منطق رای در این شرایط اقتصادی
رای معنای خود را از انتخابات این و آن وسیع تر کرده است و به صحنه جنگ تحریم شوندگان و تحریم کنندگان تبدیل شده است
نه همه بلکه عمده مشکلات اقتصای-و حتی زیر ساخت فساد با ارز چند نرخی- از تحریم است
حال سؤال این است که تحریم کننده با ١٨٠٠تحریم کجا می خواهد تاثیر اقدامات خود را سنجش و راست آزمایی کند؟کجا می خواهد ببیند فاصله مردم و حاکمیت اتفاق افتاده است یا نه؟
قطعا سر صندوق و از میزان مشارکت مردم.
پس هر رای ناامید کردن و ناکام ساز دشمنی است که فکر می کند با تحریم، ملت را مقابل حاکمیت آورده است.پس میزان رای بالا ناامید کردن او از براندازی داخلی و ناچار کردنش به بازگشت به مذاکره است.پس هر رای یک تو دهنی است
@dr_a_ganji
سوال مهمی است.مشارکت پایین درست!چرا در مشارکت پایین اصلاح طلبان رای نمی آورند؟
برخی می گویند در مشارکت پایین ،متدینین و حزب الهی ها رای می دهند و اصلاح طلبان با این بخش از ملت بیگانه اند
معتقدم چهره مطلقا درب و داغون و سیاهی که اصلاح طلبان از نظام در همه زمینه ها ارائه می دهند و بعد خودشان می خواهند به درون قدرت باز گردند،پایگاه رایشان را با بحران معنا و تناقض مواجه ساخته است.
بنابراین پایگاه رای از خود این جماعت نیز عبور کرده است.حالا می ایند عدم ثبت نام یا رد صلاحیت تعدادی سکولار را مانع می دانند.اما علت همان است. رد صلاحیت هاشمی و احمدی نژاد هم مشارکت را پایین نیاورد
@dr_a_ganji
منطق جهاد بودگی رای
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
مقام معظم رهبری برای توصیف رأی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ از مفهوم «جهاد» استفاده کردند. در نقطه مقابل روشنفکران و پرورشیافتگان نهضت ترجمه، انتخابات را یک پدیده مدرن که صرفاً مبتنی بر حق است میدانند و اصلاً خوانش دینی از آن را غلط یا سوء استفاده میدانند. اما جهاد نامیدن آن نیز از حنجرههای مختلف ممکن است معنای واحد نداشته باشد. فرضاً بنده آن را جهاد بدانم مهم نیست، اما جهاد نامیدن آن از خاستگاه فقاهت و مرجعیت امر دیگری است که ارزش آن را فقط اهل دیانت میفهمند. رهبری از درصد مشارکت خبر ندارد و آن را جهاد میداند؟ مشارکت را پایین نمیداند و جهاد میداند؟ از میزان مشارکت راضی است و آن را جهاد میخواند؟ همه چیز را صددرصد و به صورت دقیق میداند و قویترین تحلیل را دارد، اما تفاوت او با دیگران این است که دهها متغیر دیگر را هم میداند و هم در تحلیل موضوع لحاظ میکند و آرایش قوا و عوامل سلبی-ایجابی پیرامون انتخابات را به ترازوی قضاوت میسپارد و نتیجه انتخابات را در محل واقعی خود مینشاند. برای اینکه صحنه انتخابات را جهاد ببینیم، اولین پیش نیاز این است که بدانیم چه کسانی رأی دادند؟ طبقه مرفه؟ طبقه متوسط؟ طبقه پایین اقتصادی؟ قشر متدین و متوسط به پایین؟
قطعاً رأیدهندگان در ایران پس از انقلاب هیچگاه طبقه مرفه نبودهاند و آن حدود ۲۰ درصد بعضاً نمیدانند انتخابات چه موقع هست؟ قیمتها چگونه است؟ برجام چه شد؟ و... پس از میزان مشارکت و جغرافیای مناطقی که رأی بالاتر بوده است (کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی و...) میتوان فهمید کسانی رأی دادند که بیشترین چالش اقتصادی را در زندگی خصوصی خود دارند و نقزنان و رأینادهندگان بیشتر طبقه متوسط به بالا بودند. حال سؤال این است که این جماعت برای چی رأی دادهاند؟ چشمانداز اقتصادی بهتری را میفهمند که طبقات بالاتر نمیفهمند؟ رانتی قرار است در اختیار آنان قرار گیرد؟ حتماً خیر! اما خواص بودن به محل زندگی و تحصیلات نیست. آنان فهمیده بودند که هدف از ۱۸۰۰ تحریم دشمن برای این است که آنان را از صندوق رأی عقب براند؛ بنابراین آنان که رأی دادند میدان انتخابات را نه میدان انتخاب این و آن که معرکه جنگ با دشمنی دیدند که منتظر است راستیآزمایی اثرات تحریم و فشار خود را سر صندوق انجام دهد و این چنین رأی را به مثابه «تودهنی» به تحریمکننده وارد صندوق کردند و آورده معیشتی و اقتصادی فرع رأیشان بود. پس با چنین انگیزهای این رأی جز مجاهدت، منفعت شخصی نخواستن و مبارزه با دشمن نیست. رأیدهنده میدانست که دشمنان رأی ۱۴۰۲ را مکمل حوادث ۱۴۰۱ میدانستند که کار را تمام میکند و فیلمساز ما دو فیلم با حجاب و بیحجاب میساخت تا ببیند کدام را عرضه کند.
