eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
933 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ شهید احمدرضا احدی از سرداران رشید دفاع مقدس است که در عملیات کربلای 5 شجاعانه به شهادت رسید. در آستانه سی امین سالگرد شهادتش، مروری بر زندگی این شهید بزرگوار داریم. شهيد احمد رضا احدي در بيست و پنجم آبان ماه سال 1345 در شهرستان اهواز و در خانواده اي مذهبي و سنتي زاده شد. پدرش درجه دار ارتش و مادر وي خانه دار بود. در شش سالگي وارد دبستان شد و مراحل تحصيل ابتدايي را با موفقيت کامل و احراز رتبه هاي اول طي کرد. دوره راهنمايي را نيز با معدل هاي 19 و 20 گذراند. در اين هنگام با شروع جنگ تحميلي همراه خانواده به زادگاه پدر و مادر خويش (ملاير) بازگشت و تحصيلات متوسطه را در رشته علوم تجربي در دبيرستان دکتر شريعتي پي گرفت و سرانجام در سال 63 موفق به کسب ديپلم گرديد. سال 64 در کنکور سراسري دانشگاه ها با استفاده از سهميه رزمندگان رتبه نخست را در کل کشور و در همه رشته هاي انتخابي بدست آورد و از اين پس در رشته پزشکي دانشگاه شهيد بهشتي تهران به ادامه تحصيل پرداخت. شهيد پس از مهاجرت به ملاير و همزمان با تحصيل در دبيرستان ضمن انديشه و تأمل در مسائل گوناگون، ايمان روز افزون خود را به حرکت پوياي انقلاب اسلامي و امام (ره) نشان داد تا آنکه در سال دوم تحصيل در دبيرستان، بر اثر روح کمال خواه و ايمان والاي خويش و به منظور حضور در ميدان هاي جنگ و جهاد لباس رزم بر تن کرد و نخستين بار در عمليات رمضان (سال 61) شرکت جست و در اين نبرد مجروح شد. حضور در اين عمليات را مي بايست مبدأ تحولي شگرف و آغاز راهي نو فراروي او به شمار آورد، چنان که شکوه ايمان و اخلاص بسيجيان در اين عمليات و شهادت دوستان و هم رزمانش خصوصاً «محمد روستايي» تأثيري ژرف بر او نهاد. ماجراي اين واقعه در دو قطعه از يادداشت هاي وي با عنوان «ضيافت الله» و  «با مرگ» با بياني آکنده از احساس و شور منعکس گرديده است. از اين پس احمدرضا تا هنگام شهادتش پياپي در جبهه هاي جنگ حضور يافت و در تمامي نبردها از نفرات ويژه و فعال گردان ها و دسته ها بود و در مواقع سخت و پيچيده در ميادين نبرد، ديگران را نيز هدايت و مساعدت مي کرد و گاه اتفاق مي افتاد تا يک شبانه روز در ميان سپاه دشمن پنهان مي شد و جز خدا کسي از او خبر نداشت. در مدت چهار سال حضور در جبهه جنگ بارها مجروح شد و در عين حال در بسياري از اين موارد کمتر اتفاق مي افتاد که دوستان و حتي خانواده اش از اين موضوع آگاهي يابند. احمدرضا در استعداد و يادگيري، کم نظير بود و بدين جهت در طول مدت تحصيل در مدرسه و در دبيرستان و دانشگاه برجسته و سرآمد بود و نمره هاي عالي مي گرفت. چنان که در سال آخر دبيرستان پس از 6 ماه حضور در خط مقدم جبهه هاي جنگ و بازگشت و شرکت در امتحان نهايي به عنوان دانش آموز ممتاز شناخته شد. فراست ذهن و طبع لطيف او موجب آن شد که حتي براي بيان مافي الضمير و انديشه خويش از فرمول هاي رياضي و مقوله هاي علمي نيز تعابيري بديع و گيرا به وجود آورد و به راحتي قلم را در بيان مکنونات دروني و مشاهدات خود به کار گيرد و شورانگيزي و عاطفه سيال خويش را در جملات و نوشته هايش جاي دهد. افزون بر اين، گاه طرح ها و نقاشي هايي نيز پديد مي آورد و مهم تر اين که اُنس دائمي با قرآن و ادعيه داشت و بر آن همّت مي گماشت.  