Z.Z:
📖🕋📖🕋📖
🕋📖🕋📖
📖🕋📖
🕋📖
📖
📖✨ختم زیارتنامه و صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام به مناسبت هفتم صفر، شهادت این امام بزرگوار در کانال برگزار میشود
❇️به نیابت از امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف هدیه به این امام حسن مجتبی علیه السلام
و بر آورده شدن حاجات افراد شرکت کننده 🙏
❇️ فرصت اعلام و خواندن تا فردا شب، روزشهادت ۴ / ۷/ ۱۳۹۹
📣از دوستانی که تمایل دارند در این ختم آسمانی شرکت کنند 😊
🌸تقاضا میشود تعداد زیارت و صلوات خاصه در خواستی خود را که میخوانید به آیدی زیر👇👇👇 اعلام کنید تا تعداد ختم دسته جمعی خدمت شما اعلام شود و در حرم امام رضا علیه السلام ثبت شود 🌹
⬇️⬇️⬇️⬇️به آیدی زیر پیام دهید جهت شرکت در ختم زیارت و صلوات خاصه
🆔@ZZ3362
زیارت و صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام در زیر
⬇️⬇️⬇️
🌺✨زیارتنامه_امام_حسن_مجتبی_علیه_ال
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمین🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّء🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىّ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمین🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىّ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىّ🌹
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه🌹ُ
🌸✨صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
💔اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ
💔سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ
💔السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله
💔السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،
💔أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ
💔أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ
💔مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،وَأَشْهَدُأَنَّکَ
💔الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ،
💔اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ
💔وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ
💔أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
💔 سالروز شهادت
💔جانگداز دومین جانشین
💔رسول خدا صلی الله علیه وآله،
💔امام حسن مجتبی تسلیت باد.
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_علی_اکبر_صادقی
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
مادر شهید : عرض کردم خدایا از تو مى خواهم عنایتى کنی تا فرزندم چشمانش را باز کند تا من مانند دوران حياتش یك بار دیگر براى آخرین بار به چشمانش نگاه کنم که ..........
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ مادر شهید : عرض کردم خدایا از تو مى خواهم عنایتى کنی تا فرزندم چشمانش را باز کند تا من مانند دو
⚘﷽⚘
شهيد حاج علي اکبر صادقي متولد 1341/1/14 در پاريز از توابع سيرجان که در دوران جنگ پيک لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود در عمليات وافجر 4 در تاريخ 1362/8/7 به شهادت رسيد.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
گويي هنوز هم با گذشت سالهاي طولاني از اتمام جنگ تحميلي، شهدا معجزاتي از خود نشان مي دهند و هنوزهم اين معجزات برايمان بوي تازگي مي دهد و ما را به تاملي بس عميق وا مي دارد.
شهيدي كه بوي گلاب مي دهد، شهيدي كه به مادرش لبخند زد، شهيدي كه آثار 5 تن آل عبا بر بدنش حك شده بود، شهيدي كه پيكرش پس از سوزانده شدن سالم ماند. همه اينها نمونه هايي از شهدايي هستند كه معجزاتي را برايمان آشكار كرده اند و هر بار جايگاه خود را به ما گوشزد مي كنند.
مي گويند شهادت مرگ تاجرانه است و نشانه استواري است. مي گويند شهدا جايگاه رفيعي دارند، شهادت وارد شدن به حريم خلوت الهي است و به همين دليل هم شهدا معجزه گر هستند و بايد از آنها معجزه خواست.
هنوز هم وقتي معجزه اي از شهيدي وصف مي شود مشتاقانه به دنبال آن مي رويم تا حكايت معجزاتشان را بشنويم.
شهيد حاج علي اكبر صادقي يكي از همين شهدايي است كه معجزاتي را از خود نشان داده است.
او ناباورانه چشمانش را پيش از خاكسپاري براي مادرش باز كرده است.
پاسدار شهيد علي اكبر صادقي سال 41 در سيرجان چشم به جهان گشود و سال 63 در منطقه مريوان درعمليات والفجر4 به مقام شهادت نائل آمد.
علي اكبر فردي با تقوي و خوش اخلاق بود، روحيه شهادت طلبي وايثار گري قوي داشت. وي در سال هاي جنگ، پيك لشكر 27 محمد رسول الله (ص) بود و فرمانده حوزه 251 منطقه 17 بود و به مبارزه عليه باطل شتافت.
با مادر وبرادر شهيد علي اكبر صادقي به گفت وگو نشستيم و آنها از معجزه شهيدشان را روايت كردند.
