eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
355 عکس
288 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا نماز و روزۀ استیجاری نامعقول است؟ فلسفۀ نماز و روزۀ استیجاری چیست؟ چه معنا دارد که با نمازخواندن فرزند، تکلیف پدر ادا شود. این مانند آن است که زید درس بخواند، اما مدرک تحصیلی را به عمر بدهند. یکی از آقایان با این بیانات نماز و روزه استیجاری را به تمسخر گرفته و آن را برداشتی نادرست از دین می داند؟ پاسخ شما چیست؟ پاسخ اولا اگر قرار بر نقد نظر فقها و عالمان دین است، تمسخر چه معنا دارد؟ استهزاء کاری غیر اخلاقی است و با آن چیزی اثبات نمی شود. اگر استدلال معتبر برای ادعایشان دارند آن استدلال را بیان کنند. متأسفانه خشم و نفرت و هیجان مانع فهم و داوری درست می شود. ما اگر به هر دلیلی از کسانی عصبانی باشیم به سختی می توانیم دربارۀ آنها و افکارشان داوری درستی داشته باشیم. براستی کنار نهادن حب و بغض در مقام فهم و داوری از مصادیق جهاد اکبر است. ثانیا حوزۀ دین حوزه اسرار و رموز است. اگر قرار بر این باشد که هر چیزی را که با درک عرفی و عادی ما قابل فهم نباشد به سخره بگیریم، بسیاری از احکام مسلم دینی را می توان از روی جهل استهزاء کرد. اصل نماز، روزه، حج، اعتکاف و مانند کارهایی نیست که انسان ها در زندگی عادی و عرفی و غیر دینی خود انجام دهند. این گونه اعمال برای کسی که به دین اعتقاد ندارد بی معنا و لغو است. اما نگاه دیندار متفاوت است. او بر اساس عقلانیت، اصل لزوم عبادت و اطاعت را اثبات می کند و دربارۀ شکل و نحوۀ عبادت تابع احکام شریعت و متعبد به آن است. تعبدی که در دیگر احکام شرعی جاری است درباره نماز و روزۀ استیجاری هم جاری است. البته در کنار این نکته حکمت هایی هم هست که برای ما قابل فهم است. ثالثا این حکم اختصاص به نماز و روزه ندارد. اگر پدری به کسی بدهکار باشد، ورثه موظفند در صورت توان آن دین را ادا کنند. اگر این آقای محترم که نماز و روزه استیجاری را مسخره می کند، از کسی طلبکار باشد و آن شخص از دنیا برود و فرزندان بدهکار بخواهند دین او را به ایشان ادا کنند، آیا ایشان نمی گیرد و آنها را مسخره می کند و به آنها می خندد، یا خوشحال می شود و می گوید عجب قانون خوبیست و چقدر بد می شد اگر با مرگ شخص دین هم از وراث ساقط می شد؟! رابعا این حکم اهمیت تکلیف را نشان می دهد، که حتی با مرگ هم برخی تکالیف مانند نماز و روزه برداشته نمی شوند. این امر موجب می شود که انسان به تکالیفش بیشتر توجه کند و بیشتر پایبند به آن باشد و نگوید گذشته ها گذشت، بلکه تا زنده است بکوشد تکالیفش را انجام دهد و دیونش را ادا کند. خامسا هنگامی که شخص بداند تکالیف او با مرگش ساقط نمی شوند بلکه بر عهده فرزندانش قرار می گیرد، از باب عطوفت و دلسوزی به فرزندانش و پیشگیری از