بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
پس دلیلی وجود ندارد که اگر فرزندی مرتب و مکرر بدن نیمهعریان خواهر و مادر خود را در خانه دید، برای او عادی سازی شود. حالا اگر دید و تحریک شد، آنها چه خواهند کرد؟ آیا آنان که مکرر در خانه بدن عریان یا نیمه عریان مادر و خواهر خود را میبینند، کمتر دیگران، عکس و فیلم مستهجن می بینند؟ یا اگر دیدند، تحریک نمی شوند؟! بلکه برای آنان نگاه شهوت آلود عادی سازی میشود و نه خود شهوت یا تحریک شهوانی به واسطه نگاه.
پدر و مادر، مأمور و مسئول عادیسازی نگاه فرزندان به اندام جنس مخالف نمی باشند، بلکه پیش و بیش از آن، مأمور و مسئول آموزش اصول اخلاقی، تربیتی، تقوا و حیا میباشند.
آموزش خالقِ علیم و حکیم :اصول علمی در این زمینه و نیز هر عرصه و شئون دیگری از زندگی فردی و اجتماعی انسان، همان است که در آموزه های اسلامی، به ویژه در امور اخلاقی و تربیتی بیان گردیده است.
خداوند علیم و حکیم، که خود خالق انسان و تمامی حالات و احوالات اوست، در قرآن کریم به انسان آموزش میدهد که اولاً باید یک اوقاتی را برای خلوت و راحتی خود در پوشش، ارتباط با همسر وتعیین نمایید.قابل توجه این که خداوند متعال، جهت نظامندی مفید اوقات بعد از رسیدن آنها به سنّ بلوغ نیز باید همین تربیت و رفتار ادامه یابد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بايد كسانى كه مالكشان شدهايد و كسانى از شما كه به حد بلوغ نرسيدهاند براى در آمدن به نزد شما در سه هنگام اجازه خواهند: پيش از نماز بامداد و هنگام نيمروز كه جامه هاى خويش فرو مىنهيد و پس از نماز خفتن اينها سه وقت خلوت شماست. و در غير از اين سه هنگام باكى بر شما و آنان نيست كه اجازه نگيريد، زيرا كه پيرامون يكديگر مىگرديد- و اجازه خواستن مشقت دارد اينچنين خدا آيات را براى شما روشن بيان مىكند، و خدا دانا و با حكمت است.(58)(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ - و چون كودكان شما به حد بلوغ رسيدند پس بايد در تمام اوقات وارد شدن اجازه بخواهند چنان كه كسانى كه قبل از آنها به سن بلوغ رسيده بودند اجازه مى خواستند. اين گونه خداوند آيات احكام خود را براى شما بيان مىكند و خدا دانا و مصلحت دان است.(59)
نکته : قابل توجه و تأمل آن که در آیه بعد میفرماید، اگر چه برای زنانی که به سن کهولت رسیدهاند و دیگر جاذبه جنسی ندارند، اشکالی ندارد تا آن حجاب را کنار بگذارند، اما در عین حال نباید حیا را کنار بگذارند و عرض اندام کنند: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ - و بر زنان از كار افتاده اى كه اميد زناشويى ندارند گناهى نيست كه پوشش خود را كنار نهند، در صورتى كه زينت نمايى نكنند، و عفت ورزيدن براى آنها بهتر است، و خدا شنواى داناست.(60)(سوره نور آیه 58 تا 60 )
دقت :حیا، در فرهنگ غنی انسانسازی اسلام، جایگاه و نقش و اهمیّت بسیاری دارد، تا آنجا که حیا و عفت را از مهم ترین عوامل و سببها و نیز ملزومات ایمان وتقوا واخلاق و تعاملات اجتماعی میشمارد. لذا، رواج بی حیایی و نیز عادی سازی آن، در خانه یا اجتماع، نه تنها علمی نیست، بلکه یک ناهنجاری اخلاقی و رفتاری هدفمند میباشد.
مجدداً تذکر این مهم لازم است که راحت بودن، لباس راحت پوشیدن و با بدن نمایی و آن هم با علم و قصد عادی سازی نگاه جنسی به اندام، بسیار متفاوت است. این که پسری در خانه، مو یا دست یا پای مادرش را ببیند،بسیار متفاوت است با این که مادرش بخواهد با قصد و نیت عادی سازی نگاه به بدن سکس مادر، آنها را به نمایش بگذارد. همین قصد و نیت، خودش مخرب مادر و فرزند است.
به عنوان مثال: همه میدانیم که آغوش مهر و محبت مادر، پدر و فرزند، چقدر زیبا، ارزشمند، سازنده، آرامبخش و مفید است، اما اگر مادر یا پدری بگوید: من پسرم یا دخترم را زیاد به آغوش می کشم تا در آغوش مرد یا زن رفتن برای آنها عادی سازی شود! چه سخن بی منطق و چه آغوش مخربی خواهد بود.(پایان)
24.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم
کدخداپرستان داخلی به هوش به گوش:
!! حسنی مبارک وقتی تو زندان داشت نفسهای آخرشو می کشید گفت نباید به آمریکا اعتماد میکردم !!
