eitaa logo
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
1.1هزار دنبال‌کننده
17 عکس
102 ویدیو
177 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
#قطرات_بارانی_۱۵۵۸ 📌همراه با نظرات شما تازمانی که برای حفظ اسلام ودین تلاش می کنیم خدا باماست پیا
۱۵۶۴ چرا ادامه این معیت وجود ندارد؟ *هر نوزادی* را اگر در استخر آبی بياندازند، حتما برای *نجات* خودش دست و پا می زند و تلاش خودش را انجام می دهد، اما در اثر *آموزه های غلط* همان كودكان وقتی بزرگ می شوند، *طلبكارانه* و *بدون انجام وظائفشان،* توقع دارند برای رفع *خرابكاريهايشان،* خداوند مداخله و *معجزه* كند. در حالی كه خداوند، جن و انس را *مختار* آفريده و *تمام امكانات شناختی و لوازم مبارزه* با مشكلات و حل مسائل و عبور از موانع را در اختيار آنها قرار داده و آنها را فقط برای *آزمايش* به دنيا آورده است. پس *معيت الهی* به اين معنی نيست كه خداوند بايد در امور افراد *دخالت* كند و وظائف آنها را انجام دهد. لذا در *جنگ بدر* كه تعداد مؤمنين *كم* و سلاح لازم را هم نداشتند اما چون از رسول الهی *اطاعت* كردند خداوند هم آنها را ياری كرد و پيروز شدند. اما با اينكه خداوند در *جنگ احد* هم در معيت رسول خود و مؤمنين بود، اما چون آنها *تخلف* كردند، شكست خوردند و رسول أكرم صلی الله عليه و آله و أميرالمؤمين صلوات الله عليه هم دهها زخم برداشتند و عزيزان نازنينی به شهادت رسيدند. در *جنگ جمل* هم، مؤمنين *متحد و مطيع* بودند لذا *با معيت و حمايت الهی* پيروز شدند، اما در *صفين* كه *تخلف و از امر امام سرپيچی* كردند، شكست خوردند. در *عاشوراء* هم با اينكه خداوند در معيت امام بود، اما وقتی *بيست سی هزار نفر* تشنه ثروت *با نامردی و خباثت و رذالت* به *هفتاد و دو نفر* حمله و آنها را *محاصره* می كنند، طبيعی است كه آن فاجعه رخ دهد. اكنون ما با عبادتهای آنچنانی، *برای عبور از هر غفلت و اشتباه و قصور و تقصيرمان،* و با اين همه *تفرقه و بداخلاقب و بدرفتاری حتی با والدين و همسر و فرزندمان،* چـــــرا طلبكارانه توقع *معجزه* داريم؟ بله، اگر قومی خودشان را *به موقع متحول* كنند، خداوند هم آنها را *در اين متحول شدن و غلبه بر مسائل و مشكلات،* حتما آنها را حمايت و ياری می كند: ... *إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ* ....(رعد/۱۱) برخی از مادران مانع ازدواج *به موقع* فرزندانشان می شوند و برخی از دختران هم *جذابترين سن* خود را در دانشگاه و محيط های آلوده *تلف* و خواستگاران را يكی پس از ديگری، طرد می كنند، اما بعد از سی و چند سالگی با هزاران *نذر و دعا و سر كتاب و ....،* توقع دارند يكباره خداوند *بهترين همسر* را برای آنها بيافريند. و وقتی خواستگار پيدا نمی كنند با *كمال بی ادبی* فرياد می زنند كه *خدا صدای من و دعايم را نمی شنود، يا خدا با من قهر كرده و .....* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۶۵ با دلتنگی هایمان برای کسانی که به سفر دور و دراز رفته اند، چه کنیم؟ قطعا در تمام ساعت شبانروز *اين دلتنگی* سراغ شما نمی آيد بلكه وقتی *ياد* آن *آزاردهنده* می شود كه *بی كار* هستيد. پس بكوشيد با *برنامه ريزی* متنوع و جامع و مؤمنانه، تمام لحظات روزتان را پر كنيد. به نحوی كه در بيشترين لحظات، *خودتان را در محضر خدا* ببينيد و *ذاكر و شاكر* و حتی الإمكان *با وضو* باشيد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۶۶ 📌همراه با نظرات شما دین.... دین؛ خضوع و انقياد (فرمانبری) در مقابل برنامه يا مقررات معين است. 