پيكر مطهر اين شهيد در قطعه ٢٩، رديف دوم مدفون است.
مادر شهيد علي اكبر مي گويد: لحظات آخري كه مي خواستند فرزندم را دفن كنند خيلي دلم شكست، ازخداوند خواستم تا يك بار ديگر عنايتي كند تا فرزندم را با چشمان باز ببينم؛ درهمان لحظه چشمان فرزندم به مدت چند ثانيه باز شد به من نگاه كرد و بعد چشمان خود را بست. اين معجزه را همه حضار ديدند.
هم فرزندم كه داخل قبر بود و هم كساني كه در اطراف من در بالاي قبر بودند اين معجزه خداوند و عنايت امام حسين(ع) را به چشم خودشان ديدند و خوشبختانه عكاسي كه در آنجا بود از اين حادثه باورنكردني چند عكس پشت سر هم گرفت.
گفتم خدايا از تو مي خواهم عنايتي كني تا فرزندم چشمانش را باز كند تا من مانند دوران حياتش يك بار ديگر براي آخرين بار به چشمانش نگاه كنم.
مادر اين شهيد مي گويد: زماني كه علي اكبر دربيمارستان بقية الله تهران بستري بود، چون تعداد عيادت كنندگان او زياد بود براي رعايت حال دوستان وعلاقه مندان او سعي مي كردم اكثرا از پشت شيشه اتاق، فرزندم را ببينم، گاهي هم دو سه دقيقه مختصر كنار او مي ايستادم و بر مي گشتم.
پس از آنكه علي اكبر در بيمارستان به شهادت رسيد و او را براي غسل به غسالخانه بردند باز هم وقتي براي ديدن او به غسالخانه رفتم، اين فرصت را در اختيار ديگران گذاشتم.
هنگامي كه در بهشت زهرا(ع) مي خواستند ايشان را به خاك بسپارند و داخل قبر بگذارند احساس كردم زمان وداع آخر با فرزند دلبندم فرا رسيده است. خيلي دلم شكست چون مي ديدم مدتهاست او را با چشم باز نديده ام.
من بالاي قبر ايستاده بودم، در همان لحظه به امام حسين(ع) متوسل شدم و گفتم: يا اباعبداالله (ع) من در اين مصيبت فرزندم گريه و زاري و شيون نمي كنم. تو هم در كربلا به بالين فرزندت علي اكبر رفتي و مي داني كه چه حالي دارم و چه اشتياقي دارم كه يكبار ديگر روي فرزندم را ببينم و به چشمان او نگاه كنم.
امام حسين(ع) را قسم دادم كه به حق علي اكبر دوست دارم چشمان فرزندم را كه بسته است مانند زمان حياتش باز ببينم و به آن نگاه كنم.
و در همان لحظه مشاهده كردم چشمان فرزندم به مدت چند ثانيه باز شد و به من نگاه كرد و بعد هم چشمان خود را بست. اين معجزه خداوند و عنايت امام حسين(ع) را همه به چشم خودشان ديدند.
برادر شهيد مي گويد: پيكر برادرم در موقع دفن در آغوش من بود. هنگامي كه مادرم بالاي قبر آرزو مي كرد علي اكبر چشمانش را باز كند، من به چشمان برادرم كه صورت او را از كفن باز كرده و روي خاك گذاشته بودم خيره شدم. حس غريبي به من مي گفت خوب به چشمان او نگاه كنم. در اين لحظات بسيار كوتاه با كمال شگفتي مشاهده كردم چشمان علي اكبر از هم گشوده شد و به مادرم نگريست و بعد از لحظات كوتاهي دوباره بسته شد.
وي مي گويد: ما پس از اين ماجرا تا سالها اين مطلب را فاش نكرديم، چون نگران اين بوديم مبادا ديگران در صحت اين قضيه شك كنند و يا آنكه تصور كنند ساختگي است.
تا اينكه يكي از بستگان ما كه در كارهاي تبليغاتي است وقتي متوجه اين اعجاز شد عكس ها را از ما گرفت و در كنار هم گذاشت و به صورت يك پوستر چاپ كرد و بدين ترتيب اين قضيه بر همگان آشكار شد.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
شهید حاج علی اکبر صادقی در ذیل وصیتنامه اش نکاتی را مورد توجه قرار داده که بشرح زیر می باشد:
- توصیه هایی می کنم که انشاءالله از این بنده قبول کنید:
1- ابتدا سعی نمایید در مسجد کاملا سعی و هدفتان رضای خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه سعی و کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید و هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی و بدنبال آن خودسازی است.
