#فان😹🤟🏻↶
جملات دروغی که تو مدرسه گفتن🍶🍓
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
-همه سوالا از تو خوده کتابه .😶🌫🔗.
-پروندتو میدم زیر بغلت میندازمت بیرون .🪄🧸.
-درس خیلی عقب موندیم .🗝🧺.
-تو پارسال که اینو خوندین .🛹🧡.
-صد بارم بگین من باید توضیح بدم .🏔🩰.
-امتحان خیلی اسونه فقط دقت کنید .🧃🍏.
ִֶָ ꕤ ִֶָ ––––––––––––––– ִֶָ ꕤ ִֶָ
#درسی_طور🌱💕
چجوری به کارهامون نظم و ترتیب بدیم؟🦋🍉
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
• یادداشت کنین📝
کاری که براتون پیش میاد که باید انجام بدین رو همون لحظه یادداشت کنین،با یادداشت کردن اونو هیچوقت فراموش نمیکنید🖍💛
• کاراتونو به تعویق نندازین🐰
هیچ گاه اجازه ندیم کارهاتون حتی چند دقیقه هم به تعویق بیافتن،برای تمرین تبدیل شدن به شخصی منظم همون لحظه اونو انجام بدین و تا زمانی که تمومش نکردیم دست از کار نکشید🌸🥤
• به اندازه استراحت کنین🛌
ما برای داشتن تمرکزی بیشتر و حتی برای صبور بودن به یک استراحت کافی در طول شبانه روز نیاز داریم، سعی کنین خوابی کافی داشته باشید تا به آرامش دست پیدا کنین. قبل از خواب تموم چیزایی که به شما استرس میده رو فراموش کنین!🍓🖇
#تایم_موفقیت🌱
· · · • • • • • ✤ • • • • • ·
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
ممنون از صبوری شما عزیزان🙏🏻
در تایم تبادلات نه کانالی تایید میشه نه رد💥
هدف تبادل پیشرفت کانال هاست👊🏻
شرایط تبادلات:
1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻
2⃣آمارتون +80 باشه🖐🏻
3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏻
جذب بستگی به بنر داره💯
+100جذب هم داشتم💣
برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در
اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥
https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c
بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛
اگر شرایط رو داشتید،
پی وی در خدمتتونم✋🏻
💫@Makh8807💫
هدایت شده از ★تبادلات گسترده گل نرگس«یکشنبه»★
🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤
🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘
🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘
🖤☘🖤☘🖤☘🖤☘
🖤☘🖤☘🖤☘
🖤☘🖤☘
🖤☘
🖤
👮🏻♀نـــآمرمــان: #پلــیس16سالہ
🍃نویسنده: #فـاطمہسلطـانے
💙ژانـر: #پلیسے #معمایی #رمزآلود #طنز #هیجانے #مذهبے
^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•^•
(🍀خلاصہ ای از رمان🍀)
همہ چیز از همان #روزتاریڪ شروع شد!
همان روزی کہ چشمانم به روی همہ چیز بسته شده بود.
سه شنبہ ،پشت میز و صندلی سرد آهنی ..!
حتی رنگ میز و صندلی هم ،من را یاد ربـات #بیاحساس و یخ زده می انداخت...
آن روز ،سرامیک شکسته شده ی #گوشهیاتاق هم بعد از مدتها به چشمم آمد.!
دقیقا یادم هست چه زمانی بود.
ساعت شانزده و بیست دقیقه ی عصر.
اون هم 30 دی ماه سال 1385.
;نحس ترین تاریخ سال..!
و اما آن پسر مرموز و عجیب ،با چشمان تهے از هر احساسے ;و #برقسهمگین در آن هالہ ی مات چشمانش ...
او با همه فرق داشت...
و من به عنوان یک #پلیسشانزدهسالهی فربہ در کارش،اینبار برنده ی #تغییرافکار نشدم..! او من را تغییر داد...
_______^^^^^^^^^_________^^^^^✨💙
برای خوندن این رمان #پلیسیخفن و #رمزآلود وارد لینک زیر شو😎👇👇
#برایاولینبازدرایتا😱👇
به پا جا نمونی رمانخون!🖇❤️
┄═❁✨🌸❈💙🖇❈🖇💙❁═┄
👀✨https://eitaa.com/M_earaji
┄═✨🌸❈❤️🖇❈🖇❤️❁═┄