⚘﷽⚘
بعضے ها را هر چقدر بخوانے♥️
#خستہ نمے شوی!
بعضے ها را هر چقدر گوش دهے
#عادت نمےشوند!😍
بعضے ها هر چہ #تڪرار شوند
باز بڪرند👌 و دست نخورده!
مثل #شهدا...🌷
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار ❤️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
#حدیث_روز
🌷امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
💐 «خوشبختترين مردم ، كسى است كه لذّت گذرا (گناه و کارهای بیهوده) را به خاطر لذّت ماندگار(بندگی و..) ترک كند»
📗غرر الحكم
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ روزانه🌸🍃
28
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
💠برای محمودرضا / چهل و یک
🌷اربعین ۹۲ میخواست برود کربلا. گفتم: ببین برای یکنفر جا دارید؟ گفت: میآیی؟ گفتم: آره. گفت: دو سه روز مهلت بده، جواب میدهم. طول کشید؛ فکر کنم یک هفته بعد بود که زنگ زد و گفت جور نشد. گفت برای خودش هم مشکلی پیش آمده که نمیتواند برود. پرسیدم چرا جور نشد؟ گفت: کربلا رفتن مشکلی نیست؛ هیچ طوری جور نشد، از طریق بچههای عراق میرویم؛ بچهها گفتهاند تو تا مرز شلمچه بیا ما از آنجا میبریمت کربلا ولی الان مشکلی برایم پیش آمده، شاید نتوانستم بروم شاید هم با یک کاروان دیگر رفتم. گفتم: در هر صورت مرا هم در نظر داشته باش. قولش را داد و من تا چند روز مرتب به محمودرضا زنگ زدم اما به هر دلیلی در نهایت نه برای من، نه برای محمودرضا جور نشد که برویم. محمودرضا بیست و هفت روز بعد از اربعین، در روز میلاد پیامبر اعظم (ص) از قاسمیه سوریه به دیدار سالار شهیدان (ع) رفت و من همچنان جا ماندم که ماندم. مجلس ختمش بود که یکی از پای منبر بلند شد آمد توی گوشم گفت: مداح میپرسد محمودرضا کربلا رفته؟ جا خوردم. ماندم چه بگویم. گفتم: نه نرفته بود. وقتی آن شخص رفت، جمله یاد جمله سید شهیدان اهل قلم افتادم که در پایانبندی برنامه «حزب الله» از مجموعه روایت فتح، با آن صدای معطر میگوید: «بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها؛ نه، کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست…»
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_محمد _حسین _منوری
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
❤️یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است❤️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ❤️یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است❤️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahidema
⚘﷽⚘
🇮🇷مسئول تدارکات گردان کمیل ، متولد نی ریز فارس
تاریخ تولد 1340/3/24
تاریخ شهادت 1364/11/22
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
قلم را جوهری از عشق باید باشد تا بتواند گوشهای از سرگذشت نورانی شهیدانی را بنویسد که از سوختن و خاکستر شدن، پروایی نداشتند. از آنانی بگوید که جز سودای عشق در سر آنها نبود. از سلسله آن به خون نشستگان، محمدحسین منوری بود که ۱۳۴۰/۳/۲۴ در خانوادهای مذهبی و مؤمن به اصول مبین اسلام، در شهرستان نیریز پا به عرصه وجود نهاد. خانواده منوری که خود ازلحاظ مبانی اعتقادی و مذهبی و عمل به شعائر اسلامی سرآمد کوچه و محله بودند، او را چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. نام حسین را به این جهت انتخاب کرده بودند تا فرزند آنها در طی راه و رسم زندگی به حسین بن علی (ع) اقتدا کند. محمدحسین، آموزههای ابتدایی زندگی را در دامن مادر و کنار پدر فراگرفت و با شرکت در مسجد، از همان کودکی با رفتار اجتماعی و اخلاق انسانی نیز بهخوبی آشنا شد. هفتساله بود که تحصیلات خود را در دبستان بختگان آغاز کرد و پس از موفقیت، دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی به پایان برد. دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (ره) آغاز کرد و به اتمام رساند. محمدحسین انسانی فهمیده، دلسوز، مقاوم و زحمتکش بود. از زمانی که خود را شناخت ـ زمان تحصیل در دوره راهنمایی ـ با مشکلات زندگی آشنا شد و برای کمک به پدر در تأمین نیازهای زندگی و کاستن بار سنگین امرارمعاش خانواده از دوش وی، اوقات فراغت خود را به کار پرداخت و در فراهم آوردن مخارج تحصیلی خود و سایر اعضای خانواده اقدامی شایسته کرد. همزمان با شروع جنگ تحمیلی، آمادگی خود را برای انجام خدمت نظاموظیفه اعلام کرد و بهعنوان پاسدار وظیفه، مشغول خدمت مقدس سربازی شد. وقتی دوره آموزش نظامی را به پایان برد، داوطلبانه راهی جبهههای حق علیه باطل گردید. در واحد مهندسی رزمی لشکر المهدی (عج) مشغول انجام وظیفه شد. فرمانده گردان کمیل، شهید علیاصغر سرافراز، با شناختی که از وی داشت، به دنبال وی رفت و مقدمات انتقال او را به جمع کفر ستیزان همیشه پیروز گردان کمیل فراهم نمود. محمدحسین مسئولیت تدارکات گردان را به عهده گرفت و با همفکری و همکاری فرمانده لایق خود ـ شهید سرافرازـ وضع تدارکات گردان را سر و سامان داد. بهطوریکه این حرکت او زبانزد کلیه برادران رزمندهای است که در گردان کمیل خدمت کردهاند. پس از تمام شدن خدمت سربازی، بلافاصله راهی جبهه شد و در کنار کمیلیان، با همان مسئولیت قبلی مشغول انجام وظیفه گردید. آنگاهکه فرمانده و دوست مهربان خود را در خون تپیده دید، تاب ماندن را از دست داد و در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ یک روز بعد از شهادت ایشان، در منطقه عملیاتی والفجر ۸ به خیل شهیدان انقلاب اسلامی پیوست. پیکر مطهرش را پس از تشییع در گلزار شهدای شهرستان نیریز به خاک سپردند.
روحش شاد
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، شهوت، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...
در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
کسی پرسید : این عتیقه چیست ؟
شیطان گفت : این نا امیدی است...
شخص گفت : چرا اینقدر گران است؟
شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
شخص گفت : چرا اینگونه است؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
این وسیله را برای تمام انسانها بکار
برده ام، برای همین اینقدر کهنه است
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
#تلنگر...
نشستن و ژست گرفتن
سر مزار رفیق شهیدت
برای لایک جمع کردن...
یعنی نه تنها راهش و
ادامه نمیدی
که زدی تو خاکی..!
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•