2- در برخوردهایتان اخلاق اسلامی و در انجام اعمالتان خدا و در قضاوتهایتان گذشت را سرلوحه قرار دهید و همواره در یادگیری مسائل اسلامی کوشا باشید، از هم و از خطاهای هم بگذرید تا خداوند در روز قیامت از خطاهای شما بگذرد.
3- مبادا در برخوردهایتان با زیردستان ،هوای نفس و قدرت جلوی چشمانتان را بگیرد که با این کار عذاب دنیا و آخرت را برای خود می خرید و خداوند را از خود ناراضی می نمایید و از ریا و عجب که دام خطرناک شیطان که دشمن خلوص است پرهیز نمایید که خداوند فقط و فقط بنده خالص را خریداری می کند.
4- به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است.
5- مبادا مال و منال دنیا شما را فریب دهد. چشمان دل خویش را باز نمایید و جانان را بیابید و بسوی وی بشتابید.
6- هیچگاه سنگر مسجد را که شهدایی تقدیم انقلاب کرده تحت هیچ عنوان خالی نکنید که این مسجدها و این پایگاه های بسیج است که خداوند پاکترین بندگان خویش را می یابد و عاشقان را برای لقاءالله تربیت می شود و از برادران پاسدار می خواهم که نگذارید برادران بسیجی دلشکسته شوند که اگر دل آنها بشکند دل حسین(ع) می شکند چون علی اکبرها و قاسمهای زمانند. اینان اسامه های دورانند، سفارش می شود نگذارند قدمهای چون گل پرپر شده آنها در بیابانها و صحرا طعمه پرندگان شوند، اینان گلهای محمدی(ص) هستند و این گل جا در جانماز دارد، می دانید که خدا در دلهای شکسته جا دارد، پس دلتان برای آنها بشکند و در تشییع جنازه آنان مانند شهادتشان غریبانه است.
7- همواره طرفدار و دنباله رو خط امام بعنوان نایب امام زمان (ع) باشید و این را بدانید من یقین داشتم که امام در تماس مستقیم با امام زمان(ع) است، رهنمودهایش را به گوش جان بخرید و پذیرا شوید و بدانید سخن امام زمان می باشد و هیچگاه پشت وی را خالی نکنید که با این کار لعنت و نفرین خدا را و تمامی شهدا را برای خویش خواهید خرید که دیگر امید بخشش نداشته باشید و با دشمن «امام» مبارزه کنید زیرا دشمن وی دشمن اسلام است.
8- از انقلاب مواظبت نمایید و نگذارید که خطهای انحرافی خللی در مسیر این انقلاب بوجود آورد و این کار با روشنگری مردم فقط و فقط انجام می پذیرد.
9- به توسلات به ائمه معصومین و ائمه اطهار بیفزایید که با این توسلات است که فقط و فقط می توانید رستگار شوید و در آخرت مورد شفاعت آنان قرار گیرید و حب آنان و عشق را در دل خویش جای دهید.
10-از تمامی کسانی که این بنده حقیر را می شناسید و حقی برگردن بنده دارند می خواهم که بنده را عفو نمایند و اگر مسئله ای بود به نزد پدرم رفته و از ایشان درخواست نمایند.
11- مراسم ساده بگیرید و درمراسمم شاد باشید زیرا دنیای فانی وهجرت از این دنیا آن هم با این وسیله و به این شکل جدا سعادت می خواهد. خدایا تو همواره شاهد بودی که این بنده تو از یک نظر خوشحال و از یک نظر ناراحت بودم. اول اینکه این بنده را وسیله ای برای رسیدن به خودت قرار دادی و افرادی را که از نزد بنده به پیش تو آمدند پذیرا شدی و مورد قبول قرار دادی و از این نظر خوشحال بودم که شاید مورد شفاعت این افراد قرار گیرم و از این نظر غمگین بودم که چرا خودم لیاقت دیدن روی زیبایت را ندارم و چرا رسیدن به لقایت را و رسیدن به جوار تو در حد و توان من نیست و تو را شکر می کنم که بالاخره به این بنده کوچک و ضعیف خود نیز لطف کردی ، و در ضمن این بنده حقیر از تمامی کسانی که من حقی برگردن آنها دارم به هرشکل و به هر نحو، می گذرم و حلال می کنم ، خدا انشاءالله از آنان بگذرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار دهد.
در ضمن اگر توانستید مرا در کنار قبر برادرم «حاج علی اصغر» دفن نمایید زیرا در دنیا هم با یکدیگر بودیم، اگر هم نشد دیگر در اختیار خودتان.
