eitaa logo
شناخت جبهه دشمن
149 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
161 فایل
دشمن شناسی و شناخت مواضع و نحوه آرایش سیاسی جبهه دشمن لازمه مبارزه با دشمن است
مشاهده در ایتا
دانلود
شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 15:45 سیاست شناسه خبر : 288097 گفت وگوی برجامی- سیاسی ذوالنوری دولت با اعلام ادامه برجام با اروپایی‌ها خلاف قانون عمل کرد/ سعید جلیلی حاضر به امتیازدهی بدون تضمین نشد/ نقش مشایی در برکناری متکی/ کابینه احمدی‌نژاد 3مرتبه از رهبری درخواست مذاکره با آمریکا داشت رئیس‌جمهور چند دقیقه بعد از اعلام نظر ترامپ و موگیرینی گفت که «مزاحم رفت لذا ما برجام را با اروپایی‌ها ادامه می‌دهیم»، این در حالی است که آقای روحانی طبق قانون حق نداشت این کار را انجام دهد، طبق قانون اقدام متقابل و متناسب ادامه برجام با اروپایی‌ها نباید صورت گیرد، رئیس جمهور باید از خروج ایران از برجام خبر می‌داد لذا دولت تخلف قانونی کرده است. گروه سیاسی_رجانیوز: مجتبی ذوالنور نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای با خبرگزاری خانه ملت به بررسی رویداد های اخیر در حاشیه خروج امریکا از برجام پرداخت. به گزارش رجانیوز مجتبی‌ذوالنوری عضو فراکسیون نمایندگان ولایی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در رأس کمیته هسته‌ای بارها از تهیه و اعلام گزارش تایید تعهدات برجامی ایران خبر داده است و حالا پس از خروج آمریکا از برجام نکات تازه ای از مذاکرات هسته ای سعید جلیلی در دولت احمدی نژاد و مذاکرات تیم هسته ای دولت روحانی می گوید. در ادامه بخش هایی از این مصاحبه را می خوانید: لزوم توقف اجرای پروتکل الحاقی بعد از خروج آمریکا از برجام نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: در متن ماده واحده قانون مذکور تاکید شده است؛ «دولت در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی، در صورتی می‌تواند به شکل داوطلبانه برنامه اقدام جامع مشترک(برجام) را اجرا کند که احکام و تکالیف زیر را در فرایند اجرا رعایت نماید» لذا به شکل دلخواه نمی‌تواند برجام را اجرا کند. بر اساس تکالیفی مندرج در بند سوم قانون مذکور؛ «هر گونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو موثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌ها یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را رصد و اقدام متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد». وی ادامه داد: با توجه به بند مذکور آمریکا هم تحریم جدید مانند کاتسا علیه ایران وضع کرد، تحریم‌های لغو شده چون آیسا را هم بازگرداند و از سوی دیگر با خروج از برجام نقض صریح و آشکار را رقم زد. بنابر قانون اقدام متقابل و متناسب دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام، بعد از نقض آشکار دولت مکلف است اقدامات متقابل در راستای احقاق حقوق ملت انجام داده و همکاری داوطلبانه را هم متوقف نماید لذا پروتکل الحاقی با خروج آمریکا از برجام باید متوقف شود. دولت با اعلام ادامه برجام با اروپایی‌ها خلاف قانون عمل کرد ذوالنوری ادامه داد: از سوی دیگر رئیس‌جمهور چند دقیقه بعد از اعلام نظر ترامپ و موگیرینی گفت که «مزاحم رفت لذا ما برجام را با اروپایی‌ها ادامه می‌دهیم»، این در حالی است که آقای روحانی طبق قانون حق نداشت این کار را انجام دهد، طبق قانون اقدام متقابل و متناسب ادامه برجام با اروپایی‌ها نباید صورت گیرد، رئیس جمهور باید از خروج ایران از برجام خبر می‌داد لذا دولت تخلف قانونی کرده است. جمع‌آوری امضا برای طرح دوفوریتی سوال از رئیس‌جمهور وی یادآور شد: با توجه به اقدام دولت به دنبال جمع‌آوری امضا برای طرح دو فوریتی سوال از رئیس جمهور هستیم، آقای روحانی ضمن حضور در صحن علنی باید برای نمایندگان دلیل تخلف خود را توضیح دهد، چراکه دولت باید از مجلس اجازه می‌گرفت و مسیر برجام را ادامه می‌داد، در قانون مصوب هم تکلیف را پیش از این تعیین کرده بودیم. با همین شرایط که رئیس جمهور خلاف قانون عمل کرده، آمریکا نقض آشکار مرتکب شده و برجام به طور کل از بین رفته است آن را به آتش کشیدیم. ذوالنوری با تاکید بر اینکه پیگیر سوال از رئیس جمهور برای ادامه برجام با اروپایی ها هستیم، گفت: سوال از رئیس جمهور در راستای این است که دولت را متخلف می‌دانیم و ادامه با اروپایی‌ها بر اساس ماده 3 قانون اقدام متقالب و متناسب دولت جمهوری اسلامی در اجرای برجام خلاف است و سیر آن باید از مجلس می‌گذشت، زیرا تبعات منفی خلاف دولت بر نظام و مردم تاثر می‌گذارد بنابراین در چارچوب قانون از دولت دلیل انجام خلاف صورت گرفته را خواهیم پرسید. اخذ تضمین عملی نشان از تایید مذاکره با اروپایی‌ها از سوی رهبری نیست تاکید رهبر انقلاب بر اخذ تضمین عملی نشان از تایید مذاکره با اروپایی‌ها از سوی رهبری نیست. ایشان یادآور شدند که اروپایی‌ها همانند آمریکا قابل اعتماد نیست اما با توجه به اینکه دولت اذعان داشته بدون طی مراحل قانونی مذاکره با اروپایی‌ها را آغاز کند، بر اخذ تضامین عملی تاکید کردند.
