نقل شده است که علامه امینى فرمودند:
شب و روز تاسوعا و عاشورا، براى سلامتى امام زمان صدقه دهید، چون قلبِ حضرت، اندوهناک جَدِّ غریب شان، حضرت سیدالشهداء است😔😔😔
🌋 @doostibakhoda
4_719308955091730742.mp3
3.27M
💠 روضه های ناب
🔶 روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
🔊 استاد مرتضی مخملباف، کارشناس علوم قرآنی
📎 حجم فایل: حدود 3 مگابایت
🕘 حدود 13دقیقه
🌋 @doostibakhoda
🔺 از دلایل سرپیچی از فرمان امام(علیه السلام)
🔅 #امام_حسین_علیه_السلام :
🔸 ... فَمَن أطاعَني كانَ مِنَ المُرشَدينَ، ومَن عَصاني كانَ مِنَ المُهلَكينَ، وكُلُّكُم عاصٍ لِأَمري، غَيرُ مُستَمِعٍ لِقَولي، قَدِ انخَزَلَت عَطِيّاتُكُم مِنَ الحَرامِ، ومُلِئَت بُطونُكُم مِنَ الحَرامِ، فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلوبِكُم.
🔹 ...هر كس مرا فرمان بَرَد از رهيافتگان است و هر كس نافرمانى كند از هلاكشدگان و همه شما از فرمان من سرپيچى مىكنيد و به گفتهام گوش نمىدهيد؛ زيرا عطاياى شما را از حرام پرداختهاند و درونتان، از حرام پُر شده است و از اين رو، خداوند بر دلهايتان مُهر زده است» .
📚 مقتل الحسين للخوارزمي : ج ۲ ص ۶
🌋 @doostibakhoda
🔅 #امام_صادق_علیه_السلام :
🔸 كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً .
🔹 عموي ما ، عبّاس ، داراي بينشي ژرف و ايماني راسخ بود ؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد .
📚 عمدة الطّالب ، ص ۳۵۶
🌋 @doostibakhoda
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
🍃🍂🌼🍃🍂
🍂🌼🍂
🌼
📚 #داستان_آموزنده
👈 حلوا، به قیمت گزاف
خسته و رنجور، به مسجدی رسید. داخل شد. وضویی ساخت و دو رکعت نماز خواند. سپس به گوشه ای رفت تا قدری بیاساید. اما سر و صدای بچه ها، توجه او را به خود جلب کرد. چندین کودک از معلم خود، درس می گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود. بچه ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزی بخورند یا استراحتی بکنند.
دو کودک، در نزدیک شبلی، نشستند و هر یک سفره خود را گشود. یکی از آن دو کودک که لباسی نو و تمیز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهی است، در سفره خود نان و حلوا داشت. کودک دیگر که سر و وضع خوبی نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود. کودک فقیر، نگاهی مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعی، نان و حلوا می خورد.
قدری، مکث کرد؛ ولی بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمی به من هم می دهی تا با این نان خشک، بخورم؟ - نه، نمی دهم. - اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوی من پایین نمی رود! - اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من می شوی؟ - آری، می شوم. - پس تو حالا سگ من هستی؟ - بله، هستم. - پس چرا مثل سگ ها، صدا در نمی آوری؟ پسرک بیچاره، پارس می کرد و حلوا می گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.
شبلی در همه این مدت، می نگریست و می گریست. دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .شبلی گفت: ببینید که طمع چه بر سر مردم می آورد! اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت می کرد و به حلوای دیگری، طمع نمی بست، سگ دیگران نمی شد و خود را چنین خوار نمی کرد!
📗 #قابوس_نامه، ص 261
✍ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر
🌋 @doostibakhoda