به مشقت افتادن آنها می کوشد تکالیف و دیونش را تا زنده است خود ادا کند. سادسا فرزندان شخص دنباله وجود و ثمرۀ عمر او هستد، چه بُعدی دارد که با اقدام فرزندان شخص تکلیف او ادا شود، چنانکه در دیون مالی این مساله قابل درک است. سابعا بی شک پدر و مادر برگردن فرزند حق دارند و فرزند مدیون والدین و موظف به احسان به آنها است. این تکلیف چنانکه در زمان حیات والدین جاری است پس از مرگ آنها هم جاری است. فرزندان با اعمال نیک و خیرات و مبرات می توانند بخشی از دین خود به والدینشان را ادا کنند. ثامنا خداوند ارحم الراحمین است و رحمتش بر غضبش سبقت دارد. خداوند دنبال بهانه برای به جهنم بردن بندگانش نیست، بلکه بدنبال بهانه ای برای عفو و بخشش آنهاست. مقتضای رحمت الهی این است که راه هایی را برای جبران کاستی های بندگانش حتی پس از مرگ آنها باز بدارد تا هرچه بیشتر مشمول لطف و عنایتش قرار گیرند. تاسعا یکی از حکمت های این گونه احکام مأیوس نشدن از رحمت الهی است. بنده چون خداوند را ارحم الراحمین می داند در هیچ شرایطی از رحمت خدا ناامید نمی شود. اگر بنده در پایان عمر توجه کند که تکالیفی از او فوت شده، گرچه نادم و پیشمان و نگران می شود اما از رحمت خدا ناامید نمی شود و امید می برد که فرزندانش بتوانند بخشی از دیونش را ادا کنند. عاشرا در کنار آنچه گفتیم باید توجه داشت که لازمۀ نماز و روزه استیجاری و مانند آن این نیست که کسی که برایش نماز استیجاری می خوانند مانند کسی است که خود در حیاتش نمازش را خوانده است. هرگز این دو برابر نیستند و قطعا کسی که نماز نخوانده خسارت عظیم کرده است، اما خداوند از باب رحمتش این باب را به روی بندگان عاصیش گشوده تا بخشی از آن خسارت جبران شود. به جای استهزاء عامیانه باید کوشید اهمیت این گونه احکام را درک کرد و خداوند را که ابواب رحمتش را از راه های مختلف به روی بندگانش می گشاید سپاس گفت و شاکر بود و دینی را که به این گونه ظرائف توجه دارد تحسین کرد. http://eitaa.com/dreshkevari
I 📜قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام: إنَّکُمْ فی آجالِ مَنْقُوصَه وَأیّام مَعْدُودَه، وَالْمَوْتُ یَأتی بَغْتَهً، مَنْ یَزْرَعُ شَرّاً یَحْصَدُ نِدامَهً. «أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۲» تبیین روایت: شما انسان‌ها مهلت کوتاهی دارید که مدّت زمان آن، حساب شده و معیّن می‌باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلی وارد شده، شخص را می‌رباید. پس متوجّه باشید که هرکس هر مقدار در عبادت و بندگی و انجام کار‌های نیک تلاش کند فردای قیامت غبطه می‌خورد که چرا بیشتر انجام نداده است و کسی که کار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافکنده خواهد بود. 🏴شهادتش بر حضرت صاحب العصر عج و همه شیعیان و بر شما تسلیت باد.
