نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت
یـک بینــوا بــرای خـودش ربـنا گـرفت
هرکـس رسید؛ سـوال کـرد: زائـری؟
از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت
آقا مگر “بَدان” بـه حـریمت نمی رسند؟
پس “حُر” کـه بود کـه جام بلا گرفت؟
بـاشد؛ محـل نـده… نبـرم اربعین حرم
اما بدان؛ کـه قلبم از این ماجرا گرفت
آن قدر گریه میکنم کـه بگویند عاقبت
نوکر ز اشـکِ خـود سفرِ کربلا گرفت
اما ز راهِ دور؛ درود حضـرت حسین
بارانِ اشک، از این روضه ها گرفت
#حسین_آقا
- و تو گاهی به وسعت تمام تاریخ ،
بغضهای بیدلیل داری برای گریستن ؛
آنقدر که برایشان چشم کم میآوری ! : )
❌ایشون هم یکی از #حجاب_استایلهایی هستن که به اسم دین مبین اسلام، تلاش میکنن #حجاب_اختیاری و زندگی مسالمت آمیز با هنجارشکنان رو جا بندازن!
✖️یه نکته عرض کنم و اون اینکه، این قبیل افراد اغلب چادری نیستند و اعتقادی هم به چادر ندارند در خوشبینانهترین حالت، ازین طریق درآمد کسب میکنن و در بدترین حالت، سرباز جنگ نرم دشمن هستند که با ادبیاتی عوام پسند و دوستانه، به جنگ اعتقادات ما آمدهاند.
هدایت شده از زینب :)
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️
🔺️انتقادات تند و روشنگرانه حاج #احمد_پناهیان در خصوص انحرافات #محمد_حسین_پویانفر و برنامهی سخیف مهلا و اراجیف مطرح شده توسط جماعت صورتی ؛
🔹حاج احمد پناهیان خطاب به پویانفر: مداح، خجالت نمی کشی از اربابی که یک عمر بهت آبرو داده؟!
دیدن این چند دقیقه برای همه به ویژه جماعت مذهبی صورتی واجب هست.
✅ کانال #سعیدیسم :
@saeedism
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌وقتی شأن چادر و حجاب رو میارن پایین میشه این ویدیو که با آرایش غلیظ عشوه میاد!
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله
🔸بعضی ها گمان می کنند در دستگاه خدا هم می شود زرنگی کرد؛ خیال می کنند اگر یک نمازی بخوانند و روزه ای بگیرند و محاسن بگذارند و انگشتر عقیق دردست کنند، اهل بهشت هستند و دیگر هرکاری کردند مهم نیست! هرچقدر هم ظلم و ستم وناحقی بجا آورند، مهم نیست!
🔸متاسفانه بعضی از متدینین، اعمال نیک خود را با گناهان از بین می برند! تا از مسجد و هیئت به منزل می آید با همسر وفرزندان بدخلقی می کند و تن آنها را می لرزاند! به مومنین تهمت می زند و غیبت می کند! و…
عزیزان سیئات با حسنات نمی سازد و آن را از بین می برد! باید خیلی مواظب اعمال خود باشیم.
غیبت