هنوزنمیدانمچراهواۍشبهاۍجمعه
تڪرارینمیشود..
یڪماتمخآص
یڪدلگرفتگیناب
یڪبیحوصلگیعجیب!
دلِآدماشڪمیخواهدویڪسلامبه
اربابوهمینـ . .✋🏻💔
هدایت شده از ‹شـوق وِصـٰال ❥!›
12.mp3
7.45M
.
قسم به تربتت قسم خستهی دردم
چقد با مهر تربتت درد و دل کردم💔:)
.
- سیدمحمدرضانوشهور #روضهٔدل
«💙✨ »
•|قَصدِخـوابےنَشَوَدرهگٌذَرچِشمڪہچـون
•|چِشمِمـٰاراهَمہشَبمَقصَدومَقصودتویۍ...!
💙#السلامعلیڪیابقیةاللھ
✨#جمعہدلتنگۍ
رفاقت با امام زمان...
خیلی سخت نیست!
توی اتاقتون یه پشتی بزارین..
آقا رو دعوت کنین..
یه خلوت نیمه شب کافیه..
آقا خیلی وقته چشم انتظارمونه!
🚛⃟🌵¦⇢ #نیمهشب
🚛⃟🌵¦⇢ #مدیر
ــ ــ ــ ـــــــ۞ـــــــ ــ ــ ــ
⇢ @dokhtaranzeinabi00
#تلنگر✨
•°🌻🍃°•
#استادپناهیان:
تجربهبهمیاددادهکہ...
برایاینڪهطلب #شهادتڪنی♥️
نبایدبه #گذشته خودتنگاهکنۍ...!
ࢪاحتباش!☘
نگرانهیچینباش!
فقط #مواظب اینباشکھ
#شیطون بهتنگهتولیاقتشهادتندارے...ジ
⇦ •• #دخترانزینبے
#طنزجبهه📿
.
رفیقم مۍگفت لب مرز یه
داعشۍ رو دستیگیر کردیم
.
داعشۍ گفت تــا ساعت¹¹ من
رو بکشید تـا نهار رو با رسول
خدا و اصحابش بخورم!
.
اینام لـج کردن ساعـت²
کشتنش ،گفتـن حالا برو
ظرفاشونرو بشــور 😂🤣🤞🏼!
#لبخنبزنمومن😁🌿
••|🧡🍁|••
ڪِۍمۍشَوَدبیایٖۍتاپیش
نَمازِظُھرِجُمعِہاَمشَوۍ...!🍂
#امام_زمان🌿
@dokhtaranzeinabi00
بہقولعلامہحسنزاده:⇩
خدایا از توبہ هام توبہ!((:💔
#سخن_بزرگان🌱
@dokhtaranzeinabi00
سلام مجدد
دوستان براۍ هفتہ بعد از شھید محسن حججۍ محفل میذاریم
ممنون بابٺ نظرات خوبتون☺️🌹
انشاءاللہ سعۍ میکنیم هرهفته از یک شھیدهاۍ درخواستی شما محفل بزاریم
باٺشڪࢪ🌸💛
^••^
لباسِ رزمِ تۅ چادرتہ . .
خواهـر با معرفتم ؛
یادت باشـِھ خون هایِ زیادۍ بہ پاش ریختـھ شده،
هر وقت سرت میکنـے از طرف منم ببوسش:) ☔️
#بخشـےازوصیتنامہشھیدجابر🔗
@dokhtaranzeinabi00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️بی غیرتی الآن شده کلاس؟؟
♦️بی عفتی شده الآن کلاس ؟؟
💢ما این کلاس رو نمیخواییم/ما شهید دادیم که با#غیرت زندگی کنیم...🥀
⇨🌿•• @shahidhojatrahimi
پسرهتودانشگاه📚↶
جلوۍیہدخترروگرفٺوگفت😣:
خیلۍمغرورۍازتخوشممیادهرچۍبهتآماردادم نگاهنڪردۍ😒
ولۍچونخیلےازتخوشممیاد...
مناومدمجلوخودمازټشمارتوبگیرمـــ📱
باهمدوستشیم
دخترگفت:نمیتونممݩصاحبدارمــ♥️✨
پسرهکہازحسودۍداشتمیترڪیدگفټ: خوشبحالشکہباآدمباوفایےمثلتودوستهـ😏
دخترهگفٺ:نہخوشبحالمݩکہیہهمچینصاحبے دارمـ🌿
پسرهگفٺ:اووووچہرمانٺیڪ😯
ایݩخوشگلخوشبخٺکیہکہاینجورۍدلتوبرده🤨
عکسشودارۍببینمش؟!🙄
دخترگفت:عکسشوندارمخودمهمندیدمشاما مۍدونمخوشگلتریݩآدمدنیاستــ😇🌎
پسرهشرو؏کردبہخندیدنـ😂😬
ندیدهعاشقششدۍ؟؟😐
نکنہاسمشمنمیدونـے؟😏
دخترگفت:آرهندیدهعاشقششدم
امااسمشومیدونمـــ💞
اسمشمهدۍفاطمہستـ😍✨
مراقبصاحبدلمون✔ مہدیفاطمہ باشیم☺️☝️🏻
#عاشق_اماممون_باشیم
#تلنگر
میگفت:
امام زمان ﴿عج﴾ ،
امام جمعه نیست ڪه فقط جمعه ها به فڪرشیم..!/:💔
#عاشق_اماممون_باشیم 🌿
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
__
امام زمان
در قلبهای شماست.
مواظب باشید،
بیرونش نکنید...
-آیتﷲبهجت-🌱
#دخترانزینبے♥️🌿
•
•
.
امـٰامعلـے؏میفرمایند:
اجرشھیدبیشترازکسـےنیستکـھ
قدرتگنـٰادارداماعفتمـےورزد!
-📚نھجالبلاغـھ/حکمت⁴⁷⁴
.
•
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 •
°•○●﷽●○•°
#آیٰـھِ
#قسمت103
✍️بھ قلمِ #خـادمالــمهدۍ|میـم . علےجانپور
+مائده مگه تو الان تو اتاق نبودۍ ؟ مگه سرت رو میز نبود ! مگه خوابیده نبودۍ ؟
ترسیده گفت :_چے ؟ من !.. اون آیـه بود ..
+واۍ مائده .. نگو که اون .. واۍ خداۍ من ؛ شما چرا لباساتون شبیه به همه ؟ مگه من نگفتم اون لباسو در بیار .. اۍ خدا ..
_داداش تو رفتے تو اتاق ؟
کلافه تقریبا داد زدم :+من چمیدونستم اون آیـه اس .. من فکر کردم تویے که رو میز خوابت برده .. اۍ خدا آبجے .. من ..
هر وقت عصبے میشدم یه درد عجیبے وارد پاهام میشد ..
نتونستم بایستم .. رفتم نشستم رو صندلے ..
_داداشے الان که چیزۍ نشده اون حجابش کامل بوده ! روسرۍ هم که سرش بوده .. چرا اینطورۍ میکنے ..
+خواهر من .. آبجےِ من .. اون الان چادرۍ شده ..! اون شاید دلش نخواد یه مرد غریبه بدون چادر ببینتش .. من این همه قبل ورود در زدم ، مگه اینجا نبودۍ ؟ پس چرا نشنیدۍ ؟
طفلک هول کرد نشست رو صندلے :_داخل مطبخ بودم اونجا هم که میدونے صدا اصلا نمیرسه .. آیـه یکم حالش خوب نبود ..
تندۍ گفتم :+حالش خوب نبود ؟ چرا ! مگه چیشده ؟!
_نه چیزۍ نشده .. یعنے سرش درد میکرد بهش گفتم یکم استراحت کنه تا یه غذایے چیزۍ درست کنم بیارم با هم بخوریم ..
داشتیم با هم حرف میزدیم که دیدم آیـه خانم با چادر از اتاق اومدن بیرون ..!
سریع بلند شدمو مِن مِن کنان گفتم :+سلام .. امم ببخشید من .. من فقط اومده بودم یکسرۍ وسایلے که یادم رفته بود ببرم رو بردارم ..
با بهت به منو مائده نگاه میکرد :_نه خواهش میکنم راحت باشین ..
رو به مائده گفت :_عزیزم کیفم رو کجا گذاشتی ؟
_کنار تختِ آیـه جون ..
زیر لب ممنونے گفتو .. رفت ..
ولے چقدر اخلاق و رفتارش تغییر کرده ؟
چقدر خانم تر شده !
بهش میاد اما .. انگارۍ خیلے بےتوجه اۍ میکنه .!
خب بکنه به من چه مربوطه .. اصلا چه ربطے به من داره .. استغفرالله ..
باید بهش میگفتم ؟! .. باید میگفتم که اشتباهے این اتفاق افتاد ؟
یا اگه نگم اشکالے نداره !
تو افکار خودم غرق بودن که دیدم مائده پشت هم اسمم رو صدا میزنه ..
+جانم .. چیه ؟
_کجایے تو .. خیلے وقت دارم صدات میزنما ..
سرمو گذاشتم رو صندلے ..
+خب جانم چیکارم داشتے ..؟
یه طورۍ نگام کرد :_میخواۍ چیکار کنے ؟
برگشتم طرفش :_اشتباه که نکردم ! همه چے اتفاقے و اشتباهے رخ داد ..¡
پس .... مائده من که رفتم تو بهش بگو . .
به خودش نگاه کردو :_من ؟
نمیتونم داداش ..
من چے بهش بگم ؟!
+مائده جان لج نکن دیگه اینکار باید انجام بشه حالا یا من بگم یا تو فرقے نداره .. اما باید گفته بشه ..!
شاید راضے نباشه بنده خدا ..
مائده یه نگاه بهم انداختو :_خب اگه راضے نباشه میخواۍ چیکار کنے مثلا ؟
بعد از مکث کوتاهے گفتم :+مجبورت شخصا برمو .. حلالیت بطلبم ..
_تو که تقصیرۍ نداشتے !..
+به هر حال .. شاید راضے نباشن ¡
ادامـه داࢪد ...
ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌
پـرش به پـارت اول ↯
http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825
لینـک کانـالمونِ ↯
https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8
• 💚🌿💚🌿💚🌿 •