eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
940 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ 🌹🕊 ... چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم ڪه چه زیبا می‌رود تا عرش اعلا ... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🌹🕊#شهـادت ... چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم ڪه چه زیبا می‌رود
⚘﷽⚘ حاج علی آقا عبداللهی در تاریخ ۶۹/۷/۱۰ در تهران به دنیا آمد و در سال ۷۶ در دبستان رسالت منطقه ۱۱ ثبت نام و کلاس اول رو سپری نمود و سال ۷۷ به دبستان امید امام منتقل و تا کلاس پنجم دبستان را در آنجا گذراند دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابن سینا منطقه ۱۱ سپری نمود کلاس اول دبیرستان را در دبیرستان شهید مفتح گذراند و دوم و سوم دبیرستان را در هنرستان فنی شهدا در منطقه ۱۲ در رشته برق و الکترونیک گذراند. کاردانی رشته الکترونیک خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری سپری نمود. بلافاصله پس از اتمام درس در سال ۱۳۹۰ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن یک دوره یکساله در دانشگاه امام حسین(ع) در سپاه انصار مشغول خدمت شد. در سال ۹۱ ازدواج نمود و در سال ۹۳ صاحب فرزند پسری به نام امیرحسین شد. در تاریخ ۹۴/۹/۲۲ پس از دو سال پیگیری موفق به اعزام به سوریه گردید و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهر ایشان تاکنون بازنگشته است و همانطور که به حضرت زهرا«س» ارادت ویژه ای داشت همانند ایشان بی نشان ماند. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ وصیت نامه شهید علی آقا عبداللهی: بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و صلوات بر محمد و ال محمد و روح پرفتوح امام (ره) و با درود به امام خامنه ای خدمت همسر عزیز و دوست داشتنی خودم سلام عرض می نمایم. می دانم خیلی ناراحتی و از زمانی که با من ازدواج کرده ای جز زحمت چیز دیگری نداشته ام. می دانم قصور زیادی دارم و آنطور که شما برای من بوده ای من برای شما نبوده ام. اگر همیشه با شجاعت و اصرار به انجام هر گونه ماموریتی داشته ام فقط به خاطر همت و بردباری و مسئولیت پذیری شما بوده است از خداوند می خواهم اگر عمری باقی بود، به بنده توفیق جبران زحمات شما را بدهد و اگر خداوند خواست و به این بنده لطف نمود و شهادت را نصیب کرد امیدوارم بنده را حلال بفرمایید همسر عزیزم هدف بنده از این ماموریت لبیک گفتن به شعار نحن عباسک یا زینب می باشد و دیگری خوشحالی خانواده های مسلمان که می دانم خوشحالی خانواده خودم را در پی دارد و نابودی کفار زمان ان شاءالله و در آخر توفیق شهادت؛ خواسته من از شما این است که لحظه ای از ولایت و خط رهبری جدا نشوید زیرا دشمن امروزه همین را می خواهد و تلاش به این دارد به واجبات توجه بیشتری داشته باشید و لحظه ای از وجود خداوند و الطاف او غافل نشوید دوست دارم عشق به ولایت و رهبری و روحیه جهادی را در دل فرزندم زنده نگه داری و اما امیر حسین گلم پسربابا پسر عزیزتر از جانم سلام در ابتدا برای شما دعا می کنم شهید راه اسلام و ولایت باشید. امیرحسین عزیزم اگر چه امروز پدرت در کنارت نیست ولی بدان که پدرت بسیاربسیار تو را دوست دارد و برای نجات کودکان هم سن تو رفته است تا پدر و مادر آنها خشنود باشد و می دانم با شاد کردن دل آنها باعث شادی ابدی تو می شوم. ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمی توانم ابراز کنم ولی بدان تو همه وجود پدرت بوده ای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است ولی من در ظاهر به روی خود نیاوردم تا دیگران ناراحت نشده و مانع رفتن بنده نشوند. من از تو می خواهم تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من می شود. پدر و مادر عزیزم سلام بدون هیچ مقدمه ای از شما بابت تمام کارهایی که کرده اید به خصوص آخرین کار که اجازه رفتن بنده می باشد تشکر می کنم و دست و پاهای شما دو بزرگوار را می بوسم. می دانم چون خودم یک پدرم نبود فرزند در کنار شما کمی مشقت آور می باشد و من هم از ابتدا برای شما جز زحمت و سختی چیز دیگری نداشتم و از خداوند می خواهم که به شما دو عزیز صبر بدهد. پدر و مادر عزیرم همین الان که دارم برای شما می نویسم نمی دانم چه بگویم واقعا من شرمنده شما هستم زبانم قاصر است. هیچ وقت نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم ولی اگر توفیق شهادت نصیب بنده گردید برای شما دعا می کنم و می دانم ک یک افتخار برای شما و خودم می باشد. از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم مراقب همسر و فرزندم باشید و بنده را حلال کنید و برای بنده دعا بفرمایید. امیدوارم حال شما عزیزان خوب باشد می دانم شما سه خواهر گلم را خیلی اذیت کرده ام امیدوارم بنده را حلال بفرمایید و برای بنده دعا بفرمایید ... دعا می کنم عاقبت بخیر شوید و در کارهایتان پیروز و سربلند باشید. و السلام علی  آقاعبداللهی •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ وصیت نامه شهید علی آقا عبداللهی: بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و صلوات بر محمد و ال محمد و روح پرفتوح امام (ره) و با درود به امام خامنه ای خدمت همسر عزیز و دوست داشتنی خودم سلام عرض می نمایم. می دانم خیلی ناراحتی و از زمانی که با من ازدواج کرده ای جز زحمت چیز دیگری نداشته ام. می دانم قصور زیادی دارم و آنطور که شما برای من بوده ای من برای شما نبوده ام. اگر همیشه با شجاعت و اصرار به انجام هر گونه ماموریتی داشته ام فقط به خاطر همت و بردباری و مسئولیت پذیری شما بوده است از خداوند می خواهم اگر عمری باقی بود، به بنده توفیق جبران زحمات شما را بدهد و اگر خداوند خواست و به این بنده لطف نمود و شهادت را نصیب کرد امیدوارم بنده را حلال بفرمایید همسر عزیزم هدف بنده از این ماموریت لبیک گفتن به شعار نحن عباسک یا زینب می باشد و دیگری خوشحالی خانواده های مسلمان که می دانم خوشحالی خانواده خودم را در پی دارد و نابودی کفار زمان ان شاءالله و در آخر توفیق شهادت؛ خواسته من از شما این است که لحظه ای از ولایت و خط رهبری جدا نشوید زیرا دشمن امروزه همین را می خواهد و تلاش به این دارد به واجبات توجه بیشتری داشته باشید و لحظه ای از وجود خداوند و الطاف او غافل نشوید دوست دارم عشق به ولایت و رهبری و روحیه جهادی را در دل فرزندم زنده نگه داری و اما امیر حسین گلم پسربابا پسر عزیزتر از جانم سلام در ابتدا برای شما دعا می کنم شهید راه اسلام و ولایت باشید. امیرحسین عزیزم اگر چه امروز پدرت در کنارت نیست ولی بدان که پدرت بسیاربسیار تو را دوست دارد و برای نجات کودکان هم سن تو رفته است تا پدر و مادر آنها خشنود باشد و می دانم با شاد کردن دل آنها باعث شادی ابدی تو می شوم. ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمی توانم ابراز کنم ولی بدان تو همه وجود پدرت بوده ای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است ولی من در ظاهر به روی خود نیاوردم تا دیگران ناراحت نشده و مانع رفتن بنده نشوند. من از تو می خواهم تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من می شود. پدر و مادر عزیزم سلام بدون هیچ مقدمه ای از شما بابت تمام کارهایی که کرده اید به خصوص آخرین کار که اجازه رفتن بنده می باشد تشکر می کنم و دست و پاهای شما دو بزرگوار را می بوسم. می دانم چون خودم یک پدرم نبود فرزند در کنار شما کمی مشقت آور می باشد و من هم از ابتدا برای شما جز زحمت و سختی چیز دیگری نداشتم و از خداوند می خواهم که به شما دو عزیز صبر بدهد. پدر و مادر عزیرم همین الان که دارم برای شما می نویسم نمی دانم چه بگویم واقعا من شرمنده شما هستم زبانم قاصر است. هیچ وقت نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم ولی اگر توفیق شهادت نصیب بنده گردید برای شما دعا می کنم و می دانم ک یک افتخار برای شما و خودم می باشد. از شما پدر و مادر عزیزم می خواهم مراقب همسر و فرزندم باشید و بنده را حلال کنید و برای بنده دعا بفرمایید. امیدوارم حال شما عزیزان خوب باشد می دانم شما سه خواهر گلم را خیلی اذیت کرده ام امیدوارم بنده را حلال بفرمایید و برای بنده دعا بفرمایید ... دعا می کنم عاقبت بخیر شوید و در کارهایتان پیروز و سربلند باشید. و السلام علی  آقاعبداللهی •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ یاران چه غریبانه رفتن از این خانه شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈سی و پنجم✨ پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و تو حال خودش
