https://shadlink.medu.ir/joing/CGBHAJ0XKFEPBDWVNTGJCIINVSXZKYFK
کلاس اول شهید بهشتی👆👆👆👆👆
https://shadlink.medu.ir/joing/CGBHBB0UZHESLFMJTINEVXYDJTVLZQCY
کلاس اول شهید باهنر👆👆👆👆👆
https://shadlink.medu.ir/joing/CGBHAE0OBZPPZMIEFXVJZEZJBEYVWYKQ
کلاس پنجم شهید دستغیب👆👆👆👆👆
https://shadlink.medu.ir/joing/CGBHAI0GSPNDXVGCDLISDPBSOJGGJSIT
کلاس دوم شهید محلاتی👆👆👆👆👆
https://shadlink.medu.ir/joing/CGBHBA0GCZBTYRSWHZHYLMFWUVDTFXIG
کلاس اول شهید میثمی👆👆👆👆👆
دبستان پسرانه قرآنی اباصالح (عج) -شعبه میثم
👆👆👆👆👆👆 اولیا گرامی برای ورود به سامانه شاد می توانید از طریق لینک کلاس به روش بالا وارد کلاس شوید. ل
با تشکر از والده محترم دانش آموز محمد صداقات که این راه حل آسان و سریع را در اختیار ما قرار دادند.
✅جدول کلاس
#شبکه_آموزش_سیما
جمعه ٢٩ فروردین ٩٩
دوره ابتدایی
⏰ساعت١٠:٣٠ تا۱۱درس بازی و ریاضی پایه اول.
⏰ساعت ۱۱ تا١١:٣٠ درس فارسی و نگارش پایه دوم.
⏰ساعت ١١:٣٠ تا١٢ درس هدیه ها و پیام های آسمانی پایه سوم.
⏰ساعت١٢تا١٢:٣٠ درس فارسی و نگارش پایه چهارم.
⏰ساعت ١٢:٣٠ تا١٣ درس هدیه ها و پیام های آسمانی پایه پنجم.
⏰ساعت ١٣:١۵ تا۱۳:۴۵درس فارسی و نگارش پایه ششم.
#کانال_شبکه آموزش #ایتا
-------------------------------
http://eitaa.com/joinchat/2404974593C39f1a706d1
@amoozeshtv1
🔴امام خامنه ای چند سال پیش که از تصمیم نهادی برای جشنی در یکی از استان ها در سالروز تولدشان مطلع شدند، در حاشیه ی برگه ای که حاوی آن خبر بود نوشتند؛
این کار غلط است، این تولد و امثال آن هیچ جشنی ندارد
برگزار کنندگان مسئول وقت، عمر و اموالی هستند که در این کار صرف وضایع می شود
من از کسی که برای تولد من جشن میگیرد به هیچ وجه متشکر نمیشوم و او را مسئول زیان های این کار هم میشناسم
سلام وادب
تشکر ویژه ازهمکاری اولیا ی محترم جهت نصب برنامه ی شاد
تعداد انگشت شماری هنوز اقدام نکرده اند که انشاالله تا فردا جمعه همه وارد شوند.به یاری خداروز شنبه کلاسها در فضای جدیدشاد براساس برنامه ی هفتگی اعلام شده در برنامه آغاز به کار خواهند کرد.و دانش آموزانی که حضور نداشته باشند غایب محسوب می شوند .
با تشکر مجدد
دفتر دبستان
🥇آقا مجتبی عیسی نژاد از قرآن آموزان نمونه هفته کلاس استاد فلاح🎗
✳️الحمد لله تهدید تعطیلات کرونایی رو به فرصت تبدیل کرده و ده جزءشون رو کامل کردند.
👏ایشان از قرآن آموزان بسیار با اخلاق، منظم،دقیق و دارای خانواده ای دغدغه مند و پیگیر نسبت به حفظ قرآن هستند.
🙏إن شاء الله از سربازان امام زمان و در پناه قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشید.
