eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
940 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
◯○ڪاش‌عِزرائیـل‌[]↯ جٰانَم‌رابِگیـرد •❥ دَر خیـابـانِ #حرمـ |✨|∞❃ #عـاقبٺ‌عشق‌حسیـن‌پاڪ‌ازگناهـم‌مےڪند↭♥️ #ٺاابد‌عاشقـٺ‌مےمونم ↣ @dosteshahideman
🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿🌹 🎥 همرزمان شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی تعریف کردند برای شناسایی منطقه‌ای در حلب سوریه به پشت‌بام مسجد تخریب‌شده‌ای رفته بودند. گنبد سبزرنگ مسجد جابه‌جا ریخته و آسیب‌دیده بود اما پرچم قرمزرنگی هنوز بر بالای آن دیده می‌شد. باد پرچم را به دور میله‌اش چرخانده بود و نوشته روی آن دیده نمی‌شد. محمودرضا بی‌خیال از این‌که توسط تکفیری‌ها که در نزدیکی آن‌ها بودند دیده شود با شوقی عجیب به بالای گنبد می‌رود و باله پرچم را در باد رها می‌کند. روی پرچم سرخ‌رنگ نوشته یا اباالفضل العباس. همرزم محمودرضا همین‌طور که دارد از او فیلم می‌گیرد به او می‌گوید: ان شاءالله بری کربلا. 🔺به سه ساعت نکشید که محمودرضا به آرزویش رسید. در یک کانال چند ترکش به پهلوی چپش اصابت کرد و به شهادت رسید. بالای سرش که رسیده بودند نفس‌های آخرش بود. غلتیده به خون آرام بود و ذکر نامعلومی می‌گفت... 🌸 @dosteshahideman 🌿🌹🌹🌿🌿🌹🌹🌿🌿🌹🌹🌿
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۰ #نویسنده مریم.ر با صدای زنگ گوشیم به خودم میام علی بو
۳۱ مریم.ر _تو عاشق شدی داداشم؟🤔 _لا اله الا الله .دست روی دلم نزارعلی😞 _پس درست حدس زدم؟ _آره _خب چرا ناراحتی؟جمعه میرین خواستگاریش دیگه😊تازه اونا هم خیلی از تو خوششون اومده بود ببین عروسی من باعث شد تو سر و سامون بگیری😁ای بنازم خدا را _علی سرت بجایی نخورده داداش؟؟؟ چی داری تند تند برای خودت میگی؟نیلوفرخانوم خیلی دختر نجیب و با وقاری اما... _اما چی؟نکنه داری ناز میکنی؟😄 _اما من عاشقه یکی دیگم . نمیدونم چرا عاشقش شدم _صبرکن ببینم😐علی نکنه تو عاشقه خانوم کمالی شدی؟😟 _آره عاشقشم از هنون روزای اول😔اما علی خانوم کمالی اون دختری که من همیشه تو ذهنم بود نیست اما آتیش این عشق داره منو میسوزونه _محمد اون دختر دوست خانومم هست باور کن اونجوری که فکرمیکنی نیست میدونم ظاهرشو رعایت نمیکنه اما الان نسبت به قبل ظاهرشم بهترشده ؛ مثله خواهرم میمونه ناراحت نشی این حرفارو زدم؟؟؟😒 _استغفرالله . این چه حرفیه داداش میدونم . علی نمیدونم چیکار کنم اینقد فکرکردم که دیگه مغزم داره منفجرمیشه _میخوای باهاش ازدواج کنی؟ _آره ولی یچیزایی هست که نمیتونم بهت بگم _من میگم بیا و یبار باهاش راست و حسینی حرف بزن . آخرش یا میگه نه یا میگه آره غیر از این نیست دیگه _من یبار با حرفام ناراحتش کردم چجوری باهاش حرف بزنم😔 _محمدجان برای همین میگم باهاشون حرف بزن دیگه . همه چیو بگو از عذرخواهیت گرفته تاااا اینکه بهش علاقه داری و میخوای باهاش ازدواج کنی _یعنی میگی قبول میکنه بامن ازدواج کنه؟😢 _باتوکل به خدا برو جلو رفیق _علی جون یه زحمتی میکشی به خانومت بگی با خانوم کمالی صحبت کنه که یبار اجازه بده من باهاش حرف بزنم؟ _باشه داداش حتما همین امروز بهش میگم _قربون مرامت _مخلصیم😎 به روایت علی... _سلام زهرا خانوم بنده اومدم😎 _سلام عزیزم خوش اومدی خداقوت😍 _تشکرات . چه بوی خوبیم میاد😋 _غذای خوشمزه برای آقامونه😌 _خیلی ممنون خانومم💞 . زهرا جان یه لحظه بیا بشین کارت دارم _چشم بفرمایید عزیزم😊 _راستش چجوری بگم . این رفیق ما محمد میخواد با خانوم کمالی حرف بزنه میشه تو به خانوم کمالی بگی اجازه بده محمد یبار باهاش بیرون صحبت کنه؟ _آقا محمد میخوادبامریم حرف بزنه؟😳 علی تو مطما هستی؟؟😐 _چرا اینقد تعجب کردی خانوم؟😶 _نمیدونی چی میخواند بگن؟؟🤔 _عه خانومی به ما چه مربوط که چی میخوان بگن😐 _آخه اصلا باورم نمیشه که آقامحمد میخواد با مریم حرف بزنه🙁 وای من برم همین حالا به مریم زنگ بزنم😀 ادامه دارد... 😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۱ #نویسنده مریم.ر _تو عاشق شدی داداشم؟🤔 _لا اله الا ال
۳۲ مریم.ر _الو مریم سلام خوبی😊 _سلام زهراجان . نه خوب نیستم زیاد😔 _عه چی شده؟😕 _فردا مامانم عمل آپاندیس باید کنه😔 _واقعا؟؟؟چه یدفه ایی😔 _آره دو روزه درد داره😢 _مریم جان نگران نباش عمل آپاندیس یه عمل خیلی ساده و عادیه منم آپاندیسمو عمل کردم . ناراحت نباشیا! _میدونم ولی خب بازم یکم دلواپسم _دلواپس نباش . یه آیه الکرسی بخون _باش . راستی تو چیزی میخواستی بگی؟ _من...نه فقط میخواستم حالتو بپرسم _لطف کردی عزیزم _مریم آدرس بیمارستانو بده میخوام بیام مامانتو ببینم . منو بی خبرنزاریا . اصلا هم نگران نباش _باشه عزیزم ممنون از محبتت به روایت زهرا... _علی نتونسم بگم _چرا؟ _مامان مریم فردا عمل آپاندیس داره مریم یکم نگران بود فعلا شرایطش مناسب نیست _خدا سلامتی بهشون بده . بنده خدا محمد منتظر خبره منه بزار حداقل بهش بگم چند روزی صبرکنه _به روایت علی... _الو محمدجان سلام _علیکم سلام داداش چی شد؟خانومت با خانوم کمالی صحبت کردن؟؟ _آره صحبت کرد _خب چی شد؟؟؟خانوم کمالی چی گفت؟؟ _محمد؛خانوم کمالی فعلا نمیتونه باهات صحبت کنه😶 _قبول نکرد؟😔 _نه که قبول نکنه درواقع خانومم چیزی از قرار صحبت با تو رو بهش نگفت😐 _علی دیوونم کردی پس مگه تو نگفتی خانومت با خانوم کمالی صحبت کرده؟ _فردا مادر خانوم کمالی یه عمل کوچیک داره ایشونم نگران و ناراحته شرایطش جوری نبودکه خانومم بهشون بگه _راست میگی؟😔خداشفاشون بده _اینم از این _خانوم کمالی خیلی ناراحت بود؟😔 _خانومم میگفت یکم نگرانه _علی جان بخاطرهمه چیز ممنون _داداش نگران این موضوع نباش بزار حالشون خوب بشه خانومم دوباره با خانوم کمالی حرف میزنه _مخلصتم یاعلی _علی یارت داداش به روایت مریم... میدونستم آپاندیس یه عمل پیش پا افتاده هست اما من بازم نگران بودم😔 الان هیچی بهتر از یاد خدا منو آروم نمیکنه با خودم ذکرمیگفتم آیه الکرسی میخوندم ۴قل میخوندم بابا و داداشم دیدن چقد نگرانم😔 بعداز نیم ساعت مامانمو از اتاق عمل آوردن😍 خداراشکر حالش خیلی خوب بود😊 بعد دیدم زهرا با یه دسته گل💐 و چندتا آبمیوه اومد دسته گلو داد به من و بعد با مادرم احوالپرسی کرد. چقد این دختر بامحبته همیشه فکرمیکردم دخترای چادری مغرور و از خود راضی هستند🤔 اما با دیدن زهرا نظرم عوض شد😊❤️ ادامه دارد.. 😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۲ #نویسنده مریم.ر _الو مریم سلام خوبی😊 _سلام زهراجان .
