دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۴۲ #نویسنده مریم.ر _زهرا حالا چیکارکنم؟😢 _هیچی با مامان
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۴۳
#نویسنده مریم.ر
همه لباسهامو ریختم روی تختم👠👢👒👗👡 هرکدومو یبار پوشیدم و جلو آینه نگاه کردم😌 یه لباس سرسنگین انتخاب کردم تا فردا لحظه شماری میکردم . صبح جمعه شد خدایا شکرت که دارم به آرزوم میرسم😘❤️ بعدازظهرشد من برم آماده بشم رفتم جلو آینه همه لوازم آرایشمو آماده گذاشتم روی میزم💄👄💅 یکم کرم میزنم یکمم ریمل یه رژلب خیلی ملیح انتخاب میکنم و یکمشو میزنم دیگه بنظرم کافیه😊 شاید خانواده آقای منتظری نپسندن🤔 هرچی باشه اونا خیلی مذهبی هستند لباسمو پوشیدم هنوز نیم ساعت به اومدنشون مونده🙄
_مامان من چایی نمیارما دستم میلرزه هول میشم میریزم😐☕️
_باشه خودم میارم☺️
_مامان ببین خوبم من🙃
_ماه شدی😍
زنگمون به صدا دراومد ای وای اومدن😯
دوباره میرم جلوی آینه موهامو کامل میزارم داخل روسریم چندتا نفس عمیق میکشم صدای آسانسور اومد خدایا بر امید تو❤️
اول پدرشون اومو بعد مادرشون و بعدخواهرشون وبعد هم آقای منتظری با دیدنش چقد خوشحال شدم😊 مامانم میره چایی بیاره مادر و خواهر آقای منتظری زیر چشمی بهم نگاه میکنند پدر و براردم هم به اونا نگاه میکنند لحظات خیلی خوب و خوشی داشتیم😊 گفتیم و خندیدیم پدر آقای منتظری از دوران جبه و جنگش یکم گفت و همه اون خاطرات قشنگش☺️من به آقای منتظری یه نگاه کردم و اونم همزمان یه نگاه کوچیک به من کرد😊 اما یچیزی برام جای تعجب شد🤔 و اونم اینکه مادر آقای منتظری نگفتن که من و آقای منتظری بریم صحبت کنیم😢 نکنه خانوادش منو نپسندیدن😥
وقتی که خداحافظی کردیم من رفتم داخل اتاقم که لباسهامو عوض کنم که شنیدم پدرم گفت
_خانوم اگه فردا زنگ زدند بگو جوابمون منفی
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۴۳ #نویسنده مریم.ر همه لباسهامو ریختم روی تختم👠👢👒👗👡 هرکد
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۴۴
#نویسنده مریم.ر
از اتاق اومدم بیرون با تعحب گفتم
_چرا منفی بابا؟؟؟😧
_باباجون مگه ندیدی اینا از این جانمازآبکِشها هستند اونا به ما نمیخورند
_بابات راست میگه دخترم دیدی مادرش و دخترشونم چادری بودند تو که نمیتونی با اینا زندگی کنی
_نه اینجوری نیست😥 اونا خیلی خوبن فقط چون یکم مذهبی هستند میگین نه؟
_تازه به غیراز اینکه خیلی مذهبی بودند میخواستند طبقه بالای خونشونو بدند به پسرشون مادر خوب نیست عروس نزدیک مادرشوهر باشه
_آخه مامان آقای منتظری فعلا قدرت خرید خونه نداره حالا مگه چی میشه طبقه بالا بشینم
_آخه مشکلشون چی بود؟😢
_مردم خوبی بودند اما مادر ما نمیتونیم با اینجور آدما وصلت کنیم
پدرم بلند گفت
_همین که گفتم دیگه حرف نباشه
برادرم گفت
_تو چرا اینقد اصرار داری نظرما عوض بشه؟😡 ما هرچی میگیم بخاطر خوشبختی خودته دیگه بسه
خیلی ناراحت شدم😔 دراتاقمو بستم خدایا خودت همه چیو درست کن😭من دیگه قدرت ندارم من تنهایی نمیتونم خودت به فریادم برس😢
به روایت محمد...
_مادر این دخترخانوم تو دانشگاهتون بود درسته؟
_بله . چطور بود؟😊
_دختر خوشگلی بود خیلیم با ادب بود اما...
_اما چی؟
_ما و اونا باهم همکوف نبودیم
خواهرم گفت
_داداش نکنه ظاهرش دلتو برده😶
_استغفرالله
_مادر مگه تو همیشه یه دختر محجبه و چادری نمیخواسی؟آخه اینا که اونجوری نبودند
_محمد بابا ما اگه با این خانواده وصلت کنیم به مشکل میخوریم
_اینقدر زود قضاوت نکنید اینجوری نیس این خانوم خیلی دخترخوبیه
_داداش من بازم میگم نیلوفر خیلی بهتره . بیخود قرار خواستگاری را بهم زدی بنده خداها ناراحت شدند
_تقصیر شماست که برای خودت بریدی و دوختی مردمو چشم به راه گذاشتی
_هنوزم اگه بخوای زنگ میزنیم میگیم میخوایم بیایم خواستگاری؟داداش نیلوفر همون دختریه که همیشه میخواستیا
_لا اله الا الله من میرم بخوابم شب بخیر
باخودم فکرمیکنم خانواده من که زیاد موافق نیستن حتما خانواده اونا هم موافقت نمیکنند اما من کم نمیارم خدایا اگه من و خانوم کمالی باهم خوشبخت میشیم خودت راه برامون آسون کن بهم قدرت بده
ادامه دارد..
😍| @dosteshahideman
#ادمین_نوشت
سلام عزیزان
بنا به دلایلی راضی به #کپی_مطالب_ڪانال در گروه شهید بیضایے نیستم ولے فوروارد با آیدے ڪانال بدون مانع است.
#کپے از مطالب کانال در #بقیه_کانالها_و_گروهها با ذڪر #صلوات اشڪالے ندارد.
اجرتون با شهدا
التماس دعــــــــا
⚘﷽⚘
#کلام_شهید
#انقلاب ما حق است، به #دشمن امان ندهید؛ #دنیا ما را #محاصره_اقتصادی کرده تا #انقلاب ما را به #زانو درآورد، میخواهد #جنگ را #فرسایشی کند.
#سردار_شهید_علی_بینا
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
⚘﷽⚘
هَرگز
به تـو
دستم نرسَد
ماهِ بلنـدم
انـدوهِ
بزرگی است
زمانی
که نباشی . . .😔
🕊| @dosteshahideman