ذوالنوری در پاسخ به این سوال که آیا دولت پیش از اتخاذ تصمیم ادامه برجام با اروپایی‌ها از مقام معظم رهبری اذن گرفته بودند، گفت: اطلاعی از این موضوع ندارم. روایت سوءاستفاده جک استراو از طرح دو فوریتی اجرای پروتکل الحاقی مجلس ششم رئیس کمیته هسته‌ای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در ادامه، گفت: برخی می‌گویند آتش زدن برجام در مجلس برای از بین بردن تلاش دیپلماتیک دولت و تسویه حساب سیاسی با دولت بود، حال آنکه این نظریه را غلط می‌دانم، زمانی که آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و در رأس مذاکرات هسته‌ای بود و با کشورهای اروپایی و کسانی مانند جک استراو چانه زنی می‌کردیم، مجلس اصلاحات طرح دو فوریتی برای اجرای پروتکل الحاقی در صحن ارایه کرد. آقای روحانی اذعان دارد زمانی که برای اخذ امتیاز چانه زنی می کردیم و بر عدم اجرای پروتکل الحاقی از سوی مردم تاکید داشتیم، سه وزیر اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) به ما خندیدند و گفتند مردم یعنی مجلس، و مجلس شما طرح دو فوریتی برای الزام دولت به اجرای پروتکل الحاقی را در دستور کار دارد. ذوالنوری ادامه داد: مجلس اصلاحات کار دستگاه دیپلماسی را خالی و قدرت چانه زنی را کاهش داد، با این اقدام می‌توان نتیجه گرفت که آتش زدن پرچم آمریکا و برجام در مجلس پشتوانه دولت در جریان مذاکرات با اروپایی‌ها خواهد بود، دولت برای اخذ تضمین عملی می‌تواند یادآور شود که از دید مردم ما (مجلس) برجام مُرده است لذا برای نگاه داشت می‌تواند تضمین عملی و امتیاز بگیرند. با این تفسیر نباید نگاه منفی به موضوع داشت زیرا اقدامی در راستای منافع ملی در مجلس انجام گرفت. دولت اجازه مصلحت‌اندیشی بدون اذن قانونی نداشت رئیس کمیته هسته‌ای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که آیا دولت بنا بر مصلحت مردم و کشور تصمیم به مذاکره با اروپایی‌ها گرفت، تصریح کرد: در قانون به دولت اجازه مصلحت اندیشی نداده‌ایم، دولت به عنوان قوه مجریه ملزم به اجرای قانون است لذا برای اذن مجدد به موجب مصلحت و منافع ملی باید از مجلس اجازه می‌گرفت، نمایندگان نیز تمام قد مدافع راهکارهای تامین منافع و مصالح عمومی هستند، هرچند اصلاح طلب و اصولگرا در مجلس اختلاف نظر دارند اما به ندرت و خیلی کم افرادی پیدا می‌شوند که در تشخیص مصالح و منافع تفاوت نظر داشته باشند. خروج آمریکا از برجام و مذاکره با اروپایی‌ها سناریوی از پیش تعیین شده است وی در توضیح اقدام طرف‌های برجامی ایران، گفت: طرف اروپایی اصرار بر ادامه برجام تا زمانی مشخص دارد، زیرا طرف‌های اروپایی و آمریکا در ارتباط با برجام تقسیم کار کردند، آمریکا با خروج از برجام خواست تا علاوه بر اینکه به تعهدات خود عمل نکند، بتواند فشار بیشتر به ایران وارد کند. زیرا اگر در برجام می‌ماند ما می‌توانستیم نسبت به نقض عهدها شکوه و شکایت کنیم. با همه این مسائل برجام برای ما بد بود زیرا نه تنها تضمین نگرفتیم بلکه امتیازات بسیاری به طرف‌های مقابل دادیم. وی تصریح کرد: اقدام ما در جریان مذاکرات با 5+1 همانند این مثل است که ما خانه کلنگی داشتیم و با سازنده قرارداد بستیم، حال خانه تخریب و ما آواره شدیم، گودبرداری هم شده اما هیچ چک و سند و ضرر و زیانی در قرارداد وارد نشده که بتوان یقه سازنده را بعد از سه سال گرفت. برجام بد نوشته شد/ آمریکا در نیت و اجرا بد عمل کرد ذوالنوری ادامه داد: به موجب برجام در آب سنگین هیچ مشکلی وجود ندارد زیرا به روند کار لطمه وارد نشده و توان ما هم کاهش پیدا نکرده است، اما عدم برابری قدرت موجب خسارت به جمهوری اسلامی شد زیرا آنها می‌توانند سفره تحریم را یک ماهه پهن کنند چون ابزار در دست آنها است لذا به دلیل عدم اخذ تضمین اجرای برجام بد است. حال با خروج آمریکا از برجام دیگر دستمان کوتاه تر هم شده است. در صورتی که از اروپایی‌ها هم تضمین عملی گرفته نشود نیز همین تجربه تلخ تکرار خواهد شد. وی در ادامه مفاد قطعنامه 2231 را یادآور شد و افزود: فعالیت‌های موشکی جمهوری اسلامی نقض قطعنامه 2231 نیست، روس‌ها و چینی‌ها نیز عدم ارتباط و عدم نقض را بارها مطرح کرده بودند، اروپایی‌ها نیز بر این موضوع اصرار دارند، آمریکایی‌ها به تنهایی این موضوعات اشتباه را دامن می‌زدند که از اهمیت برخوردار نیست، البته تمرکز تایید و پایبندی ایران به تعهدات هم آژانس بین‌المللی اتمی است که بسیار قابل تامل است. معاون بازرسی آژانس نیز در نشانه اعتراض به اقدام آمریکا از سمت خود استعفا داد.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: برجام بد نوشته شد زیرا تضمین برای آن گرفته نشد، مذاکره کننده‌ها می‌توانستند تضامینی چون تعیین جریمه برای خروج یک طرفه یا آزادیهایی برای ایران در صورت نقض طرف‌های دیگر بگیرند، بنابر اصول حقوق بین‌الملل کشورها حُسن نیت در اجرای تعهدات ضروری است اما در مقام تعیین شرط و شروط حُسن نیت معنا ندارد. طرفین باید شروط خود را تعیین کنند واجرا حُسن نیت ضروری است. متاسفانه آمریکا در نیت و اجرا بد عمل کرد. مشکل نرم‌افزاری تحریم‌های بانکی بهانه‌ای بیش نیست/ افزایش ریسک روابط بانکی با ایران به موجب تصمیمات بی‌ثبات آمریکا وی با اشاره به اظهارات آقای ظریف و عراقچی در مدت اخیر، گزارش هفتم برجام و اظهارات آقای روحانی در جلسه غیرعلنی سران قوا، گفت: بنابر این اظهارات مشکل تحریم‌های بانک بزرگ را نرم افزاری اعلام کردند و اذعان دارند که 12 سال تحریم و پیشرفت سیستم بانکی دنیا طی این مدت دلیل عدم برقراری ارتباط ایران با آنها است، حال آنکه چند سوال سریالی در این زمینه از وزیر امور خارجه و آقای عراقچی مطرح کردیم اما به نتیجه نرسیدیم. ذوالنوری ادامه داد: مشکل با همه بانک‌های دنیا یعنی اعلام شکست ما اما با توجه به برخی گشایش‌های بنکی و ال سی موضوع به گونه‌ای دیگر معنا پیدا می‌کند، در واقع ما با برخی از بانک‌های دنیا مشکل داریم. در حقیقت سیستم نرم‌افزاری بانک‌داری اروپا یکپارچه است و قطعا بانک‌های بزرگ قدرتمندتر و تاثیرگذار تر هستند اما ما تنها با برخی بانک‌های کوچک روابطی برقرار کردیم چون آمریکا در اجرا حُسن نیت نداشته است. این نماینده مردم در مجلس دهم افزود: آمریکا