به سخنان حکيمانه و اشعار عرفاني دلبستگي خاصي داشت آن گونه که در نوشته هاي خود به مناسبت هاي مختلف از  اشعار نغز شاعران بهره مي گرفت. هميشه و در همه حال خدا را بر اعمال خود ناظر و حاضر مي ديد و به محاسبه و مراقبت از نفس خويش اهتمام مي ورزيد چنان که اعمال نيک و بد خود را رمز گونه در دفتري جداگانه ثبت مي کرد. حضور پياپي او در جبهه هاي غرب و جنوب به عنوان يک دانشجوي پزشکي هيچ گاه باعث برتري و غرور وي نمي شد چرا که او دنياي غرور و خودخواهي را سخت سست و بي مقدار مي شمرد. هنگام راز و نياز، حالتي وصف ناپذير داشت آن گونه که دوستان او گفته اند اهل تهجد و شب زنده داري بود. چنان که هنوز گريه هاي سوزناک او در جاي جاي سنگرها در ذهن و ياد دوستانش باقي مانده است.  احمدرضا که نوجواني و بلوغ جسماني خويش را در ميدان هاي جنگ آغاز کرده بود در مقام معرفت و سلوک علمي مدارج روحاني را در مقام انقطاع از دنيا و اتصال به مبدأ اعلي درمي نورديد و چنين بود که بسيجي مرد ميدان هاي جنگ سرانجام پس از شرکت فعال در عمليات کربلاي 5 ، در شب دوازدهم اسفند ماه سال 65 همراه تني چند از همرزمانش از آن جمله مجيد اکبري در درگيري با کمين هاي دشمن بعثي به شهادت رسيد و به لقاءالله پيوست و پس از 15 روز که پيکر خونينش ميهمان آفتاب بود بازگردانيده و درآرامگاه عاشوراي ملاير به آغوش خاک سپرده شد. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
🌷 حجاب وصیت شـهـــــدا 🌷 دلم هوای شهادت ڪہ مے ڪند پناه میبرم بہ چادرم که تا آسمان راه دارد... چادر من بوی میدهد چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست ڪہ مبادا چون چادر مادرشان فاطمه(سلام الله علیها) خاکی شود. 🍃🌸 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک دقیقه بیاد حضرت زینب💔 🍃زینب و یه مشت حرامی🍃 🎤 ،الشام،الشام💔😭 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🔴آموزش روش تخصصی تر‌ک گناه🔴 #از_گناه_تا_توبه ۵۲ 💠عاشقانه ترین رابطه ی عالم، رابطه عبد و مولاست
⚘﷽⚘ 🔴آموزش روش تخصصی ترک گناه🔴 ۵۳ ✨بخش حساس بحث لطفا دقت کنید👇 💠در هر رابطه ی عاشقانه ای یک چالشی هست، چالش رابطه ی عاشقانه عبد و مولا در چیه؟ 👈این است که مولا فرمان بدهد و عبد معصیت کند و بعد بگوید (ببخشید!)😔✋ همین میشه بهونه ی عشق بازی و چالشِ این رابطه ی عاشقانه ی بین عبد و مولا ✅متن بالا نیاز به توضیح خاصی داره لطفا با دقت بخونین 💠اولیای خدا هیچ موقع وارد این چالش نمیشن ولی سر این موضوع چالش عشق بازی میکنن☺️👌 منظور از این چالش این نیست گناه کنی و بعد توی این چالش فرمان و معصیت عشق بازی کنی✨ 🔰بلکه منظور اینه 👈اگر از دستت در رفت یک روزی از فرمان خدا سرپیچی کردی سر این موضوع تا آخر عمرت عاشقی‌کنی ❤️ تا آخر عمر بگو خدایا غلط کردم خدایا درست نبود کارم خدایا جواب مهربونیاتو بد دادم خدایا چطوری نگات کنم با این گناهم😔✋ و.‌‌‌.. ♨️پس اولیای خدا بدون ورود به چالش خووووبه خوب عشق بازی میکنن از این جهت که 👈خدایا نکنه من معصیتی کردم که‌نفهمیدم هرچی هست به کرم و فضلت ببخش😔✋ خدایا منو ببخش اگه نتونستم با عباداتم جواب خوبیاتو بدم😔✋ یعنی 🔴اولیای خدا نه تنها معصیت نمیکنن بلکه بابت‌ اینکه عباداتشون کمتر از نعمت ها و مهدبونیای خداست توبه و استغفار میکنن☺️✅ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📿 تا خدا و براټ ننوٻسہ آرزوش نمیڪنے 🌱 :) •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