📌همراه با نظرات استاد از تلاش شما متشكرم و از اين كه بزرگان ما به خوبی احساس مسئوليت نكرده يا تلاش لازم را ابراز نكرده و در تعريف و تبيين اين *مهمترين واژه های زندگی* كوتاهی كرده و آنها را به خوبی روشن نكرده اند، عذرخواهی می كنم. همانطور كه در *كلاس مجازی* عرض شد، *دين* با *شريعت* فرق دارد كه توضيح داده شد. لطفا برای جلسه بعد ببينيد *دين با شريعت* چه فرق های مهمی دارند؟ موفق باشيد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۶۷ با سلام و احترام به شما أعضاء محترم گروه *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار،* *سی و هشتمین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما اینست که: چرا قرآن می فرماید: .... *وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‏ وُجُوهِــهِمْ* ... (إسراء/۹۷) (... و روز قيامت آنها را بر چهره‏ هایشان محشورشان می کنیم ...) (توجه: شاید ترجمه این عبارت در قرآن شما فرق کند.) *حی علی الفلاح* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۶۸ منظور از آیه ۸ سوره صف چیست که می فرماید یریدون لیطفوا نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرین(آنان میخواهند نور خدارا با دهان خود خاموش سازند ولی خدا نور خودرا کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند مشابه اين مطلب، در *آيه ۳۲ سوره توبه* هم آمده است. شايد پيام آن اينست كه: *تمام مكر و حيله و خدعه و توطئه و فتنه دشمنان حق، عليه نور حق و اراده الهی،* قطعا *بی نتيجه* و مثل اينست كه بخواهند با *باد دهانشان،* (همانطور كه در جشن تولدهايشان، نور شمعها را خاموش می كنند) نورانيت خورشيد *حق* را (هم) خاموش كنند. دشمنان حق در طول تاريخ، با *انواع شيوه ها* تلاش كرده و می كنند تا از *گسترش پيام حياتبخش أنبياء و أولياء الهی و كتابهای آسمانی،* جلوگيری كنند و *مؤمنان حقيقی* را از *چشم مردم* بياندازند تا آنان از *مديريت بخشهای مختلف جامعه،* دور بمانند. دشمنان حق، برای دستيابی به *ثروت* و *قدرت* و *شهرت* و *شهوت* خودشان و *كنار زدن* افراد *متدين* و *مؤمن* و *صالح* و *لايق،* از *تمام موقعيتهای اقتصادی، سياسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، ...* و *بر افراشته شدن پرچم توحيد* و *عدالت* و *أمنيت* و *صداقت* در جهان، با انـــواع: *تهمت، دروغ، استهزاء، طعنه، تمسخر، تحقير، تهديد، تحريم، تطميع، شبهه، وسوسه، تفرقه، تخريب، تحريف، بدعت، التقاط، كتمان، غلو، ترور، يورش نظامی، ... * و با انـــواع: *اسلام هراسی، شيعه هراسی، كينه توزی، حق پوشی، نامردی، وقاحت، عصبيت، دنائت، رذالت، شرارت، خباثت، ...* و با *تمام توانايی ها و امكانات و ابزار و رسانه های مختلف خود،* پيوسته تلاش كرده و می كنند، اما چون خداوند *اراده* كرده است كه *تمام ارزشهای حق* در *تمام زمين* مستقر شود: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ *لِيُظْهِـــرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّـــهِ* ... (توبه/۳۳) لذا *تير جاهلانه و احمقانه* آنها، قطعا و حتما به *سنگ* خورده و می خورد و آنها به *نتيجه* مورد نظرشان اصلا نمی رسند. بلكه *جبهه