تعلیق تحریم‌ها را هر سه ماه یک بار تایید می‌کرد لذا بانک‌ها و دستگاه اقتصادی فرصتی برای تثبیت روابط بانکی با ایران پیدا نمی‌کردند، در واقع آمریکا رغبت را از آنها گرفت و سایه تهدید را بر بالای سر آنها نگاه داشت، از سوی دیگر ریسک روابط بانکی با ایران را افزایش داد زیرا بانک‌های بزرگ به موجب جریمه آمریکا دهه‌ها و صدها میلیون دلار باید پرداخت می‌کردند. رفع تحریم‌ها تنها در حوزه کشتی رانی موجب رفع نود درصد مشکلات تحریمی شد و در قسمت های دیگر ناموفق بود وی برجام را در رفع تحریم‌ها هم به طور کامل موفق ندانست و گفت: رفع تحریم‌ها تنها در حوزه کشتی رانی موجب رفع نود درصد مشکلات تحریمی شد، اما در حوزه دیگر ناتوانی برجام را محسوس است، بنابراین بهتر است با مردم صادق باشیم. دولت باید به مردم اعلام کند که بیش از این نمی‌توان برجام را ادامه داد. این شیوه رفتاری نوعی فریب کاری را به ذهن می‌رساند لذا وضعیت آشفته‌تر می شود. البته اگر خطوط قرمز تعیین شده رهبری در برجام رعایت می‌شد شاهد چنین وضعیتی نبودیم. عدم توافق تیم جلیلی با 5+1 به ضعف تیم دیپلماسی ارتباطی ندارد/ تیم جلیلی حاضر به امتیازدهی بدون تضمین نشد ذوالنوری در ادامه عملکرد تیم مذاکره کننده جلیلی در دولت احمدی‌نژاد را یادآور شد و گفت: اگر تیم جلیلی حاضر به ارایه سخاوتمندانه امتیازات بدون تضمین بود، یقینا توافق حاصل می‌شد. عدم توافق با 5+1 در زمان احمدی نژاد به ضعف تیم دیپلماسی ارتباطی ندارد. اروپایی‌ها در جریان مذاکره با تیم آقای جلیلی بر تعطیلی یک هفته غنی سازی تاکید داشتند تا قدرتشان را اثبات کنند اما آقای جلیلی و تیم مذاکره کننده حاضر به تعطیلی یک هفته غنی سازی هم نشدند. در حقیقت اگر امتیازات گسترده داده می‌شد و محدیدت‌های بسیار را بدون تضامین عملی می پذیرفتیم قطعا توافق حاصل می‌شد. وی در پاسخ به این سوال که در جریان مذاکرات تیم جلیلی اجازه حرف زدن به عراقچی داده نمی‌شد، گفت: این موضوع کذب است، در تیم احمدی نژاد برای مذاکره از قبل نشست‌های متعدد در تیم جلیلی انجام می‌گرفت و تمام نظرات کارشناسی اخذ و بر روی کلمات تصمیم گیری می‌شد تا تیم مذاکره کنند بدانند از چه واژگانی استفاده کنند، در واقع به بار معنای همه کلمات و اظهارات خود توجه جدی داشتند. اما در دولت روحانی میدان باز شد و دیپلمات هر طور صلاح دید تصمیم گیری کرد. ذوالنوری معتقد است: در تیم جلیلی تمرکزها بر روی جمع بندی بود لذا اظهارات و سیستم مذاکرات بر پایه جمع بندی نهایی انجام می‌گرفت. این عدم حساسیت در تیم ظریف به معنای اعتماد بیشتر به این تیم دیپلماسی نیست، در حقیقت دولت گذشته عزمش بر این نبود که مذاکره به هر قیمتی انجام شود. رهبری در انتخاب وزیر امور خارجه نظری ندارند
چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 07:45 سیاست بین الملل شناسه خبر : 274296 به بهانه تحریم‌های جدید ایالات متحده علیه کشورمان؛ آمریکا از ایران چه می‌خواهد؟/ یک روایت شنیدنی از چیزهایی که درباره «سیاست در ایالات متحده» نمی‌دانید آیا آمریکا می‌خواهد ایران را نابود کند؟ یا این فقط یک ادعا از سوی بنیادگرایان افراطی در داخل ایران است؟ پاسخ به این سوال را باید در شناخت نوع نگاه سیاستمداران ایالات متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. آنچه در این سلسله از سخنرانی‌ها می‌شنوید، روایت یک استاد دانشگاه است که 17 سال در خاک آمریکا زندگی کرده و انواع دیدگاه نسبت به ایران را در این کشور منطبق بر سه دسته ارزیابی می‌کند. گروه بین‌الملل - رجانیوز: برخی گمان می‌کردند که «برجام» می‌تواند نقطه شروعی برای همراهی آمریکا با ایران و گذشتن از همه بدبینی‌های تاریخی باشد اما تحریم‌های متعددی که در طی دو سال اجرای برجام علیه کشورمان صورت گرفت، این خیال خام را از میان برد و حالا ایده‌ی حل مشکلات با آمریکا دیگر حتی در میان خوشبین‌ترین فعالان سیاسی هم خریدار ندارد. به گزارش رجانیوز، اما علت ناکامی این مساله چه بود؟ پاسخ به این سوال را باید در ریشه‌های فکری و نوع نگاه واشنگتن به تهران جستجو کرد؛ اینکه چرا آمریکا همواره به دنبال تقابل با جمهوری اسلامی ایران بوده و اساسا تعریف ما از آمریکا کدام است. اندیشکده آمریکایی «مرکز امنیت دریانوردی بین‌المللی» در مقاله‌ای به بررسی چالش‌های جدی پیش روی آمریکا در مقابله با نیروی دریایی ارتش و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس پرداخت و نوشت: اگرچه نیروی دریایی ایران از فناوری‌های بسیار پیشرفته‌ای در این زمینه برخوردار نیست، اما ایران توانایی بسیاری در زمینه جنگ‌های نامتقارن و استفاده از تاکتیک‌های نظامی غیرمتعارف دارد و همین امر نیز تهدیدی جدی برای نیروی دریایی آمریکا محسوب می‌شود. این اندیشکده می‌افزاید: در سال ۲۰۰۲ میلادی رزمایش مشترکی با عنوان «چالش هزاره ۲۰۰۲» توسط نیروهای ارتش آمریکا انجام شد. این رزمایش در آن زمان با هدف ارزیابی آمادگی آمریکا در صورت درگیری با یکی از دشمنان این کشور در منطقه خاورمیانه صورت گرفت. نتایج این رزمایش نظامی برای آمریکا بسیار فاجعه‌آمیز بود به طوری که ۱۶ ناو جنگی آمریکا در این رزمایش نابود و غرق شد و به واسطه نبرد دریایی نامتقارن و غیرمتعارف نیز هزاران تن از نیروهای نظامی ارتش آمریکا کشته و یا زخمی شدند. می‌توان گفت ۱۴ سال بعد باز هم جنگ‌های نامتقارن ایران می‌تواند همان تأثیرات مخرب را بر آمریکا و نیروهای متفقین در منطقه غرب آسیا داشته باشند. آیا آمریکا می‌خواهد ایران را نابود کند؟ یا این فقط یک ادعا از سوی بنیادگرایان افراطی در داخل ایران است؟ پاسخ به این سوال را باید در شناخت نوع نگاه سیاستمداران ایالات متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. آنچه در این سلسله از سخنرانی‌ها می‌شنوید، روایت یک استاد دانشگاه است که 17 سال در خاک آمریکا زندگی کرده و انواع دیدگاه نسبت به ایران را در این کشور منطبق بر سه دسته ارزیابی می‌کند. .:اشکال در بارگذاری پخش کننده:. قسمت اول.mp3 | دانلود فایل تمامی دانشجویان روابط بین‌الملل و علوم سیاسی و همچنین همه ایرانیانی که به دنبال درک رفتارهای کاخ سفید درباره ایران هستند، مخاطب اصلی این برنامه به شمار می‌آیند.