درست است که بخشی از ملت ما رأی عرفی میدهند و هدف آنان بهبود است و البته این حق یک شهروند است، اما فرق این دسته با دسته دوم این است که فراتر از بهبود زندگی عرفی، انتخابات را از میادین مبارزه میدانند که نظام و دشمن هر دو روی خروجی صندوق حساب باز نمودهاند. آنان که رأی ندادند نباید مورد گلایه قرار گیرند، آنان از حقش خویش استفاده نکردند و طبیعتاً زبان مطالبه خود را پس از انتخابات کند کردند. اما بدا به حال آنان که در این معرکه جهاد، منافقانه از عدم ثبت نام تا فشار برای خروج کاندیداهای همسو از گردونه تا ندادن لیست و عدم مشارکت را در پرونده خود دارند. برای عدم رأی تلاش و آمار تولید کردند و بعد از رأی ۲۵ میلیونی برای رفع تناقض دیروز خود رأی را باطله اعلام کردند و همانند قوم بنیاسرائیل عیبجو و طعنهزننده گذشتند. وای اگر از پس امروز بود فردایی.
@dr_a_ganji
مختصات رای تهران ١۴٠٢
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
رأی تهران در اکثریت ادوار انتخابات ۴۵ سال گذشته زیر ۵۰ درصد بوده است و سال ۱۳۹۸ پایینترین رأی و ۱۴۰۲ همان تکرار شده است؛ بنابراین حوادث ۱۴۰۱ تأثیری در کاهش رأی تهران نداشته و از سوی دیگر افزایشی هم نداشته است.
۱- از ویژگیهای رأی این است که نفر اول تهران سرلیست نبوده است، اما به عنوان نفر اول تهران پایینترین رأی را در ۴۵ سال گذشته آورده است. قبل آن پایینترین رأی سر لیست در مجلس هشتم است که ۸۴۰ هزار نفر میباشد. با اینکه میزان مشارکت تهران در ۱۴۰۲ همان میزان ۱۳۹۸ است و همان جریانی که ۱۳۹۸ رأی آورد امروز هم رأی آورده، اما سال ۱۳۹۸ نفر اول یک میلیون و ۲۶۵ هزار رأی و اکنون (با همان سقف مشارکت و پیروزی همان جناح) نفر اول حدود ۶۰۰ هزار رأی آورده است. علت چیست؟! وقتی سقف رأی تهران ثابت بوده و سقف رأی اصولگرایان در تهران نیز در ۲۵ سال گذشته ثابت است چرا نفر اول نزول کرده است؟ علت دقیقاً به ثبات سقف رأی اصولگرایان و عدم تمرکز بر لیست واحد برمیگردد. اگر اصولگرایان بر یک لیست تمرکز داشتند (مانند ادوار گذشته) و تمرکز رأی بر همان لیست بود تفاوت چندانی نداشت، اما تکثر لیست باعث رشد سقف رأی در تهران نشده و صرفاً همدیگر را تراشیدهاند و از سبد هم کسب کردهاند.