معمر قذافی وقتی به دست شور شیان لیبی افتاد گفت بزرگترین اشتباه من اعتماد به آمریکا بود!
!! محمد مرسی وقتی با خیانت به ایران و سوریه در راستای سیاست آمریکا و اسراییل از داعشی ها سلفیها و اخوان المسلمين سوريه حمایت کرد؛ تو زندان گفت که عامل اصلی شکست انقلاب مصر اعتماد به آمریکا بود.!!
صدام وقتی دستگیر شد و بلافاصله برای اعدام آماده میشد گفت که این طناب دار را آمریکایی ها به گردن من انداختند. !!
دیگه از مصدق ملی گرای ایرانی، زین العابدین بن على - تونسی، ياسر عرفات فلسطینی و یک لیست بلند بالای دیگه نگیم براتون!
حالا اما برخی در داخل کشور همچنان امیدوارند که آمریکا و اروپا بیایند و مشکلات آنها را حل کنند.!
حماقت یا خیانت؛ مسئله این است.!
مراقب غربال های آخر الزمان باشیم.
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پاسخی کوبنده به اظهارات "سخنگوی دولت" درباره "قانون حجاب"
‼️ طوری دیکتاتورانه سخن میگوید، انگار که ملکه الیزابت یا فرح پهلوی نطق میکند...
❌ قانونگذاری وظیفه مجلس است و هیچ ربطی به شما ندارد...
🎤 استاد آیت الله وفسی
📆 ۱۴۰۳.۹.۶ - #برسد_به_دست_مسئولین
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
تا معانی کلمات را درست ندانیم، نمی توانیم درباره مفاهیم و مصادیق آنها شناختی پیدا کنیم و یا مطلبی بگوییم. به عنوان مثال در همین پرسش، رَفق که یک کلمه عربی است، با مدارا که یک کلمه عربی دیگر میباشد می باشد و هر کدام نیز معنا و مفهوم خود را دارند، مترادف قرار داده شدهاند!
مدارا، نوعی رعایت کردن جهت مدیریت در شرایط نا مطلوب است، مثل این که کسی بیمار، خسته، عصبانی یا مغموم باشد و شما شرایط و حال او را درک میکنید و با او مدارا مینمایید.
این مدارا، فقط جنبۀ شخصی ندارد، بلکه میتواند اجتماعی، اقتصادی یا حتی سیاسی باشد. به عنوان مثال: مردم خوزستان، با معضل کمبود آب آشامیدنی و کشاورزی مواجه شدهاند؛ خب معضل بزرگ و سختی است. یک عده هم در اعتراض به سوء تدبیرها و حتی کم توجهی و شاید بیتوجهی دولت و مسئولان، به خیابانها آمدند تا شاید صدایشان به گوش مسئولان برسد. حال صرف نظر از رخنه و نفوذ جریان های سیاسی، تحریکات خارجی و ...؛ اصل این است که مردم حق دارند معترض شوند؛ لذا حکومت، دولت، دستگاههای ذیربط و نیز مردم در سایر نقاط کشور، باید مدارا کنند و البته در رفع سریع مشکل بکوشند؛ چنان که سپاه، ارتش، بسیج، بنیاد برکت ... و خود مردم خوزستان و شهرهای دیگر، به کمک شتافتند.
اما رفق، رتق و فتق امور، مشکلات و گرفتاری های میباشد. رفیق که از اسمهای خداوند متعال میباشد و در دعاها او را یا رفیق و یا شفیق می خوانیم، آن دوست و دوستداری است که در رتق وفتق،مشکلات و گشودن گرههای دوستش میکوشد و به اصطلاح از خودش مایه میگذارد.
بنابراین، اگر من دوستی داشته باشم که وقتی برای او دردِدل میکنم، از مشکلات و گرفتاری هایم میگویم، و یا خود آگاه و شاهد است و میبیند، در عین حال که میتواند کمک فکری، مشورتی و یا عملی نماید، فقط گوش می کند، میگوید: عجب! متأسفم، متأثر شدم و هیچ کاری نمیکند را نمی شود رفیق قلمداد نمود.
محدوده رفاقت: رفاقت، دو بُعد دارد که هر دو نیز از یک جنبه نامحدود هستند و از جنبههای دیگر، محدوده دارند.
یکی بُعد قلبی است که ریشه در محبت دارد و وقتی ظهور و بروز پیدا میکند، به آن مودت میگویند؛ چنان که فرمود: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَا – بگو من از شما اجری نمیخواهم بلکه نتیجه و اجر رسالت، مودت اهل بیت من است.(سوره شوری بخشی از آیه 23)(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
یعنی باید ابتدا هر چه بیشتر آنها را بشناسید - سپس باور کنید وایمان بیاورید - سپس دوست داشته باشید - و بالاخره آن که این محبت که کار قلب است را ظاهر کنید مودّت .