پنجشنبه 17 خرداد 1397 ساعت 00:49 سیاست شناسه خبر : 288203 «موجودات حقیر» کمک کننده به دشمن را بشناسید/ بوقچی‌هایی که سرمایه‌های اجتماعی اسرائیل شدند+ عکس از جمله موارد مورد اشاره رهبر انقلاب مسئله وقوع جنگ در صورت نپذیرفتن برجام معیوب بود که ایشان در این باره خاطرنشان کردند: امروز هم کسانی درصدد این هستند که یک شکل معیوب از برجام را بر کشور تحمیل کنند؛ دولتهای خارجی دنبال این هستند و یک عدّه‌ای در داخل تبلیغ میکنند که اگر این نشود، جنگ خواهد شد؛ نه آقا، این دروغ است، این تبلیغ به نفع دشمن است. گروه سیاسی-رجانیوز: «موجودات بد و حقیر» از جمله صفاتی بود که مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در سالگرد ارتحال امام، به همراهان داخلی دشمنان انقلاب نسبت داد؛ عواملی که وظیفه خود را تبدیل نقاط قوت انقلاب به نقاط چالش آفرین می‌دانند. به گزارش رجانیوز از جمله موارد مورد اشاره رهبر انقلاب مسئله وقوع جنگ در صورت نپذیرفتن برجام معیوب بود که ایشان در این باره خاطرنشان کردند: امروز هم کسانی درصدد این هستند که یک شکل معیوب از برجام را بر کشور تحمیل کنند؛ دولتهای خارجی دنبال این هستند و یک عدّه‌ای در داخل تبلیغ میکنند که اگر این نشود، جنگ خواهد شد؛ نه آقا، این دروغ است، این تبلیغ به نفع دشمن است.
دوشنبه 11 دى 1396 ساعت 09:27 سیاست بین الملل شناسه خبر : 281841 نگاهی تحلیلی به ریشه‌های خارجی اعتراضات اخیر؛ «جنگِ استراتژیست‌ها»/ مقاله‌ی فارن افرز چگونه پروژه‌ی «کاخ سفید - ریاض» در کلید زدن اعتراضات در ایران را «لو» داد؟ آنچه از اطلاعات و اخبار ماه‌های اخیر بر می‌آید، جریان نخست با هدایت محور «ترامپ – بن سلمان» تلاش کرد تا با ایجاد شبکه‌ای از ناراضیانِ مطرح و اسم و رسم‌دار (سلطنت‌طلبان، مجاهدین خلق و غیره)، زمینه را برای یک شورش اجتماعی به منظور خدشه‌دار کردن موفقیت‌های منطقه‌ای تهران در ماه‌ها گذشته فراهم کند. نگاهی به شعارهای تظاهرات اخیر در برخی شهرهای کشور نیز می‌تواند سندی بر اثبات این تحلیل باشد؛ شعارهایی نظیر «رضا شاه روحت شاد» یا «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره» که حتی در شهرهای مذهبی نظیر قم و مشهد سر داده شد. مهدی خانعلی‌زاده: تیتر تندِ روزنامه «نیویورک تایمز» علیه سخنان دونالد ترامپ درباره اعتراضات خیابانی در ایران، واکنش‌های متفاوتی را در داخل کشور به دنبال داشته و تحلیلگران درباره آن نظراتی را بیان کرده‌اند اما به نظر می‌رسد که این «ساکت باش» را نباید صرفا یک واکنش حزبی و سیاسی به رفتارهای رئیس‌جمهور ایالات متحده دانست. در سال‌های اخیر، دو جریان در غرب با دو نگاه متفاوت به مسائل ایران فعالیت می‌کنند؛ دو جریانی که هر چند در اصلِ براندازی جمهوری اسلامی ایران توافق حداکثری دارند اما درباره‌ی چگونگی و مسیر تحقق این نتیجه، دچار اختلافات بنیادین هستند. اگر بخواهیم به صورت آکادمیک بیان کنیم، این دو جریان در برخورد با مساله ایران دارای «هستی‌شناسی» مشترک ولی «معرفت‌شناسی» و «روش‌شناسی» متفاوت هستند. برای شناخت بهتر این دو جریان و البته دستیابی به شاه‌کلیدِ وقایع اخیر در برخی شهرهای ایران، می‌توان از مقاله‌ی «هاله اسفندیاری»، فعال سیاسی ایرانی - آمریکایی در شماره ژانویه نشریه «فارن افرز» کمک گرفت؛ مقاله‌ای که هم به تحلیل ماهیت این دو جریان کمک می‌کند و هم مشخص می‌کند که اعتراضات اخیر چندان هم «ناگهانی» نبوده است. اسفندیاری در مقاله‌ خود به بررسی یک کتاب پرداخته است. «میثاق پارسا»، استاد دانشگاه دارت‌موث آمریکا اخیرا کتابی را تحت عنوان «دموکراسی در ایران» منتشر کرده که در آن روایت‌هایی از مسیر منتهی به دموکراتیک شدن نظام سیاسی در ایران بررسی شده است. پارسا دو کشور را که در تاریخ خود سابقه دموکراتیزه شدن دارند، مثال می زند: کره جنوبی و اندونزی. در کره جنوبی بعد از اعتراض دانشجویی در ۱۹۶۰، ارتش یک دیکتاتوری ایجاد کرد و مدلی از قانون اساسی خلق کرد که به ارتش به عنوان الیت حاکم برتری می داد اما آنها، دموکراسی به عنوان قاعده کلی را نفی و برای حذف اپوزیسیونِ طبقه متوسط تلاشی نمی کردند. در زمان مناسب، نیروهای میانه رو مجتمع شدند و برای اصلاح دموکراتیک دوباره اقدام کردند. علاوه بر این، دیکتاتوری کره جنوبی به بخش خصوصی قدرتمند اجازه داد تا بر اقتصاد مسلط شود و مسیر را برای صنعتی سازی و رونق اقتصادی باز کند. در مقایسه با کره جنوبی، دیکتاتوری اندونزی توسط ژنرال سوهارتو در ۱۹۶۷ بنا شد و ایده دموکراسی را نفی کرد و درها را بر روی سیاست های رقابتی بست. به لطف درآمدهای صنعت نفت و صادرات رو به رشد آن، حاکمیت کنترل عمده اقتصاد کشور را به دست گرفت. این دیکتاتوری، به ارتش نقشی عمده در امور سیاسی و اقتصادی داد. در ۱۹۹۷ وقتی اندونزی در گرداب بحران مالی آسیا گرفتار شد، نتیجه چنده دهه سرکوب و فساد، «انقلاب» بود. در ۱۹۹۸، اعتراض های گسترده و آشوب آغاز شد. بعد از پنج ماه و افزایش هزینه حمایت از ارتش، «سوهارتو» مجبور شد استعفا دهد. پارسا با بررسی این دو الگو، به دنبال طرح و پاسخگویی به این سوال است که دموکراتیزه کردن حکومت‌های استبدادی از راه اصلاحات صورت می‌گیرد یا انقلاب؛ سوالی که در مورد ایران، نویسنده کتاب به این نتیجه می‌رسد که مدل اندونزی بهترین راه‌حل است. او نتیجه می‌گیرد که مسیر دموکراتیزه کردن ایران از راه اصلاحات میسر نیست و اگر این شرایط ادامه پیدا کند، ایرانیان تنها یک گزینه برای دموکراتیک کردن نظام سیاسی خواهند داشت و آن گزینه «انقلاب» است. در واکنش به این نتیجه‌گیری، هاله اسفندیاری در یادداشت خود به بررسی حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و همچنین جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی نظیر یمن، مصر، تونس و غیره می‌پردازد و با تاکید بر بحران سال‌های اخیر سوریه، نتیه‌ می‌گیرد که «مردم ایران می‌دانند که اصلاحات تدریجی از طریق صندوق انتخابات خیلی بهتر از استفاده از گلوله است. مردم انقلابی هنوز به دروازه نرسیده‌اند.»