۲- در جغرافیای جریان انقلاب، برای اولین بار شیخوخیت یا ریش سفیدی به پدر خواندگی معنادهی شد و جوانترها شبکههای اجتماعی را جایگزین شیخوخیت کردند و این چنین حرکتهای فردی-هیئتی-موسمی جایگزین تشکیلات شد و آینده جریان با توجه به سقف رأی و سبد ثابت تهران را مبهم کرد.
۳- هر ساله خصوصاً به بهانه سالگرد رحلت آیتالله مصباح از لندن تا تهران دهها اکانت و رسانه رسمی مینویسند که مصباح یزدی به رأی مردم اعتقادی نداشت. حال آنکه از علمای تراز اول انقلاب ایشان از معدود افرادی بودند که خود را در معرض انتخاب مردم گذاشت، هم پیروز شد و هم شکست خورد و تمکین کرد و به تحزب هم روی آورد و اکنون سه نفر اول تهران شاگردان و ارادتمندان ویژه ایشان هستند؛ لذا نمیشود او و شاگردان به رأی مردم بیاعتنا باشند، اما محل اعتنای مردم باشند. دیگر شاگردان ایشان در سنقر پیروز و در تهران (دهقانی) یا رفسنجان (جلالی) شکست خوردند و به رأی مردم تمکین کردند و این روند و تحولات خط بطلانی بر آن ادعاست.
۴- آنان که اصرار بر حضورشان در یک لیست داشتند کمترین رأی را در تهران آوردند و هر کدام در تکثر لیستها بیشتر بودند (مثل نفر اول) بیشتر رأی آوردند؛ بنابراین آنان که اصرار داشتند در لیستهای متعدد نباشند تحلیلشان از جهتگیری رأی اشتباه بود و عمدتاً حذف یا به دور دوم رفتند.
رأی قالیباف هم از ضد تبلیغات متأثر بود و هم از حضور در تک لیست. وقتی اعضای اختصاصی منتسب به ایشان رأی نیاوردند، اما خودش جزو نفرات اول میشود نشانگر این است که رأی ایشان محصول تک رأیهاست نه رأی لیستی؛ بنابراین میتوان این تک رأیها را عمدتاً رأی غیر ایدئولوژیک دانست که همچنان کارنامه قالیباف در ذهنشان هست و ریزش رأی او عمدتاً رأی ایدئولوژیک بود.
۵- عمده رأی تهرانیها رأی سلبی بود. یعنی رأی آورندگان عمده تمرکز تبلیغات بر «نه به فلانی» بود و حرف ایجابی برجستهای نداشتند. برای مدرنترین و سیاسیترین شهر ایران اینگونه رأی دادن تأملبرانگیز است. امید است ابعاد ایجابی در فردای شروع به کار مجلس خود را نشان دهد.
۶- انتخابات خبرگان این دوره تهران متمایز از همه ادوار آن بود. نبود چهرههای ملی روحانیت در هر دو لیست اولویت تهران کاملاً مشهود است. حضور امثال مرحوم مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی، امامی کاشانی، جنتی و... بی تأثیر نبود، اما شاید برخی حساب حسن روحانی را نیز در این تراز لحاظ کنند و چنین تحلیل نمایند که نبود ایشان نیز مؤثر بود. اما سنجشی که برای نگارنده محل اعتنا بود نشان میدهد که ۱۰ درصد تهران با رد صلاحیت روحانی مخالف بودند. نکته دیگر اینکه همیشه مشارکت در خبرگان تهران کمتر از انتخابات همزمان دیگر بوده است و این امر طبیعی است، زیرا رقابت و تولید هیجان ناشی از آن در حیطه علما وجود ندارد. علاوه بر آن حساسیت دوره قبل با قطببندی هاشمی این دوره نبود.
۷- رأی اصلاح طلبان در تهران برخلاف اصولگرایان که سبد ثابت دارند سیال است و به مثابه صفر-سیل است یا سبدشان پرتر از اصولگرایان میشود یا کلاً خالی میماند. در سال ۱۳۹۸ با سرلیستی مجید انصاری و اکنون با محوریت علی مطهری نفر اول زیر ۱۰۰ هزار رأی بود. اما طیف سکولار دموکراسیخواه متوجه انسداد در پایگاه رأی بودند و تلاش کردند ثبت نام نکنند تا هم از مردم شکست نخورند هم مانند همیشه طلبکار باقی بمانند.
