دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۲ #نویسنده مریم.ر _الو مریم سلام خوبی😊 _سلام زهراجان .
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۳۳
#نویسنده مریم.ر
مامانمو آوردیم خونه خداراشکر که حالش خوبه بعد از یک هفته دیگه حالش خوبه خوب شد😊❤️
مامانی خوبی قربونت برم😢
_آره مامان جون آخه چرا تو اینجوری میکنی😕 یه عمل ساده بود دیگه
_خیالم راحت؟؟؟
_وا میگم خوبم دخترم😊اصلا مگه تو امروز کلاس نداری؟؟؟🤔
_چرا دارم الان میرم بزار بوست کنم😢😘
اصلا دلم نمیخواست برم دانشگاه جون باز میبینمش و دوباره عشقش مثله آتیش همه جونمو میسوزونه حتما جمعه رفتن خواستگاری و آقای منتظری هم پسندیده و الانم دنبال کارای عقد و عروسیشون هستند 😔 حتی مسیر دانشگاهم اونو یاده من میاره😢💔
وارد دانشگاه که شدم فروغ دوستمو دیدم
_سلام مرمر😍
_سهههلام فروغ جون😊
_تازگیا کم آرایش میکنی!!ولی خیلی بهت میاد😍 اون موقعها که زیاد آرایش میکردی چهرت مصنوعی میشد😐
_قبول دارم😊
_مریم چرا تو تازگیا مثله این افسرده ها شدی؟؟چیزی شده؟☹️
_خوبم فروغ جون چیزیم نیست
_راستی مامانت چطوره؟؟؟
_خداراشکراونم خوبه سلام میرسونه😊
_فروغ جون کاری نداری عزیزم؟😘
_نه فدات❤️
مستقیم میرم سمت کلاسم اما یه نیرویی منو میخواد ببره طبقه پایین همونجایی که دفتر آقای منتظریه؛دو سه تا پله میام پایین اما دوباره میرم بالا آخر موفق میشم و نمیرم پایین مستقیم میرم سمت کلاس . خدایا چرا نمیتونم فراموشش کنم😔 سرکلاس ساناز منو دید اومد پیشم
_سلوم😊
_سلام😒
_ساناز استاد الان پرتمون میکنه بیرونا هیییسسسس
استاد بهانه کردم من خودم دلم نمیخواست دیگه با ساناز دوست باشم عامل بدبختیام اونه😡 اگه با اون نمیرفتم بیرون با شهرام هم آشنا نمیشدم و شمارمو بهش نمیدادم . اما تقصیر خودمم هست😔 من که میدونستم ساناز چجور دختریه نباید باهاش میرفتم بیرون اصلا نباید باهاش دوست میشدم اگه اون روز شما رمو به شهرام نمیدادم و قبول نمیکردم منو برسونه اگه خودم این چیزا رو رعایت میکردم آقای منتظری اون روز جلو دانشگاه منو تو ماشین شهرام نمیدید😭
وقتی که کلاسم تموم شد رفتم تو محوطه دانشگاه همه جا رو نگاه میکردم خبری از آقای منتظری نبود نشستم یه گوشه و روبه رومو نگاه میکردم هرچیم به زهرا زنگ میزدم گوشیشو جواب نمیداد نمیدونم معنی این کارش چی بودشاید نمیتونست بهم بگه آقای منتظری نیلوفر پسندیده😔 شاید الان دنباله مراسم عقد و عروسیشونن😢 وای خدایا نمیتونم هیچ دختری رو با آقای منتظری تصور کنم خدایا منو از این عذاب نجات بده😭 یدفه متوجه شدم یه نفرکنارم نشست سریع اشکامو پاک کردم و نگاهش کردم
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۳۳ #نویسنده مریم.ر مامانمو آوردیم خونه خداراشکر که حالش
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۳۴
#نویسنده مریم.ر
تا نگاهش کردم دیدم ساناز😏 بهم لبخندزد😊 منم یه لبخند سرد بهش زدم و دوباره جلومو نگاه کردم
_مریم چرا یه حالی شدی؟؟😕
_چه حالی شدم؟😒
_نمیدونم؛آرایش کم میکنی موهاتو کمترمیزاری بیرون؛گوشه گیرشدی دیگه اون دختر شاد قبلی نیستی😕
_اینجوری راحت ترم
