عاقبت زن گرفتن پدر و مادر برای پسر ! این مرد چینی که تا روز عروسی همسرش را ندیده بود و فقط بخاطر والدینش تن به ازدواج داده بود با دیدن چهره عروس خودکشی میکنه 😐 💥 @Dost_an

❌🎥موضوع عزل رئیس جمهور توسط رهبری ؟ ببینید @Dost_an

محمدرضا ستوده طنزنویس در بخش نظرات کانال خود آورده است که، شوهر فاطمه حسینی نماینده تهران و دختر صفدر حسینی که صرافی دارد، همان فردی است که ۳۸ هزار سکه خریده است! 🆔 @Dost_an

افشاگری های عجیب یکی از دوستان مسیح علینژاد (پولینژاد) شما که دم از حقوق زنان میزنید چرا صیغه صفایی فراهانی (عضو جبهه مشارکت و رییس فدارسیون فوتبال) شدیدتابتونید ازش اطلاعات بگیرید @Dost_an

+ازش میپرسم چرا به روحانی رای دادی؟ _میگه چون میخواستم گزینه رهبر انتخاب نشه، +میگم خب الان مقصر مشکلات کیه؟ _میگه رهبری!! همینقدر ابله،همینقدر احمق @Dost_an

دخترم سیر شدی سفره رو جمع کنم؟ صفدر حسینی "Raminovich' @Dost_an

💉💉💉 مردم خودشان را شل کنند ، واکسن جدید در راه است😂😂😂 ♦️خبر_کوتاه 🔹سخنگوی وزارت بهداشت: فوت پنج نفر به دلیل ابتلا به تب کریمه کنگو در کشور/میزان ❌ زمینه سازی های مجریان بهداشت جهانی برای تزریق واکسنی دیگر به مردم ایران. @Dost_an

🔴تصویر دیده نشده از رهبرمعظم انقلاب در کنار فرزندانشون در دوران نقاهت بعد از ترور @Dost_an

🎥 فیلم شعرخوانی فرهاد موحدی با لهجه قمی - حسنه کارات مارو دیوونه که - خب که که که! 😳 دهن یه ملت و بتونه که - خب که که که! ? @Dost_an

🔺 #شهید_بهشتی می‌گفت "این بنی صدر همه امکانات کشوری دستشه ولی همش میگه اینا نمیزارن من کار کنم" و این سخنان چقدر این روزها آشناست....! @Dost_an

🔸 شهـدا چہ مے‌گویند؟ آنها می‌گوینـــد ما در #زمانه‌ے خود مَـردانہ رفتیــم، حالا #نوبت شماست..!! مبـادا با #حرفتـان یا #قدمتـان ڪارے ڪنید کہ #زحمت ما هـدر برود ...🌷 ✅ @Dost_an

🔸روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . 🔹حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. 🔸به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! 🔹همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. 🔸حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! 🔹یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد! 🔺"نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ" : "بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ ی مهــــربانم !" این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه. خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست و به خواسته ات ایمان داشته باش❣️🌸 🆔 @Dost_an