@dr_a_ganji
حاج آقا قرائتی پنجشنبه شب در تلویزیون برای معلم ها صحبت می کرد
سهم #معاد در آموزه های دینی-تربیتی را کم رنگ می دانست.به نظرم خیلی نکته مهمی در تربیت است
مثلا به با حجاب/بی حجاب ارجاع دهیم معناش همین است
بی حجاب=حیات این جهانی
باحجاب=حیات دو جهانی
اعتقاد به معاد تنظیم کننده است
غرب وقتی از وحی جدا شد از نظر فرهنگی چنین شد و سوغات ما را هم فرستاد
@dr_a_ganji
نظر اصلاح طلبان در باره سخنان ظریف که در حد کاندیدای اول جریان در١۴٠٠قبولش دارند چیه؟
-سال٧٨اصلاح طلبان دنبال حذف رهبری از قانون اساسی بودند
-سال٧٨ با بی سیم جمعیت را به سمت بیت رهبری هدایت میکردند.از این تاریخ رهبری چفیه انداختند
صوت ظریف را برای تاجزاده هم بفرستند خوبه
#نفاق
نامه حاج آقا صدیقی را حمل بر صحت می گذارم.علتش این که پذیرفته است مدیریت خودش اشکال دارد و آماده پاسخگویی قضایی است و به توجیه و انکار و جدل در موضوع رو نیاورده است
لذا افشا کننده با هر نیتی هم سوت زده باشد باید اول توسط خود صدیقی مورد تقدیر قرار گیرد
آقای حجاریان ١۴جلد کتاب برای مطالعه در تعطیلات نوروز توصیه کرده که ١٠عنوان ترجمه و ۴عنوان آن توسط پرورش یافتگان نهضت ترجمه نوشته شده است.
ایشان سال٨٨ در آسیب شناسی علوم انسانی کشور، اشکال خود را تلنبار کردن نظریات غربی در ذهن و عدم فرصت نقد آنان به دلیل درگیر کار اجرایی بودن اعلام کرده بود
برای انتخابات امسال مجلس شورای اسلامی هم توصیه کرد به٧نفر رای ندهید،از قضا ۶نفر از١۴نفری که در تهران رای آوردند همان ها بودند
@dr_a_ganji
انفجارات خونین و کشتن غیر نظامیان در مسکو از نظر زمانی از دو انگیزه خارج نیست
اول:وتوی قطعنامه آمریکا در باره غزه توسط روسیه در شورای امنیت
دوم :پیروزی قاطع پوتین در انتخابات اخیر و عدم تاثیر جنگ اوکراین و تحریم های غرب، بر نگرش سیاسی و رای مردم روسیه
@dr_a_ganji
باور کنید هر کس از خواستگاه حکومت صحبت از امر دینی کند بر سرش آوار میشوند
٢سال پیش وزیر کشور گفت نمازخانه ادارات باید بهترین جا باشد چه هجمه ای به او شد!
اگر شهردار تهران می گفت بخشی از یک مسجد باید پارک شود تقدیر هم میشد
علیرغم نظام دینی
#سکولارها در حال عبور به سمت لائیسیته اند
#قیطریه
@dr_a_ganji
همزمان با عقب نشینی صهیونیست ها از بیماران شفا، رونمایی از جنایات جنون آمیز آن مکان در صدر اخبار جهان قرار گرفت
حمله به کنسولگری ایران در دمشق در این روز برای جابجایی اولویتهای خبری است
پس از این حمله بی سابقه و شهادت #سردار_زاهدی ایران باید رسما با شورای امنیت اتمام حجت و اقدام نماید
#شهید_زاهدی سال١٣۶٣-۶۴فرمانده تیپ ما(تیپ۴۴قمر بنی هاشم)بود و با شهادت شهید خرازی در کربلای۵ فرمانده لشگر امام حسین(ع)شد
شب عملیات والفجر٨با او دیده بوسی کردم و دیگر هیچگاه از نزدیک او را ندیدم
سمت راست شهید محمدعلی شاهمرادی قائم مقام ایشان بود که در عملیات کربلای۵ شهید شد
رحمت و رضوان الهی بر آنان باد
در اوج #جنگ_ترکیبی هستیم
در اوج جنگ ترکیبی هستیم
در اوج جنگ ترکیبی هستیم
در اوج جنگ ترکیبی هستیم
در اوج جنگ ترکیبی هستیم
در اوج جنگ ترکیبی هستیم
برای تحلیل شرایط موجود صرفا پرداختن به معلول کافی نیست. معنا یابی زنجیره ای از روابط علي-معلولی به فهم، کمک می کند
بیشترین هجمه، طلبکاری،سیاه نمایی و انتقاد مطلق (منظور دشمن نیست) نسبت به نظام جمهوری اسلامی از ناحیه چه کسانی است؟
بنده بررسی کردم از سوی کسانی است که بیشترین منفعت را برده اند
حالا چرا چنین می کنند؟
این مشی و مرام و القای فاصله،آن منفعت بردگی را پنهان می کند و معاف از پاسخ می شوند.