حق* آنقدر نورانيت پيدا می كند و *مردم جهان* آنقدر از *تمام احزاب و جناحهای خودساخته* خسته می شوند و آنقدر *رشد عقلانی* پيدا می كنند كه *تمام مديريتها* را در سطح جهان، به *صالحان* واگذار می كنند. از أميرالمؤمنين صلوات الله عليه نقل شده كه فرمودند: *فو الذى نفسى بيده حتى لا تبقى قرية الا و ينادى فيها بشهادة ان لا اله الا الله بكرة و عشيا* به خداوندى كه جانم در دست اوست، هيچ شهر و روستايى‌ (در جهان) باقی نمی ماند مگر اينكه صبح و شب، *پيام توحيد* در آن فرياد زده خواهد شد. اكنون، كمتر شهری را در جهان می توان يافت كه *صدای اذان* در آن پخش نشود. و هم اكنون، *نام محمد،* فراوان ترين نام در *اروپا* است. خلاصه اينكه: چراغى را كه ايزد بر فروزد هر آنكس پف كند ريشش بسوزد 🍃واژه: ۸ @dr_ghofrani2
۱۵۶۹ چرا حضرت زینب سلام الله علیها از اول ازدواج همراهی با برادرشون را ظاهرا بر همسر ترجیح دادند و در جریان سفر کربلا با حضورشون نقش اجتماعی خودشون در دفاع از امامشون را بر ماندن در خانه و جهاد همسرداری ترجیح دادند. یا اینکه چرا حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از شهادت پدرشون در دفاع از امامشون از خانه بیرون آمدند و درب خانه تک تک مهاجرین و انصار را زدند و پیام غدیر را یاداوری کردند یا به مسجد رفتند و خطبه خواندند ؟ آیا اینها نشان دهنده این نیست که گاهی اوقات نقش اجتماعی برخی زنان تاریخ ساز در اولویت قرار میگیرد نسبت به مسئولیت خانواده داری و همسر داری شان؟ خداوند برخی مداحان و گویندگان ما را به حق هدایت فرماید که اینقدر « نگاه آسمانی » حضرت زینب سلام الله علیها را « زمینی » نکنند و « حمایت ایشان از امامت و امام زمانشان » را به « یک رفتار احساسی نسبت به برادر » تحریف نکنند. ظاهرا جناب عبدلله فرزند حضرت جعفر طیار علیه السلام (برادر أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه) که همسر حضرت زینب سلام الله علیها (و شاید نابینا) بود از جانب امام حسین صلوات الله علیه مأموریت پیدا کرد برای « امور اطلاعاتی و امنیتی » در مکه بماند و همراه ایشان به سمت کربلاء و کوفه نـرود. جناب عبدالله از امام استدعا می کند: پس لطفا همسر و دو پسر مرا با خود ببرید. و حضرت زینب کبری سلام الله علیها به عنوان « محافظ امام و امامت »،« مدیریت اندرونی کاروان أبا عبدالله الحسین صلوات الله علیه » را بعهده می گیرند و « تمام ملاقاتهای » امام در « مکه » را « از خیمه متصل به خیمه امام »، زیر نظر می گیرند و گهگاه بر سر افرادی که با « نرفتن به این سفر » یا « همراه نبردن بانوان و کودکان » امام را « نصیحت » می کردند، فریاد می زدند و می فرمودند: مادرتان به عزایتان بنشیند به جای اطاعت و همراهی امام، ایشان را نصیحت می کنید؟ و آنها را « شاید » از خیمه امام بیرون هم می انداختند. من در جایی ندیدم که آن حضرت « داداشم داداشم » راه بیاندازند و فقط به خاطر « حمایت از برادر » به این سفر رفته باشند. قطعا بانوان مؤمن در « زمانهای حساس و بحرانی » باید « با حفظ حُرمت خود » در اجتماع هم « نقش آفرینی » کنند و در مسجد و در حضور اولین خلیفه غاصب و تمام مهاجر و انصار، « خطبه غراء فدکیه » را إنشاء کنند و یا در دربار یزید ملعون، آن خطابه طوفانی را بیان کنند و یا مانند « ۹۹ بانوی أهل نوغان مشهد »، با بخشیدن مهریه خود، از همسرانشان برای تشییع پیکر امام هشتم صلوات الله علیه، إجازه بگیرند و باعث تحریک « غیرت » مردان غافل خود شوند. اما این همه منشیگری، فروشندگی و مشاغلی که فقط برای « جلب مشتری » است و فقط اسباب التذاذ مردان هوسباز را فراهم می آورد و « حضور مؤثر » بانوان را به « ظهور بی خاصیت آنها » تنزل می دهد در شأن بانوان عزیز نیست. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۷۰ خانم محترمی نوشته اند: پسرم تمایل به ازدواج دارد، البته بنده هم خیلی دوست دارم که ازدواج کند.اما متاسفانه او در مدرسه جذب گروه حجتیه شده است. حالا تصمیم گیری برایم سخت شده و نیاز به کمک شما دارم. یکسال پیش این موضوع را برایش مطرح کردم، ولی اصلابرایش قابل قبول نبود و برای اینکه حساس و گریزان از خانه نشود دیگر مطرح نکردم. اکنون به عنوان یک مادر باید چه تصمیمی بگیرم و چگونه عمل کنم؟ به ایشان عرض شد: از منظر قرآن، با اینکه « زنان » باید وانمود کنند که « صاحبخانه » و « رئیس » و « رازق » و « ولی أمر » و « مسئول » خانواده فقط « شوهر » آنها و « پدر » فرزندانشان است، اما « مادران مؤمن و منتظر ظهور » که ظاهرا « تکلیفی » جز « جهادهمسرداری » ندارند همانطور که در برای تحقق همین تکلیف، برای صبحانه و ناهار و شام اهالی خانواده دغدغه دارند باید برای « هدایت نامحسوس معرفتی و اعتقادی و فرهنگی » تمام افراد خانواده (و حتی تمام مهمانان خود) هم، « دغدغه و برنامه و دعا » داشته باشند. پس: اولا: برای مسئله ازدواج و مسائل اعتقادی او شما نباید مستقیما ورود داشته باشید و لازم است در هر دو مورد ایشان را به پدرشان ارجاع دهید. ثانیا: تلویحا و در ضمن گفتگو با همسر محترمتان (مثلا وقتی همه با هم در ماشین یا مهمانی هستید)(به نحوی که فرزندتان هم بشنود و در جریان قرار بگیرد) به « بهانه بحث ازدواج »، مسائل خودشناسی و اعتقادی را مورد پرسش و گفتگو قرار دهید و کاملا « غیر مستقیم » و « بدون عجله »، زمینه بررسی عاقلانه و منطقی این موارد و إصلاح ذهنیتهای غلط را فراهم آورید. ثالثا: منابع مطمئنی أعم از « افراد مطلع و با تجربه » یا « کتابهای مناسب » در این دو زمینه (ازدواج و اعتقادات) را به نحو هنرمندانه ای، در خانواده « مطرح و معرفی » کنید و در « دسترس » قرار دهید. رابعا: برای موفقیت در این زمینه، باید تصور کنید که الآن زمان ازدواج خود شماست و می خواهید مراحل ازدواج « اسلامی » و « اعتقادات درست اسلامی » را « برای خودتان » مرور کنید و بشناسید پس باید مثل یک جوان مشتاق ، منابع و کتابهای مناسب را بیابید و « پرسشهای » خود را با اطرافیان در میان بگذارید. اینطوری خیلی « طبیعی و مؤثر » می توانید افراد خانواده را هم « درگیر » این دو مبحث کنید. امیدوارم در مدیریت عاقلانه و مؤمنانه و هنرمندانه خانواده خود (که مهمترین سنگر دفاع از انسانیت و اسلام برای شما بانوان مؤمن و منتظر است) موفق باشید. إن شاء الله تعالی. 🍃واژه: # مدیریت_عاقلانه @dr_ghofrani2