۳۳ مریم.ر مامانمو آوردیم خونه خداراشکر که حالش خوبه بعد از یک هفته دیگه حالش خوبه خوب شد😊❤️ مامانی خوبی قربونت برم😢 _آره مامان جون آخه چرا تو اینجوری میکنی😕 یه عمل ساده بود دیگه _خیالم راحت؟؟؟ _وا میگم خوبم دخترم😊اصلا مگه تو امروز کلاس نداری؟؟؟🤔 _چرا دارم الان میرم بزار بوست کنم😢😘 اصلا دلم نمیخواست برم دانشگاه جون باز میبینمش و دوباره عشقش مثله آتیش همه جونمو میسوزونه حتما جمعه رفتن خواستگاری و آقای منتظری هم پسندیده و الانم دنبال کارای عقد و عروسیشون هستند 😔 حتی مسیر دانشگاهم اونو یاده من میاره😢💔 وارد دانشگاه که شدم فروغ دوستمو دیدم _سلام مرمر😍 _سهههلام فروغ جون😊 _تازگیا کم آرایش میکنی!!ولی خیلی بهت میاد😍 اون موقعها که زیاد آرایش میکردی چهرت مصنوعی میشد😐 _قبول دارم😊 _مریم چرا تو تازگیا مثله این افسرده ها شدی؟؟چیزی شده؟☹️ _خوبم فروغ جون چیزیم نیست _راستی مامانت چطوره؟؟؟ _خداراشکراونم خوبه سلام میرسونه😊 _فروغ جون کاری نداری عزیزم؟😘 _نه فدات❤️ مستقیم میرم سمت کلاسم اما یه نیرویی منو میخواد ببره طبقه پایین همونجایی که دفتر آقای منتظریه؛دو سه تا پله میام پایین اما دوباره میرم بالا آخر موفق میشم و نمیرم پایین مستقیم میرم سمت کلاس . خدایا چرا نمیتونم فراموشش کنم😔 سرکلاس ساناز منو دید اومد پیشم _سلوم😊 _سلام😒 _ساناز استاد الان پرتمون میکنه بیرونا هیییسسسس استاد بهانه کردم من خودم دلم نمیخواست دیگه با ساناز دوست باشم عامل بدبختیام اونه😡 اگه با اون نمیرفتم بیرون با شهرام هم آشنا نمیشدم و شمارمو بهش نمیدادم . اما تقصیر خودمم هست😔 من که میدونستم ساناز چجور دختریه نباید باهاش میرفتم بیرون اصلا نباید باهاش دوست میشدم اگه اون روز شما رمو به شهرام نمیدادم و قبول نمیکردم منو برسونه اگه خودم این چیزا رو رعایت میکردم آقای منتظری اون روز جلو دانشگاه منو تو ماشین شهرام نمیدید😭 وقتی که کلاسم تموم شد رفتم تو محوطه دانشگاه همه جا رو نگاه میکردم خبری از آقای منتظری نبود نشستم یه گوشه و روبه رومو نگاه میکردم هرچیم به زهرا زنگ میزدم گوشیشو جواب نمیداد نمیدونم معنی این کارش چی بودشاید نمیتونست بهم بگه آقای منتظری نیلوفر پسندیده😔 شاید الان دنباله مراسم عقد و عروسیشونن😢 وای خدایا نمیتونم هیچ دختری رو با آقای منتظری تصور کنم خدایا منو از این عذاب نجات بده😭 یدفه متوجه شدم یه نفرکنارم نشست سریع اشکامو پاک کردم و نگاهش کردم ادامه دارد... 😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۳ #نویسنده مریم.ر مامانمو آوردیم خونه خداراشکر که حالش
۳۴ مریم.ر تا نگاهش کردم دیدم ساناز😏 بهم لبخندزد😊 منم یه لبخند سرد بهش زدم و دوباره جلومو نگاه کردم _مریم چرا یه حالی شدی؟؟😕 _چه حالی شدم؟😒 _نمیدونم؛آرایش کم میکنی موهاتو کمترمیزاری بیرون؛گوشه گیرشدی دیگه اون دختر شاد قبلی نیستی😕 _اینجوری راحت ترم _مریم چشماتو ببینم؛توگریه کردی؟🙁 _نه _خالی نبند ؛چشمات داره داد میزنه گریه کردی _فکرمیکنی _خب باشه . مریم نمیای دیگه نمیای بریم بیرون؟