مدعیان عدالت خواهی هم با رانتی که طرف برده و خورده کاری ندارند مگر اینکه پیوستگی اش با نظام احراز شود و بشود به بهانه او نظام را زد.در روزنامه رسمی بعضا در ده شرکت اقتصادی و تجاری و پتروشیمی عضو و مدیرند اما بلد هستند با لگد پرانی و ژست منتقد خود را در حاشیه امن قرار دهند
@dr_a_ganji
اعضای اتحادیه اروپا در حال رایزنی با همدیگر برای تحریم ایران به دلیل دفاع مشروع از خود در مقابل صهیونیست ها هستند.البته چیزی برای تحریم هم نمانده.
اینها بعد از خروج آمریکا از برجام در برجام ماندند ولی جرأت اجرای آن را نداشتند، اما در همراهی با آمریکا شجاع!هستند.به قول وزیر خارجه مالت، اروپا خواجه ای در حرمسرای آمریکاست
#وقاحت
@dr_a_ganji
فقط خودمان بودیم
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
معمولاً قضاوت درباره پدیدهها و اتفاقات از دریچه مطلوب قضاوتکننده صورت میگیرد و صرفاً به آنچه اتفاق افتاده به عنوان پدیدهای مستقل نگریسته نمیشود، به طور مثال درباره شلیک ناخواسته به هواپیمای اوکراینی، قضاوتها در دو سو سامان یافت و اساس آن این بود که جمهوری اسلامی را قبول داریم یا خیر. اگر قبول داریم یک جور قضاوت و تحلیل میکنیم و اگر قبول نداریم یکپارچه ضعف و تهمت را تحلیل و ترویج میکنیم. اما در حمله شنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی فلسطین، قطب بندی تحلیلگران و قضاوتکنندگان صرفاً بر اساس نسبتشان با جمهوری اسلامی نبود. از اپوزیسیون تا کارشناسان غربی نیز موضوع را فراتر از تمایلات و گرایشات سیاسی خود بردند و این پدیده در نوع خود بینظیر است. تحلیل حمله ایران در شعاع یک عمل نظامی، تقلیل و انحراف موضوع است. این حمله ریلی را در مسیر تاریخ معاصر تعویض کرد و انتظاری ۴۵ ساله را از ذهن به عین منتقل کرد. ارزش اساسی این کار در آن است که ایران در جهان امروز و در مقابل چشم مستکبران و سیادتطلبان جهان مستقل تصمیم میگیرد و از کسی اجازه نمیگیرد و ارزش دوم آن بود که با سلاحهای ساخت خود چنین کرده است. این زمانی ارزشمند است که از ایران ۲۲۰ ساله تصویر واضحی در ذهن داشته باشیم که از کجا به کجا آمدهایم و چگونه آن تحقیر تاریخی، قراردادهای ننگین و تجزیه و اشغال و کودتا را به دیوار کوبیدهایم.
عقلانیت راهبردی-نظامی فرماندهان ما در این ماجرا بینظیر بود. ضمن اینکه دفاع آنان مشروع بود و ما این رژیم خونخوار را جعلی میدانیم، اما باز چنان عمل کردیم که در ذهن جهانیان ادامه و استمرار این دفاع نیز مشروع و موجه باشد. دو پایگاهی را که در طراحی و حمله به کنسولگری ما در دمشق نقش داشتند هدف قرار دادیم و این یعنی هدف ما در ذهن جهان مشروع بود.