۱۵۷۱ اگر اقایی اول قولهایی داد وبعد به اون قولها عمل نکرد وبه شدت وابسته مادر بود باید چیکار کرد ؟ انسان به برکت ازدواج، علاوه بر « والدین نسبی »،« والدین سببی » هم پیدا می کند که « محرمیت » این سببی ها از محرمیت آن نسبی ها « بیشتر » است. خوب اگر همین ایرادات مادر سبیی را اگر مادر نسبی شما داشت شما باید چه می کردید؟ به فرمان قرآن باید: ۱ـ با احسان (که بفرمائید یعنی چه؟)، ۲ـ با تشکر و قدردانی از نکات مثبت، آنان ۳ـ با مصاحبت متعارف و زیبا با آنها باید بکوشید « به بهانه آنها »،« خودتان » را شکوفا کنید و رشد دهید و بالا بکشید که ممکن است آنها با این سه کار شما ، « إصلاح » شوند یا نشوند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۷۲ سلام و صلوات و رحمت الهی به شما أعضاء محترم گروه *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار،* *سی و هشتمین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما این بود که: چرا قرآن می فرماید: .... *وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ* ... (إسراء/۹۷) (... و روز قيامت آنها ـ که خود را به کوری و لالی و کری زده اند ـ را بر چهره‏هایشان محشورشان می کنیم ...) از پاسخهای عالمانه و خوب و مفید شما بسیار سپاسگزارم. آری، وقتی در آن مراسم بزرگی که فرعون برای رسوا کردن حضرت موسی علیه السلام تدارک دیده بود، به فرمان الهی، ایشان *عصای* خود را (که ظاهراً یک تکه چوب بود) انداخت و به حیوانی تبدیل شد و سحر ساحران را بلعید و دوباره به *صورت* اولش برگشت، معلوم شد که: *تمام پدیده های دنیا،* دارای *یک صورت مادی و زمینی* و *یک سیرت آسمانی* هستند. که *حواس* انسان، فقط *ظاهر* و *صورت مادی و زمینی* هر چیزی را ادراک می کند و *ذهن و علم* بشر، فقط می تواند همین *صورت های مادی و ظاهری و زمینی* را در خود *بایگانی و مرور* کند: *يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا* ... (روم/۷) متأسفانه در این زمان، *بیشترین تلاش* غالب مردان و زنان، فقط برای *ظاهرآرائی* خودشان صرف می شود و آنها بیشتر عمرشان را به *ظاهرسازی* خود می پردازند. *تولید و مصرف* این همه *لوازم آرایشی،* و *تولید و مصرف* این همه *زینت آلات و لوازم تجملاتی،* و تولید و مصرف این همه *نقاب های متنوع و فراوان!* ... حکایت از این دارد که *بیماری ظاهربینی و سطحی نگری و ظاهرسازی،* چقدر در جوامع بشری، شایع است. پس در دنیا، افراد می توانند خود را با هر نوع آرایشی، *بزک و خوشگل* کنند، بعضی ها می توانند *لباس* أنبیاء و أولیاء الهی صلوات الله علیهم را بپوشند، بعضی ها می توانند خود را در صف *أحبار و رهبان و مراجع و مجتهدین و ۰فقهاء* جا بزنند، بعضی ها می توانند به اسم *داعش و طالبان و وهابی،* چهره هولناک خود را در زیر *پرچم لا إله الا الله و محمد رسول الله* پنهان کنند، افراد می توانند با عنوانِ *اصولگرا یا إصلاح طلب یا وطن پرست یا مدافع حقوق بشر* خود را *ظاهر الصلاح* معرفی کنند، بعضی ها هم می توانند در زمینه های مختلف، خود را *دایه مهربان تر از مادر* مطرح کنند، و حتی شیطان هم می تواند *قسم بخورد!!* که *ناصح و خیرخواه انسان!!* است: فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ ... وَ *قاسَمَهُما* إِنِّي لَكُما *لَمِنَ النَّاصِحينَ* (اعراف/۲۱) اما در *پایان این آزمون الهی،* وقتی تمام *جن و إنس* در صحنه قیامت حاضر می شوند، *تمام نقاب های ساختگی و دروغین و منافقانه،* کنار می رود و *چهرة حقیقی و سیرت* همه ظهور پیدا می کند. پس به طور *طبیعی و عادلانه،* آنهایی که در دنیا با *کوری و لالی و کری جاهلانه و لجوجانه و عمدی* خود، نخواسته اند که *سیرت و چهره خداپسندانه* داشته باشند و فقط به *صورت دنیوی و زمینی* خود پرداخته و *مجرمیت* آنها در *چهره* آنها نمایان است، با همان *چهره تیره، سیاه، کریه، زشت، عبوس، غمبار و ترسان* و *چهره ای رو به جهنم: وُجُوهِهِمْ إِلى‏ جَهَنَّمَ* محشور شوند. خدایا؛ ما را از بیماری *ظاهربینی و سطحی نگری و ظاهرسازی* و گفتار و رفتار *تصنعی* و *خوی منافقانه* و هر نوع *غفلت و جهالت و لجاجت و عنادی* حفظ بفرما و به ما توفیق بده *گفتار صادقانه و رفتار مؤمنانه و مخلصانه* داشته باشیم و *سیرت و چهره ای خداپسند* پیدا کنیم و در زمینه سازی *ظهور آخرین حجتت* هم سهیم باشیم. إن شاء الله تعالی 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۷۳ استاد من کارفرهنگی میکنم و کارهای دیگه انجام میدم ولی منتظر نیستم یعنی هیچی یعنی انگار بدون ولایت ...دعای فرج میخونم ولی منتظر نیستم. چگونه به روح انتظار برسم؟ چگونه وارد چادر حضرت بشم؟ اگر واقعا « تشنه منتظر شدن و تعجیل در ظهور » هستید همین بحث « ظُلم » را خیلی خیلی جدی در قرآن و منابع موثق دیگر دنبال کنید. انجمن حجتیه و دنباله روهای أبله آنها، کلام پیامبر أکرم صلی الله علیه و آله را به راحتی « تحریف » نموده و آن را « فساد » ترجمه می کنند و از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، حمایت نمی کنند تا جلوی فساد گرفته نـــشود تا « ظهور » تعجیل شود!!!؟؟؟ باید ببینید الآن در جامعه ما و در جامعه جهانی، آیا « فساد » کم است که ظهور رخ نمی دهد؟ و یا « ظلم » کم است که ظهور رخ نمی دهد؟ و یا « جور » کم است که ظهور رخ نمی دهد؟ آیا من و شما و غالب مردم جهان ، « تشنه قسط » هستیم و می خواهیم از « مقسطین » باشیم تا محبوب خدا باشیم؟ و یا « طالب عدل و عدالت » هستیم؟ مثال اول: آیا در این شش سال گذشته، « اهانت به مقدسات » کم بوده؟ و هنوز به حد نصاب برای ظهور نرسیده؟ آیا در این سالها، « فساد اقتصادی »،« فساد سیاسی »،« فساد اخلاقی » هنوز به حد نصاب برای ظهور نرسیده؟ یا « ظلم » کم بوده و به حد نصاب برای ظهور نرسیده؟ مثال دوم: در ۱۶ آذر یکی از سالهای سیاه قبل از انقلاب، « فقط تعدادی » از دانشجویان نسبت به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به تهران و غارت نفت و مسائل دیگر إعتراض کردند. چند نفر از آنها شهید و چند نفر بازداشت و از فردا همه چیز به روال عادی برگشت. سئوال: در آن حادثه به کی ظُلم شد؟ به آن جوانانی که جوانی خود را از دست دادند؟ یا به ...؟ خلاصه باید برایمان کاملا روشن شود فساد چیست؟ فاسد کیست؟ ظلم چیست و ظالم کیست؟ 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۷۴ به نظر شما زودرنجی ریشه در چه عیبی دارد و بهترین روش درمان آن چیست؟ انسان، *مخلوق* است و در ميان *انواع مخلوقات* در حال *آزمايش* است. *آزمون او* اينست كه چقدر *مخلوقيت خود* و *خالقيت و مالكيت و ربوبيت و رازقيت خدا* را می فهمد و چقدر تلاش می كند كه *تمام توجه* خود را *دائما* به *خالقش* متمركز كند. و يا چقدر *توجه* او به *مخلوقات* اطرافش (من دون الله = به غير خدا) *منحرف* می شود. انسان هر قدر عاقلانه و مؤمنانه بكوشد تا *در محضر خدا* بودنش را *قلبا* باور كند و *توجه* خود را در *هر شرائطی از زندگی،* به *فاطر و خالق و مالك* خود معطوف نگهدارد، به همان اندازه، از *استحكام و استقامت و ثبات* در زندگی برخوردار می شود. و به هر اندازه كه به *افراد و أشياء و حوادث* اطرافش، *توجه و علاقه و تعلق و دلبستگی و وابستگی* داشته باشد، (چون آنها *متزلزل* هستند) به همان اندازه ، در زندگی خود *متزلزل و زودرنج، آسيب پذير، دهن بين، منفعل، خشن و افسرده* خواهد شد. پس تنها *راه برون رفت از هر گونه انفعال و زودرنجی،* تقويت *اراده و ايمان و تعهد نسبت به ذات اقدس الهی* است: *مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ* وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ *وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً* فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ *وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ* ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ *وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ* لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *فَمَنْ آمَـــنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *فَمَنِ اتَّقــى‏ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* *إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ* اميدوارم در اين *تحول در نگاه* خود، موفق و مؤيد باشيد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۱۵۷۵ ۱-تفاوت توجه کردن با تفکر کردن در چیست؟ ۲-تفاوت تصور کردن با تجسم کردن در چیست؟ ۱ـ هر *جاسوسی* در هر كشوری، تلاش می كند در *پوشش:* گردشگر، محقق، طلبه، دانشجو، مشاور، تاجر، خبرنگار، كارشناس و صدها عنوان ديگر در جامعه هدف، *نفوذ* كند و اطلاعات مورد نظرش را جمع آوری و يا مأموريت خرابكاری خود را به انجام رساند. در تمام مدتی كه فرد *جاسوس* در ارتباط با اطرافيانش، *وانمود* می كند كه به: گردشگری، تحقيق، طلبگی، دانشجوئی، تجارت، خبرنگاری ... مشغول است، تمام *توجـــــه* او به *آن مأموريت و تعهدی است كه نسبت به رئيس و فرمانده و ارباب خود دارد.* پس *توجه،* يك *نگــــــاه قلبـــی* و فراگير است كه در *تمام گفتار و كوچكترين رفتار* فرد، *پنهان* می باشد. ۲ـ وقتی از شما بخواهند كه *يك فنجان* را *نقاشی* كنيد، ملزم می شويد تا به *ذهن = بايگانی اطلاعات* خود مراجعه كنيد و *تصوير فنجانی* (كه قبلا در جائی ديده ايد) را به خاطر بياوريد و *تصور* كنيد تا بتوانيد مثل آن را نقاشی كنيد. پس *تصور،* يعنی: *صورت فرد يا شیء و يا حادثه ای را روی پرده ذهن به نمايش درآوردن.* ۳ـ اگر منظور از *تجسم،* به خاطر آوردن *ابعاد* چيزی در *ذهن* باشد، همان *تصور* است. اما برخی *هنر مجسمه سازی* دارند. يعنی *ابعاد دقيق فرد يا چيزی* را در بيرون (با گچ يا سنگ يا برف يا هر ماده ديگری،) *قابل رؤيت* می كنند. ۴ـ وقتی بشقاب يا ظرفی ارزشمند *می شكند* يا اسكناس چند هزار تومانی و يا سند و مدرك خيلی مهمی، *پاره* می شود، يا قطعات *پازل،* پراكنده می شود، خداوند به انسان قدرتی داده كه به بركت آن می تواند *رابطه منطقی و نامرئی ميان آن قطعات جدا از هم* را *كشف* كند و *تكليف خود* را برای *يكپارچه* كردن آنها بفهمد. اين *هنر* اگر برای *يكپارچه كردن امور مادی و دنيوی و بيرونی* باشد، نامش *محاسبه* يا *عقل معاش* است. اما اگر انسان به بركت اين *ارزشمندترين نعمت الهی و هنر انسانی،* بتواند *جايگاه* و *تكليف* خودش را در *هستی،* به طور عاقلانه بفهمد، به آن *تفكر،* گفته می شود. پس *تفكر* ، فعال كننده *تعقل* است. اميدوارم اين توضيحات درست و برايتان مفيد باشد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2