☹️ _نه _اگه بخاطر شهرام نمیای به ایمان میگم شهرامو نیاره همراهش😉 _ساناز ولم کن با اسم شهرام عصبی میشم😡 دوباره یاد اون روز افتادم که آقای منتظری منو با شهرام دید😔 کلاس بعدمو میرم بعد از اینکه تموم شد سوار ماشین میشم تو راه گوشیمو برمیدارم که دوباره به زهرا زنگ بزنم یه ماشین بهم میزنه و میگه _خانوم حواست کجاست راست میگفت حق تقدم با اون بود تازه من حواسم رفته بود به گوشی خیلی ترسیدم یکم زدم کنار تا آروم بشم😔 از کیفم بطری آبمو درمیارم تا یکم آب بخورم؛ آخ یادم رفت آبش کنم بطریم خالی بود😞 هنوز دستم میلرزید نمیتونستم رانندگی کنم پیاده شدم یکم در ماشین فرو رفته بود رنگشم رفته بود گوشیمو برداشتم و بازم به زهرا زنگ زدم این دفه دیگه گوشیش خاموش بود شاید ازبس من زنگ زدم خاموش کرده😢 شاید زهرا میخواد با من ترک رابطه کنه هرچی باشه زهرا میدونه من عاشق آقای منتظری هستم و نیلوفرهم یکی از فامیلهاشونه😔 سرمو میزارم روی فرمون با چندتا قطره اشک خوابم میبره نمیدونم چقد خوابیده بودم یدفه بیدارشدم وای هوا چقد تاریک شده😳 ساعت چنده مگه؟😟 گوشیمو برمیدارم تا ساعتو ببینم گوشیم خاموش شده😐 از بس به زهرا زنگ زدم شارژش خالی شده بود😣 ماشین روشن نمیشه خدایا حالا چیکارکنم اینجا😥 مجبورم ماشینو بزارم همینجا کیفمو برداشتمو ماشینو قفل کردم حتما مامانم و بابام خیلی نگران شدن😭 نمیدونستم چیکار کنم چرا تاکسی نیست ماشینها بوق میزدن نگه میداشتن اعصابم خیلی خورد شد😔 ادامه دارد.. 😍| @dosteshahideman
آشوب جهان و جنـــــگ دنیــــا بہ کنار بحران ندیدن تـــــو را مـــن چہ کنم!؟😔 #امشب_هم_چشمهایم_خیال_خواب_ندارد #شبتون_بهشت 🕊| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⏰ به رسم هر #صبح... 💫اولین #سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، #حضرت_صاحب الزمان(عج)💫 💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💎 «السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفة َالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان الامان» 🍃اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ🍃 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹 #دعای_سلامتے_آقا😍 ❤️| @dosteshahideman
🍃💔 #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء... #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین... 🍂مـادرے در 🌸بـسـتـر بـیمـارے و اربـاب مـا 🍂روز و شـب 🌸گــریـه براے حال مادر می کند... #لبیک_یاحسین... #لبیک_یازهرا... 🌑| @dosteshahideman
📆 امروز سه‌شنبه ☀️ ۲ بهمن ۱۳۹۷ هجرے شمسے 🌙 ۱۵ جمادی‌الاول ۱۴۴۰ هجرے قمرے 🎄 ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ میلادے ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه: 🎗«یا اَرْحَمَ الرّاحِمین»🎗 🎗«ای مهربان ترین مهربانان»🎗 ☀️روزتون منور به نگاه شهید بیضایے ☀️| @dosteshahideman
او رود جنون بود که 🌊میشد  با بیرق ☀️ بر پا میشد اگر نبود، معلوم نبود  این مرد چگونه در زمین🌍 جا میشد ☀️ 🍃🌤| @dosteshahideman