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈سی و ششم✨ فکری به سرم زد....😅 باحالت پشیمونی و گریه گفتم: _با اجازه ی پدرومادرم و بزرگترها..😒😢 چند ثانیه مکث کردم،بعد با خنده گفتم: _بله😁🙈 همه زدن زیر خنده....😂😃😄😁 مامان گفت: _خیلی پررویی زهرا.حیا رو خوردی... مامان داشت صحبت میکرد محمد یه پرتقال😁🍊 برداشت. فکرشو خوندم.سریع و محکم پرتاب کرد سمتم.سریع جا خالی دادم.😱😃 پرتقال پاشید رو دیوار.به رد پرتقال بدبخت نگاه کردم. باتعجب و ترس به محمد گفتم: _قصد جون منو کردی؟؟!! این اگه به من میخورد که ضربه مغزی میشدم.😝😁 محمد باخنده گفت: _حقته،بچه پررو،خجالت هم نمیکشی.😁🍊 به بابا نگاه کردم... با لبخند نگاهم میکرد.واقعا خجالت کشیدم.🙈سرمو انداختم پایین و رفتم تو اتاقم.😅🙈 شب خاستگاری شد.. محمد و مریم زودتر اومدن.همه نشسته بودن و من با سینی چایی رفتم تو هال... طبق معمول محمد سینی رو ازم گرفت و خودش پذیرایی کرد.😊👌 تو این فاصله من به مهمان ها نگاه میکردم.👀🙈 حانیه،مادرش،پدرش و امین و عمه ی امین اومده بودن. به حانیه نگاه کردم،درسته که خوشحال بود ولی چند سال پیر تر شده بود.😒 صحبت سر پدر و مادر امین بود و اینکه پیش خاله و شوهرخاله ش بزرگ شده. مامان و بابا و محمد خیلی تعجب کردن. محمد به من نگاهی کرد.من فکر میکردم میدونه.🙈 بعد از صحبت های اولیه قرار شد من با امین صحبت کنم. اواخر دی ماه بود☁️❄️ و نمیشد رفت تو حیاط. به ناچار رفتیم اتاق من. همون اول که وارد شد،اتاق رو بر انداز کرد... 👀 ادامه دارد.. پ.ن: این قسمت اضافه هم برای لایک‌های دیروز😇✨ ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈سی و ششم✨ فکری به سرم زد....😅 باحالت پشیمونی و گریه گفت
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈سی و هفتم✨ اتاق رو بر انداز کرد...👀 اتاق من حدودا چهار متر در چهار متر مربعه.رو به روی در میز تحریر و چند قفسه چوبی کتاب📚 هست. کنار در چسبیده به دیوار تخته.رو به روی تخت یه پنجره ست.زیر پنجره،یه مبل دو نفره هست.قبله ی✨ اتاقم رو به پنجره ست.. روی یه دیوار یه عکس رهبری🇮🇷 مرکز😍 و اطرافش... عکس شهید خرازی،🌷 شهید همت،🌷 شهید احمد کاظمی،🌷 شهید جهان آرا 🌷رو چسبوندم. یه گل مصنوعی🌸 هم کنار میز تحریرم گذاشتم و یه گلدان حسن یوسف🌹 هم جلوی پنجره.فضای اتاقمو خیلی دوست دارم. خوب که اتاق رو بررسی کرد،راهنماییش کردم روی مبل بشینه. خودم هم رو صندلی میز تحریرم نشستم. سرش پایین بود،گفت: _من تجربه خواستگاری رفتن ندارم،اما شنیدم اول خانم ها سوالهاشون رو میپرسن.😊ولی میشه قبل از اینکه شما سوالهاتون رو شروع کنید،من یه سوالی بپرسم؟ -بفرمایید. -چرا عکس این چهار شهید بزرگوار رو به دیوار اتاق تون زدید؟🤔 -این شهدا، نزدیک من هستن...آدم باکسی دوست میشه که بخواد باشه.من عکس شهید همت و جهان آرا رو به دیوار اتاقم زدم چون حتی از عکس شون هم معلومه چقدر و هستن،اونقدر که مشخصه حتی به عکس شون هم بشیم.منم میخوام اینطور باشم.☝️ -چرا این عکس شهید خرازی رو زدید؟ - همیشگی شهید خرازی معروف بوده و هست.این عکس برای وقتیه که خبر شهادت سه تا از دوستانش رو بهش گفتن..معلومه که چقدر ..شاید ناراحته چون از دوستانش جامونده.. شهید کاظمی هم از دوستانش دیرتر شهید شد.ولی معنیش این نیست که این بزرگواران اون موقع شهادت نبودن..زنده موندن چون زنده بودنشون بود.چون هنوز کارهایی بود که باید انجام میدادن..حتی زنده بودنشون هم کمتر از شهادت ..میشه نفس کشیدن هم ثواب شهادت داشته باشه. -که اینطور..بسیارخب شما سوالهاتون رو بفرمایید.😊 -شما چرا میخواید ازدواج کنید؟ یه کم مکث کرد.بعد گفت: _الان شما دلیل فلسفی میخواین یا مثلا... -من دلیل شما رو میخوام بدونم،اگه فلسفیه،همون رو بگید،اگه غیر فلسفی هم بفرمایید. -دلیل هرکسی برای ازدواج به طرز فکرش و بستگی داره...طرز فکر و سبک زندگی من خداست.من میخوام ازدواج کنم چون میخوام باشم برای خدا.من میخوام کسی رو تو زندگیم داشته باشم که بهم بگه نقطه ضعف های کردنم،چیه. -چرا من؟🤔 -چون میدونم براتون مهمه که بنده ی خوبی باشین.اینکه برای شما هم این مسأله مهم باشه باعث میشه به منم بیشتر کمک کنید تا کسیکه اصلا اینطوری فکرنمیکنه.👌 -اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟😟🤔 ادامه دارد... ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۳ آذر ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 23 November 2020 قمری: الإثنين، 7 ربيع ثاني 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•