eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
55.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ #سفیر 📒 «خاطرات سفیر» ⏪بخش چهل: ریاض، انگار یهو مطلب مهمی برای گفتن یادش اومده باشه، ب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📒 «خاطرات سفیر» ⏪بخش چهل و یک: ریاض گفت: «اگه درباره ی اونا دروغ نوشته بودن چی؟» این هم جواب دیگه ای بود که خدا گذاشت توی دهنم و گفتم: «با کتاب هایی که خودشون نوشتن شروع کنیم. ائمه کتاب هایی دارن که واقعاً بی‌نظیرن. بخونیم، ببینیم نویسنده چه طور آدمی می تونسته باشه. راستی از خلفا کتابی هست؟» ریاض و رشید به هم نگاه کردن. چیزی نگفتن. عمر، که تا اون موقع فقط گوش می داد، خیلی مؤدّب گفت: «من یه حرفی دارم. خیلی دیدم که شیعه ها از امامشون چیزی طلب می‌کنن یا درخواست شفاعت می کنن؛ در حالی که بخشش فقط مخصوص خداست. خدا خودش گفته از من بخواید تا جوابتون رو بدم. اما شیعه ها خیلی وقت ها از ائمه طلب می کنن. این از نظر اسلام اشکال داره.» سعی می کرد مؤدب صحبت کنه.‌ گفتم: «این کار به این معنی نیست که این افراد یا مثلاً پیامبر جایگاه خدایی دارن. شما این مسئله رو کامل متوجه نشدید. این کار به نوعی طلب دعاست... شما تا حالا از دوستتون نخواستید که براتون یا برای اطرافیانتون دعا کنه؟» - چرا. - مسئله همینه. چه طور از دوستتون می شه بخواین براتون دعا کنه، اما از رسول خدا نمی شه؟ به نظر شما کدوم به خدا نزدیک تر هستن. اگر قرار باشه خداوند حرف یکی رو قبول کنه، اون کدوم فرد خواهد بود؟ ضمن این که مسئله ی درخواست شفاعت هم اتفاقاً کاملاً اسلامیه. توی قرآن هم اومده که فقط بعد از اذن خدا شفاعت کنندگان شفاعت می کنن. این یعنی واقعاً اون دنیا شفاعت کردن و شفاعت شدن موضوعیت داره. رشید به ساعتش نگاه کرد و دوباره به عربی یه چیزایی گفت. بعد رو به من گفت: «ما خیلی کار داریم. یک روز دیگه حتما برای بحث می آیم این جا.» - مسئله ای نیست. هر وقت خواستید بیاید. فقط بهتره موقع نهار یا شام نباشه. - بابت شامتون ببخشید! مهمون‌های خوابگاه رفتن. البته بعداً فهمیدم که همه با هم رفته بودند توی سالن اجتماعات خوابگاه و صحبت کرده بودن. به خیر گذشت اما خیلی چیزا بود که اگه ازم می پرسیدن نمی دونستم چه جوری باید جواب بدم. این جور وقتا آدم تنش می لرزه. تصمیم گرفتم برای دفعه ی بعد درست و حسابی اطلاعات جمع کنم. خیلی خوب شد جریان اون روز پیش اومد؛ و گرنه هیچ وقت به فکر این کار نمی افتادم. ⏪ ادامـه دارد... ……………………………………… 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 ┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄
مگر لیلی کند درمان غمِ مجنونِ شیدا را . . :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
با یک کمونیست بدعنق هم سلولیش کردند. وقتی آب یا غذا می‌آوردند، هم سلولیش اول می‌خورد تا عبدالله نتواند بخورد. نماز و قرآن خواندنش را هم به تمسخر می‌گرفت. شب جمعه بود. دلش خیلی گرفته بود. شروع کرد به خواندن دعای کمیل. دعا که به جمله: «خدایا اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد؟» رسید، دیگر نتوانست تاب بیاورد. به سجده افتاده با هق هق گریه. سر از سجده که برداشت، دید هم سلولی کمونیست هم به خاک افتاده و زار زار گریه می کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا