eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
938 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘ 🔸ترسیم خلاقانه پرتره سردار شهید سپهبد سلیمانی توسط هنرمند جوان در برنامه عصر جدید 🔹مهران رحمانی، چهارمین اجرای قسمت هفتم از دور مقدماتی فصل دوم •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ شهیدی که دعوتنامه را از حضرت عباس گرفت❗️ 🌿گفتم هنوز که فراخوان ندادند، هر وقت اعلام کردند، آنوقت برو، اما در جوابم مثالی زد که دیگر چیزی نگفتم، گفت گاهی سر سفره آب نیست و آب نیاز است، من میروم آب می آورم یا شما می گویید که بروم آب بیاورم، در هر دو شکل من آب را به سفره آوردم اما کیفیت آب آوردن ها خیلی فرق دارد. 🌹هر وقت می گفتم شاید مادرت راضی به رفتنت نشود، می گفت آن کسی که مرا دعوت کرده خودش هم مادرم را راضی می کند.... توی حرم (ع) بودم که برای اذان صبح در را بستند و حرم به طرز عجیبی خلوت بود، به ضریح چسبیدم و گفتم آقا سرِ دوراهیم😔، نمی دانم همینجا بمانم یا به حرم خواهرت بروم، که درها باز شد و مردم با شعار «لبیک یا زینب» وارد حرم شدند، آقا دعوتنامه را بهم داد💔 گفتم بعد از تو مردم از ما می پرسند که آیا ارزشش را داشت؟ جان پسرت به چه قیمت⁉️ گفت: خیلی ها خودشان می دانند ولی اگر هم کسی پرسید بگو؟ قیمت خون دختر سه ساله حسین چقدر است...😔 شهید مدافع حرم حمید قاسم پور •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 💠برای محمودرضا/ صد و هفتاد و چهار ▪️احمدرضا بیضائی 🌷می گویند وقتی از شهدا می نویسید، اغراق نکنید. چشم! بی اغراق می نویسم که تو مصداق این جملات بودی: 🌷پاسداری یعنی حراست از وحی، ادامه راه انبیا و ائمه، صلحا، شهدا، حفاظت از مکتبی که پیامبر (ص) برای آن زحمتها کشید و جنگید، امام حسین(ع) برایش شهید شد، خون ها و جان ها برایش دادند. پاسداری تکلیف است نه ماموریت. پاسداری الگوست. یک پاسدار و رزمنده، بایستی از خیلی چیزها که حرام هم‌ نیست بگذرد. 🌷خصایل پاسداری: روحیه شاد و بشاش، ایثار، شهادت طلبی، میل به کار، ترک دنیا، امیدواری، صبر و مقاومت، توکل، رحماء بینهم، کار برای خدا، امین بیت المال بودن، دلسوز، عارف و عابد، متحمل مشکلات بودن، داشتن اخلاق اسلامی، کنترل خود در هر شرایطی، پرهیز از عصبانی شدن و اشتباه نمودن، درک محتوای عمیق اسلامی مسئولیت، توجه نمودن خود و نیروهای به نماز، وفای به عهد داشتن و دقیق بودن در وعده ها و حضور به موقع در جلسات، رعایت کردن سلسله مراتب، یادی از شهدا کردن، ارزیابی دقیق و صحیح نیروها و برادران بسیجی جهت کادر سازی . ▪️فرازی از یک سخنرانی منبع: حسین نجفی، مهدی باکری در یادها و خاطره ها، اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی، چاپ دوم، اسفند ۱۳۸۹. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ خواب حضرت_ابوالفضل (علیهم السلام) رو دیده بود. فرموده بودند : شما بیشتر انفاق کن ؛ بیشتر به ایتام و فقرا کمک کن.☝️ داریوش بعد از اون خواب سالی دو سه بار برام پول می فرستاد و می گفت گوسفند قربانی کنم و برنج بخرم و بین مردم مستضف روستامون توزیع کنم.❤️ داریوش رضایی نژاد🌹 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ آدم‌ها +قند را می‌شکنند تا از طعمش استفاده کنند. +رکورد را می‌شکنند تا به افتخار برسند +هيزم را می‌شکنند تا به گرمای آتش برسند +غرور را می ‌شکنند به ‌افتادگی برسند +سكوت را می‌شکنند به‌ آوازی برسند. ≈آدم‌ها برای تمام شکستن‌ها دلایل خوبی دارند، اما من هنوز نفهمیدم که چرا آدم‌ها "دل"‌ می‌ شکنند.💔 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
[• 💬 • ] °•💚•° بســم الله سربازای آقاجان. ⬇️ 📿ذڪر تعداد ذکر ها رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید👇 خدا رو شکر تا به این لحظه ⬅️3663➡️ دوستان تا امشب ساعت 20:20 دقیقه وقت دارین تا تعداد ذکر ها رو ارسال کنین👇 🙋 @Yazinaba ‍ ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍 دوستان جا نمونید 👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت بیست و پنجم: ساندرز مادر دنیل ساندرز توی بیمارستان بستری بود ... واسه همین نمی تونست
⚘﷽⚘ قسمت بیست و ششم: حیات وحش گوشی رو گرفت سمتم ... شارژش تموم شده بود ... باورم نمی شد چیزی رو که دیروز اونقدر دنبالش گشتیم به این راحتی پیدا شد ... از آقای ساندرز جدا شدیم ... به محض ورود به آسانسور، یه لحظه ام مکث نکردم ... - برو اتاق امنیتی بیمارستان و تمام دوربین ها رو چک کن ... مطمئن شو دیروز دنیل ساندرز تمام مدت رو اینجا بوده ... - واقعا لازمه؟ ... طبق شواهد پزشکی قانونی، قاتل راست دسته ... ولی اون ... - منم دیدم چپ دست بود ... اما چه دلیلی داشته یه نوجوان این همه راه رو بیاد اینجا ... و بدون اینکه چیزی بگه برگرده ... و گوشیش رو هم جا بزاره ... این داستان زیادی عجیبه ... شاید خودش مستقیم کریس رو نکشته اما می تونه شریک جرم باشه ... اگه پخش کننده اصلی باشه یا اصلا رئیس و مغز اصلی باند باشه ... واسش کاری نداره یه قاتل حرفه ای رو اجیر کنه ... فقط باید بتونیم انگیزه قتل رو پیدا کنیم ... و به ماجرا ربطش بدیم ... مشخص بود نمی تونست باور کنه دنیل ساندرز با اون شخصیت و رفتار ... قاتل یا شریک جرم باشه ... اما من یاد گرفته بودم هیچ وقت نمیشه به رفتار و ظاهر انسان ها اعتماد کرد ... یه رفتار و شخصیت به ظاهر محترم ... بهترین سرپوش برای اعمال و نیت های کثیف آدم هاست ... هر چند طبق قانون ... تا زمانی که جرم کسی اثبات نشه بی گناهه ... اما من سال ها بود که دیگه اینطوری فکر نمی کردم ... دیدم رو نسبت به تمام انسان ها از دست داده بودم ... انسان هایی که به خاطر یک طمع، وسوسه یا حتی حسادت ساده ... خوی درنده شون رو آزاد می کردن ... و حتی یک خودخواهی ساده ... حق زندگی و نفس کشیدن رو از انسان دیگه ای می گرفت ... جز اینکه برهنه نیستیم ... و می تونیم وحشی گری مون رو با فضاپیما به سایر سیارات هم ارسال کنیم ... چه فرق دیگه ای بین ما با حیوانات درنده آمازون و حیات وحش آفریقا وجود داره؟ ... اوبران رفت سراغ بررسی نوارهای امنیتی دیروز و شب قبلش ... باید حتما کپی نوارهای امنیتی رو با چشم های خودم می دیدم و مطمئن می شدم خود کریس، موبایلش رو جا گذاشته ... نه اینکه از راه دیگه ای به دست دنیل ساندرز رسیده باشه ... مثلا توسط قاتل ... موبایل رو تحویل دادم تا بعد از شارژ مجدد و باز شدن رمزش ... تمام اطلاعاتش رو بازیابی کنن ... می خواستم حتی فایل ها، تصاویر و مسیج های پاک شده اش رو ببینم ... معده ام به شدت می سوخت ... در این بین، سر و کله آقای بولتر، معاون دبیرستان هم پیدا شد ... بعد از حرف های کوین ... دید من به اون سه نفر، دیگه دید دبیر، معاون یا مدیر مدرسه نبود ... حالا پشت هر کلمه ای که قرار بود به زودی ... از دهان الکس بولتر خارج بشه ... دنبال حلقه ها و حقیقت گمشده هر دو پرونده قتل و مواد می گشتم ... اگر حدس مون درست بود اطلاعاتی که به دست می اومد می تونست خیلی برای دایره مواد مفید باشه ... اون به اسم یه صحبت دوستانه اومده بود ... بهش قول داده بودم هیچ ضبط صدایی انجام نشه ... اما چرا باید برای قول به شخصی که می تونست توی قتل دست داشته باشه ... احترام قائل می شدم؟... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت بیست و ششم: حیات وحش گوشی رو گرفت سمتم ... شارژش تموم شده بود ... باورم نمی شد چیزی ر