تحلیل محتوای این مقاله، مدعای نخست ما درباره وجود دو جریان مختلف در میان سیاستمداران آمریکایی درباره جمهوری اسلامی ایران را اثبات می‌کند؛ جریانی که راهِ برخورد با ایران را در ایجاد شورش اجتماعی و برخورد سخت جستجو می‌کند و جریانی که به دنبال تغییر ارزش‌های اجتماعی و برخورد نرم به منظور تبدیل ایران به یک کرنش‌گر در برابر واشنگتن است. آنچه از اطلاعات و اخبار ماه‌های اخیر بر می‌آید، جریان نخست با هدایت محور «ترامپ – بن سلمان» تلاش کرد تا با ایجاد شبکه‌ای از ناراضیانِ مطرح و اسم و رسم‌دار (سلطنت‌طلبان، مجاهدین خلق و غیره)، زمینه را برای یک شورش اجتماعی به منظور خدشه‌دار کردن موفقیت‌های منطقه‌ای تهران در ماه‌های گذشته فراهم کند. نگاهی به شعارهای تظاهرات اخیر در برخی شهرهای کشور نیز می‌تواند سندی بر اثبات این تحلیل باشد؛ شعارهایی نظیر «رضا شاه روحت شاد» یا «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره» که حتی در شهرهای مذهبی نظیر قم و مشهد سر داده شد. از سوی دیگر، جریان دوم که مدت‌هاست با پروژه نفوذ در حال تغییر ارزش‌های اجتماعی و تغییر بافت فرهنگی مردم و مدیریت افکار عمومی ایرانیان است و حامیان سرسختی (حزب دموکرات آمریکا، نایاک، بی‌بی‌سی فارسی و غیره) نیز دارد، هر چند به حمایت از اعتراضات پرداخت و سعی کرد تا ایران را تحت فشار بگذارد اما از «ماهیت» این وقایع چندان رضایت ندارد و آن را اقدامی عجولانه که شرایط را برای ادامه کار این جریان در ایران سخت می‌کند، ارزیابی می‌کند؛ چون بر اساس تحلیل‌ها و مطالعات میدانی خود باور دارد که دامنه‌ی اغتشاشات گسترده نمی‌شود و خطری نظام ایران را تهدید نمی‌کند. نگرانی این جریان را می‌توان در نوع واکنش برخی مقامات سیاسی آمریکایی و اسرائیلی یافت؛ جایی که «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی صراحتا از اعضای کابینه دولت خود درخواست کرده تا از اعلام حمایت از معترضین در ایران خودداری کنند. مقاله‌ی هاله اسفندیاری در «فارن افرز» را باید آوردگاه تقابلِ نظری این دو جریان دانست. اسفندیاری به عنوان پژوهشگر ارشد موسسه «وودرو ویلسون» که سابقه موفقی در فعالیت‌های براندازی نرم دارد، نماینده‌ی جریان دوم است و پارسا به عنوان نماینده‌ی جریان اول حضور دارد. اسفندیاری صراحتا تلاش پارسا برای ارائه‌ی یک الگو و طراحی مسیرِ دموکراتیک شدن ایران را ستایش می‌کند اما نظریه‌پردازیِ سخت او را زیرسوال می‌برد و خواهان ارائه‌ی یک مدلِ نرم می‌شود. می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که اعتراضات اخیر در برخی شهرهای ایران، نوزادِ سناریوهای «کاخ سفید - ریاض» است که البته نارس و با سزارین به دنیا آمده و به همین دلیل نه تنها نوعی به هم زدن برنامه‌های جریان نفوذ محسوب می‌شود، بلکه حتی توانایی به مقصد رساندن اهدافِ جریان نخست را نیز ندارد. ولیعهد سعودی قبلا با اقداماتی نظیر تهاجم به یمن، قطع رابطه با قطر و ربودن نخست وزیر لبنان نشان داده بود که «عجول» است و حالا مشخص شده که «جرد کوشنر»، داماد و مغز متفکر دونالد ترامپ هم نقش موثری در این عجول بودن دارد؛ «هول» بودنی که توئیت‌های پشت سرهم و ذوق‌زده‌ی رئیس‌جمهور ایالات متحده هم آن را تایید می‌کند.
يكشنبه 13 خرداد 1397 ساعت 15:01 سیاست شناسه خبر : 288159 محمد حسین غریبی 4 نکته درباره پالرمو بنابراین در ادبیات بین‌المللی، «دور زدن تحریمهای ظالمانه» علیه ایران، تحت اتهامات «قاچاق» و «پولشویی» شناخته می‌شود و ایران با پذیرش کنوانسیون پالرمو که بخش زیادی از آن درباره قاچاق و پولشویی است، در واقع می‌پذیرد که برای مقابله با دور زدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا بر ضد خود، با کشورهای دیگر همکاری کند. این متن فقط چکیده ای است از تمام آنچه که در حال اتفاق است. ایرادات وارد به پالرمو بسیار است و در اینجا سعی شده تنها نکات حائز اهمیت بیان شود، امیدوارم بتوانم با این سخن نگاشت و جمع بندی از تمام یادداشت های نوشته شده عمق مطلب در حال اتفاق را بیان کنم. پالرمو یک معاهده نیست بلکه خیانت است، خیانتی که اگر اتفاق بیفتد شاید بد تر از برجام برای مردم گران تمام شود چون برجام دست بر روی نقطه قوت گذاشت ولی پالرمو دست بر ضعیف ترین نقطه می گذارد که همان مسائل اقتصادی است. تحت عنوان چهار نکته، پالرمو را جمع بندی می کنم: اولین نکته مربوط می شود به قدرت منطقه ای ایران و کمک به نهضت های آزادی بخش که در مقابل استعمار مبارزه می کنند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از آنان حمایت شده است. در اصل 154 قانون اساسی جمهوری اسلامی اینگونه بیان می شود:« جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه ی مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.» یکی از مشکلات کنوانسیون پالرمو تفاوت خوانش بین ایران و کشور های غربی از معاهده می باشد، طبق بررسی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و تحلیل ماهیت حقوقی کنوانسیون به این نکته می توان اشاره کرد که بین حقوق کیفری فراملی و حقوق کیفری بین المللی تمایز وجود دارد بگونه ای که برای مسائل بین المللی، رژیمی بر مناسبات کشور ها حاکم می شود که محدودیت های جدی و محکمی را علیه حاکمیت دولت ها در این حوزه وضع می کند و این در حالی است که در جرائم فراملی این محدودیت ها یا اساسا ایجاد نمی شود و یا چنانچه محدودیتی هم باشد صرفا در قالب همکاری و با شناسایی اصل حاکمیت به معنای سنتی کلمه واقع خواهد شد. به همین علت در بدو امر کنوانسیون های فراملی محل نگرانی نیستند اما گذرگاه قرارگیری جرائم در حوزه حقوق کیفری بین المللی(به جز 4 جرم جرائم علیه بشریت، نسل‌کشی، جرائم جنگی و تجاوز) حقوق فراملی است که یکی از جرائمی که در حال گذر از گذرگاه است جرم فراملی تروریسم است که یکی از مصادیق و تعاریف تروریسم از نظر کشور های غربی و علی الخصوص این کنوانسیون حزب الله است. مصادیق عینی برای پذیرش این بحث نکته زیر می باشد: در گزارش دسامبر 2014 دفتر مواد مخدر و جرائم سازمان یافته کنوانسیون پالرمو، حزب الله در کنار سایر گروه های تروریستی قرار گرفته که درآمد اصلی خود را از اخاذی بازرگانان، تجار، صاحبان رستوران و مشاغل در قالب «مالیات جنگ» بدست می آورد. در سال 2012 نیز حزب الله در کنار گروه تروریستی بودن به قاچاق مواد مخدر نیز متهم شد و در اکتبر 2013 اف ای تی اف، در گزارشی با عنوان تامین مالی تروریسم در غرب آفریقا منتشر کرده و با استناد به گزارش های آمریکا، حزب الله لبنان را متهم به قاچاق مواد مخدر و پولشویی در غرب آفریقا کرده است و در گزارش دیگری در اکتبر 2015 با عنوان «خطرات در حال ظهور تامین مالی تروریسم» بار دیگر حزب الله لبنان متهم به قاچاق مواد مخدر و پولشویی می شود. این بدین معنی می باشد که تعاریف و مفاهیم لغات بکار رفته در کنوانسیون پالرمو کاملا برخلاف منافع محور مقاومت می باشد و باعث تعهد ضمنی ایران در راستای قطع همکاری با مقاومت و حزب الله است که این مورد جدای از مباحث ارزشی و آرمان های انقلاب کاملا مخالف با نص صریح قانون اساسی می باشد.