~•°•~•💓•~•°•~ ⚘﷽⚘ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه #نویسنده_فائزه_وحی #قسم
⚘﷽⚘ ⃣1⃣ دوباره کنار هم راه افتادیم... کاش علی و فاطمه این عشقولانه بازی شونو میزاشتن برای بعد می تمرگیدن ... حوصله ندارم😡 عه😳اگه میدونسم این قدر زود دعام مستجاب میشه یه چیز دیگه میخواستم😂 بالاخره لیلی مجنون نشستن روی چمنای پارک من و سیدم بالاخره بهشون رسیدیم و نشستیم من و فاطیم کنار هم😉 علی و سید دوباره بحثشون گل انداخت و مشغول شدن😕 فاطی: فائزه _جانم فاطی: راستی یادت بود چمدون دوتامون توی ماشین کاروانه😞 _آره بخاطر همین الان که مامان زنگ زد گفتم هرجور شده مهدیه رو پیدا کنه حداقل وسایلمونو برداره فاطی: اهان خب خداروشکر☺️ _این چند روزه فقط باید با همین لباسا باشیم😁 فاطی: نه بابا غصه نخور خواهرشوهر جان😂 علی گفت شب به سید میگه ببرمون یه پاساژ برامون خرید کنه😍 _عه چه خوب ☺️ سید بلند رو به هممون گفت:بچه ها با بستنی موافقید یا فالوده ؟😃 فاطی: بستنی🍦 علی: فالوده🍧 _هیچ کدوم😑 سید: پس چی میخورید؟! _اووووم هویچ بستنی😍 علی گفت البته از همین الان بگم جواد جان که مهمون من😉 خلاصه بلند شدیم و رفتیم سمت مغازه ای سید نشون داد نزدیک که شدیم علی گفت فائزه و فاطمه جان اونجا خیلی پسره شلوغه شما بمونید ما گیریم میایم تقریبا پنج دقیقه بعد علی با یه بستنی و یه فالوده و سید با دوتا لیوان هویچ بستنی بیرون اومد😶 علی بستنی رو به فاطمه داد 😕 سیدم یکی از لیوانارو داد من😍 مشغول خوردن بودیم و حرف میزدیم. بوستان علوی طبق تعریفایی که ازش شنیده بودم جای قشنگی بود😊 تقریبا دوساعت و نیم اونجا بودیم که علی قضیه جا موندن چمدونای ما و اینکه میخواد برامون وسیله بگیره رو به سیدم گفت تا بریم یه پاساژ مناسب😁 ماشینو جلو در پاساژ پارک کرد😉 پیاده شدیم و از پله ها بالا رفتیم. سید: خب این پاساژ اون قسمتش بیشتر لباس زنونه داره بفرمایید اون ور😊 فاطمه همون مغازه اول رفت خرید کنه علیم باهاش رفت تا حساب کنه از سیدم خواست با من بیاد تا منم انتخاب کنم. من راه افتادم سیدم با فاصله چند قدم دنبالم بود. مغازه هارو با مانتوهای کوتاه و بازی که به نمایش گذاشته بودن یکی یکی نگاه کردم تا یه مانتو مشکی ساده و بلند نظرمو جلب کرد😍 وارد مغازه شدم . سید بیرون بود. _سلام خسته نباشید. ببخشید آقا مانتو مشکی ساده ای که تن مانکنه چند؟ فروشنده: ۹۵ تومن خانوم. _ممنون میشم بیارید نمونشو. به نمونش نگاه کردم اره خیلی شیک و سادس دوسش دارم😍 توی اتاق پرو تنم کردم😊 کاملا اندازس😍 ... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘  تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۳۰ تیر ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 20 July 2020 قمری: الإثنين، 28 ذو القعدة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ دست دعا و ... اشک و نیاز و ... ظهور تـ❤️ـو کی مستجاب می‌شود ... این انتظار من؟ سلام موعـ❤️ـود مهربانم .... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•