با تشکر از استاد دلسوز ایشان آقای فلاح دام عزه
🏅🏅🏅🏅🏅
*کارهای نیک جلوی مرگ بد را میگیرد*
_موضوع داستان: اعتقادی و اخلاقی_
مردی به نام ابن جدعان میگوید: در یکی از روزهای بهاری از خانه بیرون رفتم، چشمم به شترهایم افتاد که بسیار چاق و سرحالند و از بس شیرشان زیاد است، نزدیک است که از پستانهایشان بیرون بریزد. ناگهان چشمم به یکی ازماده شتران افتاد که بچهاش دنبالش بود، من این شتر را از تمام ثروت حلالم بیشتر دوست داشتم، با خود گفتم: به خدا که این ماده شتر را با بچهاش به همسایهام صدقه میدهم. او مرد فقیر و بیچارهای بود که هفت دختر داشت.
خداوند متعال میفرماید: «لَنْ تَنالوا الْبرَّ حتّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ.»[آل عمران/۹۲].( هر گز به نیکی دست نیابید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید، ببخشید.) ماده شتر را با بچهاش گرفتم و درب خانهاش را زدم، وقتی در را باز کرد، گفتم: این ماده شتر را با بچهاش به عنوان هدیه از من قبول کن.
او بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالی نمیدانست چه بگوید! او از آن به بعد از شیر آن ماده شتر مینوشید و هیزم بر پشتش حمل مینمود و خلاصه این ماده شتر خیلی برایش مفید واقع شد.
فصل تابستان با آن گرمای طاقت فرسایش فرارسید و صحرانشینان برای به دست آوردن آب و علف کوچ میکردند. ابن جدعان میگوید: ما هم بار و بندیلمان را جمع کردیم و در چاهها به جست و جوی آب پرداختیم. من برای پیدا کردن آب وارد یکی از این چاههای سرتنگ و باریک شدم تا با خود آب بیاورم. سه پسرم بیرون چاه منتظر من بودند.
در این هنگام پدر (ابن جدعان) راهش را گم کرد و نتوانست از چاه بیرون بیاید، پسران سه روز پیدرپی منتظر ماندند و سپس با خود گفتند: حتما او زیر زمین گم شده و تا به حال مرده است. آنها منتظر مرگ پدرشان بودند تا به اموال و دارایی او دست یابند. پس با سرعت به خانه بازگشتند و ثروت پدر را میان خود تقسیم کردند. در این لحظه به خاطرشان آمد که روزی پدرشان ماده شتری را به همسایه داده است. سه پسر نزد همسایه رفتند و به او گفتند: ماده شتر را به ما پس بده و این شتر نر را به جای آن بگیر و گر نه آن را به زور از تو میگیریم و در مقابلش هم چیزی به تو نمیدهیم.
همسایه مسکین گفت: من شکایت شما را نزد پدرتان میبرم. پسران گفتند: او مرده است. مرد فقیر گفت: مرده؛ چطور و کجا؟. پسران گفتند: در صحرا به داخل چاهی رفت و دیگر از آن چاه بیرون نیامد. مرد همسایه گفت: ماده شتر را بگیرید و این شترتان را هم نمیخواهم، ولی میخواهم که جای آن چاه را به من نشان دهید. پسران مرد همسایه را سر همان چاه بردند و خودشان از آنجا رفتند.