ممکن است در جواب این مسئله بیان شود که دولت و مجلس در جهت جلوگیری از این اتفاق یک حق تحفظ 5 بندی پیش بینی کرده اند که در جواب این مسئله باید بیان کنیم که حق تحفظ 5 بندی ایران طبق ماده 19 کنوانسیون 1969 وین هیچ نقش الزام آور حقوقی در پی ندارد، این ماده بیان می دارد:« حق تحفظ یا شرط در یک معاهده بین المللی فقط هنگامی قابل پذیرش است که با موضوع و هدف معاهده سازگار باشد.» این ۵ شرط که با عنوان«حق تحفظ» در مصوبه یاد شده آمده است، همانگونه که دولت و مجلس اعلام کرده‌اند می‌تواند آسیب‌ها و خطراتی را که الحاق به کنوانسیون پالرمو برای کشورمان به دنبال خواهد داشت، برطرف ساخته و بی‌اثر کند اما هیچیک از این شرط‌ها «تاکید می‌شود که هیچیک از آنها» در کنوانسیون پالرمو قابل پذیرش نیست و در نهایت می‌تواند به عنوان یک «اعلامیه تفسیری»!! تلقی شود، که فاقد اثر حقوقی و عملیاتی است. توضیح آنکه اعلامیه تفسیری فقط یک موضع‌گیری سیاسی است که هیچ الزام حقوقی ندارد اما حق تحفظ یک شرط است که به لحاظ حقوقی الزام‌آور و قابل اجرا خواهد بود. موضوع کنوانسیون پالرمو قطع منابع مالی و مراکز پشتیبان گروه‌های تروریستی است. بنابراین وقتی شرط ما آن است که تعریف کنوانسیون درباره تروریسم و مصداق گروه‌های تروریستی را نمی‌پذیریم، این شرط، به زعم آنان با موضوع کنوانسیون مغایرت دارد. دومین نکته ای که باید مدنظر قرار داد جنبه ی نرم افزاری پالرمو می باشد: نرم افزار ساخته شده جهت شفافیت در عملیات های بانکی ساخت کشور آمریکا می باشد و اگر ما بنا را بر این بگذاریم که این نرم افزار فقط حساب های مظنون به پولشویی را مسدود می کند ولی باید ابعاد دیگر این ماجرا را نیز مورد توجه قرار دهیم که آمریکا در هیچ زمانی از خصومت با ایران دست برنداشته و اگر بخواهد می تواند با همین نرم افزار باعث اختلال در عملیات های بانکی کشور شود و وضعیت را به مراتب بحرانی کند، کما اینکه سرویس جاسوسی موساد از طریق ویروس استاکس نت توانست ضرر و زیان هنگفتی به ایران وارد کند. ماجرای بد عهدی آمریکا در قضیه برجام همه را ملتفت کرد که هیچ اعتمادی حتی به امضای وزیر امور خارجه آمریکا نیست و سیاست خارجه شیطان بزرگ فقط در چارچوبی مشخص در جهت اهداف مشخص خود حرکت می کند و در جهت رسیدن به این اهداف از هیچ تلاشی فروگذار نیست حال اگر ما بخواهیم تمام سیستم بانکی کشور را متوجه یک نرم افزار آمریکایی کنیم، این از یک سوراخ چند بار گزیده شدن می باشد. نکته سوم از سوی دیگر، یکی از اقداماتی که آمریکا از آن به عنوان قاچاق و پولشویی یاد می‌کند، دور زدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا توسط ایران است. به عنوان مثال، اخیرا آمریکا به اشخاصی که تحریم‌های ایران را دور زده و تجهیزات دوگانه را وارد کشور می‌کنند، اتهام قاچاق و پولشویی زده و آنها را دستگیر می‌کند. به عنوان مثال، دو نفر از کارمندان سابق شرکت تحریم شده فناموج (رستافن) در خارج از کشور دستگیر شده و در زندان هستند. این شرکت تحریمی در زمینه تجهیزات و قطعات مخابراتی فعالیت دارد و بخش زیادی از فعالیت‌های آن مربوط به حوزه دفاعی است. شرکت مذکور با دور زدن تحریمهای آمریکا و اروپا، قطعات مورد نیاز برای صنایع استراتژیک کشور مانند صنعت موشکی را تامین می‌کند. در خرداد ماه امسال، نگار قدس کنی در استرالیا و علیرضا جلالی در آمریکا به جرم دور زدن تحریم‌ها و با توسل به اتهام «پولشویی، قاچاق و توطئه برای صادرات فناوری آمریکایی به ایران بدون مجوزهای لازم» دستگیر شدند و منتظر محاکمه هستند. دولت آمریکا از استرالیا درخواست کرده است که قدس کنی را به این کشور استرداد کند. همکاری استرالیا با آمریکا برای دستگیری این خانم، بر مبنای معاضدت قضایی صورت گرفته و این معاضدت قضایی یکی از کارویژه‌های اصلی کنوانسیون پالرمو است. بنابراین در ادبیات بین‌المللی، «دور زدن تحریمهای ظالمانه» علیه ایران، تحت اتهامات «قاچاق» و «پولشویی» شناخته می‌شود و ایران با پذیرش کنوانسیون پالرمو که بخش زیادی از آن درباره قاچاق و پولشویی است، در واقع می‌پذیرد که برای مقابله با دور زدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا بر ضد خود، با کشورهای دیگر همکاری کند. به عبارت دیگر، ایران در اقدامی بی‌سابقه، به جامعه بین‌الملل تعهد می‌دهد که روند دور زدن تحریم‌های آمریکا را کاملا متوقف کند. نکته چهارم وزارت امور خارجه، در بیانیه‌ای توضیحاتی پیرامون «لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با جرائم سازمان‌یافته فراملی «موسوم به کنوانسیون پالرمو» که در تاریخ 5 بهمن توسط نمایندگان مجلس، به تصویب رسید، ارائه نمود. در بند 5 این بیانیه آمده بود:
در بسیاری از مواد کنوانسیون، اجرای تعهدات کشورهای عضو به‌ویژه تعهدات اساسی، منوط به تطابق با قوانین و مقررات داخلی و نظام حقوقی کشورهای عضو است. به عنوان مثال، تعهدات مندرج در ماده 6 (جرم انگاری تطهیر عواید حاصله از جرم)، ماده 9 (تدابیر مقابله با فساد)، ماده 10 (مسئولیت اشخاص حقوقی)، ماده 12 (مصادره و توقیف)، ماده 13 (همکاری بین‌المللی به منظور مصادره )، ماده 14 (اموال یا عواید حاصل از جرم)، ماده 19 ( تحقیقات مشترک) منطبق با قوانین اساسی و نظام‌های حقوقی کشورهای عضو اجرا می‌شود. معنای این بند آن است که هرجا که تعهدات ناشی از کنوانسیون مزبور، در تعارض با قوانین و مقررات داخلی باشد، امکان اجرا نخواهد داشت. برداشت قطعی دیگر نیز این است که اجرای این کنوانسیون به گونه‌ای نخواهد بود که در دوراهی تعارض مذکور، قوانین و مقررات داخلی به نفع تعهدات مندرج در کل کنوانسیون تغییر نماید. اما نگاهی به لایحه دیگری که هم اکنون در کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس، در حال بررسی است، تحلیل دیگری را به ذهن متبادر می‌سازد. لایحه موردنظر که لایحه « اصلاح قانون مبارزه با