eitaa logo
دولت انقلابی جوان 😊✋
185 دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
45.3هزار ویدیو
292 فایل
🔴 لینک ورود به گروه دولت انقلابی جوان @com/joinchat/33947842Ccf4b9fc148
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 ✍ایستاده بودم و مات و مبهوت بـه کتاب اعمـالـم نـگـاه می کـردم. انگار هیچ اراده ای از خـودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل‌دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و بـا گرفتن وکـیـل و.... خـود را تـا حدودی از اتهامات تبرئه می کند. اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته. شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 همسایه ما مرد خوبی بود. کاسب بود و مـثـل خیلی از مـردم، خانـواده دار و صبح تا شب مشغول کار بود. بـه نماز هم اهمیت می داد. امـا مشکلی داشت. روی بدنش قوز داشت. خیلی از این بابت اذیت می شد. در جریان تجربه نزدیک به مرگ، او را مشاهده کردم. مدتی از فوت او می گذشت. بدنش سالم بود. پرسیدم چه خبر؟ گفت: زمانی که به این طرف آمدم، ملائک الهی به استقبال من آمدند و مرا به این بهشت برزخی آوردند. آنها به جای پرداختن به بررسی اعمال، از من معذرت خواهی کردند! تعجب کردم، برای چه از من عذرخواهی می‌کنند؟! گفتند که شما در دنیا مشکل جسمی داشتی و درگیر گرفتاری و سختی بودی، از این بابت از شما عذر می خواهیم. خداوند متعال به همین دلیل، با رحمت خود با شما برخورد کرد... 📚 کتاب نسیمی از ملکوت. تجربه نزدیک به مرگ اثر جدید گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از عباس موزون
قسمت دوم گفتگوی سه قسمتی جدید تلویزیونی با عباس موزون تهیه کننده، محقق و مجری برنامه «زندگی پس از زندگی» از شبکه خبر. خانواده دختر شیرازی (متوفای خودکشی) پیدا شد! گفتگو با شبکه خبر زمان: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از خبر ۱۸ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 🔹مثل فیلم سه بعدی با تمام جزئیات! تازه فهمیدم که «فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره» یعنی چه. هر چی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آن‌ ها جدی نوشته بودند؛ در داخل این کتاب، در کنار هر کدام از کارهای روزانه من، چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره می‌شدیم، مثل‌فیلم به نمایش در می‌آمد. درست مثـل قسمت ویدئو در موبایل هـای جدید، فـیلـم آن مـاجـرا را مشاهده می کردیم. آن هم فیلم سه بعدی با تمام جـزئیات! یعنی در مواجـه بـا دیگران حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم. لذا نمی‌شد هیچ کدام از آن کارها را انکار کرد. غیر از کارها، حتی نیت های ما ثبت شده بود. آن‌ها همه چیز را دقیق نوشته بودند. جای هیچگونه اعتراضی نبود... 📚سه دقیقه در قیامت 📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 آنجا رحمت‌خدا را به‌خوبی حس‌کردم حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است اما از طلبکار خود بی اطلاع است، با دادن رد مظالم برطرف می شود. 🔸اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند. حتی اگر یک بچه از ماطلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد، باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند. 📚سه دقیقه در قیامت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 🔹دعاهایی که آینده‌انسان‌را تغییر می‌دهد! در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می‌ شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد... 📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 🔹دستم خــالــی بود، هـر چـه از اعمالم می‌گفتم آن‌ها رد می‌کردند. ناگهان یکـی از آن‌ ها گـفـت: نـاراحـت نباش تو گوهر گرانبهایی نزد‌ ما داری. یادت هست زمانی کـــه می خواستی از نـجـــف بــه کـربـــــــلا بــروی امـــا کرایــه نداشتی، خار بـه پـاهـایـت رفـت و بـه خــــــدا گـفـتـی چـه طــور با ایــن همـه درس و بـحـــث پـــول کــرایـــــه نـــدارم!؟ 🔹اما ناگهان از گفته خود پشیمان شدی و از ته دل گفتی: (اَلحَمدُ لِله رَبِ العالمین) با تعجب گفتم بله یادم هست. آن مَلَک گفت: این شکری که به جا آوردی همان گوهری است که نزد ما محفوظ است. 📚 کتاب بازگشت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 🔹برخی را دیدم که مقامشان از بقیه اهل بهشت برزخی بالاتر بود! آنها عاشقان امام زمان (عج) بودند. آنها می دانستند اگر امام زمان خود را نشناسند، مرگشـان ماننـد مردمان جاهلیت خواهند بود. آنان در دوران غـیـبـت، روز خــود را بـا ســلام بــر امـام زمـان (عج) آغـاز می کردنـد و همواره در دعاهایشان امام غائب از نظر را یاد می کردند. آنها می‌فهمیدند که هرهفته اعمالشان بـه امام عصر (عج) عرضـه می شود، لذا تلاش می کردند تا گـنـاه در نـامـه عمل شان نباشد. 🔺این‌افراد می‌دانستند اگر آنان امام خود را نمی‌بینند، اما امـام زمان (عج) هر روز آنها را نظاره می کند. البته این را هم متوجه شدم که مهم‌تر از دیدار امام‌عصر(عج) این است کـه عمل به دستورات دین داشته باشیم و شیعه و منتظر واقعی حضرت باشیم. 📚 کتاب با بابا https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
15.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل دوم) 🔸 ۱۱ شهریور ۷۲ مصادف با شهادت امام صادق (علیه السلام)، ظهر شهادت بود که در خانه با برادرم بحث کوچکی بین ما شد و برای دور ماندن از این محیط ناراحت کننده، تصمیم گرفتم به حیاط بروم و ماشین پدرم را بشویم. 🔸دستی به دوچرخه خودم هم زدم و با خودم گفتم با تجهیزات جدیدم برای تمرین بیرون برم و تمرینی داشته باشم که با مخالفت پدر و مادرم مواجه شدم و من که مصمم بودم، با دادن مبلغی به عنوان صدقه که پدرم به من داد از خانه خارج شدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/SLWDR 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
18.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل دوم) 🔸به شدت در قفسه سینه درد داشتم و تنگی نفس، تمام صورتم منفجر شده بود و خیلی دردهای جسمانی متحمل می‌شدم و در تمام آن لحظات، بهوش بودم و واکنش‌های اطرافیان حاضر در محل تصادف را می‌شنیدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/nsmaM 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل دوم) 🔸چیزی که من برداشت کردم این بود که حامد همه اینها را ما به زیباترین نحو به تو دادیم، الان می‌خواهیم از تو بگیریم... حسم این بود که خداوند همه عظمت و زیباییش را به رخ من می‌کشد و می‌گوید تو‌ هیچی نیستی... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/FuvBl 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
14.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل دوم) 🔸همزمان هزاران واقعه اتفاق می‌افتاد، هم آن نور بود، هم جسمم بود، گذشته خودم بود و اعمال خودم و هم پدر و مادرم 🔸من خیلی به جسمم نگاه می‌کردم و سعی می‌کردم وارد جسمم شوم، اما موفق نبودم. در همین حین انگار فضای تصادف را از خاطرم بُردند و دیدم از دور هیبت نورانی که به شدت جذاب، باوقار و فوق العاده زیبا بود، به جسم من نزدیک می‌شد، ابتدا از او می‌ترسیدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/qgzHh 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links