آنچه مهمتر است اینکه در آن شب مدافعان مقابل ما، چهار قدرت اتمی دنیا، یعنی امریکا، فرانسه، انگلیس و اسرائیل بودند. همه آنان در آسمان اردن صف کشیده بودند، اما باز ایران جهان سومی (به زعم آنها) از آنان عبور کرد و خفت آنان در مواضع بعدی و سخنانشان در شورای امنیت برملا شد.
ما به خود صهیونیستها هم الگوی جنگیدن یاد دادیم که ما هدف نظامی را که علیه ما از آنجا اقدام شده است هدف قرار میدهیم و به زن و کودک و بیمارستان و خبرنگار و منازل آسیبی نمیرسانیم. یعنی در عین جنگ، درس اخلاق به دشمن را نیز فراموش نکردیم و این از بلوغ فرماندهان ماست. جمهوری اسلامی در این حمله سلاح ناشناختهای را رو نکرد، از همان سلاحهای شناخته شده و تست شده بهره برد و کمربند مشکی را برای آینده باقی گذاشت و پایان خط را به آینده حواله کرد که محاسبات دشمن از دقت برخوردار نشود.
آسیب گنبد آهنین و سایر سامانههای پدافندی به خوبی شناخته شد. برای مراحل بعد از این تجربه استفاده خواهد شد؛ و تدبیر گسیل سه نوع سلاح (پهپاد، کروز و بالستیک) با اهداف متفاوت و زمان شلیک متمایز، بخشی از این نبرد بود که از مشغولسازی تا اصابت را در خود داشت و واجد تحسین است. در این حمله محدودیتهای بازدارندگی امریکا شفافتر شد و در عین آن وابستهتر شدن صهیونیستها به امریکا پیامد جدی این حمله بود. بازدارندگی صهیونیستها زیر سؤال رفت و ممکن است در راهبردهای ارتشهای عربی منطقه نیز تغییر ایجاد کند. توانایی جمهوری اسلامی راستیآزمایی شد و همه کارشناسان غربی آن را بزرگترین حمله پهپادی تاریخ خواندند. درس این حمله مصونیت بیشتر مراکز دیپلماتیک در جهان خواهد شد و در عین حال نقش، جایگاه و ارزش جمهوری اسلامی ایران در میان ملت فلسطین و جهان اسلام ارتقا یافت و نقش و نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی در غرب آسیا تسهیل خواهد شد.
آنچه چشمانداز آینده را ترسیم میکند این است که ما بدانیم صرفاً با صهیونیستها نمیجنگیم بلکه در موضع دفاع از صهیونیستها (نه حمله) قدرتهای غربی در میدان مستقیم جنگ با ما هستند و این موضوع حیاتی بودن اسرائیل برای غرب را به مثابه خط قرمز روشن میکند و ما هم این همکاران رژیم کودککش و خونخوار را به تصویر میکشیم. فراسوی شعار و جنگ روانی، باید گفت برای هرگونه واکنش صهیونیستها به این حمله تدبیر شده است. آنچه را که در روز یکشنبه ۲۶ فروردین شلیک شد در ده ضرب کنید و جدی بگیرید. علاوه بر آن هرگونه خطای صهیونیستها و ساقدوشهای آن یعنی فرانسه، انگلیس و امریکا ممکن است موجب تجدیدنظر در راهبردهای هستهای جمهوری اسلامی شود. ما تازه بهانه را به دست آوردهایم و مشروعیت جهانی را نیز ضمیمه آن کردهایم. ما حمله میکنیم، اما در چشم جهانیان دفاع محسوب میشود این دستاورد را از اشتباهات دشمن کسب کردهایم.
@dr_a_ganji
هیچ پدیده ای مثل کشتار وحشیانه غزه دانشجویان آمریکا را نسبت به سیاست خارجی کشورشان بیدار نکرد
هیچ پدیده ای مثل غزه شکاف دولت-ملت های غربی و دروغین بودن دمکراسی را آشکار نساخت
هیچ پدیده ای مثل کشتار غزه خدمت بی شائبه غرب به جنایتکاران صهیون را شفاف نکرد
BBC فارسی در سه روز گذشته ١٧ مورد تولید محتوا برای توماج صالحی داشته است.
برای فوت ملکه انگلیس در سه روز اول فوت، کمتر از ده مورد تولید داشته است.
در همین زمان چهار گزارش از تحرکات دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا داشته است که یهودی ستیزی را هم جز اعمال معترضان دانسته شده است.