اصلاح طلب های شاخص (مثل عارف و رضا خاتمی و اصغرزاده) روز دانشجوی امسال از خجالت عملکرد دولتی که تَکرارش میکردند به دانشگاهها نرفتند، آنها هم که رفتند (مطهری و مازنی و...) برای صندلیهای خالی حرف زدند!
ملت دوست ندارن حتی قیافه اینا رو ببینن بعد مطهری میگه من حدس میزنم مردم موافق افزایش قیمت بنزین باشن 😒
@Dost_an
🔴لیبرالها اینگونه اند
قبلا که خرش از پُل نگذشته بود میگفت هم چرخ هسته ای بچرخد هم چرخ زندگی مردم! و دیدیم که چه بلایی بر سر زندگی مردم آوردند.
الان که خرش از پل گذشته گفته مردم باید بگن ارزانی میخوان یا گرانی!
یک مدیر #لیبرال هیچ وقت نمیگه درستش میکنم، همیشه دوگانه درست میکنه و هردو را هم از دست میده.
*سیدعلی🇮🇷*
@Dost_an
795.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینین بی احتیاطی یه ماشین تو اتوبان میتونه چه فاجعه ای بار بیاره
@Dost_an
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو ببینید تضمینی حالتون رو خوب میکنه
@Dost_an
هدایت شده از 🇮🇷کانال دوست🇮🇷
بسیار جالب و دراماتیک...😳👇
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم، روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم🍂 دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید... به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر... عفونت از این جا بالاتر نرفته!🍂 لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.🍂پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!! بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.🍂 چقدر آشنا بود... وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم... گندم و جو میفروختم... خیلی سال پیش... قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم، خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم...🍁
@dost_an
دکترمرتضی عبدالوهابی، استاد آناتومی دانشگاه تهران.
هدایت شده از 🇮🇷کانال دوست🇮🇷
#عاشقی
🌷شهید فاطمیون رضا اسماعیلی🌷
عاشقی ڪه سن و سال نمیشناسد
تمام آنچه ڪه دارم و در توانم هست
را میگذارم تا حرم پابرجا بماند.
#ذبیح_الله
💥عکس باز شود😭😭😭
@Dost_an