⚘﷽⚘
اللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِم
یادم دادی
بر غم هایم
شاکر باشم
تا صابر!
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
هرگز به غیر جانان
ما جان نمی فروشیم
جان می دهیم اما
جانان نمی فروشیم
دشمن اگر ببخشد
کاخ سفید خود را
یک تار موی رهبر
بر آن نمی فروشیم
فدایی سید علی ❤️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🔸سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت. ۱۳۹۸/۱۰/۱۳
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_محمدرضا_شیبانی
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند
⚘﷽⚘
شهید مدافع حرم شهید محمدرضا شیبانی مجد
تولد: 1366/04/17
شهادت: 1396/01/16 سوریه، حماء
بخشی از وصیت نامه:
عزت و افتخار و شرافتان را با هیچ چیز معامله نکنید به هیچ عنوان طلبکار اسلام و انقلاب نباشید پشتیبان ولایت فقیه باشید و گوش به فرمان، احترام به ترک محرمات و انجام واجبات مطالعه و عمل به سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مردم ، همیشه خود را بدهکار انقلاب بدانید و فرزندان خود را برای سربازی آقا امام زمان تربیت و آماده کنید ، عزت و افتخار و شرافت خود را با هیچ چیز معامله نکنید و سعی کنید با خدای یکتا معامله کنید زیرا او هم خریدار و فروشنده سخاوتمندی است.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
خدایامن سوریه نیامدم جز به اختیار ونظر حضرت زینب (س)، ان شاءالله که شرمنده علمدار کربلا نباشم"
دیدن این جملات دروصیت نامه شهیدمحمدرضاشیبانی مجد، مرا بر آن داشت تاسری به خانواده اوبزنم.
طیبه درخشانفر: راهی فاضل آباد شدم تا با خانواده اولین شهید مدافع حرم این شهرستان گفتگو کنم. در نگاه پدرومادرشهید شیبانی آرامش خاصی موج می زد واین درحالی بود که هنوز
چندماهی از شهادت فرزندشان نگذشته بود.علت را که جویا شدم پدرشهید اشاره به وصیت نامه شهید کرد وگفت: محمد رضا ازماخواسته هنگام شنیدن خبر شهادت لباس سفید بپوشیم و شیون و زاری نکنیم چون دشمنان به رفتار واعمال ما نگاه می کنند ودیگر این که محمدرضا گویا بعد از شهادت، زندگی دوبارهای یافته است چرا که من،همسر وهمه کسانی که او را می شناسند، حضور او را احساس می کنیم. او حتی در وصیت نامه اش به فرزندانش ضمن ابراز دلتنگی، خاطرنشان کرده که نگران نباشند بعد از این، همیشه با آنها ودرکنارشان خواهد بود، به جرات می توانم بگویم پس از شهادت فرزندم به مفهوم واقعی این آیه قرآن که می گوید: "گمان نکنید کسانی که درراه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند.، " پی برده ام.
مادرشهید در میان سکوت پدر از ادب و اخلاق نیکوی پسرمی گوید از این که آنقدر به آنها احترام می گذاشت که همیشه پشت سرشان حرکت می کرد و درادامه پدرجریان بازکردن درب حیاط هنگام سر زدن به شهید را اینگونه تعریف می کند: محمدرضا ضمن بازکردن درب ازطبقه دوم بسرعت پایین می آمد وبا بوسیدن دستشان آنها را تا بالا همراهی می کرد وهرگزاز این کار خسته نمی شد.
ازهمسر و فرزندان شهید سخن به میان می آورم ومادر اینگونه می گوید: محمد رضا بادخترخاله اش ازدواج کرده وثمره آن دو دختربه نامهای زینب وکوثر است که درحال حاضر درکنار خواهرم وخانواده اش که محمدرضا خیلی به آنها ارادت داشت زندگی می کنند وطبق وصیت اوبه تربیت یادگاران شهید مشغول است.
هرچه جلوتر می رویم ویژگیهای شهید شیبانی نمایان ترمی شود. پدرازمهربانی ودلسوزی پسرمی گوید و این که اوهمیشه به فکر نیازمندان بود وکمکهایش اغلب پنهانی وازطریق دیگران صورت می گرفت.
محمدرضا دروصیت نامه اش یادآور شده بودکه:کمک به محرومان فراموش نشود وهیچ کس را از درب خانه دست خالی رد نکنید حتی اگر شده به چند دانه قند و درصورت نداشتن چیزی درخیابان از فقیرعذرخواهی کنید.