پولشوئی» است و درتاریخ 30 آبان به مجلس ارسال شد، دارای اصلاحات متعددی است که برخی از آنها با مفاد کنوانسیون‌ پالرمو تطابق دقیق دارد. در بند ب ماده 2 اصلاحیه نسبت به قانون فعلی، دو واژه «کتمان» و «جرم منشا» اضافه شده است. دو واژه ای که دقیقا در متن ماده 6، بند الف، قسمت 1، آمده است. بر این اساس، بند مذکور این گونه تغییریافته است: «تبدیل، مبادله یا انتقال عوایدی به منظور پنهان‌کردن یا کتمان منشأ غیرقانونی آن با علم به این که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از ارتکاب جرم بوده یا کمک به مرتکب جرم منشا به نحوی که وی مشمول آثار و تبعات قانونی ارتکاب آن جرم نگردد.» همچنین در ماده 3 نیز، واژه منشا به کلمه جرم، افزوده شده است. واژه ای که در قانون فعلی نبوده ولی در بند «ه» ماده 2 کنوانسیون پالرمو آمده است بر این اساس ماده 3، تطابق عینی با بند «ه» ماده 2 پیدا کرده است. در قانون فعلی، مکان وقوع جرم منشا در داخل و یا خارج از کشور باشد، مشخص نیست اما در بند «ج» ماده 6، کنوانسیون پالرمو، آمده است:«در جزء (ب) فوق، جرائم اصلی، تخلفاتی را در بر میگیرد که هم در داخل و هـم درخـارج قلمـرو کشور عضو مورد نظر اتفاق میافتد. با این حال، جرائمی که خارج از قلمرو کشور عـضو اتفـاق افتاده‌اند، تنها در صورتی جرم اصلی تلقی خواهند شد که طبق قوانین داخلی، کشور عضوی کـه این عمل در آن اتفاق است جرم محسوب شود و همچنین طبق قوانین داخلی کشور عضو اجـراکننده یا اعمال کننده این ماده نیز عمل مجرمانه تلقی گردد.» همین بند تحقیقاً در تبصره 1 ماده 3 اصلاحیه قانون پولشویی تکرار شده است. و در آخر، در تبصره 1 ماده 9 اصلاحیه قانون مبارزه با پولشوئی که موضوع ضبط عواید حاصل از جرم در صورتی که اموال مشهود، تبدیل شده باشد را به ماده 9 فعلی اضافه نموده است، دقیقا در تطبیق با بندهای 3 و 8 ماده 12 کنوانسیون پالرمو است. بنابراین ، موضع وزارت امور خارجه مبنی بر اجرای کنوانسیون پالرمو، ذیل قوانین داخلی، درست به نظر نمی‌رسد و باید اذعان نمود که کشور با پذیرش این کنوانسیون، قوانین داخلی خود را در راستای عمل به این کنوانسیون تغییر می‌دهد. البته این مساله چندان جای تعجب ندارد چرا که تصویب کنوانسیون پالرمو، یکی از خواسته‌های گروه ویژه اقدام مالی در بند 28 برنامه اقدامی بوده است که در تیرماه سال 95، میان ایران و این نهاد منعقد شده بود. بند 28 نیز، مطابق با توصیه ویژه شماره 3، در نظر گرفته شده است. توصیه‌ای که می‌گوید:«کشورها باید بر مبنای کنوانسیون‌های وین و پالرمو، پولشویی را جرم‌انگاری کنند. کشورها باید جرم پولشویی را به همه جرائم شدید تسری دهند با این هدف که دامنه وسیع تری از جرائم منشا را در برگیرد.» با گفته شدن چهار نکته بالا هر کسی، حتی اگر آن شخص معاند نظام باشد دلش به حال ساختار اقتصادی کشور نمی سوزد به حال مردم خواهد سوخت، با روندی که در پیش گرفته شده اتفاقاتی بسیار خطرناک مانند خودتحریمی و تفکیک جامعه به دو قشر تحریم شده و غیر تحریم شده، خواهد افتاد که شاید امروز برایمان ملموس نباشد ولی قطعا برای فردایمان خطر ساز است.
جمعه 18 خرداد 1397 ساعت 20:26 سیاست شناسه خبر : 288215 نماینده رهبر انقلاب در شورای امنیت ملی: تجربه فلسطین ثابت کرد سازش با امریکا یا اعتماد به اروپا سراب است/ 70 سال است ملت فلسطین را با مذاکره سرکار گذاشته اند عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام با اشاره به قطعنامه های 242 و 338 که در آنها اشاره کوچکی به جنایات صهیونیست ها شده، آنها را بی نتیجه خواند و تاکید کرد: اگر به نقشه سرزمین های اشغالی نگاه کنید می بینید بخشهایی از آن در سال 1948 و بخش های دیگری در سال 1967 به اشغال صهیونیست ها در آمده و جالب اینجاست که همزمان رژیم صهیونیستی نمادی از یک نظام «لیبرال دموکراسی» در جهان نیز نامیده می شود! گروه سیاسی-رجانیوز: سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در راهپیمایی روز قدس مردم شیراز حاضر شد و گفت: كساني كه می گویند باید در سياست خارجي واقع بين باشيم، حرف درستي بیان می کنند و اگر بخواهيم در جهان امروز از حقوق، منافع، ارزش ها و آرمان هاي خودمان دفاع كنيم حتما بايد واقعيت هاي امروز جهان را به خوبي بشناسيم. به گزارش رجانیوز جلیلی افزود: 73 سال است كه در قالب برخي از سازمان هاي بين المللي و برخي از كنوانسيون ها، مناسباتي ناعادلانه در جهان شكل گرفته است، مثلا براي چند قدرت معدود برخی امتيازات خاص را قائل شده اند، یا مثلا چند قدرت خاص دارای حق وتو هستند و یا اگر ملت هاي دیگر در مسير پيشرفت بخواهند حرکت کنند به صراحت بيان مي كنند كه این پيشرفت تا وقتي مجاز است كه به منافع چند کشور خاص لطمه وارد نشود. نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: وقتی از تعبیر «برد-برد» استفاده می شود، یعنی برد ملت ها تا جايي ميتواند ادامه داشته باشد که آن قدرتهای استکباری مشخص کنند و به برد آنها لطمه نزند. اين مناسباتي است كه امروز در سال 2018 در جهان به اصطلاح متمدن حاكم است! جلیلی خاطرنشان کرد: این مناسبات تا جایی بر جهان امروز حاکم است که حتي اگر دو كشور مستقل در دنيا بخواهند با هم رابطه بانكي داشته باشند آنها بيان مي كنند كه اين تراكنش اگر به ما لطمه بزند مجاز نیست و آن دو کشور مشمول تحریم خواهند شد! تحريم‌هاي ثانويه آمريكا بر اساس همین منطق ظالمانه بنا شده است. مسئول سابق تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به واقعیات موجود در جهان امروز گفت: كساني كه صحبت از واقع بيني در سياست خارجي مي كنند باید اين واقعيت ها را ببينند. حتی در سند راهبرد امنيت ملي آمريكا به صراحت بيان شده که این کشور بايد در 100 سال آينده هم رهبري جهان را در اختیار داشته باشد و فاصله معني دار آمريكا با ساير كشورها حفظ شود! جلیلی ادامه داد: اتفاقا