_مریم چشماتو ببینم؛توگریه کردی؟🙁
_نه
_خالی نبند ؛چشمات داره داد میزنه گریه کردی
_فکرمیکنی
_خب باشه . مریم نمیای دیگه نمیای بریم بیرون؟☹️
_نه
_اگه بخاطر شهرام نمیای به ایمان میگم شهرامو نیاره همراهش😉
_ساناز ولم کن
با اسم شهرام عصبی میشم😡 دوباره یاد اون روز افتادم که آقای منتظری منو با شهرام دید😔 کلاس بعدمو میرم بعد از اینکه تموم شد سوار ماشین میشم تو راه گوشیمو برمیدارم که دوباره به زهرا زنگ بزنم یه ماشین بهم میزنه و میگه
_خانوم حواست کجاست
راست میگفت حق تقدم با اون بود تازه من حواسم رفته بود به گوشی خیلی ترسیدم یکم زدم کنار تا آروم بشم😔 از کیفم بطری آبمو درمیارم تا یکم آب بخورم؛ آخ یادم رفت آبش کنم بطریم خالی بود😞 هنوز دستم میلرزید نمیتونستم رانندگی کنم پیاده شدم یکم در ماشین فرو رفته بود رنگشم رفته بود
گوشیمو برداشتم و بازم به زهرا زنگ زدم این دفه دیگه گوشیش خاموش بود شاید ازبس من زنگ زدم خاموش کرده😢 شاید زهرا میخواد با من ترک رابطه کنه هرچی باشه زهرا میدونه من عاشق آقای منتظری هستم و نیلوفرهم یکی از فامیلهاشونه😔 سرمو میزارم روی فرمون با چندتا قطره اشک خوابم میبره نمیدونم چقد خوابیده بودم یدفه بیدارشدم وای هوا چقد تاریک شده😳
ساعت چنده مگه؟😟 گوشیمو برمیدارم تا ساعتو ببینم گوشیم خاموش شده😐 از بس به زهرا زنگ زدم شارژش خالی شده بود😣 ماشین روشن نمیشه خدایا حالا چیکارکنم اینجا😥 مجبورم ماشینو بزارم همینجا کیفمو برداشتمو ماشینو قفل کردم حتما مامانم و بابام خیلی نگران شدن😭 نمیدونستم چیکار کنم چرا تاکسی نیست ماشینها بوق میزدن نگه میداشتن اعصابم خیلی خورد شد😔
ادامه دارد..
😍| @dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⏰ به رسم هر #صبح...
💫اولین #سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، #حضرت_صاحب الزمان(عج)💫
💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💎
«السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفة َالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان الامان»
🍃اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ🍃
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹
#دعای_سلامتے_آقا😍
❤️| @dosteshahideman
📆 امروز سهشنبه
☀️ ۲ بهمن ۱۳۹۷ هجرے شمسے
🌙 ۱۵ جمادیالاول ۱۴۴۰ هجرے قمرے
🎄 ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ میلادے
ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه:
🎗«یا اَرْحَمَ الرّاحِمین»🎗
🎗«ای مهربان ترین مهربانان»🎗
☀️روزتون منور به نگاه شهید بیضایے
☀️| @dosteshahideman
او رود جنون بود که #دریا 🌊میشد
با بیرق #آفتاب☀️ بر پا میشد
#پرواز اگر نبود، معلوم نبود
این مرد چگونه در زمین🌍 جا میشد
#صبحتون_شهدایی☀️
🍃🌤| @dosteshahideman
🍃🌷🍃
#حدیث_صبحگاهے ☀️
امیرالمؤمنین عليه السّلام فرمودند:
🔹عاتِبْ أخاكَ بالإحسانِ إليهِ، و ارْدُدْ شرَّهُ بالإنعامِ علَيهِ.
🔸برادرت را با نيكى كردن به او سرزنش كن و بدى اش را با بخشش به او پاسخ ده.
#بحار الأنوار_ج۷۱_ص۴۲۷_ح۷۶
🍃🌤 | @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