eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
933 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازساچمه تا ترکش سال آخر دبیرستان بود یک روز کلاس کنکور راپیچانده وبا بچه های پایگاه رفته بود اردو. عصری که برگشت انگشت شستش باند پیچی شده بود . اول میخواست پنهان کند ونگویدچه بلایی سر انگشتش آورده اما بعدا معلوم شد که توی اردو چیزی را هدف تیراندازی گذاشته اندتا باتفنگ بادی بزنندیکی ازبچه ها گفته هدف راجابه جاکنید محمود رضا هم هدف را گرفته روی دستش وگفته بزنید ساچمه را زده بودند روی ناخن شستش. درعکس رادیوگرافی ساچمه کنار بنداول انگشت پیدابود محمود رضا آن روز عمل شد، ساچمه راازانگشتش درآوردندوبه خیر گذشت اما ماتحمل همان اندازه جراحت اورا هم نداشتیم . دی ماه همان سال ۹۲وقتی درمعراج شهدای تهران رفتم بالای سرش هنوزلباس رزمش تنش بود. از زخم هایش فقط جای یک زخم زیر چانه وترکشی که به سرش اصابت کرده بوددیده می شد. دربهشت زهراوقبل مراسم تشییع زخم های تنش راکه دیدم یاد ان ساچمه افتادم وتلخی زخم انگشت شستش اما آن زخم کوچک کجا وجراحت ناشی ازاصابت ۳۵ ترکش به #سینه و#پهلو کجا... یکی ازترکش ها از زیر کتف چپش بیرون زده بودوشاید #محمودرضا باهمان ترکش پریده بود. 🌷شهید محمود رضا بیضایی🌷 🌹| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌻🍃 روح‌الله اومد پیشم برای مشورت. گفت به نظرت برم یا اقدام کنم برای ؟ گفتم به نظرم تو دانشگاه آینده بهتری داشته باشی. کمی فکر کرد و گفت: -پس امام زمان(عج) چی؟ برای آینده‌اش داشت. هدفی بزرگ که به آن رسید. یکی از دوستان شهید 🌻 @dosteshahideman 🍃🌻🍃
☘🕊🕊☘☘🕊🕊☘☘🕊🕊☘ وقتی نماز پشت #تو این قدر باصفاست... پس اقتدا به #مهدی_زهرا_س چه دلرباست #نماز_اول_وقت #اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_خامنه_ای #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹 @dosteshahideman ☘🕊🕊☘☘🕊🕊☘☘🕊🕊☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞💞💞 💛قرارعاشقی💛 🍁صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت به وقت امام رضا😍😍😍 👇👇 @dosteshahideman 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍁🕊🕊🍁🍁🕊🕊🍁🍁🕊🕊🍁 🌷قدرت بدنی خوبی داشت. بدون اینکه از نفرات نق بزنه، جعبه مهمات ها رو به دوش می کشید و توی ماشین حمل مهمات می گذاشت. هاش رو همیشه داشت حتی اینجا! 🌷پدر شهید میگوید، از قدیم اهل بود، در تابستان میگرفت. @dosteshahideman 🍁🕊🕊🍁🍁🕊🕊🍁🍁🕊🕊🍁
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم🌷 💚 💚 در ڪـ‌انـ‌ال دوســـت شــ💔ــهـید مــن 🌹| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم
📚📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم🌷 💚 💚 🍂 🍁: مقاومت به اعتبار یازهرا(س) تعریف میکرد در دوره ،یک بار یکی از مقامات مهم به جمع آنها آمده بود. می گفت آمد سخنرانی کرد وقتی صحبت از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ۳۳روزه شد گفت:<<ماهم سالها در برابر اسرائیل مقاومت کرده ایم ،اما ما این پیروزی راکه حزب الله در جنگ۳۳روزه به دست آورد هیچوقت نتوانسته ایم به دست بیاوریم. اگر دنبال رمز پیروزی حزب الله و علت موفق نشدن ما هستید،رمزش این است که آنها (س)دارند و ما نداریم.>> محمود رضا از قول این شخص در آن جلسه حرف جالب دیگری هم نقل کرد. گفته بود اگر رزمندگان مقاومت، علیه صهیونیست ها عملیات استشهادی انجام می دهند،این روش را از عملیات شهادت طلبانه در ایران الگو برداری کردند. شـادے روح شـ‌هـیـد 🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷 🍂 🍁: تـوشـهـیـد نمـیـشـوے بعدازاینکه درسال 1382به عضویت سپاه درآمد از تبریز رفت. یکی از بهانه هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضابه تبریز وجودداشت وصلتش با خانواده های تبریزی و به تبع آن انتقال کارش به تبریز بود. علی رغم اصرارهای پا هیچ گاه به این کار تن نداد. درصحبت های مفصلی که آن اوایل باهم می کردیم معتقدبود برگشتنش به تبریز مساوی با کوچک شدن ماموریتش است. چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی بود. بعداز اینکه این فرصت را به دست آورد به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می کرد. اصلا این ترکیب را من از یادگرفتم وآن را اولین باراز زبان او شنیدم. حاضرنبود آمدن به تبریز راباچنین فرصتی عوض کند. ماندن درتهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن نیروی را انتخاب کرده بود. یادم هست یکبار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم ،قاطع به من گفت:من پشت میز بروم می میرم. بعد از اینکه در تهران تشکیل داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود زندگی کند،گفته بود . شـادے روح شـ‌هـیـد 🕊| @dosteshahideman 🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊🌹🕊
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۵۶ #نویسنده مریم.ر _محمد _جان محمد _یه سوال بپرسم راست
۵۷ مریم.ر بعد از چندروز فکر کردن برای چادری شدنم دیگه تصمیمو عملی میکنم🤗بازهرا همه چیو درمیون گذاشتم خواستم تا محمد سوپرایزکنم😉 با زهرا رفتیم و یه چادر خریدیم😊 _زهرا چطورشدم؟😌 _وای مریم چقدربهت میادخدانکشتت😃 _راست میگی چه خوشگل شدم😌 سر راه رفتم خونه مامانم اینا وای خیلی استرس دارم حالا منو اینجوری ببینن خیلی سرزنشم میکنند😔 دستمو میزارم روی زنگ مامانم درو باز کرد وقتی رفتم داخل ماشین پدرمم اونجا بود😳یعنی پدرمم خونس😟 خدایا بهم شهامت بده خدایا برامید تو😔 _سلام مامان جونم قربونت برم😘سلام بابایی😍 _سلام مادر چادر چرا سرت کردی؟😕 _این که تعجب کردن نداره خانوم . خب اون شوهر بسیجیش مجبورش کرده دیگه . دخترم اگه برای قهر اومدی از همون دری که اومدی برگرد همون روز که بهت گفتم باید فکرشومیکردی _بابا این حرفا چیه من اومدم ببینمتون دلم براتون تنگ شده قهرچیه؟😳 _مریم اگه پشیمون شدی بگو بابا . اذیتت میکنه؟خودم طلاقتو میگیرم هرچی باشه آخرش تو پاره تنمی _بابا توروخدا بس کن .‌ من خیلی خوشبختم آخه چرا باورتون نمیشه؟چادرم خودم خواستم محمد اصلا اجبارم نکرد _ماهم باور کردیم _خب دیگه با اجازتون من برم _چیه بهتون برخورد _این چه حرفیه بابا . اومدم ببینمتون و برم فعلا خداحافظ _مادر بزار یه چایی برات بیارم _میام بازم مامان جون خیلی ناراحت شدم😔 یه لحظه به ذهنم رسید چادرمو بردارم . اما نه نباید این کارو بکنم اولش سخته بعد همه چیز درست میشه😊 امکان نداره از تصمیمم پشیمون بشم خدایا کمکم کن❤️داشتم میرفتم خونه توی راه به محمد زنگ زدم _سلام عشقم😊 _سلام خانومم _محمد میگم میخوای فردا شب زهرا اینا را دعوت کنیم؟ _آره خوبه . من بعد به علی زنگ میزنم _خب کاری نداری عزیزم _قربونت بعداز اینکه قطع کردم رسیدم خونه سریع چادرمو قایم میکنم که محمد فعلا نبینه به زهرا زنگ زدم و گفتم فرداشب بیان خونمون😊حالا چی درست کنم😬 هنوز محمد نیومده میرم دوباره چادرمو سرم میکنم جلو آینه خودمو نگاه میکنم چقدر باچادر با وقارشدم😊 خدایا کمکم کن همیشه چادر سرم کنم کمکم کن هیچوقت دلسردنشم😢هرکس هرچی میخواد بگه من هیچوقت چادرمو کنارنمیزارم😊 اینقدر باچادرم جلو آینه نگاه سرم کردم و نگاه کردم که اصلا نفهمیدم زمان چطوری رفت یدفه دیدم محمد اومد😵 منو با چادر دید😬 _مریم خودتی😳 _پس فکرکردی کیه😡 _چادر... _محمد من میخوام از این به بعد چادر سرم کنم _این که عالیه😍 چی شد این تصمیمو گرفتی _میخواستم به خدا نزدیکتربشم . همینطور من چون میدونستم تو دوست داری من چادری باشم خواستم خوشحالت کنم _عزیزم خیلی خوشحال شدم . چقدر بهت میاد . یبار دیگه سرت کن درست ندیدم😍 ادامه دارد... 😍| @dosteshahideman