هدایت شده از نـظـامیـان
#شهیدانهـ{🕊🥀}
هرکیآࢪزوداشتهباشه✨
خیلےخدمتکنه
#شهـــیدمیشه...!🕊
یهگوشهدلتپا👣بده،
شهدابغلتمیکنن...🍁
ـ مابهچشمدیدیمایناࢪو...
ـ ازاینشهــدامددبگیرید،✨
ـ مددگرفتناز #شهدا ࢪسمه...
دستبذاࢪࢪوخاکقبرشهیدبگو...✨
یاامام حُسین(ع)بهحقاینشهید،
یهنگاهی بهمابکن...🥀
#شهیدمحمودرضابیضایی
هدایت شده از 𝑑𝑒𝑙𝑔𝑜𝑦𝑒/دِلگویه
#شهید
تو اتاق نشسته بود و خلوت کرده بود!
آهسته نگاش میکردم چند دقیقه یه بار سوزن میزد پشت پلکهاش!!!
برام سوال شده بود، متوجه من که شد رفتم جلو علت کارش رو پرسیدم!
گفت چشمی که به #نامحرم بیفته سزاش ایننه......
#شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات💝
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
------------•☕️❤️•--------------
@donyayechadoryha
#شهدا ⚘
#اندکی_تامل🧠
#داستان_واقعی✔
شاید خیلیا بدونین..
شاید ندونین..
یه روز یه پسر 19ساله ...
که خیلیم پاک ️ بوده ساعت دوازده شب ..
باموتور توی تهران پارس بوده..
داشته راه خودشو میرفته..
که یهو میبینه یه ماشین با چندتا پسر..
دارن دوتا دخترو به زور سوار ماشین میکنن..
تو ذهنش فقط یه ️چیز اومد...
ناموس..
ناموس کشورم ایران🇮🇷..
میاد پایین...
تنهاس..
درگیر میشه..
چند نفر به یه نفر..
توی درگیری دخترا سریع فرار میکنن و دور میشن..
میمونه علی و...هرزه های شهر..
تو اوج درگیری بود که یه چاقو صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..
میوفته زمین..
پسرا درمیرن..
خیابان خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب..
پیرهن سفیدش سرخ سرخه..
مگه انسان چقد خون داره..
ریش قشنگش هم سرخه..
سرخ و خیس..
اما خدا رحیمه..
یکی علی رو میبره بیمارستان...
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..
تا اینکه بالاخره ..
یکی قبول میکنه و ..
عمل میشه...
زنده میمونه
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه..
دوسال با زجر...
بیمارستان...خونه.. بیمارستان..خونه..
میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..
میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار..
بش میگه علی...اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟ ❗
میدونی چی گفت؟
گفت حاجی فک کردم دختر شماست...
ازناموس شما دفاع کردم..
جوون پر پر شده مملکتمون....
علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت..
رفت که تو خواهرم..
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت...
گفت خداااااا...
من از این گله دارم...
داری جوابشو بدی...؟؟
#شهیدعلیخلیلی🌸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@doktaranhoseyni