🖊 مالکان بعدی کشورمان چه کسانی هستد؟ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بعد از لایو قبلی تتلو با دختری به اسم ندا که با ۴۲۶ هزار بیننده همزمان در لایو اینستاگرام رکورد رپر خواننده کانادایی را شکست و بعد از لایو رونالدو فوتبالیست پرتغالی در رتبه دوم قرار گرفت. کریستیانو رونالدو لایو دیگری گذاشت که اینبار پانصد هزار بیینده داشت اما دیشب لایو مجدد تتلو و ندا به رکورد ۶۲۵ هزار بیننده همزمان رسید و الان رکورددار پربیننده ترین لایو اینستاگرام در جهان است. این نکته را مدنظر داشته باشید که ببیندگان رونالدو از سرتاسر جهان بودند و ببیندگان تتلو تنها فارسی زبان... رضا ادیبیان در فرهنگ نسل جدید ایران چه می گذرد؟ آینده ایران با این روند چه خواهد شد؟ نسل فردای ایرانی چگونه خواهد بود؟ به کجا می رویم؟ اکثر ما که مسولیت فرهنگ سازی داریم در این باره بی خبر یا بی تفاوت هستیم. قومی با چشم بستن به روی همه چیز و بازگشت به دوره های کهن مشغول مباحث سنتی و مدرسی (اسکولاستیک) خود هستند. گروهی از ما درگیر جنگ های جناحی و حزبی و دعواهای گروهی و گروهکی و شخصی اند و جمعی هم سرگرم و سرخوش از بحث و جدلهای هپروتی. وجه اشتراک همه این است که کاری به فرهنگ حال و آینده نسل جدید ایرانی نداریم و سیلی را که به راه افتاده نمی بینیم، سیلی که اگر با همین آهنگ و سرعت ادامه یابد (که همه شواهد متاسفانه بر همین دلالت دارند بلکه این سرعت رو به شتاب دم افزون است) همه ما به تاریخ خواهیم پیوست و دورانی خواهد رسید که فرهنگ فاخر ایران اسلامی را تنها در لابلای کتابهای تاریخ باید جستجو کرد. می دانم که این تعبیر خیلی ها را خشمگین خواهد کرد، اما چاره ای نیست، خاصیت حقیقت این است. فاعتبروا یا اولی الابصار! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 http://eitaa.com/dreshkevari
noormags-آیت_الله_مصباح_و_علوم_انسانی_در_بستر_قرب_الهی-1807729_1708684-pages-deleted.pdf
882.8K
رویکرد اسلامی به علوم انسانی از نگاه آیت الله مصباح یزدی (ره)
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هموطن عزیز تو فقیر نیستی، بسیار ثروتمندی. اما میدانی ثروت تو وامثال تو کجاست؟ در کاخ های لاکچری شمال تهران و لواسان و کاخ ویلاهای مناطق خوش آب و هوای سراسر کشور و اتومبیل های چند میلیاردی که در خیابان ها ویراژ می دهند. بخش عظیمی از ثروت تو و امثال تو نیز دست گروهی است که در خارج از کشور مشغول عیاشی هستند. وظیفه ذاتی حکومت پیشگیری از این گونه مفاسد و در صورت وقوع، باز پس گیری اموال مردم از غارتگران وبرگرداندن آن به دست صاحبان و مالکانش است. اگر اهل امر به معروف و نهی از منکر هستی به این معروف عظیم امر کن و از این منکر بزرگ نهی کن! الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. http://eitaa.com/dreshkevari
https://www.aparat.com/v/WZgf 💠محورهای شش گانه "عرفان علامه طباطبايي در رساله الولايه": 📌 سعادت و کمال حقیقی انسان، قرب الی الله و لقاء الهی و به تعبیر علامه، ولایت است. 📌 دسترسي و امكان رسيدن به اين مقام براي همگان ميسر است. 📌 راه رسیدن به ولایت، نیل به باطن دین است. 📌 کلید ورود به باطن دین و مفتاح معارف و رمز وادی سلوک، معرفت نفس است. 📌 برنامه این سلوک را شریعت تعیین می کند. 📌نیل به این مقام، مراتبی دارد و هر کس به اندازه تلاش و همتش به آن نائل می شود. ❇️ دكتر محمد فنایی اشکوری در سخنراني خود به مناسبت چهلمین سالگرد رحلت علامه طباطبايي(ره), به معرفي و تبيين محتواي "رساله الولايه" پرداخت. ❇️ ايشان در این سخنراني با موضوع "عرفان علامه طباطبايي در رساله الولايه"، درباره محورهای این رساله به موارد ششگانه فوق اشاره و توضيحاتي ارائه نمود. http://eitaa.com/dreshkevari