در این جنبۀ روحی و معنوی، محبت حد و مرزی ندارد، آدمی بیحد، عاشق کمال بیحد است؛ لذا محبت به خداوند سبحان، اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، و هر آن چه که حق است، محدوده و حد و مرزی ندارد، مگر همان ظرفیت هر کسی. منتهی محبت، دوستی، رفاقت و مدارا، باید در راستای محبت خداوند متعال باشد و برای او باشد تا بیارزد و خریدارش او باشد.
اما، محبت و رفاقت با سایر دوستان، باید حد و مرز داشته باشد و حدّ و مرزش نیز عقلی است. امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام فرمودند: أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا؛ وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا - دوست خود را در حد اعتدال دوست بدار، چراكه ممكن است روزى دشمنت شود وبا دشمنت نيز در حد اعتدال دشمنى كن، زيرا ممكن است روزى دوست تو شود.(نهج البلاغه، حکمت 268)
مبادا دوستی به حدی شود که آدمی دین و دنیا و حیثیت و آبروی خود را فدای دوستی کند؛ و اگر دوستی قهر کرد و یا دشمن شد،آدمی دچار افسردگی و بحران روانی و بدرفتاری شود!
اما جنبۀ دیگر رفاقت، عملی است، یعنی همان ظهور و بروز محبت و دوستی که به آن مودّت میگویند.
بدیهی است که جنبههای عملی، همیشه محدودتر از جنبههای نظری، اعتقادی و قلبی میباشند، چرا که امکانات برای عمل محدود است. فرض کنید که شما هزار گرسنه ببینید و همه را دوست داشته باشید و بخواهید کمک کنید، اما حتی امکان سیر کردن یکی از آنها را نیز نداشته باشید؛ لذا شاید به همدردی و دعا بسنده کنید.
تعیین کننده محدودۀ عملی رفاقت تلاش برای رفع مشکلات دوست نیز همان عقل است. اگر قرار باشد عاطفه یا احساسات تعیین کننده باشند، چه بسا آدمی همه چیز خود را پای رفاقت بدهد و خود به ضرر و زیان بیفتد و یا حتی هیچ کدام از طرفین، بهرهای نبرند. چنان که در موضوع بخشش فرمود:وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا -در انفاق به محتاجان زياده روى مكن نه بخل بورز كه گويى دستت را به گردنت بستهاند و نه آن چنان باز كن كه چيزى براى روز مبادا نزد خود نگذارى آن وقت تهى دست بنشينى و خود را ملامت كنى.(سوره اسراء آیه 29)(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
یعنی باید ابتدا هر چه بیشتر آنها را کافر، ظالم، دشمن و ...: خداوند متعال، در قرآن کریم و در اسلام عزیز، نه تنها به محبت، دوستی، مودت و رفاقت با کافر، مشرک، ظالم، فاسق و فاسد توصیه ننموده، بلکه اصلاً اجازه اش را نداده و به شدت بر حذر داشته و امر به برخورد و مقابله در صورت لزوم داده است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ - ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود غیر افراد مؤمن، انتخاب نکنید! آنها از هر گونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمی کنند.آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. نشانههای دشمنی از دهان و کلام شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است. ما آیات و راههای پیشگیری از شرّ آنها را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه تعقل کنید.(سوره آل عمران آیه 118)
نکته : اما، این اصل عقلی و آموزۀ وحی الهی، نباید بهانهای شود که آدمی به هر کسی زود تهمت کفر و شرک بزند، و یا با هر رفتار نامطلوبی، آنها را ظالم و فاسق بخواند و عکس العمل نشان دهد.
گاهی با کافری چون فرعون نیز باید با زبان نرم - قَوْلًا لَيِّنًا - و البته به حق و حکیمانه سخن گفت؛ اگر پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، هر کافر، مشرک، فاسق و حتی ظالمی را با شدت میراندند که دیگر کسی مسلمان، مؤمن و شیعه نمیشد!
بنابراین، کمالات اخلاقی شخص،مانند:بردباری -حلیم بودن - تحمل و استقامت - صبر - ندید گرفتن - صفح - بخشش و پوشش دادن عفو و مغفرت - گذشت - ایثار - جود، کرم و ...، باید سرجایش باشد و در عمل نیز تقویت گردد، و نباید تحت الشعاع رفتار دیگران باشد و آدمی همیشه منفعل عمل کند! اگر شما تشنه ای ببینید وبتوانید او راسیراب کنید،حتی اگر کافر حربی،مجروح یا اسیر باشد هم باید او را سیراب نمایید.
اما همانطور که بیان شد، ملاک و تعیین کننده محدودها، عقل = خرد است که باید با آن تشخیص دهدکه باچه کسانی،چگونه و تا چه حدی، برخورد دوستانه و رفاقتی، یا دوری، و یا حتی دشمنی داشته باشد.( پایان)