⚘﷽⚘
✍ #کلام_شهید
●سه چهارم دختران حجابشان حجاب نیست!! و چیزهایی که میپوشند ؛واقعا حجاب نیست چادر میپوشند ، ولی چادرشان دارای برق و مُد است.
●حضرت صاحب الزمان (عج)! خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم.
#شهید_احمد_محمد_مشلب🌷
●ولادت : ۱۹۹۵/۸/۳۱ نبطیه ، لبنان (۱۳۷۴/۶/۹)
●شهادت : ۲۰۱۶/۲/۲۹ ادلب ، سوریه ( ۱۳۹۴/۱۲/۱۰)
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⸤ چادر مشکی من
رنگ #شهادت دارد! ⸣
ـ ♥️🌱 ـ
@dostedhahideman
کاش یه ایست بازرسی ورودی دلمون بزاریم، یه واحد بررسی و نظارتم خروجی زبونمون..
#حرفِدل
#ازواجِبـات
@dosteshahideman
⚘﷽⚘
کوچکترین شهید حزب الله لبنان در سوریه تنها 17 سال سن داشت.
✨ علی الهادی حسین✨
کوچکترین شهید حزب الله دردفاع از حرم آل الله خردادماه سال 95 در خانطومان بوده است.
🍃🌸_ وی از اهالی جنوب لبنان منطقه العدیسه و ساکن منطقه کفرجوز نبطیه بود و در رشته پرستاری نبطیه تحصیل می کرد. مراسم تشییع پیکر این شهید با شکوه خاصی با حضور شخصیت های مهم کشور لبنان در جنوب لبنان تشییع و در کنار سایر شهدای حزب الله لبنان در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.《🤍🌹》
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، کوچکترین شهید حزب الله لبنان در سوریه تنها 17 سال سن داشت. علی الهادی حسین کوچکترین شهید حزب الله دردفاع از حرم آل الله خردادماه سال 95 در خانطومان بوده است.
وی از اهالی جنوب لبنان منطقه العدیسه و ساکن منطقه کفرجوز نبطیه بود و در رشته پرستاری نبطیه تحصیل می کرد. مراسم تشییع پیکر این شهید با شکوه خاصی با حضور شخصیت های مهم کشور لبنان در جنوب لبنان تشییع و در کنار سایر شهدای حزب الله لبنان در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
امضای حضرت زهرا (س) بر نامه شهادت کوچکترین شهید لبنانی
تصاویر و فیلم های زیادی از این شهید 17 ساله در رسانه های لبنانی و ایرانی منتشر شده است. یکی از دوستان صمیمی این شهید در خاطره ای از وی تعریف کرد: دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به شهید «احمد مشلب» داشت. این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و این طور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم. از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟ گفت: بله، گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزو شهدا در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی.
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی! شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد.
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امام علی علیه السلام در یکی از دعاهای نهج البلاغه است.
اللهم اجعل نفسی اول كريمه تنتزعها من كرائمی
خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم،
انسانيتم، عدالتم، و....گرفته شده باشد و تبدیل به
یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری.
و این همان جمله معروف است که می گوید: ما
آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا
کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.
📚نهج البلاغه ،خطبه ۲۱۵
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
❌هرگز مايوس نشويم،
گذشته ها هرچه باشد استغفار چاره ساز است.
او غفور و رحيم است.
وَ استَغفِرُوا اللَّهَ انَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
بقره/ ۱۹۹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_ششم این سه روز مثله برق و باد گذشت و من و امیرعلی بیشتر اوق
⚘﷽⚘
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_هفتم
کلا تو شوک بودم.
عمو_ زن عموتو که دیدی هر روز هر روز بیرون با این دوستش با اون دوستش تو این آرایشگاه تو اون آرایشگاه. بود و نبودش برای من فرقی نداره جز اینکه یه خرج اضافه از رو دوشم برداشته میشه همشم لازم نیست به یکی جواب پس بدم ....
_ ولی عمو شما که عاشق همدیگه بودید برای ازواج باهم رو حرف آقاجون و مامان جون وایسادید چون نمیذاشتن با دوستت ازدواج کنی پس حالا؟
عمو_ بیخیال تانیا. خودت داری میگی بودید دیگه نبودیم دیگه.حالا میخوام عوضش کنم ههه دیگه چخبرا؟
_ مگه لباسه که عوضش کنی عمو بحث یه عمر زندگیه .
عمو _ تانی گفتم بیخیال عمو. اصلا من خودمم از یکی دیگه خوشم اومده یه یه سالی میشه باهم دوستیم شاید باهم ازدواج کنیم. حالا اومدی باهم آشنا میشید.
نمیدونم چرا یه لحظه از عمویی که عاشقش بودم بدم اومد. یعنی چی وقتی زن داره با یکی دیگه دوست بوده.
_ باشه عمو. فعلا من کار دارم بعدا حرف میزنیم.
عمو_ باشه بای .
توقع داشتم وقتی قطع کردم همه ازم سوال کنن ولی حواسم نبود خانواده من کلا با دخالت تو زندگی دیگران مشکل داشتن. خودم شروع کردم و از سیر تا پیاز براشون گفتم. خیلی ناراحت شدن و در آخر :
بابا_ دخترم دیگه کمتر باید بری خونه عموت؛ درست نیست .
نمیدونم چرا خودمم دیگه دوست نداشتم برم اونجا. از وقتی رفتم مشهد و اون حس و حال تجربه کردم احساس میکنم شاید حرفای عمو درست نباشه یه شک و تردیدی تو دلم ایجاد شده الانم که فهمیدم عموم یه آدم هوس بازه.
عمو و زن عمو با هم دوست بودن وقتی خواستن ازدواج کنن و آقاجون و مامان جون فهمیدن دوستن کلی ناراحت شدن و اجازه ازدواج ندادن اما بلاخره باهم ازدواج کردن حالا بعد از این همه زندگی به همین راحتی شریک زندگیشونو عوض کردن.
دوستان خود را به کانال دعوت کنید😍
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•