eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
956 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ ماندیم و شما بال گشودید از این شهر رفتیـد بہ جایےکہ ببینیـد خدا را .. شهید محمد جنتی صبـحتون شهـدایـی ک🌺🌺🌺 @dosteshahideman
⚘﷽⚘ وجہ مشترڪ تمام این آدمہا تنھـــا یڪ چیز استــــ ... عشـــــــق !!! روے سربنـدشان را بخوان، عاشقـــان ڪربلا ... @dosteshahideman🌸🌸🌸
⚘﷽⚘ بر بال سخن 🔰هرخانمـی که چادر به سرکند و عفت ورزد، وهر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند 🔰اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه السلام خواهم کرد و او را دعا می کنم... شهید حسین محرابی ❤️ سال روز ولادت @dosteshahideman🌺🌺🌺
⚘﷽⚘ اگر می ‌خواست روی چیزی تاڪید ڪند ... آخر حرفش همیشه میگفت "به شدت" این‌ را در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود : « امام را تنها نگذارید ... به شدت » این تکیه ڪلامش بود ... 🔹ولادت : ۱ مهر 1337 🔹شهادت : ۱۸ فروردین 1363 شهید ولی الله چراغچی 🌸 قائم مقام لشکر 5 نصر خراسان @dosteshahideman🌹🌹🌹
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘ اینها را حفظ کرده اند/به این نامها نیاز داریم هشدار منتشرنشده رهبر انقلاب در مورد تلاش برای از بین بردن نام انتشار در پی حذف نام از معابر تهران توسط یه مشت منافق، اونم به اسم راحت پیدا کردن مسیر ها در خیابانها!! 🌷| @dosteshahideman
12.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘ 💌وصف حال شهید مدافع حرم بابک نوری هریس ، |··از زبان پدر گرامی ایشان··| [°🌸آسمانی ها ... به شهادت نمی رسند°°) این ، خاکی ها هستند ... که لایق اند ...🌸°] 📎پیشنهاد دانلودحتما... 🕊| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ چَشم ها خیس بودند.. روضہ خوان مےگفٺ: بگو حسین... وَ من گفٺم "حُسین..." "حسینِ من..." حسینی ڪہ عمیقا برای من اسٺ.. بہ فڪر من اسٺ... مَن همیشہ مےخواسٺم مادرم مطلق براےِ من باشد.. یا مثلا دوسٺم فقط مالِ من باشد! اما نمیشد.. آنہا مالِ خودشان هم نبودند چہ رسد بہ من! اما حسین (ع)... براے مَن اسٺ، عمیق، شیرین... همیشہ هسٺ.. دعایم مےڪند.. 🌱 @dosteshahideman
⚘﷽⚘ •| . . . همه غم‌های جهان شود ؛ ای دل انگیزترین تو بخند |•° •|❤️🍃 ✿| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت هشتم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: خشونت دبیرستانی . با گفتن این جمله صورت اونها
⚘﷽⚘ نهم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: برگرد کوین . توی اداره پلیس به شدت با من برخورد می شد ... اما کسی برای شکایت نیومد ... و چون شاکی خصوصی نداشتم چند روز بعد ولم کردن ... . . پدرم جلوی در منتظرم بود ... بدون اینکه چیزی ازم بپرسه با هم برگشتیم ... مادرم با دیدن من، گریه اش گرفت... من رو در آغوش گرفته بود ... هر چند لحظات و زمان سختی رو پشت سر گذاشته بودم اما سعی می کردم قوی و محکم باشم ... . . شب، بالاخره مهر سکوت هم شکست ... مادرم خیلی محکم توی چشم هام نگاه کرد ... . - کوین، دیگه حق نداری برگردی مدرسه ... آخر این همه زجر کشیدن و درس خوندن چیه؟ ... محال ه بتونی بری دانشگاه... محاله جایی بتونی یه شغل درست و حسابی پیدا کنی... برگرد کوین ... الان بچه های هم سن تو دارن دنبال کار می گردن ... حتی اگر نخوای توی مزرعه کار کنی ... با این استعدادت حتما می تونی توی یه کارخونه، کار پیدا کنی ... . . مادرم بی وقفه نصیحتم می کرد ... و پدرم ساکت بود ... هیچی نمی گفت ... چشم ازش برنداشتم ... اونقدر بهش نگاه کردم تا بالاخره حرف زد ... تو دیگه شانزده سالت شده ... من می خواستم زندگی خوبی داشته باشی اما انتخاب با توئه... اینکه ادامه بدی یا ولش کنی ... . . اون شب تا صبح خوابم نبرد ... غم، ترس، زجر و اندوهی رو که توی تمام این سال ها تحمل کرده بودم ... جلوی چشم هام رژه می رفت ... بی عدالتی و یاسی رو که بارها تا مغز استخوانم حس کرده بودم ... . . فردا صبح، با بقیه رفتم سر زمین ... مادرم خیلی خوشحال شده بود ... چند روز به همین منوال گذشت ...تا روز یکشنبه از راه رسید ... توی زمین، حسابی مشغول کار بودم که ... یهو سارا از پشت سر، صدام کرد ... . 🔲| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ یڪ آسمـان بے ستاره شدیم در نبــود تو ... تا چشم ڪار مےکند ؛ اینجـا شب است و شب ... 🌙 🌙 | @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا