دوست شــ❤ـهـید من
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #یک_فنجان_چای_باخدا °○❂ 🔻 قسمت #چهاردهم عثما
❂◆◈○•--------------------
﴾﷽﴿
❂○° #یک_فنجان_چای_باخدا °○❂
🔻 قسمت #پانزدهم
بیچاره عثمان، که انگار نافش را با نگرانی بریده بودند...و این خوبی و توجه بیش حد،او را ترسوتر جلوه میداد...اما در این بین فقط دانیال مهمترین ادم زندگیم بود...و من داشته هایم آنقدر کم بود که تمام نداشته هایم را برای داشتنش خرجش کنم...
به شدت پیگیر بودم...چون به زودی یک دختر مبارز و داعشی نام میگرفتم...
مدام در سخنرانی هایشان شرکت میکردم(مقابله با ظلم و اعتلای احکام پاک رسول الله...از بین بردن رافضی ها و احکام و مقدساتِ دروغگین و خرافه پرستی هایشان..برقرار حکومت واحد اسلامی) مگر عقاید دیگر،حق زندگی نداشتند؟؟؟یعنی همه باید مسلمان،آنهم به سبک داعشی باشند؟؟
و برشورهایشان را میخواند...زندگی راحت برای زنان...استفاده از تخصص و دانش...داشتنن مقام و مرتبه در حکومت داعش...پرداخت حقوق... داشتن خانه های بزرگ بدون واریز حتی یک ریال...آب و برق و داروی رایگان...امنیت و آسایش...)همه و همه برای زنان در صورت پیوستن به داعش...چرا؟؟؟ چه دلیلی وجود داشت؟ این همه امکانات و تسهیلات در مقابل چه امتیازی؟؟؟
در ظاهر همه چیز عالی بود...بهترین امکانات،و مبارزه برای آرمانهایی والا و انسان دوستانه،آزادی و مذهب که فاکتور آخری برایم بی ارزش ترین مورد ممکن بود...مذهب، مزحکترین واژه...
با این حال،بوی خوبی از این همه دست و دلبازی به مشام نمیرسید... همه چیز،بیش از حد ممکن غریب و نامانوس بود.اما در برابر،تنها انگیزه ی نفس کشیدنم،مهم نبود...
باید بیشتر میفهمیدم...مبارزه با چه؟؟؟
اسم شیعه را سرچ کردم...فقط عکسها و تصاویری ویدئویی از قمه کشیدن به سر و زنجیرِ تیغ دار زدن بر بدن و پشت،آنهم در مراسم عزاداری به نام عاشورا...خون و خون و خون... بیچاره کودکانش که با چشمان گریان مجبور به تحمل دردِ برش در سر بودند.
یعنی خانواده ما در ایران به این شکل عزاداری میکردند؟؟یعنی این بریدگی های ،در بدن پدرو مادر من هم بود؟؟ اما هیچ گاه مادر اینچنین رفتاری هایی از خود نشان نمیداد...
درد و خون ریزی،محض همدردی با مردی در هزار و چهارصد سال پیش؟؟
انگار فراموش کردم که مادر یک مسلمان ترسوست...در اسلام بزدلها مهربانند و فقط گریه می کنند...در مقابل،شجاعتشان جان میگیرند و خون میریزند...
عجب دینی ست،"اسلام"...
هر چه بیشتر تحقیق میکردم،به اسلامی وحشی تر میرسیدم... درداااا….
چند روزی بود که هیچ تماسی از عثمان نداشتم...وتقریبا در آن تجهیز اطلاعاتی؛مردی با این نام را از یاد برده بودم...
روز و شب کتاب میخواندم و سرچ میکردم و در جمع سخنرانی و جلساتشان شرکت میکردم...
و هرروز دندان تیزتر میکردم برای دریدنِ مردی مسلمان که ته مانده آرامشم را به گندآب اعتقادات اسلامی اش هدایت کرده بود.
آن صبح مانند دفعات قبل از خانه تا محل اجتماعشان را قدم میزدم که کسی را در نزدیکم حس کردم...
↩️ #ادامہ_دارد...
✍🏻 #نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
@dosteshahideman
Haaj Seyed Mahdi Mirdamad1_58686399.mp3
زمان:
حجم:
6.29M
🎧️ #سرود بسیار زیبا و شنیدنی ❣
🌼شعبان المعظمه
🌸دل ما دخیل پرچمه
🎤 با نوای #سید_مهدی_میرداماد
🎈 میلاد #حضرت_ابالفضل (ع) 🎈
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
📆 امروز چهارشنبه
☀️ 21 فروردین 1398 هجرے شمسے
🌙 4 شعبان 1440هجرے قمرے
🎄 10 آوریل ۲۰۱۹ میلادے
ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه:
🎗«یا حی یا قیوم»🎗
🎗«ای زنده وپاینده»🎗
☀️ روزتون منور به نگاه #شهید_محمود_رضا_بیضایی
☀️| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 📆 امروز چهارشنبه ☀️ 21 فروردین 1398 هجرے شمسے 🌙 4 شعبان 1440هجرے قمرے 🎄 10 آوریل ۲۰۱۹ میلادے
⚘﷽⚘
پاییز جایش را به زمستان داد..
زمستان جایش را به بهـار..
برگ ها جایشان را به شکوفه ها دادند..
در این میان
جای تــو همچنان خالی ست...
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
🌷 | @dosteshahideman
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷🕊🌷
⚘﷽⚘
ی اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد
سقای حسین سید سالار خوش آمد علمدار خوش آمد
ولادت حضرت عباس مبااااارک❤️
❤️| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
امام سجاد (ع):
❤ برای #عباس (ع) نزد خداوند جایگاهی است كه در روز قيامت همه شهيدان به آن غبطه می خورند. ❤️
🌹بحار، ج ۲۲، ص ۲۷۴ 🍃
میلاد حضرت #ابوالفضل (ع) مبارک 😍
🌸| @dosteshahideman