⚘﷽⚘ قسمت بیست و هفت وارد اتاق بازجویی شدیم ... از چهره اش مشخص بود از اینکه بین تمام گزینه های مکانی ... برای صحبت به اونجا اومده بودیم ... اصلا خوشش نیومده ...  - واقعا جای عجیبی برای یه صحبت دوستانه است ... با این همه میکروفن و دوربین ...  به یکی از افسرها سپرده بودم توی این فاصله دوربین پشت اتاق شیشه ای رو روشن کنه ... نمی خواستم چیزی رو از دست بدم ...  شاید به دروغ بهش گفتم تمام وسائل صوتی خاموشه ... اما قصد داشتم اگر واقعا توی قتل یا فروش مواد دخالتی نداشت ... مطمئن بشم هیچ وقت کسی اون حرف ها رو نمی شنوه ...  هر چند سوالش و حس ناخوشایندش، من رو به فکر فرو برد ... چرا قرار گرفتن در حس بازجویی براش نگران کننده بود؟ ...  حرف هاش حول محور رفتار و برخورد مدیر بود ... اینکه چطور با استفاده از ارتباطاتش ... کل منطقه رو زیر و رو کرده ... و پای گنگ ها رو از اونجا کوتاه کرده ... اگر چه از کوتاه شدن دست مواد فروش ها از دبیرستان خوشحال بود ... اما رفتار مدیر و تحت فشار گذاشتن دانش آموزها رو کار درستی نمی دونست ... - اونها نوجوانن ... با کلی انرژی و هیجان ... اما همون طور که دیدید حتی جرات حرف زدن با شما رو هم نداشتن ... شک نکنید اگه می خواستید به طور رسمی حتی با لوسی اندرسون حرف بزنید ... همون دانش آموزی که توی حیاط باهاش حرف زدید ... فکر می کنید اجازه می داد بدون حضور وکیل دبیرستان باشه؟ ... اصلا من نمی فهمم مگه یه دبیرستان چه کار حقوقی و قانونی ای باید داشته باشه ... که وکیل لازم داره؟ ...  سوال جالبی بود ...  - شما معاون دبیرستان هستید ... و مشخصه خیلی وقته آقای پرویاس رو زیر نظر گرفتید ... توی این مدت متوجه نشدید با افراد مشکوکی در ارتباط باشه؟ ...  کمی خودش رو روی صندلی جا به جا کرد ... - فرد مشکوک؟ ... در ارتباط با قتل؟ ... فکر می کنید ممکنه مدیر توی مرگ کریس دست داشته باشه؟ ...  نه ... امکان نداره ... من اینطور فکر نمی کنم ... اون هر کی باشه بهش نمی خوره بتونه کسی رو بکشه ...  بدون اینکه فرصت بدم حرفش رو ادامه بده ... - گفتید گنگ ها رو بیرون کرده ... حتی با پرونده سازی و بهانه های الکی ... دانش آموزهایی رو که توی گنگ بودن یا حتی حس می کرده مدرسه رو دچار مشکل می کنن، اخراج کرده ... یعنی به تنهایی برای دانش آموزها پرونده سازی می کرده؟ ... قطعا برای این کار به کمک احتیاج داشته ...  اما از افراد مشکوک، منظورم فقط چنین افرادی نبود ... تمام کارهایی که جان پرویاس انجام داده ... می تونسته فقط برای خالی کردن عرصه از سایر مواد فروش ها و گنگ ها باشه ...  هر چند پاسخ این سوال و اون نیروهای کمکی ... می تونستن من رو به سرنخ اصلی پرونده برسونن ... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
[• 💬 • ] °•💚•° بســم الله سربازای آقاجان. ⬇️ 📿ذڪر پویش سال 1399⬇️ 🌺🌺 تعداد ذکر ها رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید👇 دوستان تا فردا شب ساعت 20:20 دقیقه وقت دارین تا تعداد ذکر ها رو ارسال کنین👇 🙋 @Yazinaba ‍ ڪار بـــرای امام زمانم خستگـــے ندارد😍 دوستان جا نمونید 👏👏👏