شهید شیبانی همیشه لبخند برلب داشت تاحدی که اگر کسی عکس او را بدون لبخند می دید باورنمی کردکه این عکس محمدرضا هست.
مادرشهید خاطره مشهدمقدس را این طور تعریف می کند: دربازگشت ازمشهد مقدس تصمیم گرفتم به زیارت فرزندم در گلزار شهدا به امامزاده بروم به آنجا که رسیدم خانمی بطرفم آمد واشک ریزان مرا درآغوش گرفت علت را که پرسیدم گفت: اهل شیراز هستم و قصد داشتم دراین شهر با پخت شیرینی امرار معاش کنم ولی موفق نشدم تا این که به شهید شما متوسل شدم واو درخواب مرا به لطف خدا امیدوارکرد و در حال حاضر گارگاهی دارم که باچند نفرمشغولیم خدا را شکرازکارم راضی هستم.
سر صحبتم با خواهرشهید باز شد و او از برادرشهیدش که حالا پس از شهادت، یاری گر دیگران هم شده می گوید: از وقتی برادرم شهید شده خیلی ها که حتی ما آنها را نمی شناسیم او را درخواب می بینند نمونه اش یک خانم تبریزی است که حجاب درستی نداشت ولی با دیدن محمدرضا درخواب مسیر زندگیش تغییرکرد.
این خاطرات راکه می شنوم درمقابل شهید شیبانی وخانواده اش احساس کوچکی می کنم وزیرلب زمزمه می کنم که :
"خدایا ما کجا واینها کجا"
صدای مادرشهید مرا بخود می آورد که می خواهد خوابش را که قبل ازشهادت محمدرضا دیده برایم تعریف کند و در ادامه میگوید: قبل از شهادت پسرم خواب دیدم یک آقای عربی که شال سبزبه کمر داشت به اصرارمی خواست کفنی که نزدم بود رابگیرد ولی من موافقت نمی کردم بالاخره تقاضاکرد پارچه سبزی را که یکی از دوستان از سوریه برای سفره عید غدیربرایم آورده بود را به او بدهم و با گرفتن آن بمن گفت پسرت سید شد. فردای آن روز قبل ازاذان مغرب که محمدرضا از سوریه زنگ زد خواب رابرایش تعریف کردم واو از ته دل خندید وگفت به آرزویم خواهم رسید و روز بعد خبر شهادت او را به ما دادند.
که البته جنازه اش درحالی که مثل خانم فاطمه زهرا(س) پهلویش توسط ترکش خمپاره شکافته شده بود، بعداز 16 روز بوسیله خوابی که دوتن ازدوستانش دیده بودند پیداشد.
درپایان از آنها می خواهم سخنی بگویند. وپدرشهید درحالی که به ماشین وخانه محمد رضا اشاره می کند،می گوید:
لطفا به آنهایی که فکر می کنند شهدای مدافع حرم برای مادیات به سوریه رفتند بگویید: شهید شیبانی همه چیزداشت ولی عاشق اهل بیت (ع) بود وتنها برای لبیک گفتن به ولایت فقیه ودفاع از حرم حضرت زینب (س) ازهمه چیز دست کشید.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
یکی از دوستان شهید مدافع حرم محمدرضا شیبانی، خوابی که از شهید دیده بود را تعریف کردگفت: شهید به خوابم آمده بود باشهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تورفتی ومن ماندم.الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم
ایشان جواب دادند:چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می آید شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دوشهید که به ما داده به شما اجربیشتری خواهد داد منخوشحال شدم وگفتم داری شکسته نفسی می کنی محمدرضا ماکجا وشما کجا بعد گفتم چکار کنم ، شهید گفت
اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد
دوم: نماز اول وقت ترک نشود
سوم: به نامحرم نگاه نکنید
چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید
"خدایامن سوریه نیامدم جز به اختیار ونظر حضرت زینب (س)، ان شاءاله که شرمنده علمدار کربلا نباشم"
واین بود روایت کوچکی از شرح حال یکی از شهدای مدافع حرم استان گلستان ؛ تا تلنگری باشد برای کسانی که همسر وفرزندان وکارو... رابهانه ای ساخته اند برای یاری نکردن مظلومان جهان.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
مداحی آنلاین - آمده ام درمانده و تنها - حاج حیدر خمسه.mp3
7.93M
⏯ #مناجات #زمزمه #روضه
🍃آمدم درمانده و تنها
🍃جوابم را بده
🎤حاج #حیدر_خمسه
👌بسیار دلنشین
🌷 #التماس_دعا