eitaa logo
دولت انقلابی جوان 😊✋
185 دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
45.3هزار ویدیو
292 فایل
🔴 لینک ورود به گروه دولت انقلابی جوان @com/joinchat/33947842Ccf4b9fc148
مشاهده در ایتا
دانلود
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل دوم) 🔸جایی دیگر که آن هیبت نورانی مرا بُرد؛ در بلوار امام سجاد (علیه السلام) قبل از تصادف پشت چراغ قرمز کودکی را خندانم که پدر و مادر آن کودک هم از حرکات من خنده‌شان گرفت و رفتند، آن دنیا نشانم دادند و بازش کردند که... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/17OGm 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃     🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
هدایت شده از عباس موزون
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸در محل کار روی داربست کار می‌کردیم که من از پشت داربست افتادم... ساعت ۱۰ صبح من را به اتاق عمل بردند و ساعت ۴:۳۰ بیرون آمدم، فقط درد شدید داشتم، به قدری درد داشتم که فقط آه و ناله می‌کردم، ولی فقط خوشحال بودم که از آنچه دیده بودم خلاص شده بودم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/zRtmj 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸تازه فهمیدم کجا هستم، یک میز را به صورت ال در نظر بگیرید، ۴ نفر نشسته در یک قسمت باشند و یک نفر تنها در قسمت پایین ال نشسته باشد 🔸آن ۴ نفر را ندیدم، حضورشان را احساس کردم، ولی نفر پنجم را دیدم که دارد به سمت من می‌آید... خیلی ترسناک بود، سیمای گرگ داشت، آن گرگ، عمل من بود، آن موجود از کارهای من ساخته شده بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/UG8RP 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸۵ سال به آسمان نگاه نکردم مبادا دوباره آن گرگ را ببینم، چون بالا بود، اصلا نمی‌توانید تجسم کنید، امیدوارم هیچ کس نبیند... فقط تنها چیزی که برایم مهم است، این است که خدا به من فرصت داد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/BLMjg 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
هدایت شده از عباس موزون
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸خواستم از خودم دفاع کنم، آنجا دفاع کردنی نیست، اینجا باید از خودت دفاع کنی، دفاع کردن در این کره خاکی است... امیدوارم کسی دفاع کردن را به آن دنیا نسپارد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/6UbAs 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
هدایت شده از عباس موزون
21.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل سوم؛ به مناسبت وفات حضرت ام البنین «علیها السلام») 🔸شفاعت افسر پلیسی که در عملیاتی ۱۰ گلوله خورده بود و در کما بود توسط حضرت ام البنین «سلام الله علیها» سالروز وفات حضرت ام البنین «سلام الله علیها» 🕯️🥀 تسلیت باد.🕯️🥀 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
هدایت شده از عباس موزون
23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸از بیهوش شدن من اینقدر زمان گذشته بود که وقتی به هوش آمدم، من را که گرفته بودند و پایین انداخته بودند، سرم روی زمین بود و پایم هنوز در ماشین بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/cCLu7 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸دو نفری که مرا بردند یکی مچ پای مرا گرفت و از روی تخت پایین کشید، احساس کردم زیر پایم خالی شد و سرم به زمین خورد، یک آن احساس کردم روحم بالا آمد، آن بالا لبخندی زدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/opFLa 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸از یک جایی حس کردم که باید بروم‌، بالا کشیده شدم، طوری که محله برایم شد مثل کُره، به محض اینکه اتفاق افتاد، انگار وارد اتاق شدم (اتاق بازگویی، اتاق بازجویی) جلوی من یک‌ پرده باز شد از ۴ سالگی را نشانم دادند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/tWlYQ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👼کودک بمانیم 💚هیچ عمل خاصی لازم نیست انجام بدهیم فقط کودک بمانیم! سخنان تاثیرگذار 📌👇🏿 ا @partoye_hagh
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و سوم فصل دوم) 🔸سال ۸۶ سمت نیشابور کار داشتم، ماشین روشن نمی‌شد، مکانیک آوردم، رو به آسمان با زبان خودم به خدا گفتم: من از تو لجبازترم این ماشین را روشن می‌کنم، ضربه‌ای با پا به ماشین زدم استارت زدم ماشین روشن شد... 🔸در راه برگشت فردی را دیدم ایستاده، گفتم من که تنها میرم این بنده خدا رو هم برسانم کمی بالاتر یک نفر دیگر هم سوار کردم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/cpSZM 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links