1_1302217404.mp3
10.62M
ماهیت فلسفه، کارکرد و ضرورت آن سخنرانی محمد فنایی اشکوری 25 آبان 1400 به مناسبت روز جهانی فلسفه http://eitaa.com/dreshkevari
🔷خداشناسی شهودی🔹 ➖باتوجه به اینکه خدا جسم نیست، شهود خدا که عارفان مدعی هستند چگونه ممکن است؟ ☑️پاسخ: طبق تعالیم اسلامی دو نکته مسلم است: 1️⃣نخست اینکه رؤیت خداوند ممکن و محقق است. 2️⃣دوم اینکه این رؤیت با چشم سر نیست. این هردو در بیانات معصومین به صراحت آمده است. ⬅️برای نمونه کافی است به بیان زیر از مولی امیرالمؤمنین (ع) توجه کنیم. ➖ ذعلب از حضرت پرسید چگونه خدای ناپیدا و نادیده را عبادت می‌کنید؟ در پاسخ فرمودند: «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! کَیْفَ رَاَیْتَهُ؟ قالَ: وَیْلَکَ یا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشاهَدَةِ الأبصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ.» 📚 اصول کافی، ج ۱، ص ۲۴۵. من پروردگاری را که نبینم، نمی‌پرستم. پرسید چگونه او را دیدی؟ فرمود: دیده‌های ظاهر نمی توانند او را ببینند، اما دیده‌های دل از راه حقایق ایمان او را مشاهده می‌کنند. ✍ برای رویت حسی دو شرط بیش از هرچیز دیگری ضروری است؛ 1️⃣قدرت بینایی شخص و 2️⃣حضور امر مرئی در حیطۀ دیدِ بیننده. ▫️شخص نابینا چیزی نمی بیند. اگر شخص بینا باشد، اما مرئی دور باشد یا بین بیننده و شیئ مانعی باشد باز شخص قادر به دیدن نخواهد بود.▫️ ⏪افزون بر این در رؤیت حسی وجود نور نیز لازم است. ما در تاریکی قادر به دیدن نیستیم. ☑️ برای شهود قلبی خداوند نیز تحقق این دو شرط لازم است: توان انسان بر شهود و حضور خدا. ▪️شرط دوم همیشه فراهم است. خدا در همه چیز و همه جا (آفاق و انفس) حضور دارد. او همیشه با ما است. «وهو معکم اینما کنتم». آنچه مهم و برعهدۀ سالک است فراهم نمودن شرط نخست است. ▪️ امکان شهود برای همۀ انسان ها به نحو بالقوه وجود دارد. سلوک عرفانی برای فعلیت بخشیدن به این امکان است. البته در اینجا نیز آنچه بر عهده سالک است زمینه سازی و آمادگی برای دریافت فیض الهی است. ⬅️ ازاین جهت است که در عرفان نظری از حضور فراگیر الهی سخن گفته می شود و در عرفان عملی از اعمالی همچون مراقبه و تهذیب نفس سخن می گویند. ➖مانع و حاجبی نیز جز خودبینی و انانیت بین انسان و خدا وجود ندارد. ☑️ "تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز." اگر این پرده کنار رود رؤیت حاصل است. ▪️«بینی و بینک انی ینازعنی/فارفع بلطفک انیی من البین.» معلوم می شود خودی که در "انی" است غیر از خودی است که در "بینی"است. آن خودی که حجاب است "انیّت" یا خودِ پنداری است که‌ غیر از خودِ حقیقی به معنای هویت شخص است. ↩️به تعبیر برخی دو مرتبه از خود و من مطرح است: من سافل و من عالی، یا به تعبیر جولیان نورویچی عارف انگلیسی در قرن چهاردهم، جان سفلی و عِلوی. ◽️درک حضور و ملاقات و وصال با معشوق برای جان عِلوی است، چنانکه حافظ از جان علوی سخن می گوید که تمنای وصال آن یگانه را دارد. جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد ➖اما نور که وجودش در رؤیت حسی شرط است، در رؤیت قلبی همیشه حاضر هست. حقایق عِلوی از جنس نورند و خداوند نور الانوار و نور مطلق است، لذا چشم بینا برای دیدنش کافی است و به نور دیگری نیاز نیست. او اصلا برای دیده شدن جهان را آفریده است: «فخلقت الخلق لکی اعرف.» کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را! 📝محمدفنایی‌اشکوری http://eitaa.com/dreshkevari ◼️