رژيم صهيونيستي نیز مولود نحس همین مناسبات ظالمانه است و 70 سال پيش در بستر چنین شرایطی این موجود نامشروع ظهور پيدا کرد و مناسبات بین المللی نیز غیر از پشتیبانی از رژیم صهیونیستی کار دیگری نکرده است. وی افزود: بر اساس اشغال، تجاوز و زور، ملت فلسطین از سرزمین خود آواره شدند و در همه ی این 70 سال نیز مناسبت بين المللي به حمایت از رژیم صهیونیستی پرداخته و هیچ کدام از حقوق ملت فلسطين را استيفا نكرده است. عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام با اشاره به قطعنامه های 242 و 338 که در آنها اشاره کوچکی به جنایات صهیونیست ها شده، آنها را بی نتیجه خواند و تاکید کرد: اگر به نقشه سرزمین های اشغالی نگاه کنید می بینید بخشهایی از آن در سال 1948 و بخش های دیگری در سال 1967 به اشغال صهیونیست ها در آمده و جالب اینجاست که همزمان رژیم صهیونیستی نمادی از یک نظام «لیبرال دموکراسی» در جهان نیز نامیده می شود! جلیلی گفت: اگر كساني مانند هيتلر ادعاي زور و نژاد پرستي داشتند امروز همگان مي بينند که قدرتهای استکباری علاوه بر زور، شکل کاملی از تزویر را نیز به کار گرفته اند و همان كساني كه سلاح هسته اي دارند ادعاي مبارزه با سلاح هسته اي هم مي كنند! وی افزود: همان كساني كه بدترين جنايات ضد بشري را انجام مي دهند ادعاي حقوق بشر مي كنند. همان كساني كه ادعای دموکراسی دارند امروز با دیکتاتور ترین سران کشورهای منطقه رقص شمشير مي كنند! اين ها واقعیات و مناسباتي است كه امروز در دنيا وجود دارد و اتفاقا باید واقع بین بود و آنها را خوب دید. نماینده مقام معظم رهبری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به روندهاي طولاني گفتگو و مذاكرات سازشکاران فلسطینی با اشغالگران در 70 سال گذشته گفت: رژيم صهيونيستي علاوه بر اشغال خاک فلسطین، همزمان براي اينكه اراده فلسطینی ها را در دفاع از حقشان سست كند آنها را به میز مذاکره دعوت می کند و به آنها مي گويد بياييد در اين مسير گفتگو تا ببينيم مي شود به شما سهمي داد يا خیر؟
مسئول سابق تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اشاره به سلسله گفتگوهای كمپ ديويد اول، مادريد، اسلو و كمپ ديويد دوم همه آنها را بی حاصل خواند و گفت: 70 سال ملت فلسطين را سركار گذاشتند و حتی اخیرا رژيم آمريكا رسما سفارت خود را به قدس منتقل کرد. جلیلی با الهام بخش بودن انقلاب اسلامی گفت: نگراني امروز قدرت های استکباری جهان این است که انقلاب اسلامي نشان داد مي توان این مناسبات ظالمانه را در هم شكست و اين فقط يك ادعا نبود بلکه اين واقعیت را امام خمینی (ره) در عمل نشان داد. امام فرياد زد پادشاه لخت است و واقعيت استكبار و شکست پذیری آن را براي مردم دنيا نشان داد. وی در ادامه با تاکید بر این که تمام ابزار قدرت های استکباری ترساندن ملت هاست، گفت: ترامپ رییس جمهور امریکا دو سال قبل در بحبوحه انتخابات رياست جمهوري آمريكا كتابي تحت عنوان «امریکای افلیج» منتشر كرد و خودش اذعان داشت كه این کشور يك قدرت مفلوك است، حالا اين کشور افلیج مي خواهد براي ملت ها خط و نشان بكشد؟ نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی گفت: اما سالها قبل امام خمینی (ره) اين ضعف استکبار را به جهان نشان داد و از آن طرف قدرت ملت ها را نشان داد و روز قدس بر همين مبنا شکل گرفت. جلیلی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به همزمانی روز قدس با لیالی قدر گفت: امام خمینی (ره) مي فرمايند احیای روز قدس اين است كه ملت ها بدانند مي توانند مقدرات خودشان را در دستشان بگيرند و اگر بدانيد ملتي با ايمان و اتصال به قدرت لايزال الهي مي تواند قدرتي به دست بياورد، قدرت هاي جهاني دربرابرش پوچ است. وی تاکید کرد: امام (ره) در سال 60 از لبنان و فلسطين مثال زده و می فرمایند «آنها بدانند اگر مي خواهند موفقيت لازم را به دست آورند بايد بدانند كساني كه با مانورهاي سياسي وقت گذراني مي كنند را تنبه نموده و زير بار بازي هاي سياسي كه نتيجه اي جز زيان و ضرر براي ملت هاي مظلوم ندارد نروند.» اين عين جمله امام و نشانگر فهم صحيح آن مرد بزرگ از مناسبات جهاني است. نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به الهام بخش بودن انقلاب اسلامی و روند پیروزی های جبهه مقاومت در سالهای اخیر گفت: به اذعان خود استكبار روند پيروزي هاي رژيم صهونيستي تبديل به شکست های متعدد شده و نمونه های آن پیروزی حزب الله شیعه در جنگ 33 روزه و حماس سنی در جنگ 22 روزه است. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: امروز سازشگر ترين افراد در فلسطين نیز به صراحت بيان مي كنند مسیری که ما رفتيم سرابي بيش نبود، 70 سال مسیری را رفتيم که در نهایت حاصلی نداشت در حالی که سالها قبل امام خمینی (ره) فرموده بود به ويژه ملت هاي فلسطين و لبنان بايد بدانند كه فريب سازش را نخورند. جلیلی افزود: امروز دو تجربه در برابر چشم ملت هاست. ملت لبنان فريب نخورد، مقاومت كرد و ايستاد و امروز همه مي گويند جريان مقاومت در جهان و منطقه يك جريان عزيز و مقتدر است. و اتفاقا امروز اگر در لبنان امنيت وجود دارد نیز این مساله مرهون جريان مقاومت است اما تجربه فلسطین را نیز همه مشاهده می کنند که بعد از 70 سال، جریان سازش نتوانست هیچ دستاوردی برای این کشور به ارمغان بیاورد و تازه رژيم آمريكا رسماً سفارت خود را نیز به قدس منتقل کرد! وی در ادامه با اشاره به تجربه دفاع مقدس نیز گفت: امنیت امروز ایران نیز مرهون مقاومت و ایستادگی مردم ماست و علیرغم 8 سال جنگ تحمیلی، در نهایت یک وجب از خاک کشور به یغما نرفت. جلیلی با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی یک شجره طیبه است که تازه قدرت گرفته و در حال تکثیر شدن است، گفت: این ناشی از لبیک گفتن مردم ایران به دعوت خدا و پیغمبر خدا و پذیرش و عمل به اسلام ناب محمدی (ص) است.