مرد همسایه طنابی را برداشت و آن را در بیرون از چاه به جایی محکم بست و مشعلی به دست گرفت و پایین رفت و شروع کرد به خزیدن، گاهی با چهار دست و پا میرفت و گاهی سینه خیز، سپس بوی رطوبت آب به مشامش رسبد، ناگهان صدای نالهای به گوشش رسید، او خود را به صدا نزدیک کرد و با دستش به جست و جو پرداخت، در این هنگام دستش به گل رسید و مدتی بعد دستش به ابن جدعان برخورد کرد. دستش را جلوی دهان او گرفت و فهمید که او زنده است و نفس میکشد. مرد همسایه بلند شد و چشمان ابن جدعان را بست تا نور خورشید به آنها آسیبی نرساند، سپس او را کشان کشان از چاه خارج کرد و چند خرما به او داد تا بخورد، سپس او را بر پشتش حمل کرد و به خانهاش برد. ابن جدعان کم کم جان گرفت. همسایه فقیر از ابن جدعان پرسید: به من بگو چطور یک هفته تمام زیر زمین دوام آوردی و نمردی؟
ابن جدعان گفت: همه چیز را میگویم. وقتی وارد آن چاه تنگ و باریک شدم، گم شدم و نمیدانستم که به کدام طرف بروم، به ناچار نزدیک آب آمدم و از آن مینوشیدم، ولی آب به تنهایی برایم کافی نبود، بعد از سه روز، گرسنگی مرا از پای درآورد، ولی چاره چه بود؟ خودم را به پشت انداختم و همه چیز را به خدا سپردم. که ناگهان احساس کردم شیر گرمی به داخل دهانم ریخته میشود، سپس نشستم ولی به علت تاریکی زیاد چیزی نمیدیدم، ولی احساس میکردم ظرفی پر از شیر به دهانم نزدیک میشود، من هم از آن مینوشیدم تا این که سیر میشدم، سپس آن ظرف ناپدید میشد. این ظرف سه بار در روز به طرفم میآمد و من از آن شیر مینوشیدم، ولی دو روز است که این ظرف شیر دیگر به سراغم نیامده و من دلیل آن را نمیدانم.
مرد همسایه گفت: من دلیلش را میدانم. پسرانت گمان کردند که تو مردهای، نزد من آمدند و ماده شتری را که خداوند شیرش را به تو مینوشانید، از من گرفتند، چون مسلمان در سایه و پناه صدقهاش است.
«وَمَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا(۲) وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَایَحْتَسِبُ.» [الطلاق/۲،۳] ( و هرکس تقوای خدا را پیشه کند، [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار میدهد(۲) و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روز می رساند.
💐🍃سه حدیث زیبا در مورد قرآن💐🍃
🍃🍃🌺 رسول اكرم صلى الله عليه و آله:
اِن اَرَدتُم عَيشَ السُّعَداءِ و َمَوتَ الشُّهَداءِ و َالنَّجاةَ يَومَ الحَسرَةِ و َالظِّلَّ يَومَ الحَرورِ و َالهُدى يَومَ الضَّلالَةِ فَادرُسُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ كَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَيطانِ و رُجحانٌ فِى الميزانِ ؛
🔰 اگر زندگى سعادتمندان، مرگ شهيدان، نجات روز حسرت (قيامت)، سايه روزِ سوزان و هدايت در روز گمراهى را مى خواهيد، قرآن را ياد بگيريد كه آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شيطان و سنگينى در ترازوى اعمال.
الحیاه(ترجمه ی احمد آرام) ج2 ،ص234
🍃🍃💐 رسول اكرم صلى الله عليه و آله:
اَصدَقُ القَولِ و َاَبلَغُ المَوعِظَةِ و َاَحسَنُ القَصَصِ كِتابُ اللّه ؛
🔰 راست ترين سخن، رساترين پند و زيباترين حكايت، كتاب خدا (قرآن) است.
من لایحضر الفقیه ج4 ، ص402
🍃🍃🌸 رسول اكرم صلى الله عليه و آله:
مَن قَرَأَ القُرآنَ ابتِغاءَ وَجهِ اللّه و َتَفَقُّها فِى الدّينِ كانَ لَهُ مِنَ الثَّوابِ مِثلَ جَميعِ ما اُعطِىَ المَلائِكَةُ و َالأنبياءُ وَ المُرسَلونَ؛
🔰 هر كس براى كسب رضايت خدا و آگاهى در دين قرآن بياموزد، ثوابى مانند همه آنچه كه به فرشتگان و پيامبران و رسولان داده شده، براى اوست.
وسائل الشيعه، ج6، ص184، ح7683