدول‌📰حل‌‌مےکردم✍🏻، یکجا‌گیر‌کردم🧐 "حَلّٰال‌مشکلات‌است؛ سہ‌حرفی" پدرم👨🏻‍💼گفت: معلومہ‌، «پول💸» گفتم: نه،جور‌در‌نمیاد🤷🏻‍♂ مادرم🧕🏻گفت: پس‌بنویس «طلا💎» گفتم: نہ‌،‌بازم‌نمیشہ . .😕 تازه‌عروس👰🏻 مجلس‌گفت: «عشق❤️» گفتم : اینم‌نمیشہ😊 دامادمون🤵🏻گفت: «وام📨» گفتم : نہ . داداشم‌کہ‌تازه‌ازسربازی👮🏻‍♂آمده‌گفت: «کار👨🏻‍🔧» گفتم : نُچ🙄 مادربزرگم‌👵🏻گفت: ننه،بنویس«عُمْر» گفتم: نه، نمیخوره هرکسےدرمانِ💊💉دردِ‌خودش‌را‌میگفت، یقین‌داشتم‌درجواب‌این‌سؤال، ▪️پابرهنه‌میگوید «کفش👟» ▪️نابینا‌می‌گوید «نور☀️» ▪️ناشنوا‌میگوید «صدا🗣» ▪️لال‌میگوید «حرف💭» ▪️و . . . 🔺 اما‌هیچ‌کدام‌جواب‌کاملےنبود :)💔! جواب«فَرَج»بودوماهنوزباورمان‌نشده: تا‌نیایی‌گِره‌ازکاࢪمان‌باز‌نمے‌شود😔💔 @dokhtaranzeinabi00

دل‌آࢪام‌جـھـان💔🥀 #امام‌زمـانے⛓🖤 #استور؎🌨 @dokhtaranzeinabi00

• • تا‌ڪۍدل‌من‌♥️ چشم‌به‌در‌داشته‌باشد‌؟!👀 اۍڪاش‌ڪسۍازتو‌خبر‌داشته‌باشد(:😔 آن‌باد‌ڪه‌آغشته‌به‌بوۍنفس‌توست. از‌ڪوچه‌ما‌ڪاش‌گذر‌داشته‌باشد...🍃 ‌‌{اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج✨} #امام‌زمـانے❄️ @dokhtaranzeinabi00

#بدونیم🖐🏻 روایتامیگن‌اقاامام‌زمانباجووناخیلی جفت و جور و میشه...!! قدرجوونی‌مونوبدونیم‌عزیزای‌دل.... حیفه‌ماتوسپاهشنباشیم..!! #آرزوبرجوانان_عیب_نیست 🌱|@dokhtaranzeinabi00