از مال دنیا الحمدلله چیزی نداشتم و باقی نگذاشتم، اگر هم بود ابتدا حقوقی را که افراد نزد من دارند بدهید و اگر هم ماند در راه خدا به هرشکل که خواستید خرج نمایید ، در ضمن با این گفتار نمی توانم هرچه در درونم هست بیرون بریزم و فقط به همین مختصر اکتفا می کنم و از خداوند می خواهم که به لطف و کرم خود قبول نماید.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
🔸طرح بزرگ ختم قرآن به صورت مجازی🔸
📝ثبت نام #ختم_قرآن به مناسبت هفته دفاع مقدس،
📌سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر(عج) و نثار روح امام بزرگوار ما و همه شهدا😍
🌷جزء(۱)👈شهیدابراهیمهادی
🌷جزء(۲)👈شهید حسن غیابی/امیر عباس جعفرزاده
🌷جزء(۳)👈شهیدمحمدابراهیمهمت
🌷جزء(۴)👈
🌷جزء(۵)👈شهیدعباس بابایی
🌷جزء(۶)👈
🌷جزء(۷)👈شهیدابراهیمهادی
🌷جزء(۸)👈شهیدابراهیمهمت
🌷جزء(۹)👈شهیدمهدیباکری
🌷جزء(۱۰)👈شهید حاج حسین خرازی
🌷جزء(۱۱)👈
🌷جزء(۱۲)👈
🌷جزء(۱۳)👈
🌷جزء(۱۴)👈 امام زمان ، شهید علی محمدزاده /شهید علی پاجانی/سردار سلیمانی/محمدرضاشفیعی
🌷جزء(۱۵)👈شهیدابراهیمهادی
🌷جزء(۱۶)👈
🌷جزء(۱۷)👈
🌷جزء(۱۸)👈
🌷جزء(۱۹)👈
🌷جزء(۲۰)👈شهیدعلیخلیلی/محمودمختاربند
🌷جزء(۲۱)👈
🌷جزء(۲۲)👈
🌷جزء(۲۳)👈
🌷جزء(۲۴)👈شهیدجهانآرا
🌷جزء(۲۵)👈شهید حاج حمید مختاربند
🌷جزء(۲۶)👈
🌷جزء(۲۷)👈 شهید محمدامین کریمیان
🌷جزء(۲۸)👈شهید حسین انجم شعاع وحاج قاسم سلیمانی
🌷جزء(۲۹)👈شهیدابراهیم همت
🌷جزء(۳۰)👈شهید ابراهیم همت/شهید علی صیاد شیرازی/شهیدمحمودکاوه
🍃ختم قرآن به مناسبت هفته دفاع مقدس هست.🍃
🌷✨برای شرکت در ختم تلاوت قرآن کریم
یکی از جزء هایی که روبروی آن خالی است را انتخاب و به آیدی زير ارسال فرماييد. نام شهید مورد نظرمقابل شماره جزء ثبت خواهد شد.🌷
@shahidhojat
🌷| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 ⚘﷽⚘ #داستان_بدون_تو_هرگز 🌺 قسمت یازدهم: فرزند کوچک من هر روز که می گذش
#داستان_بدون_تو_هرگز
🌺
قسمت دوازدهم: زینت علی
مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر نگران علی و خانواده اش بود ... و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم ...
هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده ... تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه ... چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت ... نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم ...
خنده روی لبش خشک شد ... با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد ... چقدر گذشت؟ نمی دونم ... مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین ...
- شرمنده ام علی آقا ... دختره ...
نگاهش خیلی جدی شد ... هرگز اون طوری ندیده بودمش ... با همون حالت، رو کرد به مادرم ... حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید ...
مادرم با ترس ... در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ...
اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه ... بدجور دلم سوخته بود ...
- خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟ ... دختر رحمت خداست ... برکت زندگیه ... خدا به هر کی نظر کنه بهش دختر میده ... عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ...
و من بلند و بلند تر گریه می کردم ... با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ... و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاق ... با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ...
بغلش کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار داد ... چند لحظه بهش خیره شد ... حتی پلک نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... دانه های اشک از چشمش سرازیر شد ...
- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ... حق خودته که اسمش رو بزاری ... اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ... زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید ... خوش آمدی زینب خانم ...
و من هنوز گریه می کردم ... اما نه از غصه، ترس و نگرانی ...
✅✅ادامه دارد . . .
نویسنده
شهید سید طه ایمانی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
💖